خطبه امام حسین(ع) در منا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Shamloo}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|امام حسین}}
{{درگاه|امام حسین}}'''خطبه امام حسین(ع) در منا''' خطبه‌ای است، در دوران حکومت معاویه، در دفاع از جایگاه [[اهل‌بیت(ع)]] و انتقاد از جنایات امویان. این خطبه [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] را از نظر محتوا متناسب با سایر سخنان امام حسین(ع) پس از آغاز قیام عاشورا و مانند مقدمه‌ای برای [[نهضت عاشورا]] قلمداد کرده‌اند.
 
هدف امام حسین(ع) از این خطبه را، علاوه بر دفاع از [[امام علی(ع)]] و شیعیانش، آماده کردن افکار مردم مسلمان بر ضد [[بنی‌امیه|امویان]] دانسته‌اند. بستر تاریخی ایراد این خطبه انتقاد امام حسین(ع) از چهار بخشنامه معاویة بن ابوسفیان علیه امام علی(ع) و شیعیانش و به نفع امویان قلمداد شده است.
 
این خطبه از سه بخش تشکیل شده که محتوای آنها نقل فضایل امام علی(ع) و اهل‌بیت(ع) در سیره رسول خدا(ص)، دعوت به [[امر به معروف و نهی از منکر]] و تأکید بر اهمیت انجام آن در مقابل حکام ظالم و تأکید بر وظیفه عالمان و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و مفاسد سکوت آنان در مقابل ظالمان دانسته شده است.


== جایگاه ==
== جایگاه ==
خطبه امام حسین(ع) در سرزمین منا را از نظر محتوا خطبه‌ای متناسب با سایر خطبه‌ها و سخنان امام حسین(ع) پس از آغاز قیام عاشورا و مانند مقدمه‌ای برای نهضت عاشورا قلمداد کرده‌اند.<ref>نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش، ص۳۵۹.</ref> گفته شده که این خطبه یک یا دو سال<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۸.</ref> قبل از مرگ معاویه، در رجب سال ۶۰ق، و در اوج بحران اختناق، ظلم و فشاری که از سوی او بر امت اسلامی و به‌خصوص شیعیان وارد می‌شد ایراد شده است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۳۶۳.</ref>
خطبه امام حسین(ع) در [[سرزمین منا]] را از نظر محتوا متناسب با سایر خطبه‌ها و سخنان [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] پس از آغاز قیام عاشورا و مانند مقدمه‌ای برای نهضت عاشورا قلمداد کرده‌اند.<ref>نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش، ص۳۵۹.</ref> گفته شده که این خطبه یک یا دو سال<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۸.</ref> قبل از مرگ [[معاویه]]، و در اوج بحران اختناق، ظلم و فشاری که از سوی او بر امت اسلامی و به‌خصوص [[شیعیان]] وارد می‌شد ایراد شده است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۳۶۳.</ref>


ناصر مکارم شیرازی این خطبه امام حسین(ع) را قیام فرهنگی علیه منافقانی که در قامت خلفای پیامبر(ص) ظاهر شده بودند قلمداد کرده است؛ قیامی که مانند قیام عاشورا امویان را رسوا می‌کرد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها، قم، مدرسه امام علی بن ابی‌طالب(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۳۰۶.</ref>
[[ناصر مکارم شیرازی]] این خطبه امام حسین(ع) را قیام فرهنگی علیه منافقانی چون معاویه که در قامت خلفای پیامبر(ص) ظاهر شده بودند قلمداد کرده است؛ قیامی که مانند قیام عاشورا امویان را رسوا می‌کرد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها، قم، مدرسه امام علی بن ابی‌طالب(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۳۰۶.</ref>


برخی محققان اهداف امام حسین(ع) از ایراد این خطبه را در مکانی چون منی و در جمع صحابه پیامبر(ص) و تابعان چنین برشمرده‌اند:
برخی محققان اهداف امام حسین(ع) از ایراد این خطبه را در مکانی چون منا و در جمع صحابه پیامبر(ص) و تابعان چنین برشمرده‌اند:
* نشان‌دادن اینکه حاکمان [[بنی‌امیه]] که دستور داده‌اند تا امام علی(ع) را بر فراز منابر ناسزا قصد تخریب چهره چه شخصیتی را دارند؛ شخصیتی که جان پیامبر(ص)، برادر او، جانشینش و وصی او بود. این روشنگری امام حسین(ع) موجب می‌شد که مردم از یک سو به ماهیت ضداسلامی امویان پی ببرند و از سوی دیگر با ناسزاگویی به امام علی(ع) بر منابر به مقابله بپردازند.
* نشان‌دادن جایگاه امام علی(ع) که حاکمان [[بنی‌امیه]] او را بر فراز منابر ناسزا می‌گفتند.
* روشنگری در این مورد که قدرت امویان دلیلی بر حقانیت آنان شمرده نمی‌شود و مردم نباید جنایات آنان را به‌دست فراموشی بسپارند.
* روشنگری در این‌که قدرت امویان دلیلی بر حقانیت آنان شمرده نمی‌شود و مردم نباید جنایات آنان را به‌دست فراموشی بسپارند.
* پاشیدن بذر انقلاب در آینده بر ضد امویان در افکار مردم مسلمان؛ انقلاب‌هایی که سال‌ها بعد به ثمر رسید.<ref>مکارم شیرازی، عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها، ص۳۰۶.</ref>
* آماده‌سازی افکار مردم برای انقلاب بر علیه امویان؛ انقلاب‌هایی که سال‌ها بعد به ثمر رسید.<ref>مکارم شیرازی، عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها، ص۳۰۶.</ref>


== بستر تاریخی ==
== بستر تاریخی ==
بستر تاریخی ایراد این خطبه چهار بخشنامه معاویه علیه امام علی(ع) و شیعیانش و به نفع امویان و پیروان آنان قلمداد شده است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۳۶۶–۳۶۸.</ref> در بخشنامه اول از همه خطبا خواسته شد تا امام علی(ع) را بر منابر لعنت کنند،<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، تحقیق علاءالدین موسوی، تهران، مؤسسة البعثة، ۱۴۰۷ق، ص۱۶۴.</ref> بر شیعیان سخت بگیرند،<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۵–۱۶۶.</ref> شهادت آنان در محاکم شرعی را نپذیرند<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۶.</ref> و مناقب عثمان را بر منابر نقل کنند و برای نقل‌کنندگان حقوقی معین کنند.<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۶.</ref> در بخشنامه دوم، معاویه نقل فضائل ابوبکر و عمر را وظیفه واعظان قرار داد و به آنان گفت که مشابه فضائل امام علی(ع) را برای صحابه بیاورند، تا از نظر او اهل‌بیت(ع) منکوب شوند.<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۶–۱۶۷.</ref> در بخشنامه سوم و چهارم، معاویه دستور داد نام متهمان به دوستی با امام علی(ع) و خاندانش را از دیوان حقوق بیت المال حذف کنند و زندگی را بر آنان سخت کنند و خانه‌هایشان را بر سرشان خراب کنند.<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۷–۱۶۸.</ref>
بستر تاریخی ایراد این خطبه انتقاد [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] از چهار بخشنامه معاویه علیه امام علی(ع) و شیعیانش و به نفع [[بنی‌امیه|امویان]] و پیروان آنان قلمداد شده است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۳۶۶–۳۶۸.</ref> در بخشنامه اول از همه خطبا خواسته شد تا [[امام علی(ع)]] را بر منابر لعنت کنند،<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، تحقیق علاءالدین موسوی، تهران، مؤسسة البعثة، ۱۴۰۷ق، ص۱۶۴.</ref> بر شیعیان سخت بگیرند،<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۵–۱۶۶.</ref> شهادت آنان در محاکم شرعی را نپذیرند<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۶.</ref> و مناقب عثمان را بر منابر نقل کنند و برای نقل‌کنندگان حقوقی معین کنند.<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۶.</ref> در بخشنامه دوم، معاویه نقل فضائل [[ابوبکر]] و [[عمر]] را وظیفه واعظان قرار داد و به آنان گفت که مشابه [[فضایل امام علی(ع) در کلام اهل‌سنت|فضائل امام علی(ع)]] را برای صحابه بیاورند، تا از نظر او [[اهل‌بیت(ع)]] منکوب شوند.<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۶–۱۶۷.</ref> در بخشنامه سوم و چهارم، [[معاویه]] دستور داد نام متهمان به دوستی با امام علی(ع) و خاندانش را از دیوان بیت المال حذف کنند و زندگی را بر آنان سخت کنند و خانه‌هایشان را بر سرشان خراب کنند.<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۷–۱۶۸.</ref>


سلیم بن قیس در ادامه اضافه می‌کند که فشار و اختناق همچنان ادامه داشت، ولی پس از شهادت امام حسن(ع) به اوج رسید؛ به طوری که شیعیان به شدت تحت تعقیب، آزار و قتل قرار گرفتند.<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۸.</ref> در این شرایط، امام حسین(ع) در سفر حجی در سال ۵۸ یا ۵۹ق، در سرزمین منا و در میان جمع قابل توجهی از صحابه و تابعان، خطبه‌ای علیه سیاست‌های معاویه ایراد کرد.<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۸.</ref>
در [[کتاب سلیم بن قیس هلالی|کتاب سلیم بن قیس]] در ادامه اضافه شده که فشار و اختناق همچنان ادامه داشت، ولی پس از شهادت [[امام حسن(ع)]] به اوج رسید؛ به طوری که شیعیان به‌شدت تحت تعقیب، آزار و قتل قرار گرفتند.<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۸.</ref> در این شرایط، امام حسین(ع) در سفر حجی در سال ۵۸ یا ۵۹ق، در سرزمین منا و در میان جمع قابل توجهی از صحابه و تابعان، خطبه‌ای علیه سیاست‌های معاویه ایراد کرد.<ref>سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۶۸.</ref>


== محتوا و منابع خطبه ==
== محتوا و منابع خطبه ==
محمدصادق نجمی معتقد است که گرچه خطبه امام حسین(ع) در منا از نظر محتوا ابعاد گوناگونی دارد، در مجموع از سه بخش مستقل تشکیل شده است:  
محمدصادق نجمی معتقد است که گرچه خطبه [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] در منا از نظر محتوا ابعاد گوناگونی دارد، در مجموع از سه بخش مستقل تشکیل شده است:  
*'''بخش اول''' که حاوی فضایل امام علی(ع) و اهل‌بیت(ع) در سیره رسول خدا(ص) است.  
*'''بخش اول''' که حاوی فضایل [[امام علی(ع)]] و اهل‌بیت(ع) در سیره رسول خدا(ص) است.  
*'''بخش دوم''' که دعوت به امر به معروف و نهی از منکر و اهمیت انجام این وظیفه اسلامی در مقابل حکام ظالم است.  
*'''بخش دوم''' که دعوت به [[امر به معروف و نهی از منکر]] و تأکید بر اهمیت انجام این وظیفه اسلامی در مقابل حکام ظالم است.
*'''بخش سوم''' که شامل تأکید بر وظیفه عالمان و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و مفاسد سکوت آنان در مقابل ظالمان است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۳۶۳.</ref>
*'''بخش سوم''' که شامل تأکید بر وظیفه عالمان و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و مفاسد سکوت آنان در مقابل ظالمان است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۳۶۳.</ref>
درباره منابع این خطبه گفته شده که، از میان بخش‌های سه‌گانه این خطبه، هریک از مورخان و محدثان به نقل بخشی از آن بسنده کرده‌اند و از نقل بقیه خطبه صرف نظر کرده‌اند:  
درباره منابع این خطبه گفته شده که، از میان بخش‌های سه‌گانه این خطبه، هریک از مورخان و محدثان به نقل بخشی از آن بسنده کرده‌اند و از نقل بقیه خطبه صرف نظر کرده‌اند:  


* سلیم بن قیس هلالی (درگذشته سال ۹۰ق)، به‌تناسب بحث خود، فقط بخش اول خطبه را که مربوط به فضائل اهل‌بیت(ع) است را نقل کرده و تاریخ و محل ایراد خطبه را نیز مشخص کرده است.  
* [[سلیم بن قیس هلالی]] (درگذشته سال ۹۰ق)، به‌تناسب بحث خود، فقط بخش اول خطبه را که مربوط به [[فضائل اهل‌بیت(ع)]] است را نقل کرده و تاریخ و محل ایراد خطبه را نیز مشخص کرده است.  
* ابن شعبه حرانی، محدث شیعه در قرن چهارم، در کتاب تحف العقول به نقل متن بخش دوم و سوم خطبه اکتفا کرده است.
* [[ابن‌شعبه حرانی]]، محدث شیعه در قرن چهارم، در [[کتاب تحف العقول]] به نقل متن بخش دوم و سوم خطبه اکتفا کرده است.


نجمی معتقد است که اگرچه محدثان این خطبه را به‌صورت بخش‌های مختلف و متعدد نقل کرده‌اند، در مجموع این بخش‌ها همه یک خطبه هستند و این خطبه همان خطبه‌ای است که امام حسین(ع) آن را در منا ایراد کرده است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۳۶۳-۳۶۵.</ref>  
نجمی معتقد است که اگرچه محدثان این خطبه را در بخش‌های مختلف و متعدد نقل کرده‌اند، در مجموع این بخش‌ها همه یک خطبه هستند و این خطبه همان خطبه‌ای است که امام حسین(ع) آن را در منا ایراد کرده است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۳۶۳-۳۶۵.</ref>  


== متن و ترجمه بخش اول خطبه ==
== متن و ترجمه بخش اول خطبه ==
خط ۴۵: خط ۴۸:
| تیتر = خطبه امام حسین(ع) در منا
| تیتر = خطبه امام حسین(ع) در منا
| عنوان ستون راست = متن
| عنوان ستون راست = متن
| عنوان ستون چپ = ترجمه|اِعتَبروا اَیُّها النّاسُ بِما وَعَظَ اللّهُ بِهِ اوْلیاءَهُ مِن سُوءِ ثَنائِهِ عَلَی الَاحْبارِ اِذْیَقُولُ: لَولا یَنْهاهُمُ الرَّبانِیُّونَ وَاْلَاحْبارُ عَنْ قَوْلِهُم اْلا ثمَ وَقالَ: لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی اِسْرائیلَ اِلی قوله لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ.|اي مردم! از پندی که خدا به اولیا و دوستانش به‌صورت نکوهش از علمای یهود داده عبرت بگیرید؛ آنجا که می‌فرماید: «چرا علمای دینی و احبار، یهودیان را از سخنان گناه‌آمیز و خوردن حرام نهی نمی‌کنند» و باز می‌فرماید:«آنها که از بنی‌اسرائیل کافر شدند مورد لعن و نفرین قرار گرفتند»، تا آنجا که می‌فرماید: «آنها از اعمال زشتی که انجام می‌دادند یکدیگر را نهی نمی‌کردند و چه کار بدی را مرتکب می‌شدند».|وَ إِنَّمَا عَابَ اللهُ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ لِأَنَّهُمْ كَانُوا يَرَوْنَ مِنَ الظَّلَمَةِ الَّذِينَ بَيْنَ أَظْهُرِهِمُ الْمُنْكَرَ وَ الْفَسَادَ فَلَا يَنْهَوْنَهُمْ عَنْ ذَلِكَ رَغْبَةً فِيمَا كَانُوا يَنَالُونَ مِنْهُمْ وَ رَهْبَةً مِمَّا يَحْذَرُونَ وَ اللهُ يَقُولُ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ قَالَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَبَدَأَ اللهُ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ فَرِيضَةً مِنْهُ لِعِلْمِهِ بِأَنَّهَا إِذَا أُدِّيَتْ وَ أُقِيمَتْ اسْتَقَامَتِ الْفَرَائِضُ كُلُّهَا هَيِّنُهَا وَ صَعْبُهَا وَ ذَلِكَ أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ دُعَاءٌ إِلَى الْإِسْلَامِ مَعَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مُخَالَفَةِ الظَّالِمِ وَ قِسْمَةِ الْفَيْ‏ءِ وَ الْغَنَائِمِ وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِي حَقِّهَا.|و بدین سان خداوند آنان را نکوهش کرد؛ چون آنان از ستمگر میان خود کارهای زشت و فساد می‌دیدند و نهیشان نمی‌کردند، به طمع آنچه از آنها به ایشان می‌رسید و از بیم آنچه از آن می‌ترسیدند، با اینکه خدا می‌فرماید: «از مردم نترسید و از من بترسید». و می‌فرماید: «مردان و زنان باایمان دوستان یکدیگرند، به کارهای پسندیده وا می‌دارند و از کارهای ناپسند باز می‌دارند». خدا امر به معروف و نهی از منکر را که تکلیف واجبی است، از خودش آغاز کرده است؛ زیرا می‌دانسته که اگر این فرضیه ادا شود و برپا گردد، همه فرایض از آسان و دشوار برپا شوند؛ چه امر به معروف و نهی از منکر دعوت به اسلام است، همراه رد مظالم و مخالفت با ظالم و تقسیم بیت‌المال و غنایم، و گرفتن زکات از جای خود و صرف آن در مورد بسزای خود.|ثُمَّ أَنْتُمْ أَيُّهَا الْعِصَابَةُ عِصَابَةٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَيْرِ مَذْكُورَةٌ وَ بِالنَّصِيحَةِ مَعْرُوفَةٌ وَ بِاللهِ فِي أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَةٌ يَهَابُكُمُ الشَّرِيفُ وَ يُكْرِمُكُمُ الضَّعِيفُ وَ يُؤْثِرُكُمْ مَنْ لَا فَضْلَ لَكُمْ عَلَيْهِ وَ لَا يَدَ لَكُمْ عِنْدَهُ تَشْفَعُونَ فِي الْحَوَائِجِ إِذَا امْتَنَعَتْ مِنْ طُلَّابِهَا وَ تَمْشُونَ فِي الطَّرِيقِ بِهَيْبَةِ الْمُلُوكِ وَ كَرَامَةِ الْأَكَابِرِ أَ لَيْسَ كُلُّ ذَلِكَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ بِمَا يُرْجَى عِنْدَكُمْ مِنَ الْقِيَامِ بِحَقِّ الله وَ إِنْ كُنْتُمْ عَنْ أَكْثَرِ حَقِّهِ تُقَصِّرُونَ فَاسْتَخْفَفْتُمْ بِحَقِّ الْأَئِمَّةِ فَأَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَيَّعْتُمْ وَ أَمَّا حَقَّكُمْ بِزَعْمِكُم‏ فَطَلَبْتُمْ فَلَا مال [مَالًا بَذَلْتُمُوهُ وَ لَا نَفْساً خَاطَرْتُمْ بِهَا لِلَّذِي خَلَقَهَا وَ لَا عَشِيرَةً عَادَيْتُمُوهَا فِي ذَاتِ اللهِ أَنْتُمْ تَتَمَنَّوْنَ عَلَى الله جَنَّتَهُ وَ مُجَاوَرَةَ رُسُلِهِ وَ أَمَانَهُ مِنْ عَذَابِهِ لَقَدْ خَشِيتُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْمُتَمَنُّونَ عَلَى اللهِ أَنْ تَحُلَّ بِكُمْ نَقِمَةٌ مِنْ نَقِمَاتِهِ لِأَنَّكُمْ بَلَغْتُمْ مِنْ كَرَامَةِ الله مَنْزِلَةً فُضِّلْتُمْ بِهَا وَ مَنْ يُعْرَفُ بِاللَه لَا تُكْرِمُونَ وَ أَنْتُمْ بِاللَّهِ فِي عِبَادِهِ تُكْرَمُونَ وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَقْرَعُونَ وَ أَنْتُمْ لِبَعْضِ ذِمَمِ آبَائِكُمْ تَقْرَعُونَ وَ ذِمَّةُ رَسُولِ الله مَحْقُورَةٌ وَ الْعُمْيُ وَ الْبُكْمُ وَ الزَّمِنُ فِي الْمَدَائِنِ مُهْمَلَةٌ لَا تَرْحَمُونَ وَ لَا فِي مَنْزِلَتِكُمْ تَعْمَلُونَ وَ لَا مِنْ عَمَلٍ فِيهَا تَعْتِبُونَ وَ بِالادِّهَانِ وَ الْمُصَانَعَةِ عِنْدَ الظَّلَمَةِ تَأْمَنُونَ كُلُّ ذَلِكَ مِمَّا أَمَرَكُمُ اللهُ بِهِ مِنَ النَّهْيِ وَ التَّنَاهِي وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ وَ أَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِيبَةً لِمَا غُلِبْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ مَنَازِلِ الْعُلَمَاءِ لَوْ كُنْتُمْ تَسْمَعُونَ ذَلِكَ بِأَنَّ مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِالله الْأُمَنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ فَأَنْتُمْ الْمَسْلُوبُونَ تِلْكَ الْمَنْزِلَةَ وَ مَا سُلِبْتُمْ ذَلِكَ إِلَّا بِتَفَرُّقِكُمْ عَنِ الْحَقِّ وَ اخْتِلَافِكُمْ فِي السُّنَّةِ بَعْدَ الْبَيِّنَةِ الْوَاضِحَةِ وَ لَوْ صَبَرْتُمْ عَلَى الْأَذَى وَ تَحَمَّلْتُمُ الْمَئُونَةَ فِي ذَاتِ اللهِ كَانَتْ أُمُورُ اللهِ عَلَيْكُمْ تَرِدُ وَ عَنْكُمْ تَصْدُرُ وَ إِلَيْكُمْ تَرْجِعُ وَ لَكِنَّكُمْ مَكَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِكُمْ وَ أَسْلَمْتُمْ أُمُورَ اللهِ فِي أَيْدِيهِمْ يَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ وَ يَسِيرُونَ فِي الشَّهَوَاتِ سَلَّطَهُمْ عَلَى ذَلِكَ فِرَارُكُمْ مِنَ الْمَوْتِ وَ إِعْجَابُكُمْ بِالْحَيَاةِ الَّتِي هِيَ مُفَارِقَتُكُمْ فَأَسْلَمْتُمُ الضُّعَفَاءَ فِي أَيْدِيهِمْ فَمِنْ بَيْنِ مُسْتَعْبَدٍ مَقْهُورٍ وَ بَيْنِ مُسْتَضْعَفٍ عَلَى مَعِيشَتِهِ مَغْلُوبٍ يَتَقَلَّبُونَ فِي الْمُلْكِ بِآرَائِهِمْ وَ يَسْتَشْعِرُونَ الْخِزْيَ بِأَهْوَائِهِمْ اقْتِدَاءً بِالْأَشْرَارِ وَ جُرْأَةً عَلَى الْجَبَّارِ فِي كُلِّ بَلَدٍ مِنْهُمْ عَلَى مِنْبَرِهِ خَطِيبٌ يَصْقَعُ فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَةٌ وَ أَيْدِيهِمْ فِيهَا مَبْسُوطَةٌ وَ النَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ لَا يَدْفَعُونَ يَدَ لَامِسٍ فَمِنْ بَيْنِ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ ذِي سَطْوَةٍ عَلَى الضَّعَفَةِ شَدِيدٍ مُطَاعٍ لَا يَعْرِفُ الْمُبْدِئَ وَ الْمُعِيدَ فَيَا عَجَباً وَ مَا لِي لَا أَعْجَبُ وَ الْأَرْضُ مِنْ غَاشٍّ غَشُومٍ وَ مُتَصَدِّقٍ ظَلُومٍ وَ عَامِلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ بِهِمْ غَيْرِ رَحِيمٍ فَاللهُ الْحَاكِمُ فِيمَا فِيهِ تَنَازَعْنَا وَ الْقَاضِي بِحُكْمِهِ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَنَا اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ مَا كَانَ مِنَّا تَنَافُساً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاساً مِن‏ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنُرِيَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ يُعْمَلَ بِفَرَائِضِكَ وَ سُنَّتِكَ وَ أَحْكَامِكَ فَإِنَّكُمْ إِلَّا تَنْصُرُونَا وَ تُنْصِفُونَا قَوِيَ الظَّلَمَةُ عَلَيْكُمْ وَ عَمِلُوا فِي إِطْفَاءِ نُورِ نَبِيِّكُمْ وَ حَسْبُنَا اللهُ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْهِ أَنَبْنَا وَ إِلَيْهِ الْمَصِير.|سپس شما، ای گروه نیرومند! دسته‌ای هستید که به دانش و نیکی و خیرخواهی معروفید و به وسیله خدا در دل مردم مهابتی دارید که شرافتمند از حساب می‌برد و ناتوان شما را گرامی می‌دارد و آنان که هم‌درجه شمایند و بر آنها حق نعمتی ندارید، شما را بر خود پیش می‌دارند، شما واسطه حوایجی هستید که از خواستارانشان دریغ می‌دارند و به هیبت پادشاهان و ارجمندی بزرگان در میان راه، گام برمی‌دارید. آیا همه اینها از آن رو نیست که به شما امیدوارند که به حق خدا قیام کنید؟ اگرچه از بیشتر حقوق خداوندی کوتاهی کرده‌اید، از این رو حق امامان را سبک شمرده، حقوق ضعیفان را تباه ساخته‌اید و به پندار خود حقّ خود را گرفته‌اید. شما در این راه نه مالی خرج کردید و نه جانی را برای خدا که آن را آفریده به مخاطره‌انداختید و نه برای رضای خدا با عشیره‌ای درافتادید، آیا شما به درگاه خدا بهشت و همنشینی پیامبران و امان از عذابِ او را آرزو دارید؟
| عنوان ستون چپ = ترجمه|اِعتَبروا اَیُّها النّاسُ بِما وَعَظَ اللّهُ بِهِ اوْلیاءَهُ مِن سُوءِ ثَنائِهِ عَلَی الَاحْبارِ اِذْیَقُولُ: لَولا یَنْهاهُمُ الرَّبانِیُّونَ وَاْلَاحْبارُ عَنْ قَوْلِهُم اْلا ثمَ وَقالَ: لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی اِسْرائیلَ اِلی قوله لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ.|اي مردم! از پندی که خدا به اولیا و دوستانش به‌صورت نکوهش از علمای یهود داده عبرت بگیرید؛ آنجا که می‌فرماید: «چرا علمای دینی و احبار، یهودیان را از سخنان گناه‌آمیز و خوردن حرام نهی نمی‌کنند» و باز می‌فرماید:«آنها که از بنی‌اسرائیل کافر شدند مورد لعن و نفرین قرار گرفتند»، تا آنجا که می‌فرماید: «آنها از اعمال زشتی که انجام می‌دادند یکدیگر را نهی نمی‌کردند و چه کار بدی را مرتکب می‌شدند».|وَ إِنَّمَا عَابَ اللهُ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ لِأَنَّهُمْ كَانُوا يَرَوْنَ مِنَ الظَّلَمَةِ الَّذِينَ بَيْنَ أَظْهُرِهِمُ الْمُنْكَرَ وَ الْفَسَادَ فَلَا يَنْهَوْنَهُمْ عَنْ ذَلِكَ رَغْبَةً فِيمَا كَانُوا يَنَالُونَ مِنْهُمْ وَ رَهْبَةً مِمَّا يَحْذَرُونَ وَ اللهُ يَقُولُ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ قَالَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَبَدَأَ اللهُ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ فَرِيضَةً مِنْهُ لِعِلْمِهِ بِأَنَّهَا إِذَا أُدِّيَتْ وَ أُقِيمَتْ اسْتَقَامَتِ الْفَرَائِضُ كُلُّهَا هَيِّنُهَا وَ صَعْبُهَا وَ ذَلِكَ أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ دُعَاءٌ إِلَى الْإِسْلَامِ مَعَ رَدِّ الْمَظَالِمِ وَ مُخَالَفَةِ الظَّالِمِ وَ قِسْمَةِ الْفَيْ‏ءِ وَ الْغَنَائِمِ وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِي حَقِّهَا.|و بدین سان خداوند آنان را نکوهش کرد؛ چون آنان از ستمگر میان خود کارهای زشت و فساد می‌دیدند و نهیشان نمی‌کردند، به طمع آنچه از آنها به ایشان می‌رسید و از بیم آنچه از آن می‌ترسیدند، با اینکه خدا می‌فرماید: «از مردم نترسید و از من بترسید». و می‌فرماید: «مردان و زنان باایمان دوستان یکدیگرند، به کارهای پسندیده وا می‌دارند و از کارهای ناپسند باز می‌دارند». خدا امر به معروف و نهی از منکر را که تکلیف واجبی است، از خودش آغاز کرده است؛ زیرا می‌دانسته که اگر این فرضیه ادا شود و برپا گردد، همه فرایض از آسان و دشوار برپا شوند؛ چه امر به معروف و نهی از منکر دعوت به اسلام است، همراه رد مظالم و مخالفت با ظالم و تقسیم بیت‌المال و غنایم، و گرفتن زکات از جای خود و صرف آن در مورد بسزای خود.|ثُمَّ أَنْتُمْ أَيُّهَا الْعِصَابَةُ عِصَابَةٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَيْرِ مَذْكُورَةٌ وَ بِالنَّصِيحَةِ مَعْرُوفَةٌ وَ بِاللهِ فِي أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَةٌ يَهَابُكُمُ الشَّرِيفُ وَ يُكْرِمُكُمُ الضَّعِيفُ وَ يُؤْثِرُكُمْ مَنْ لَا فَضْلَ لَكُمْ عَلَيْهِ وَ لَا يَدَ لَكُمْ عِنْدَهُ تَشْفَعُونَ فِي الْحَوَائِجِ إِذَا امْتَنَعَتْ مِنْ طُلَّابِهَا وَ تَمْشُونَ فِي الطَّرِيقِ بِهَيْبَةِ الْمُلُوكِ وَ كَرَامَةِ الْأَكَابِرِ أَ لَيْسَ كُلُّ ذَلِكَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ بِمَا يُرْجَى عِنْدَكُمْ مِنَ الْقِيَامِ بِحَقِّ الله وَ إِنْ كُنْتُمْ عَنْ أَكْثَرِ حَقِّهِ تُقَصِّرُونَ فَاسْتَخْفَفْتُمْ بِحَقِّ الْأَئِمَّةِ فَأَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَيَّعْتُمْ وَ أَمَّا حَقَّكُمْ بِزَعْمِكُم‏ فَطَلَبْتُمْ فَلَا مال [مَالًا بَذَلْتُمُوهُ وَ لَا نَفْساً خَاطَرْتُمْ بِهَا لِلَّذِي خَلَقَهَا وَ لَا عَشِيرَةً عَادَيْتُمُوهَا فِي ذَاتِ اللهِ أَنْتُمْ تَتَمَنَّوْنَ عَلَى الله جَنَّتَهُ وَ مُجَاوَرَةَ رُسُلِهِ وَ أَمَانَهُ مِنْ عَذَابِهِ لَقَدْ خَشِيتُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْمُتَمَنُّونَ عَلَى اللهِ أَنْ تَحُلَّ بِكُمْ نَقِمَةٌ مِنْ نَقِمَاتِهِ لِأَنَّكُمْ بَلَغْتُمْ مِنْ كَرَامَةِ الله مَنْزِلَةً فُضِّلْتُمْ بِهَا وَ مَنْ يُعْرَفُ بِاللَه لَا تُكْرِمُونَ وَ أَنْتُمْ بِاللَّهِ فِي عِبَادِهِ تُكْرَمُونَ وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَقْرَعُونَ وَ أَنْتُمْ لِبَعْضِ ذِمَمِ آبَائِكُمْ تَقْرَعُونَ وَ ذِمَّةُ رَسُولِ الله مَحْقُورَةٌ وَ الْعُمْيُ وَ الْبُكْمُ وَ الزَّمِنُ فِي الْمَدَائِنِ مُهْمَلَةٌ لَا تَرْحَمُونَ وَ لَا فِي مَنْزِلَتِكُمْ تَعْمَلُونَ وَ لَا مِنْ عَمَلٍ فِيهَا تَعْتِبُونَ وَ بِالادِّهَانِ وَ الْمُصَانَعَةِ عِنْدَ الظَّلَمَةِ تَأْمَنُونَ كُلُّ ذَلِكَ مِمَّا أَمَرَكُمُ اللهُ بِهِ مِنَ النَّهْيِ وَ التَّنَاهِي وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ وَ أَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِيبَةً لِمَا غُلِبْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ مَنَازِلِ الْعُلَمَاءِ لَوْ كُنْتُمْ تَسْمَعُونَ ذَلِكَ بِأَنَّ مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِالله الْأُمَنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ فَأَنْتُمْ الْمَسْلُوبُونَ تِلْكَ الْمَنْزِلَةَ وَ مَا سُلِبْتُمْ ذَلِكَ إِلَّا بِتَفَرُّقِكُمْ عَنِ الْحَقِّ وَ اخْتِلَافِكُمْ فِي السُّنَّةِ بَعْدَ الْبَيِّنَةِ الْوَاضِحَةِ وَ لَوْ صَبَرْتُمْ عَلَى الْأَذَى وَ تَحَمَّلْتُمُ الْمَئُونَةَ فِي ذَاتِ اللهِ كَانَتْ أُمُورُ اللهِ عَلَيْكُمْ تَرِدُ وَ عَنْكُمْ تَصْدُرُ وَ إِلَيْكُمْ تَرْجِعُ وَ لَكِنَّكُمْ مَكَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِكُمْ وَ أَسْلَمْتُمْ أُمُورَ اللهِ فِي أَيْدِيهِمْ يَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ وَ يَسِيرُونَ فِي الشَّهَوَاتِ سَلَّطَهُمْ عَلَى ذَلِكَ فِرَارُكُمْ مِنَ الْمَوْتِ وَ إِعْجَابُكُمْ بِالْحَيَاةِ الَّتِي هِيَ مُفَارِقَتُكُمْ فَأَسْلَمْتُمُ الضُّعَفَاءَ فِي أَيْدِيهِمْ فَمِنْ بَيْنِ مُسْتَعْبَدٍ مَقْهُورٍ وَ بَيْنِ مُسْتَضْعَفٍ عَلَى مَعِيشَتِهِ مَغْلُوبٍ يَتَقَلَّبُونَ فِي الْمُلْكِ بِآرَائِهِمْ وَ يَسْتَشْعِرُونَ الْخِزْيَ بِأَهْوَائِهِمْ اقْتِدَاءً بِالْأَشْرَارِ وَ جُرْأَةً عَلَى الْجَبَّارِ فِي كُلِّ بَلَدٍ مِنْهُمْ عَلَى مِنْبَرِهِ خَطِيبٌ يَصْقَعُ فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَةٌ وَ أَيْدِيهِمْ فِيهَا مَبْسُوطَةٌ وَ النَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ لَا يَدْفَعُونَ يَدَ لَامِسٍ فَمِنْ بَيْنِ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ ذِي سَطْوَةٍ عَلَى الضَّعَفَةِ شَدِيدٍ مُطَاعٍ لَا يَعْرِفُ الْمُبْدِئَ وَ الْمُعِيدَ فَيَا عَجَباً وَ مَا لِي لَا أَعْجَبُ وَ الْأَرْضُ مِنْ غَاشٍّ غَشُومٍ وَ مُتَصَدِّقٍ ظَلُومٍ وَ عَامِلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ بِهِمْ غَيْرِ رَحِيمٍ فَاللهُ الْحَاكِمُ فِيمَا فِيهِ تَنَازَعْنَا وَ الْقَاضِي بِحُكْمِهِ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَنَا اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ مَا كَانَ مِنَّا تَنَافُساً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاساً مِن‏ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنُرِيَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِي بِلَادِكَ وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ يُعْمَلَ بِفَرَائِضِكَ وَ سُنَّتِكَ وَ أَحْكَامِكَ فَإِنَّكُمْ إِلَّا تَنْصُرُونَا وَ تُنْصِفُونَا قَوِيَ الظَّلَمَةُ عَلَيْكُمْ وَ عَمِلُوا فِي إِطْفَاءِ نُورِ نَبِيِّكُمْ وَ حَسْبُنَا اللهُ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْهِ أَنَبْنَا وَ إِلَيْهِ الْمَصِير.<ref>ابن‌شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم ‌و المواعظ من آل‌الرسول حرانی، قم، قم، منشورات شریف رضی،۱۳۸۰ق، ص۱۶۸.</ref>|سپس شما، ای گروه نیرومند! دسته‌ای هستید که به دانش و نیکی و خیرخواهی معروفید و به وسیله خدا در دل مردم مهابتی دارید که شرافتمند از حساب می‌برد و ناتوان شما را گرامی می‌دارد و آنان که هم‌درجه شمایند و بر آنها حق نعمتی ندارید، شما را بر خود پیش می‌دارند، شما واسطه حوایجی هستید که از خواستارانشان دریغ می‌دارند و به هیبت پادشاهان و ارجمندی بزرگان در میان راه، گام برمی‌دارید. آیا همه اینها از آن رو نیست که به شما امیدوارند که به حق خدا قیام کنید؟ اگرچه از بیشتر حقوق خداوندی کوتاهی کرده‌اید، از این رو حق امامان را سبک شمرده، حقوق ضعیفان را تباه ساخته‌اید و به پندار خود حقّ خود را گرفته‌اید. شما در این راه نه مالی خرج کردید و نه جانی را برای خدا که آن را آفریده به مخاطره‌انداختید و نه برای رضای خدا با عشیره‌ای درافتادید، آیا شما به درگاه خدا بهشت و همنشینی پیامبران و امان از عذابِ او را آرزو دارید؟
ای آرزومندانِ به درگاه خدا! من می‌ترسم کیفری از کیفرهای او بر شما فرود آید، زیرا شما از کرامت خدا به منزلتی دست یافته‌اید که بدان بر دیگری برتری دارید و کسی را که به وسیله خدا (بر شما) شناسانده می‌شود، گرامی نمی‌دارید با اینکه خود به خاطر خدا در میان مردم احترام دارید. شما می‌بینید که پیمان‌های خدا شکسته شده و نگران نمی‌شوید با اینکه برای یک نقض پیمانِ پدران خود به هراس می‌افتید. می‌بینید که پیمان رسول خدا(ص) خوار و ناچیز شده و کورها و لال‌ها و از کار افتاده‌ها در شهرها رها شده‌اند و رحم نمی‌کنید و در خور مسئولیت خود کار نمی‌کنید و به کسانی که در آن راه تلاش می‌کنند وقعی نمی‌نهید و خود به چاپلوسی و سازش با ظالمان آسوده‌اید. همه اینها همان جلوگیری و بازداشتن دسته‌جمعی است که خداوند را بدان فرمان داده و شما از آن غافلید. مصیبت شما از همه مردم بزرگ‌تر است؛ زیرا در حفظ منزلت علما مغلوب شدید، کاش (در حفظ آن) تلاش می‌کردید.
ای آرزومندانِ به درگاه خدا! من می‌ترسم کیفری از کیفرهای او بر شما فرود آید، زیرا شما از کرامت خدا به منزلتی دست یافته‌اید که بدان بر دیگری برتری دارید و کسی را که به وسیله خدا (بر شما) شناسانده می‌شود، گرامی نمی‌دارید با اینکه خود به خاطر خدا در میان مردم احترام دارید. شما می‌بینید که پیمان‌های خدا شکسته شده و نگران نمی‌شوید با اینکه برای یک نقض پیمانِ پدران خود به هراس می‌افتید. می‌بینید که پیمان رسول خدا(ص) خوار و ناچیز شده و کورها و لال‌ها و از کار افتاده‌ها در شهرها رها شده‌اند و رحم نمی‌کنید و در خور مسئولیت خود کار نمی‌کنید و به کسانی که در آن راه تلاش می‌کنند وقعی نمی‌نهید و خود به چاپلوسی و سازش با ظالمان آسوده‌اید. همه اینها همان جلوگیری و بازداشتن دسته‌جمعی است که خداوند را بدان فرمان داده و شما از آن غافلید. مصیبت شما از همه مردم بزرگ‌تر است؛ زیرا در حفظ منزلت علما مغلوب شدید، کاش (در حفظ آن) تلاش می‌کردید.
این برای آن است که زمام امور و گذرگاه احکام (یعنی پست‌های کلیدی) به دست عالمان به خداست که بر حلال و حرام خدا امین‌اند و از شما این منزلت را ربودند و آن از شما ربوده نشد مگر به واسطة تفرّق شما از حقّ و اختلاف شما در سنت پیامبر(ص)، با اینکه دلیل روشن بر آن داشتید، و اگر بر آزارها شکیبا بودید و در راه خدا هزینه‌ها (و تعهدها) را تحمل می‌کردید، زمام امور دین خدا به شما سپرده می‌شد و از جانب شما به جریان می‌افتاد و به شما برمی‌گشت؛ ولی شما ظالمان را در جای خودتان نشاندید و امور دین خدا را به آنان سپردید تا به شبهه، کار کنند و در شهوت و دلخواه خود راه روند.
این برای آن است که زمام امور و گذرگاه احکام (یعنی پست‌های کلیدی) به دست عالمان به خداست که بر حلال و حرام خدا امین‌اند و از شما این منزلت را ربودند و آن از شما ربوده نشد مگر به واسطة تفرّق شما از حقّ و اختلاف شما در سنت پیامبر(ص)، با اینکه دلیل روشن بر آن داشتید، و اگر بر آزارها شکیبا بودید و در راه خدا هزینه‌ها (و تعهدها) را تحمل می‌کردید، زمام امور دین خدا به شما سپرده می‌شد و از جانب شما به جریان می‌افتاد و به شما برمی‌گشت؛ ولی شما ظالمان را در جای خودتان نشاندید و امور دین خدا را به آنان سپردید تا به شبهه، کار کنند و در شهوت و دلخواه خود راه روند.
خط ۵۴: خط ۵۷:
و شما ای مردم! اگر ما را [در این راه مقدس] یاری نرسانید و در خدمت ما نباشید، ستمگران [بیش از پیش] بر شما نیرو گیرند و در خاموش کردن نور پیامبر شما بکوشند. خدا ما را بس است و بر او توکل داریم و به سوی او بازمی‌گردیم و سرانجام به سوی اوست.
و شما ای مردم! اگر ما را [در این راه مقدس] یاری نرسانید و در خدمت ما نباشید، ستمگران [بیش از پیش] بر شما نیرو گیرند و در خاموش کردن نور پیامبر شما بکوشند. خدا ما را بس است و بر او توکل داریم و به سوی او بازمی‌گردیم و سرانجام به سوی اوست.
}}
}}
== جستارهای وابسته ==
* [[خطبه اول امام حسین(ع) در روز عاشورا]]
* [[خطبه دوم امام حسین(ع) در روز عاشورا]]


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۴: خط ۷۲:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =-
  | شناسه =شد
  | تیترها =-
  | تیترها =شد
  | ویرایش =شد
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =شد
  | لینک‌دهی =شد
۶٬۸۱۴

ویرایش