خرافات از دیدگاه قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
خرافات را از دیدگاه قرآن کریم توضیح دهید.
خرافات را از دیدگاه قرآن کریم توضیح دهید.
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}قرآن با هر سخنی که مبنای منطقی و عقلی ندارد مخالفت می‌کند و دائم همه را دعوت به خردورزی و تعقل می‌کند. خرافات به معنای سخنان غیرحقیقی مصادیق فراوانی دارد و می‌توان [[شرک]] که از خرافات اعراب جاهلی و مشرکین بود و [[غلو]] که از موهومات اهل کتاب و دینداران بود را از بزرگترین خرافاتی نام برد که قرآن با آن به تقابل برخاسته است.
[[قرآن کریم]]، از خرافات با عنوان «اساطیر» یاد کرده است. «اساطیر» به معنای «اباطیل» و سخنان بیهوده‌ای است که هیچ پایه و اساسی ندارند<ref>ر. ک. الطریحی، فخرالدّین، مجمع البحرین، ج۱، قم: دفتر نشر فرهنگ اسلامی -۲، ص۶۳۷–۶۳۸.</ref> و مراد از «اساطیر» نوشته‌های باطل، حکایت‌های دروغ، افسانه‌های بی‌اساس می‌باشد.


قرآن کریم، به مناسبت‌های مختلف از «خرافات» با عنوان «اساطیر»، یاد کرده است، چنان‌که می‌فرماید: {{قرآن|... یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلا أَسَاطِیرُ الأوَّلِینَ|ترجمه=و کافران می‌گویند این‌ها افسانه‌های پیشنیان است.|سوره=انعام|آیه=۲۵}}
== معنای خرافات ==
خرافات را سخنان بی اصل و اساس می‌گویند و هم به افسانه‌هایی که واقعیت ندارد اما نگاه واقع‌نگرانه‌ای به آن می‌شود. فرهنگ دهخدا معنای خرافات در تداول فارسی را سخنان پریشان و نامربوط، سخنان بیهوده و موهومات دانسته است.


در جای دیگری می‌فرماید: {{قرآن|لَقَدْ وُعِدْنَا هَذَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلا أَسَاطِیرُ الأوَّلِینَ|ترجمه=این وعده‌ای است که به ما و پدرانمان از پیش داده شده، این‌ها همان افسانه‌های خرافی پیشینیان است.|سوره=نمل|آیه=۶۸}}
در اصطلاح، خرافات به عقایدی گفته می‌شود که منشاء و خاستگاه علمی و استدلالی ندارد و به باور شخصی یا عمومی رسیده است. خرافات به دینی و غیر دینی تقسیم می‌شود. خرافات دینی، اعتقاداتی است که منابع دینی آن را تأیید نمی‌کند اما به یک باور و عقیده دینی تبدیل شده است.


خرافات، اساطیر و اباطیل در هر جامعه‌ای می‌تواند تأثیرات بسیار منفی و ناهنجاری را به دنبال داشته باشد. عقب‌ماندگی از جهات مختلف، رکود، بی‌هویتی، انحرافات اخلاقی و عقیدتی، شرک به خدا، غفلت و.. از محصولات و دستاوردهای ابتدا به خرافات و افسانه‌های بی‌اساس می‌باشد و جوامع بشری هرچه از نظر علم و فرهنگ عقب مانده باشند به همان نسبت خرافات و اوهام در میان آنان زیادتر خواهد بود.
== مبارزه قرآن با خرافات ==
واژه خرافات در قرآن نیامده است اما یکی از اساسی‌ترین وجوه مهم قرآن مبارزه با خرافات است. سراسر قرآن با مشرکین محاجه می‌کند و خرافات آنان را زیر سوال می‌برد.


در تاریخ اسلام، نمونه‌های زیادی از گرفتاری مردم در چنگال اساطیر و خرافات نقل شده است: جهل و نادانی به عقاید اصیل اسلامی، مفاهیم قرآن، تقلیدهای کورکورانه از آداب و رسوم جاهلیت،<ref>بقره: ۲/ ۱۷۰.</ref> سودجویی و منفعت‌طلبی برخی از افراد؛ مانند: ماجرای گوساله پرستی، پیروان حضرت موسی <ref>طه: ۲۰/ ۸۷–۹۶.</ref> تأثیرات عقاید خرافی پیشینیان و تعصب‌های بی‌جا و بدون پایه و …<ref>بقره: ۲/ ۱۷۰.</ref>
یکی از کلماتی که به معنای خرافه کمی نزدیک است واژه اساطیر است که در قرآن آمده است. چنان‌که می‌فرماید: {{قرآن|... یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلا أَسَاطِیرُ الأوَّلِینَ|ترجمه=و کافران می‌گویند این‌ها افسانه‌های پیشنیان است.|سوره=انعام|آیه=۲۵}}


'''مبارزه با خرافات'''
[[خرافات]]، اساطیر و اباطیل در هر جامعه‌ای می‌تواند تأثیرات بسیار منفی و ناهنجاری را به دنبال داشته باشد. عقب‌ماندگی از جهات مختلف، رکود، بی‌هویتی، انحرافات اخلاقی و عقیدتی، شرک به خدا، غفلت و.. از محصولات و دستاوردهای ابتدا به خرافات و افسانه‌های بی‌اساس می‌باشد و جوامع بشری هرچه از نظر علم و فرهنگ عقب مانده باشند به همان نسبت خرافات و اوهام در میان آنان زیادتر خواهد بود.
 
در تاریخ اسلام، نمونه‌های زیادی از گرفتاری مردم در چنگال اساطیر و خرافات نقل شده است: جهل و نادانی به عقاید اصیل اسلامی، مفاهیم قرآن، تقلیدهای کورکورانه از آداب و رسوم جاهلیت،<ref>بقره: ۲/ ۱۷۰.</ref> سودجویی و منفعت‌طلبی برخی از افراد؛ مانند: ماجرای گوساله پرستی، پیروان حضرت موسی<ref>طه: ۲۰/ ۸۷–۹۶.</ref> تأثیرات عقاید خرافی پیشینیان و تعصب‌های بی‌جا و بدون پایه و …<ref>بقره: ۲/ ۱۷۰.</ref>
 
'''غلو'''
 
غلو یکی از خرافات‌های شایع در دینداری است که مبنای دینی و عقلی ندارد. {{قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ إِلَّا الْحَقَّ|ترجمه=اى اهل كتاب، در دين خود غلوّ مكنيد، و در باره خدا جز [سخن‌] درست مگوييد.|سوره=نساء|آیه=۱۷۱}}
 
مساله "غلو" درباره پيشوايان يكى از مهمترين سرچشمه‏‌هاى انحراف در اديان آسمانى بوده است، از آنجا كه انسان علاقه به خود دارد، ميل دارد كه رهبران و پيشوايان خويش را هم بيش از آنچه هستند بزرگ نشان دهد تا بر عظمت خود افزوده باشد. گاهى نيز اين تصور كه غلو در باره پيشوايان، نشانه ايمان به آنان و عشق و علاقه به آنها است سبب گام نهادن در اين ورطه هولناك می‌شود. "غلو" همواره يك عيب بزرگ را همراه دارد و آن اينكه ريشه اصلى مذهب يعنى خداپرستى و توحيد را خراب مي‌كند؛ به همين جهت اسلام در باره غلات سختگيرى شديدى كرده و در كتب "عقائد" و "فقه" غلات از بدترين كفار معرفى شده‌‏اند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامی، ج۴، ص۲۲۱</ref>
 
'''تطیر (فال بد زدن) در قرآن'''
 
یکی از خرافاتی که مشرکین به آن دچار بودند این بود که می‌گفتند فلان شخص شوم است یا پیشبینی بد درباره آن می‌کردند: {{قرآن|وَاِنْ تُصِبْهُمْ سَییهٌ یطَّیرُوا بِمُوسی وَ مَنْ مَعَهُ|ترجمه=هر گاه ناراحتی به فرعونیان می‌رسید آن را از شوم بودن موسی و همراهانش می‌دانستند.|سوره=اعراف|آیه=۱۳۱}}
 
شايد هميشه در ميان انسانها و اقوام مختلف، فال نيك و بد رواج داشته است، امورى را به" فال نيك" می‌گرفتند و دليل بر پيروزى و پيشرفت كار میدانستند، و امورى را به" فال بد" میگرفتند و دليل بر شكست و ناكامى و عدم پيروزى ‏می‌پنداشتند، در حالى كه هيچگونه رابطه منطقى در ميان پيروزى و شكست با اينگونه امور وجود نداشت، و مخصوصا در قسمت فال بد، غالبا جنبه خرافى و نامعقول داشته و دارد. اين دو گرچه اثر طبيعى ندارند، ولى بدون ترديد اثر روانى می‌توانند داشته باشند، فال نيك غالبا مايه اميدوارى و حركت است ولى فال بد موجب ياس و نوميدى و سستى و ناتوانى است. شايد به خاطر همين موضوع است كه در روايات اسلامى از فال نيك نهى نشده، اما فال بد به شدت محكوم گرديده است‏.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامی، ج۶، ص۳۱۷</ref>
 
=== دعوت به تعقل در مبارزه با خرافه ===
 
یکی از مهمترین روش های قرآن در تقابل و رویارویی با خرافات و موهومات و غلوها، تفکر و خردورزی است و عقاید خود را هم در بستر استدلال‌ورزی بیان می‌دارد.


قرآن کریم، با طرح برخی از عوامل و اسباب خرافات به مبارزه با آن پرداخته؛ از طرفی با راهکارها و راهنمایی‌ها در جهت زدودن و برداشتن خرافات در میان مردم تلاش کرده است. در بسیاری از آیات خداوند انسان‌ها را به تعقل و اندیشه در این امور توجه داده است؛ چنان‌که می‌فرماید: {{قرآن|کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ|ترجمه=این چنین خداوند آیات خود را برای شما شرح می‌دهد، شاید اندیشه کنید!|سوره=بقره|آیه=۲۴۲}}
قرآن کریم، با طرح برخی از عوامل و اسباب خرافات به مبارزه با آن پرداخته؛ از طرفی با راهکارها و راهنمایی‌ها در جهت زدودن و برداشتن خرافات در میان مردم تلاش کرده است. در بسیاری از آیات خداوند انسان‌ها را به تعقل و اندیشه در این امور توجه داده است؛ چنان‌که می‌فرماید: {{قرآن|کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ|ترجمه=این چنین خداوند آیات خود را برای شما شرح می‌دهد، شاید اندیشه کنید!|سوره=بقره|آیه=۲۴۲}}


خداوند برای از بین بردن خرافات و اوهام و از طرفی نشر و گسترش حقایق و معارف الهی پیامبران فراوانی را مبعوث فرموده و به آن‌ها مأموریت داده که انسان‌ها را با حقایق آشنا سازند. هم چنین یکی دیگر از راه‌های جلوگیری از ترویج خرافات، امر به معروف و نهی از منکر می‌باشد، زیرا گرایش به خرافات از منکرات به حساب می‌آید: چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: {{قرآن|وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّه یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ|ترجمه=باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آن‌ها همان رستگارانند.|سوره=آل‌عمران|آیه=۱۰۴}}  
خداوند برای از بین بردن خرافات و اوهام و از طرفی نشر و گسترش حقایق و معارف الهی پیامبران فراوانی را مبعوث فرموده و به آن‌ها مأموریت داده که انسان‌ها را با حقایق آشنا سازند. هم چنین یکی دیگر از راه‌های جلوگیری از ترویج خرافات، امر به معروف و نهی از منکر می‌باشد، زیرا گرایش به خرافات از منکرات به حساب می‌آید: چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: {{قرآن|وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّه یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ|ترجمه=باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آن‌ها همان رستگارانند.|سوره=آل‌عمران|آیه=۱۰۴}}{{مطالعه بیشتر}}
 
<span></span>
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
خط ۳۶: خط ۵۲:
۶. معیارها و عوامل تمدن از نظر قرآن، تهیه و تنظیم، بنیاد باقرالعلوم(ع) قم: دارالقرآن الکریم.
۶. معیارها و عوامل تمدن از نظر قرآن، تهیه و تنظیم، بنیاد باقرالعلوم(ع) قم: دارالقرآن الکریم.


<span></span>
 


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۲: خط ۵۸:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = متفرقات معارف در قرآن
| شاخه فرعی۱ = معارف قرآنی
|شاخه فرعی۲ = خرافات
| شاخه فرعی۲ = خرافات
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =-
  | شناسه =شد
  | تیترها =-
  | تیترها =شد
  | ویرایش =شد
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =شد
  | لینک‌دهی =شد
خط ۵۵: خط ۷۱:
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =ج
  | تکمیل =ج