۱۱٬۸۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== بهشت آدم == | |||
گرچه بعضی بهشت آ دم را بهشت موعود نیکان و پاکان میدانند ولی تحقیق مسئله نشانگر این است که بهشت موعود نبوده است بلکه از باغهای پرنعمت و روحافزای یکی از مناطق سرسبز زمین بوده است، زیرا: | گرچه بعضی بهشت آ دم را بهشت موعود نیکان و پاکان میدانند ولی تحقیق مسئله نشانگر این است که بهشت موعود نبوده است بلکه از باغهای پرنعمت و روحافزای یکی از مناطق سرسبز زمین بوده است، زیرا: | ||
خط ۱۵: | خط ۱۳: | ||
و در روایاتی که از طریق اهل بیت(ع) به ما رسیده به این موضوع تصریح شده است؛ راوی میگوید، از امام صادق(ع) راجع به بهشت آدم پرسیدم ـ امام فرمود: «باغی از باغهای دنیا بود که خورشید و ماه بر آن میتابید و اگر بهشت جاودانی بود، هرگز از آن بیرون رانده نمیشد.<ref>مجلسی، محمد باقر، چاپ آخوندی، بحارالانوار، ج۱۱.</ref> | و در روایاتی که از طریق اهل بیت(ع) به ما رسیده به این موضوع تصریح شده است؛ راوی میگوید، از امام صادق(ع) راجع به بهشت آدم پرسیدم ـ امام فرمود: «باغی از باغهای دنیا بود که خورشید و ماه بر آن میتابید و اگر بهشت جاودانی بود، هرگز از آن بیرون رانده نمیشد.<ref>مجلسی، محمد باقر، چاپ آخوندی، بحارالانوار، ج۱۱.</ref> | ||
ثانیا: ابلیس در آن بهشت راه ندارد، در آنجا نه وسوسههای شیطانی وجود دارد و نه نافرمانی خدا.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۸۶.</ref> | |||
== نزول مقامی == | |||
از اینجا روشن میشود که منظور از هبوط و نزول آدم به زمین، نزول مقامی است نه مکانی یعنی از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سرسبز پائین آمد. بهرحال این بهشت آدم، غیر از بهشت سرای دیگر است چراکه آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر آدم بود؛ و نیز این مقدمه اعمال و برنامههای او است و آن (بهشت قیامت) نتیجه اعمال و برنامههایش. | از اینجا روشن میشود که منظور از هبوط و نزول آدم به زمین، نزول مقامی است نه مکانی یعنی از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سرسبز پائین آمد. بهرحال این بهشت آدم، غیر از بهشت سرای دیگر است چراکه آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر آدم بود؛ و نیز این مقدمه اعمال و برنامههای او است و آن (بهشت قیامت) نتیجه اعمال و برنامههایش. | ||
== گناه آدم یا ترک أولی == | |||
بعد از تعیین بهشت آدم، روشن میشود که آنچه آدم مرتکب شد، گناهی نبود که همانند شرک و کفر و دروغ و ظلم، در خور مجازات باشد، بلکه «ترک اولی» و «عصیان نسبی» بود؛ و آن این است که گاه بعضی اعمال مباح یا حتی مستحب در خور مقام افراد بزرگ نیست و باید از آنها چشم بپوشند و به کار مهمتر بپردازند، در غیر این صورت، ترک اولی کردهاند. فی المثل نمازی را که ما میخوانیم قسمتی از آن با حضور قلب و قسمتی بدون حضور قلب میگذرد، ولی این نماز هرگز در خور مقام شخصی همچون پیامبر(ص) و علی(ع) نیست، او باید سراسر نمازش، غرق در حضور پیشگاه خدا باشد و اگر غیر این کند، گناهی مرتکب نشده اما «ترک اولی» کرده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ذیل آیات ۳۰–۳۸ سوره بقره.</ref> | بعد از تعیین بهشت آدم، روشن میشود که آنچه آدم مرتکب شد، گناهی نبود که همانند شرک و کفر و دروغ و ظلم، در خور مجازات باشد، بلکه «ترک اولی» و «عصیان نسبی» بود؛ و آن این است که گاه بعضی اعمال مباح یا حتی مستحب در خور مقام افراد بزرگ نیست و باید از آنها چشم بپوشند و به کار مهمتر بپردازند، در غیر این صورت، ترک اولی کردهاند. فی المثل نمازی را که ما میخوانیم قسمتی از آن با حضور قلب و قسمتی بدون حضور قلب میگذرد، ولی این نماز هرگز در خور مقام شخصی همچون پیامبر(ص) و علی(ع) نیست، او باید سراسر نمازش، غرق در حضور پیشگاه خدا باشد و اگر غیر این کند، گناهی مرتکب نشده اما «ترک اولی» کرده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ذیل آیات ۳۰–۳۸ سوره بقره.</ref> | ||
پس اکنون که منظور از بهشت آدم، مشخص گردید و عمل و کار حضرت آدم(ع) نیز معلوم گشت، لازم است بدانیم که دوران بهشت آدم، یک دوران تعلیماتی و آموزشی برای آدم محسوب میشد، دوران آشنایی با تکالیف و امر و نهی پروردگار، دوران شناختن دوست از دشمن و دوران دیدن نتیجه عصیان و مخالفت فرمان خدا، پس در واقع، تکلیفی در میان نبود تا مخالفت تکلیف صدق کند بلکه نهی خداوند از نزدیکی آدم به درخت خاص، نهی ارشادی بوده است نه نهی مولوی.<ref>نهی ارشادی، همانند نهی پزشک از غذای معلومی است که تکلیف آور نیست و مخالفتش گناه محسوب نمیشود.</ref> | پس اکنون که منظور از بهشت آدم، مشخص گردید و عمل و کار حضرت آدم(ع) نیز معلوم گشت، لازم است بدانیم که دوران بهشت آدم، یک دوران تعلیماتی و آموزشی برای آدم محسوب میشد، دوران آشنایی با تکالیف و امر و نهی پروردگار، دوران شناختن دوست از دشمن و دوران دیدن نتیجه عصیان و مخالفت فرمان خدا، پس در واقع، تکلیفی در میان نبود تا مخالفت تکلیف صدق کند بلکه نهی خداوند از نزدیکی آدم به درخت خاص، نهی ارشادی بوده است نه نهی مولوی.<ref>نهی ارشادی، همانند نهی پزشک از غذای معلومی است که تکلیف آور نیست و مخالفتش گناه محسوب نمیشود.</ref> | ||
== زمین جایگاه انسانها == | |||
بنابراین مطابق آیه ۳۶ از سوره بقره، زمین جایگاه و محل استقرار و آسایش همه انسانهاست و این تصمیم و خواست الهی است و حضرت آدم(ع) هیچ تقصیر و دخالتی در این امر نداشته است، و حکمت و مشیت خداوندی با ملاحظه مصالح بندگان آن را اقتضا کرده است و هیچ منافاتی با عدالت او ندارد بلکه در اختیار گذاشتن امکانات و نعمتهای دنیوی به علاوه نعمتهای بدنی و جسمی برای انسان، از الطاف پروردگار متعال است تا انسان بتواند از همه اینها بهره برده و برای خانه آخرتش، توشههای خوبی مهیا سازد. | بنابراین مطابق آیه ۳۶ از سوره بقره، زمین جایگاه و محل استقرار و آسایش همه انسانهاست و این تصمیم و خواست الهی است و حضرت آدم(ع) هیچ تقصیر و دخالتی در این امر نداشته است، و حکمت و مشیت خداوندی با ملاحظه مصالح بندگان آن را اقتضا کرده است و هیچ منافاتی با عدالت او ندارد بلکه در اختیار گذاشتن امکانات و نعمتهای دنیوی به علاوه نعمتهای بدنی و جسمی برای انسان، از الطاف پروردگار متعال است تا انسان بتواند از همه اینها بهره برده و برای خانه آخرتش، توشههای خوبی مهیا سازد. | ||