خطبه دوم امام حسین(ع) در روز عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
== رخدادهای هم‌زمان با ایراد خطبه ==
== رخدادهای هم‌زمان با ایراد خطبه ==


زمانی که امام حسین(ع) قصد کرد تا با سخنرانی دوباره حجت را بر سپاه کوفه تمام کند، سپاهیان دشمن با ایجاد سروصدا و هلهله از این کار جلوگیری کردند. امام حسین(ع) در این شرایط سخنان خود را شروع کرد. امام(ع) در ابتدا، به دلیل عدم سکوت سپاه کوفه پرداخت و لقمه حرام را عامل نشنیدن سخنان حق برشمرد. این موضوع باعث شد تا لشكريان عمرسعد همديگر را ملامت کنند كه چرا سكوت نمى‌كنند و یکدیگر را وادار به گوش دادن به سخنان امام(ع) کردند.<ref>نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش، ص۲۴۶.</ref>


امام حسین(ع) در میانه خطبه اشعاری خواند که معنای حماسی داشت و تأکید می کرد که در جنگ میان حق و باطل، طرف حق چه شکست بخورد و چه پیروز شود پیروز حقیقی است. در انتهای خطبه امام حسین(ع) دست به دعا بر داشت و سپاه کوفه را نفرین کرد.
== متن و ترجمه خطبه ==
{{نقل قول دوقلو تاشو
{{نقل قول دوقلو تاشو
| تیتر = خطبه دوم امام حسین(ع) در روز عاشورا
| تیتر = خطبه دوم امام حسین(ع) در روز عاشورا
| عنوان ستون راست = متن
| عنوان ستون راست = متن
| عنوان ستون چپ = ترجمه|وَيْلَكُمْ ما عَلَيْكُمْ اَنْ تَنْصِتُوا اِلَىَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلى وَاِنَّما اَدْعُوكُمْ اِلى سَبيلِ الرَّشادِ فَمَنْ اَطاعَنِى كانَ مِنَ الْمُرْشَدِينَ وَمَنْ عَصانِى كانَ مِنَ الْمُهْلَكِينَ وَكُلُّكُمْ عاصٍ لاَمْرِى غَيْرُ مُسْتَمِعٍ لِقَوْلى قَدِ انْخَزَلَتْ عَطِيّاتُكُمْ مِنَ الْحَرامِ وَمُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرام فَطَبعَاللّهُ عَلى قُلُوبِكُمْ
| عنوان ستون چپ = ترجمه|وَيْلَكُمْ ما عَلَيْكُمْ اَنْ تَنْصِتُوا اِلَىَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلى وَاِنَّما اَدْعُوكُمْ اِلى سَبيلِ الرَّشادِ فَمَنْ اَطاعَنِى كانَ مِنَ الْمُرْشَدِينَ وَمَنْ عَصانِى كانَ مِنَ الْمُهْلَكِينَ وَكُلُّكُمْ عاصٍ لاَمْرِى غَيْرُ مُسْتَمِعٍ لِقَوْلى قَدِ انْخَزَلَتْ عَطِيّاتُكُمْ مِنَ الْحَرامِ وَمُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرام فَطَبعَاللّهُ عَلى قُلُوبِكُمْ
وَيْلَكُمْ اَلا تَنْصِتُونَ اَلا تَسْمَعُونَ؟|واى بر شما! چرا گوش فرا نمى‌دهيد تا گفتارم را -كه شما را به رشد و سعادت فرامی‌خوانم‌ بشنويد هر كس از من پيروى كند خوشبخت و سعادتمند است و هر كس عصيان و مخالفت ورزد از هلاک‌شدگان است و همه شما عصيان و سركشى نموده و با دستور من مخالفت مى‌كنيد كه به گفتارم گوش فرانمى‌دهيد. آرى، در اثر هداياى حرامى كه به دست شما رسيده و در اثر غذاهاى حرام و لقمه‌هاى غير مشروعى كه شكم‌هاى شما از آن انباشته شده خدا اين چنين بر دل‌هاى شما مهر زده است. واى بر شما! آيا ساكت نمى شويد؟|تَبّاً لَكُمْ اَيَّتها الْجَماعَةُ وَتَرَحاً اَفَحينَ اسْتَصبرَ خْتُمُونا وَلِهينَ مُتَحَيِّرِينَ فَاءصْرَخْناكُمْ مُؤَدِّينَ مُسْتَعِدِّينَ سَلَلْتُمْ عَلَيْنا سَيْفاً فى رِقابِنا وَحَشَشْتُمْ عَلَيْنا نارَ الْفِتَنِ الَّتى جَناها عَدُوُّكُمْ وَعَدُوُّنا فَاَصْبَحْتُمْ اِلْباً عَلى اَوْلِيائِكُمْ وَيَداً عَلَيْهِمْ لاعْدائِكُمْ بِغَيْرِ عَدْلٍ اَفْشَوهُ فِيْكُمْ وَلا اَمَلَ - اَصْبَحَ لَكُمْ فيهِمْ اِلا الْحَرامَ - مِنَ الدُّنْيا اَنالُوكُمْ وَخَسِيسَ عَيْشٍ طَمِعْتُمْ فيهِ مِنْ حَدَثٍ كانَ مِنّا وَلا رَاءْىٍ تَفيلٍ لَنا مَهْلاً لَكُمُ الْوَيْلاتُ اِذْكَرِهْتُمُونا وَتَرَكْتُمُونا فَتَجَهَّزْتُمْ وَالسَّيْفُ لَمْ يُشْهَرْ وَالجاءْشُ طامِنٌ وَالرَّاءْىُ لَمْ يُسْتَصْحَفْ وَلكِنْ اَسْرَعْتُمْ عَلَيْنا كَطَيْرَةِ الدّباءِ وَتَداعَيْتُمْ اِلَيْنا كَتَداعِى الْفِراشِ فَقُبْحاً لَكُمْ فَاِنَّما اَنْتُمْ مِنْ طَواغِيتِ الاُمَّةِ وَشِذاذِ اْلاَحْزابِ وَنَبَذَةِ الْكِتابِ وَنَفَثَةِ الشَّيْطانِ وَعُصْبَةِ الاثامِ وَمُحَرِّفى الْكِتابِ وَمُطْفِىِ السُّنَنِ وَقَتَلَةِ اَوْلادِ الاَنْبِياء وَمُبيرى عِتْرَةِ الا وْصِياءِ ومُلْحِقى الْعِهارِ بِالنَّسَبِ وَمُوذى الْمُؤْمِنينَ وَصُراخِ اءئِمَّةِ الْمُسْتَهْزِئِينَ الَّذِين جَعلواالْقُرآن عِضينَ|اى مردم! ننگ و ذلت و حزن و حسرت بر شما باد كه با اشتياق فراوان ما را به يارى خود خوانديد و آنگاه كه به فرياد شما جواب مثبت داده و به‌سرعت به‌سوى شما شتافتيم، شمشيرهايى را كه از خود ما بود بر عليه ما به‌كار گرفتيد و آتش فتنه‌اى را كه دشمن مشترک برافروخته بود، بر عليه ما شعله‌ور ساختيد، به حمايت و پشتيبانى دشمنانتان و بر عليه پيشوايانتان به‌پا خاستيد، بدون اينكه اين دشمنان قدم عدل و دادى به نفع شما بردارند و يا اميد خيرى در آنان داشته باشيد مگر طعمه حرامى از دنيا كه به شما رسانيده‌اند و مختصر عيش و زندگى ذلت‌بارى كه چشم طمع به آن دوخته‌ايد. قدرى آرام! واى بر شما! كه روى از ما برتافتيد و از يارى ما سرباز زديد بدون اينكه خطايى از ما سرزده باشد و يا رأى و عقيده نادرستى از ما مشاهده كنيد آنگاه كه تيغ‌ها در غلاف و دل‌ها آرام و رأی‌ها استوار بود، مانند ملخ از هر طرف به‌سوى ما روى آورديد و چون پروانه از هر سو فرو ريختيد. روی‌تان سياه كه شما از سركشان امت و از ته‌ماندگان احزاب فاسد هستيد كه قرآن را پشت سر انداخته‌ايد. از دماغ شيطان در افتاده‌ايد، از گروه جنايتكاران و تحريف‌كنندگان كتاب و خاموش‌كنندگان سنن مى‌باشيد كه فرزندان پيامبران را مى‌كشيد و نسل اوصيا را از بين مى‌بريد. شما از لاحق‌كنندگان زنازادگان به نسب و اذيت‌كنندگان مؤمنان و فريادرس پيشواى استهزاءگران مى‌باشيد كه قرآن را مورد مسخره خويش قرار مى‌دهند.|وَاَنْتُمُ ابْنَ حَرْبٍ وَاشْياعَهُ تَعْتَمِدُونَ وَاِيّانا تَخذُلُونَ اَجَلْ وَاللّهِ اَلْخَذْلُ فيكُمْ مَعْرُوف وَشَجَتْ عَلَيْهِ عُروُقُكُمْ وَتَوارَثَتْهُ اُصُوَلُكُمْ وَفُرُوعُكُمْ وَنَبَتَتْ عَلَيْهِ قُلُوبُكُمْ وَغَشِيَتْ بِهِ صُدُورُكُمْ فَكُنْتُمْ اَخْبَثَ شَجَرَةٍ شَجىً لِلنّاظِرِ وَاُكْلَةً لِلْغاصِبِ اَلا لَعْنَةُاللّه عَلَى النّاكِثينَ الَّذينَ يَنْقُضُونَ الايمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها وَقَدْ جَعَلْتُمُا للّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلاً فَانْتُمْ وَاللّهِ هُمْ الا اِنَّ الدَّعِىَّ بْنَ الدَّعِىِّ قَدْرَكَزَبَيْنَ اثْنَتَيْنِ بَيْنَ السِلَّةِ وَالذِّلَّةِ وَهَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّة يَاْبى اللّهُ لَنا ذلِكَ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَحُجُورٌ طابَتْ وَطَهُرَتْ وَانوفٌ حَمِيَّةٌ وَنُفُوسٌ اَبِيَّةٌ مِنْ اَن تُؤْثرَ طاعَةَ اللّئام عُلى مَصارِع الْكِرامِ الا اِنِّى قَدْ اعْذَرْتُ وَانْذَرْتُ الا اِنِّى زاحِفٌ بِهذِهِ الاُسْرَة عَلى قِلَّهِ الْعَدَدِ وَخِذْلانِ النّاصِرِ.|و شما اينک به ابن‌حرب و پيروانش اتكا و اعتماد نموده و دست از يارى ما برمى‌داريد. بلى، به خدا سوگند! خیانت‌کاری از صفات بارز شماست كه رگ و ريشه شما بر آن استوار، تنه و شاخه شما آن را به ارث برده و دل‌هايتان با اين عادت نكوهيده رشد نموده و سينه‌هايتان با آن مملو گرديده است. شما به آن ميوه نامباركى مى‌مانيد كه در گلوى باغبان رنجديده‌اش گير كند و در كام سارق ستمگرش شيرين و لذت‌بخش باشد. لعنت خدا بر پيمان‌شكنان كه پيمان خويش را پس از تأكيد و محكم‌ساختن آن مى‌شكنند و شما خدا را بر پيمان‌هاى خود كفيل و ضامن قرار داده بوديد و به خدا سوگند! كه همان پيمان‌شكنان هستيد، آگاه باشيد كه اين فرومايه (ابن‌زياد) و فرزند فرومايه، مرا در بين دو راهى شمشير و ذلت قرار داده است و هيهات كه ما به زير بار ذلت برويم؛ زيرا خدا و پيامبرش و مؤمنان از اينكه ما ذلت را بپذيريم ابا دارند و دامن‌هاى پاک مادران و مغزهاى باغيرت و نفوس با شرافت پدران، روا نمى‌دارند كه اطاعت افراد لئيم و پست را بر قتلگاه كرام و نيک‌منشان مقدم بداريم. آگاه باشيد كه من با اين گروه كم و با قلت ياران و پشت‌كردن كمک‌دهندگان، بر جهاد آماده‌ام.|فَإ نْ نَهْزِمْ فَهَزّامُونَ قِدْماً/ وَاِن نُهْزَمْ فَغَيْر مُهَزَّمينا
وَيْلَكُمْ اَلا تَنْصِتُونَ اَلا تَسْمَعُونَ؟|واى بر شما! چرا گوش فرا نمى‌دهيد تا گفتارم را -كه شما را به رشد و سعادت فرامی‌خوانم‌- بشنويد هر كس از من پيروى كند خوشبخت و سعادتمند است و هر كس عصيان و مخالفت ورزد از هلاک‌شدگان است و همه شما عصيان و سركشى نموده و با دستور من مخالفت مى‌كنيد كه به گفتارم گوش فرانمى‌دهيد. آرى، در اثر هداياى حرامى كه به دست شما رسيده و در اثر غذاهاى حرام و لقمه‌هاى غير مشروعى كه شكم‌هاى شما از آن انباشته شده خدا اين چنين بر دل‌هاى شما مهر زده است. واى بر شما! آيا ساكت نمى شويد؟|تَبّاً لَكُمْ اَيَّتها الْجَماعَةُ وَتَرَحاً اَفَحينَ اسْتَصبرَ خْتُمُونا وَلِهينَ مُتَحَيِّرِينَ فَاءصْرَخْناكُمْ مُؤَدِّينَ مُسْتَعِدِّينَ سَلَلْتُمْ عَلَيْنا سَيْفاً فى رِقابِنا وَحَشَشْتُمْ عَلَيْنا نارَ الْفِتَنِ الَّتى جَناها عَدُوُّكُمْ وَعَدُوُّنا فَاَصْبَحْتُمْ اِلْباً عَلى اَوْلِيائِكُمْ وَيَداً عَلَيْهِمْ لاعْدائِكُمْ بِغَيْرِ عَدْلٍ اَفْشَوهُ فِيْكُمْ وَلا اَمَلَ - اَصْبَحَ لَكُمْ فيهِمْ اِلا الْحَرامَ - مِنَ الدُّنْيا اَنالُوكُمْ وَخَسِيسَ عَيْشٍ طَمِعْتُمْ فيهِ مِنْ حَدَثٍ كانَ مِنّا وَلا رَاءْىٍ تَفيلٍ لَنا مَهْلاً لَكُمُ الْوَيْلاتُ اِذْكَرِهْتُمُونا وَتَرَكْتُمُونا فَتَجَهَّزْتُمْ وَالسَّيْفُ لَمْ يُشْهَرْ وَالجاءْشُ طامِنٌ وَالرَّاءْىُ لَمْ يُسْتَصْحَفْ وَلكِنْ اَسْرَعْتُمْ عَلَيْنا كَطَيْرَةِ الدّباءِ وَتَداعَيْتُمْ اِلَيْنا كَتَداعِى الْفِراشِ فَقُبْحاً لَكُمْ فَاِنَّما اَنْتُمْ مِنْ طَواغِيتِ الاُمَّةِ وَشِذاذِ اْلاَحْزابِ وَنَبَذَةِ الْكِتابِ وَنَفَثَةِ الشَّيْطانِ وَعُصْبَةِ الاثامِ وَمُحَرِّفى الْكِتابِ وَمُطْفِىِ السُّنَنِ وَقَتَلَةِ اَوْلادِ الاَنْبِياء وَمُبيرى عِتْرَةِ الا وْصِياءِ ومُلْحِقى الْعِهارِ بِالنَّسَبِ وَمُوذى الْمُؤْمِنينَ وَصُراخِ اءئِمَّةِ الْمُسْتَهْزِئِينَ الَّذِين جَعلواالْقُرآن عِضينَ|اى مردم! ننگ و ذلت و حزن و حسرت بر شما باد كه با اشتياق فراوان ما را به يارى خود خوانديد و آنگاه كه به فرياد شما جواب مثبت داده و به‌سرعت به‌سوى شما شتافتيم، شمشيرهايى را كه از خود ما بود بر عليه ما به‌كار گرفتيد و آتش فتنه‌اى را كه دشمن مشترک برافروخته بود، بر عليه ما شعله‌ور ساختيد، به حمايت و پشتيبانى دشمنانتان و بر عليه پيشوايانتان به‌پا خاستيد، بدون اينكه اين دشمنان قدم عدل و دادى به نفع شما بردارند و يا اميد خيرى در آنان داشته باشيد مگر طعمه حرامى از دنيا كه به شما رسانيده‌اند و مختصر عيش و زندگى ذلت‌بارى كه چشم طمع به آن دوخته‌ايد. قدرى آرام! واى بر شما! كه روى از ما برتافتيد و از يارى ما سرباز زديد بدون اينكه خطايى از ما سرزده باشد و يا رأى و عقيده نادرستى از ما مشاهده كنيد آنگاه كه تيغ‌ها در غلاف و دل‌ها آرام و رأی‌ها استوار بود، مانند ملخ از هر طرف به‌سوى ما روى آورديد و چون پروانه از هر سو فرو ريختيد. روی‌تان سياه كه شما از سركشان امت و از ته‌ماندگان احزاب فاسد هستيد كه قرآن را پشت سر انداخته‌ايد. از دماغ شيطان در افتاده‌ايد، از گروه جنايتكاران و تحريف‌كنندگان كتاب و خاموش‌كنندگان سنن مى‌باشيد كه فرزندان پيامبران را مى‌كشيد و نسل اوصيا را از بين مى‌بريد. شما از لاحق‌كنندگان زنازادگان به نسب و اذيت‌كنندگان مؤمنان و فريادرس پيشواى استهزاءگران مى‌باشيد كه قرآن را مورد مسخره خويش قرار مى‌دهند.|وَاَنْتُمُ ابْنَ حَرْبٍ وَاشْياعَهُ تَعْتَمِدُونَ وَاِيّانا تَخذُلُونَ اَجَلْ وَاللّهِ اَلْخَذْلُ فيكُمْ مَعْرُوف وَشَجَتْ عَلَيْهِ عُروُقُكُمْ وَتَوارَثَتْهُ اُصُوَلُكُمْ وَفُرُوعُكُمْ وَنَبَتَتْ عَلَيْهِ قُلُوبُكُمْ وَغَشِيَتْ بِهِ صُدُورُكُمْ فَكُنْتُمْ اَخْبَثَ شَجَرَةٍ شَجىً لِلنّاظِرِ وَاُكْلَةً لِلْغاصِبِ اَلا لَعْنَةُاللّه عَلَى النّاكِثينَ الَّذينَ يَنْقُضُونَ الايمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها وَقَدْ جَعَلْتُمُا للّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلاً فَانْتُمْ وَاللّهِ هُمْ الا اِنَّ الدَّعِىَّ بْنَ الدَّعِىِّ قَدْرَكَزَبَيْنَ اثْنَتَيْنِ بَيْنَ السِلَّةِ وَالذِّلَّةِ وَهَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّة يَاْبى اللّهُ لَنا ذلِكَ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَحُجُورٌ طابَتْ وَطَهُرَتْ وَانوفٌ حَمِيَّةٌ وَنُفُوسٌ اَبِيَّةٌ مِنْ اَن تُؤْثرَ طاعَةَ اللّئام عُلى مَصارِع الْكِرامِ الا اِنِّى قَدْ اعْذَرْتُ وَانْذَرْتُ الا اِنِّى زاحِفٌ بِهذِهِ الاُسْرَة عَلى قِلَّهِ الْعَدَدِ وَخِذْلانِ النّاصِرِ.|و شما اينک به ابن‌حرب و پيروانش اتكا و اعتماد نموده و دست از يارى ما برمى‌داريد. بلى، به خدا سوگند! خیانت‌کاری از صفات بارز شماست كه رگ و ريشه شما بر آن استوار، تنه و شاخه شما آن را به ارث برده و دل‌هايتان با اين عادت نكوهيده رشد نموده و سينه‌هايتان با آن مملو گرديده است. شما به آن ميوه نامباركى مى‌مانيد كه در گلوى باغبان رنجديده‌اش گير كند و در كام سارق ستمگرش شيرين و لذت‌بخش باشد. لعنت خدا بر پيمان‌شكنان كه پيمان خويش را پس از تأكيد و محكم‌ساختن آن مى‌شكنند و شما خدا را بر پيمان‌هاى خود كفيل و ضامن قرار داده بوديد و به خدا سوگند! كه همان پيمان‌شكنان هستيد، آگاه باشيد كه اين فرومايه (ابن‌زياد) و فرزند فرومايه، مرا در بين دو راهى شمشير و ذلت قرار داده است و هيهات كه ما به زير بار ذلت برويم؛ زيرا خدا و پيامبرش و مؤمنان از اينكه ما ذلت را بپذيريم ابا دارند و دامن‌هاى پاک مادران و مغزهاى باغيرت و نفوس با شرافت پدران، روا نمى‌دارند كه اطاعت افراد لئيم و پست را بر قتلگاه كرام و نيک‌منشان مقدم بداريم. آگاه باشيد كه من با اين گروه كم و با قلت ياران و پشت‌كردن كمک‌دهندگان، بر جهاد آماده‌ام.|فَإ نْ نَهْزِمْ فَهَزّامُونَ قِدْماً/ وَاِن نُهْزَمْ فَغَيْر مُهَزَّمينا
وَما اِنْ طِبُّنا جُبْنٌ وَلكِنْ/مَنايانا وَدَوْلَةُ آخَرينا
وَما اِنْ طِبُّنا جُبْنٌ وَلكِنْ/مَنايانا وَدَوْلَةُ آخَرينا
فَقُلْ لِلشّا مِتينَ بِنا اَفِيقُوا/سَيَلْقَى الشامِتُونَ كَما لَقِينا
فَقُلْ لِلشّا مِتينَ بِنا اَفِيقُوا/سَيَلْقَى الشامِتُونَ كَما لَقِينا
۶٬۸۱۴

ویرایش