۱۱٬۸۸۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} آيا اين مطلب صحّت دارد كه امام سجاد(ع) در عزاي پ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
امام زين العابدين(ع) به همراه عمّههاي خود و خواهران و ساير اسيران بنيهاشم و غير آنها، به اسارت برده شد و فشارهاي روحي و رواني سختي را متحمّل گرديد و در عين حال براي ابلاغ پيام سيدالشهدا(ع) خطبهها ايراد فرمود و در اين كار، با موفقيت كامل و پيروزمندانه بر دشمنان و بنياميه فائق آمد و همراه عمهاش زينب، انقلاب ديگري در اجتماع آن روز و جامعه غفلت زده اسلامي به پا كردند. | امام زين العابدين(ع) به همراه عمّههاي خود و خواهران و ساير اسيران بنيهاشم و غير آنها، به اسارت برده شد و فشارهاي روحي و رواني سختي را متحمّل گرديد و در عين حال براي ابلاغ پيام سيدالشهدا(ع) خطبهها ايراد فرمود و در اين كار، با موفقيت كامل و پيروزمندانه بر دشمنان و بنياميه فائق آمد و همراه عمهاش زينب، انقلاب ديگري در اجتماع آن روز و جامعه غفلت زده اسلامي به پا كردند. | ||
امام(ع) با به ياد آوردن حادثهي عاشورا و خاطرات پدر و ياران و برادرانش گريه ميكرد و اساساً، چنان كه اخبار صحيح گزارش ميدهند، آسمانها <ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۰۶، ۲۰۷.</ref>و زمين<ref> | امام(ع) با به ياد آوردن حادثهي عاشورا و خاطرات پدر و ياران و برادرانش گريه ميكرد و اساساً، چنان كه اخبار صحيح گزارش ميدهند، آسمانها <ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۰۶، ۲۰۷.</ref>و زمين<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۱۸.</ref> و حيوانات وحشي و جمادات و نباتات و مجردات، اعم از جنيان <ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۳۳.</ref>و پريان<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۲۰، ۲۲۹.</ref> (ملائكه)، در عزاي سالار شهيدان(ع) گريستند و مدتها ماتم آنها ادامه داشت. اين اخبار از طريق علماي عامه نيز نقل شده است و از لحاظ تكويني صحيح ميباشد و هيچ خدشهاي بر آنها وارد نيست؛ چرا كه بر اساس احاديث فراواني، امام حجّت خدا است و تمام موجودات، در تكوين وجودشان به وجود او وابسته است و در حقيقت برقراري آسمانها و زمين و حيات موجودات و استمرار آن، از وجود امام و حجت الهي سرچشمه ميگيرد و سلسله حيات در هستي، متعلق و مشروط به وجود آنها است.<ref>در جلد ۴۵ بحارالانوار روايات زيادي درباره خون گريستن آسمان و زمين وارد شده است ر.ك: ص۲۱۱، حديث ۲۵ و ۲۶ . ۱۹ و حديث ۴۰ و ۴۱، ص۲۱۷.</ref> پس در اين انديشه اصيل، جاي هيچ ترديد نيست كه مخلوقات هستي در فقدان حجت الهي يك صدا ناله سر دهند. چه رسد به اين كه حجت خدا به دست جمعي ظالم و سفّاك با آن وضع فجيع و درد آور به شهادت رسد و فرزندانش و اهل حرمش اسير و غارتزده شوند؛ اما فقدان ولايت اگر براي انسان قابل تحمل باشد ـ كه براي انسان واقعي نيست ـ براي موجودات ديگر تحملناپذير است و آنها بر اساس آن وديعه الهي بهترين اظهار تأسف را براي اين مصيبت ابراز و اظهار ميكنند كه خون گريستن يكي از مصاديق آن است. | ||
در زيارت ناحيهي مقدسه ميخوانيم: «براي گريه در عزاي تو اگر اشك تمام شود خون گريه ميكنم»؛ <ref>متن كامل زيارت ناحيهي مقدسه در بحارالانوار، ج۴۵، ص۶۵ الي ۷۲ آمده است كه نام شهيدان را يكايك ميشمارد و سلام ميدهد. شايان ذكر است كه مرحوم فيض الاسلام در كتاب ترجمه خاتون دوسرا، زندگي حضرت زينب(س) در ص۲۱۷ آورده است كه زيارت ناحيه مقدسه از امام حسن عسكري و تاريخ صدور آن سال ۲۵۲ هجري قمري است و ولادت حضرت امام زمان در سال ۲۵۵ يا ۲۵۶ است، والله العالم.</ref> | در زيارت ناحيهي مقدسه ميخوانيم: «براي گريه در عزاي تو اگر اشك تمام شود خون گريه ميكنم»؛ <ref>متن كامل زيارت ناحيهي مقدسه در بحارالانوار، ج۴۵، ص۶۵ الي ۷۲ آمده است كه نام شهيدان را يكايك ميشمارد و سلام ميدهد. شايان ذكر است كه مرحوم فيض الاسلام در كتاب ترجمه خاتون دوسرا، زندگي حضرت زينب(س) در ص۲۱۷ آورده است كه زيارت ناحيه مقدسه از امام حسن عسكري و تاريخ صدور آن سال ۲۵۲ هجري قمري است و ولادت حضرت امام زمان در سال ۲۵۵ يا ۲۵۶ است، والله العالم.</ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
بنابراين، (خون گريستن) ممكن است كنايه از شدّت حزن و اندوه و عظمت مصيبت باشد كه به امام سجاد(ع) نسبت ميدهند، همانگونه كه در اين زيارت ـ كه به امام زمان(ع) منتسب است ـ حضرت چنين فرموده است. | بنابراين، (خون گريستن) ممكن است كنايه از شدّت حزن و اندوه و عظمت مصيبت باشد كه به امام سجاد(ع) نسبت ميدهند، همانگونه كه در اين زيارت ـ كه به امام زمان(ع) منتسب است ـ حضرت چنين فرموده است. | ||
طبق نقل منابع معتبر امام زينالعابدين بسيار ميگريست: «و لقد كان بكي علي ابيه الحسين عشرين سنه…»؛<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.</ref> يعني براي پدرش حسين(ع) بيست سال گريه كرد. يك روز غلامش عرض كرد: اي پسر رسول خدا، حزن و اندوه شما كي تمام ميشود؟ امام فرمود: واي بر تو! يعقوب نبي با اينكه دوازده پسر داشت، در فراق يوسف به قدري گريست كه چشمانش نابينا شد، و اينك من كه شاهد شهادت پدرم و عمويم و هفده نفر از اهل بيتم بودم، چگونه حزن من تمام شدني است؟<ref>ر. ك: | طبق نقل منابع معتبر امام زينالعابدين بسيار ميگريست: «و لقد كان بكي علي ابيه الحسين عشرين سنه…»؛<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.</ref> يعني براي پدرش حسين(ع) بيست سال گريه كرد. يك روز غلامش عرض كرد: اي پسر رسول خدا، حزن و اندوه شما كي تمام ميشود؟ امام فرمود: واي بر تو! يعقوب نبي با اينكه دوازده پسر داشت، در فراق يوسف به قدري گريست كه چشمانش نابينا شد، و اينك من كه شاهد شهادت پدرم و عمويم و هفده نفر از اهل بيتم بودم، چگونه حزن من تمام شدني است؟<ref>ر. ك: بحارالانوار، ص۶۳.</ref> | ||
امام سجّاد(ع) با اين حالت گريهها و عزاداري خويش، از ارزشها دفاع ميكرد و ميراث عاشورا را زنده نگاه ميداشت و درس توحيد، اخلاق و آداب اجتماعي ميداد و ميفرمود: «قتل ابن رسول الله جائعاً، قتل ابن رسول الله عطشاناً»؛ پس گريههاي امام زين العابدين(ع)، خون دل بود كه جاري ميشد. | امام سجّاد(ع) با اين حالت گريهها و عزاداري خويش، از ارزشها دفاع ميكرد و ميراث عاشورا را زنده نگاه ميداشت و درس توحيد، اخلاق و آداب اجتماعي ميداد و ميفرمود: «قتل ابن رسول الله جائعاً، قتل ابن رسول الله عطشاناً»؛ پس گريههاي امام زين العابدين(ع)، خون دل بود كه جاري ميشد. |