خسف بیداء: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|مهدویت|واژه‌ها}}
'''خَسف بَیْدَاء''' اشاره به فرورفتن لشکر سفیانی در زمین دارد. لشکر سفیانی پس از ظهور [[امام زمان در روایات پیامبر|حضرت مهدی(ع)]]، به منطقه بیداء (سرزمینی میان مکه و مدینه) وارد می‌شوند تا با حضرت مهدی بجنگند. به فرمان الهی این لشکر به یکباره در زمین فرو می‌رود و کسی جز دو سه نفر از آن‌ها زنده نمی‌مانند. روایت‌های متعددی درباره وقوع این اتفاق از معصومین وارد شده است.
== مفهوم‌شناسی ==
«خسف» فرورفتن در زمین و زیر آوار ماندن به وسیله زلزله، سیل، طوفان، بمباران و بالا آمدن آب دریا است.<ref>کریمشاهی بیدگلی، حسین، فرهنگ موعود، انتشارات ناصر، ۱۳۷۷، ص۸۸.</ref>
«خسف» فرورفتن در زمین و زیر آوار ماندن به وسیله زلزله، سیل، طوفان، بمباران و بالا آمدن آب دریا است.<ref>کریمشاهی بیدگلی، حسین، فرهنگ موعود، انتشارات ناصر، ۱۳۷۷، ص۸۸.</ref>


«بیداء» نام سرزمینی میان مکه و مدینه است.<ref>قمی، عباس، منتهی الامال، انتشارات فراروی، ۱۳۸۱، ص۱۳۱۷، ف ۷، ب ۱۴.</ref> و «وادی است چهار فرسخ دورازمدینه درمسیر مکه و مدینه.»<ref>خراسانی، جواد، مهدی منتظر، بنیاد پژوهش‌های علمی فرهنگی نور الاصفیاء، ص۲۴۲.</ref>
«بیداء» نام سرزمینی میان مکه و مدینه<ref>قمی، عباس، منتهی الامال، انتشارات فراروی، ۱۳۸۱، ص۱۳۱۷، ف ۷، ب ۱۴.</ref> و وادی است در چهار فرسخی مدینه در بین راه مکه و مدینه.<ref>خراسانی، جواد، مهدی منتظر، بنیاد پژوهش‌های علمی فرهنگی نور الاصفیاء، ص۲۴۲.</ref>
 
امّا از روایات چنین برداشت می‌شود که:
 
«مقصود از «خسف بیداء» آن است که لشکر سفیانی پس از قتل و غارت درمدینه در تعقیب حضرت مهدی(عج) به سوی مکه حرکت می‌کنند و چون به سر زمین «بیداء» برسند در آنجا همه لشکر، به جز دو نفر یا سه نفر، دچار «خسف» خواهند شد و در زمین فرو خواهند رفت.
 
«خسف بیداء» در وقتی واقع می‌شود که حضرت ظهور کرده و آغاز به قیام ننموده است. بنا به روایت حذیفه یمانی، نخستین لشکری که سفیانی به جانب مدینه گسیل داشته پس از مدتی به جانب شام حرکت می‌کنند و لشکریان حق، آن‌ها را از دم تیغ می‌گذرانند. سفیانی در پی این شکست لشکر دومی به مدینه اعزام می‌کند که آن‌ها سه روز مدینه را مورد تجاوز و غارت قرار داده و آن گاه مدینه را به قصد مکه ترک می‌کنند و در بیابان «بیداء» میان مکه و مدینه به فرمان خداوند، با وارد آمدن ضربتی بوسیله جبرئیل بر زمین، همه در کام زمین فرومی‌روند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲. ص۱۸۶.</ref>
 
در حدیث دیگر آمده که در همین مقطع، نفس زکیه در مسجد الحرام کشته می‌شود و حضرت مهدی(عج) به سوی مکه حرکت می‌کند، تا قیام جهانی خود را آغاز کند، بانگ جبرئیل برای نابود کردن سپاه سفیانی در فضای سرزمین بیداء طنین انداز می‌شود. امام باقر(ع) فرموده است: سپاه سفیانی در سرزمین «بیداء» فرود می‌آیند، سپس منادی آسمان بانگ می‌زند: ای سرزمین «بیداء» این جمعیت را نابود ساز. آن گاه همگی در کام زمین فرومی‌روند.<ref>همان، ص۲۳۵.</ref>
 
امام علی(ع) نیز فرموده‌اند: لشکر سفیانی وقتی در طلب آنهایی که از مدینه به طرف مکه بیرون رفته‌اند، در «بیداء» فرودمیایند زمین آن‌ها را در خود فرو می‌برد؛ و این است معنای فرموده خدا «و اگر ببینی، آن گاه که فریادشان بلندمی شوداما نمی‌توانندفرارکنند و از مکانی نزدیک گرفتارشان سازند<ref>سبأ/۵۱.</ref>


در این آیه «گرفته شوند، از مکانی نزدیک» یعنی از زیرپاهای خود، و از آن لشکر مردی برای یافتن ناقه خود بیرون می‌رود و وقتی بر می‌گردد کسی را نمی‌یابد و اوست که خبر می‌دهد که آنان در زمین فرورفته‌اند.<ref>مجلسی، محمد باقر، پیشین، ص۲۳۸، ب ۲۵، حکومت ۱۰۵.</ref>
== خسف بیداء در روایات مهدویت ==
{{ظهور-عمودی}}
روایت‌هایی در مورد خسف بیداء آمده و حوادث مربوط به آن را بیان کرده‌اند:
* بعد از ظهور [[حضرت مهدی(ع)]]، لشکر سفیانی پس از قتل و غارت [[مدینه]]، در تعقیب حضرت مهدی(عج) به سوی [[مکه]] حرکت می‌کنند و چون به سرزمین «بیداء» برسند در آنجا همه لشکر، به جز دو نفر یا سه نفر، در زمین فرو خواهند رفت.
* بنا به روایت حذیفه یمانی، نخستین لشکری که سفیانی به جانب مدینه می‌فرستد، پس از مدتی به جانب شام حرکت می‌کنند و به دست لشکریان حق، کشته می‌شوند. [[سفیانی]] در پی این شکست لشکر دومی به مدینه اعزام می‌کند که آن‌ها سه روز مدینه را مورد تجاوز و غارت قرار داده و آن گاه مدینه را به قصد مکه ترک می‌کنند. در بیابان «بیداء» میان مکه و مدینه به فرمان [[خداوند]]، با وارد آمدن ضربتی بوسیله [[جبرئیل]] بر زمین، این لشکر در زمین فرور می‌رود.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۶.</ref>
* در [[حدیث]] دیگر آمده که در همین مقطع، نفس زکیه در [[مسجد الحرام]] کشته می‌شود و حضرت مهدی(عج) به سوی مکه حرکت می‌کند، تا قیام جهانی خود را آغاز کند. بانگ جبرئیل برای نابود کردن سپاه سفیانی در فضای سرزمین بیداء طنین انداز می‌شود. امام باقر(ع) فرموده است: سپاه سفیانی در سرزمین «بیداء» فرود می‌آیند، سپس منادی آسمان بانگ می‌زند: ای سرزمین «بیداء» این جمعیت را نابود ساز. آن گاه همگی در کام زمین فرومی‌روند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۵.</ref>
* [[امام علی(ع)]] فرموده‌اند: لشکر سفیانی وقتی در طلب آنهایی که از مدینه به طرف مکه بیرون رفته‌اند، در «بیداء» فرود می‌آیند و زمین آن‌ها را در خود فرو می‌برد.<ref>مجلسی، محمد باقر، پیشین، ص۲۳۸، ب ۲۵، حکومت ۱۰۵.</ref>


روشن است که «خسف بیداء» به علت زلزله و زمین لرزه و رخدادهای طبیعی نیست. بلکه عذاب و انتقامی از لشکر سفیانی است که به اراده خداوند صورت می‌گیرد. قرآن فرموده: «فرمان او، این است وقتی که بخواهد به چیزی بگوید: باش، او موجود می‌شود.»<ref>یس/۸۲.</ref>
«خسف بیداء» به علت زلزله، زمین لرزه و رخدادهای طبیعی نیست بلکه عذاب و انتقامی از لشکر سفیانی است که به اراده خداوند صورت می‌گیرد. این خسف، ناگهانی اتفاق می‌افتد و لشکر سفیانی را زمین در اعماق خود فرو می‌برد.
* در روایتی از [[امام صادق(ع)]] چنین آمده است: آقای ما، قائم، پشت خود را به کعبه تکیه می‌دهد… سپس مردی که صورتش به طرف پشت سر برگشته، به طرف قائم می‌آید و در مقابل او می‌ایستد و می‌گوید: مولای من، مژده آورده‌ام، فرشته‌ای از فرشتگان به من فرمان داد که شما را ملاقات کنم و به هلاک لشکر سفیانی در بیداء بشارت دهم. قائم به وی می‌گوید: داستان خود و داستان برادرت را بیان نما. آن مرد گوید: من و برادرم در لشکر سفیانی بودیم، دنیا را از دمشق تا بغداد ویران کردیم و آن را صاف نمودیم. کوفه و مدینه را خراب کردیم و منبر را شکستیم، چهارپایان در مسجد رسول خدا(ص) سرگین انداختند از آنجا بیرون آمدیم. خواستیم که خانه خدا را ویران نموده و اهل آن را به قتل رسانیم، وقتی که به بیداء رسیدیم در آنجا فرود آمدیم. در این هنگام بود که منادی بانگ برکشید: ای بیداء این گروه ستمکار را در خود فرو ببر. زمین باز شد و همه لشکر را در خود فرو برد. سوگند به خدا که در روی زمین حتی افسار شتری باقی نماند، جز من و برادرم. در این وقت فرشته‌ای به صورت ما زد، که صورت ما (چنان‌که می‌بینید) به پشت سرمان برگشت و به برادر من گفت: وای بر تو! به سوی سفیانی ملعون در دمشق برو و او را به ظهور مهدی آل محمد(ص) انذار ده و به وی اطلاع بده که خدای تعالی سپاهش را در «بیداء» نابود ساخته است. به من گفت: ای بشیر، خود را در مکه، به مهدی(عج) برسان. وی را به نابودی ستمگران بشارت ده و بر دست او توبه کن، چرا که او توبه تو را می‌پذیرد.


این خسف، ناگهانی اتفاق می‌افتد و لشکر سفیانی را زمین در اعماق خود فرو می‌برد. در روایتی از امام صادق(ع) چنین آمده است:آقای ما، قائم، پشت خود را به کعبه تکیه می‌دهد… سپس مردی که صورتش به طرف پشت سربرگشته، به طرف قائم می‌آید و در مقابل او می‌ایستد و می‌گوید:
سپس قائم دست خود را به روی او می‌کشد و او را به همان صورت طبیعی درمی‌آورد، وی نیز با آن حضرت [[بیعت]] نموده و به همراهی او درخواهد آمد.»<ref>الیزدی الحایری، علی، الزام الناصب، بیروت، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۲۵۹.</ref>
 
مولای من، مژده آورده‌ام، فرشته‌ای از فرشتگان به من فرمان داد که شما را ملاقات کنم و به هلاک لشکر سفیانی در بیداء بشارت دهم. قائم به وی می‌گوید: داستان خود و داستان برادرت را بیان نما. آن مرد گوید: من و برادرم در لشکر سفیانی بودیم، دنیا را از دمشق تا بغداد ویران کردیم و آن را صاف نمودیم. کوفه و مدینه را خراب کردیم و منبر را شکستیم، چهارپایان در مسجد رسول خدا(ص) سرگین انداختند از آنجا بیرون آمدیم. خواستیم که خانه خدا را ویران نموده و اهل آن را به قتل رسانیم، وقتی که به بیداء رسیدیم در آنجا فرود آمدیم. در این هنگام بود که منادی بانگ برکشید: ای بیداء این گروه ستمکار را در خود فرو ببر. زمین باز شد و همه لشکر را در خود فرو برد. سوگند به خدا که در روی زمین حتی افسار شتری باقی نماند، جز من و برادرم. در این وقت فرشته‌ای به صورت ما زد، که صورت ما (چنان‌که می‌بینید) به پشت سرمان برگشت و به برادر من گفت: وای بر تو! به سوی سفیانی ملعون در دمشق برو و او را به ظهور مهدی آل محمد(ص) انذار ده و به وی اطلاع بده که خدای تعالی سپاهش را در «بیداء» نابود ساخته است. به من گفت: ای بشیر، خود را در مکه، به مهدی(عج) برسان. وی را به نابودی ستمگران بشارت ده و بر دست او توبه کن، چرا که او توبه تو را می‌پذیرد.
 
سپس قائم دست خود را به روی او می‌کشد و او را به همان صورت طبیعی درمی‌آورد، وی نیز با آن حضرت بیعت نموده و به همراهی او درخواهد آمد.»<ref>الیزدی الحایری، علی، الزام الناصب، بیروت، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۲۵۹.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. نشانه‌های ظهور، سید علی اصغر سادات مدنی، مرکز فرهنگی انتشارات منیر، ۱۳۸۱، ص۸۰–۸۷.
* نشانه‌های ظهور، سید علی اصغر سادات مدنی، مرکز فرهنگی انتشارات منیر، ۱۳۸۱، ص۸۰–۸۷.
 
* مهدی منتظر، محمد جواد خراسانی، بنیاد پژوهش‌های علمی فرهنگی نور الاصفیاء، ص۲۴۲.
۲. مهدی منتظر، محمد جواد خراسانی، بنیاد پژوهش‌های علمی فرهنگی نور الاصفیاء، ص۲۴۲.
* امام مهدی از ولایت تا ظهور، محمد کاظم قزوینی، نشر آفاق، ۱۳۷۶، صص ۴۴۶–۴۶۹.
 
۳. امام مهدی از ولایت تا ظهور، محمد کاظم قزوینی، نشر آفاق، ۱۳۷۶، صص ۴۴۶–۴۶۹.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


خط ۴۱: خط ۳۶:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =کلام
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۱ =مهدویت
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۲ =علائم ظهور
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی = شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۴۹۱

ویرایش