حکومت دینی از نگاه شیعه و اهل‌سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:


== حکومت دینی در اندیشهٔ سیاسی شیعه ==
== حکومت دینی در اندیشهٔ سیاسی شیعه ==
شیعیان معتقدند، پس از رحلت پیامبر(ص)، تشکیل و ادارهٔ حکومت اسلامی بر عهدهٔ امام است. به باور آنان، امام مانند نبی از سوی خدا تعیین می‌شود.  
شیعیان معتقدند، پس از رحلت پیامبر(ص)، تشکیل و ادارهٔ حکومت اسلامی بر عهدهٔ امام است. به باور آنان، امام مانند نبی از سوی خدا تعیین می‌شود. شیعیان همگى به اتفاق آرا معتقدند كه پس از رحلت پيامبر اسلام(ص) طرح حكومت اسلامى طرح تنصيصى بوده نه انتخابى و گزينشى؛ يعنى حاكم اسلامى و رئيس دولت را بايد خدا تعيين كند و امت در تعيين رهبر اختيارى ندارد.<ref>سبحانی، جعفر، حكومت اسلامى در چشم‌انداز ما، قم، مؤسسهٔ تحقیقاتی امام صادق(ع)، ۱۳۸۵، ص۱۳.</ref> اما نظرات شیعه دربارهٔ حکومت در دوران غیبت امام معصوم(ع) مختلف است:


=== اقوال شیعیان درباره تشکیل حکومت در زمان غیبت ===
=== جایز نبودن تشکیل حکومت ===
==== جایز نبودن تشکیل حکومت ====
گروهی از عالمان شیعه، به استناد برخی روایات، تشکیل حکومت در دوران غیبت را جایز نمی‌دانند. در کتاب جهاد وسائل الشیعه<ref name=":0" /> و مستدرک الوسائل<ref>النوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، بیروت، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ۱۴۰۸-۱۴۰۹ق، ج۱۱، ص۳۴-۳۹.</ref> روایاتی است که در آنها هر نوع قیام قبل از قیام امام زمان(ع) محکوم شده و پرچمدار آن طاغوت نامیده شده است. در یکی از این روایات، قیام‌کننده در عصر غیبت، حتی اگر از فرندان امام معصوم(ع) باشد، محکوم شده است.<ref name=":0">الحر العاملی، محمد بن الحسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، تحقیق عبدالرحیم الربانی الشیرازی، تهران، اسلامیة، ۱۳۷۲ش، ج۱۱، ص۳۵-۴۱.</ref>
گروهی از عالمان شیعه به استناد برخی روایات، تشکیل حکومت در دوران غیبت را جایز نمی‌دانند.{{مدرک|date=فوریه ۲۰۲۲}} در کتاب حدیثی وسائل الشیعه<ref name=":0" /> و مستدرک الوسائل<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ح۱۲۳۶۴.</ref> در کتاب جهاد روایاتی است که در آنها هر نوع قیام قبل از قیام امام زمان(عج) محکوم شده و پرچمدار آن طاغوت نامیده شده است. در یکی از روایات، قیام‌کننده در عصر غیبت، حتی اگر از فرندان امام معصوم(ع) باشد، محکوم شده است.<ref name=":0">حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ح۱۹۹۷۰.</ref>


در مقابل، برخی حدیث‌شناسان حکومت‌هایی را که برای استقرار حاکمیت خدا و اطاعت از پیامبر(ص) و امامان(ع) تشکیل می‌شود، از دایره این روایات خارج دانسته‌اند. به باور آنان، مراد در این احادیث، قیام‌هایی است که به نام امام مهدی(ع) و با ادعای مهدویت شکل می‌گیرند.<ref>به نقل از عمید زنجانی، فقه سیاسی: نظام سیاسی و رهبری در اسلام، ص۱۹۱–۱۹۷.</ref> برخی نیز، این دسته از روایات را بر تقیه حمل کرده‌اند.{{مدرک|date=فوریه ۲۰۲۲}}
در مقابل، برخی حکومت‌هایی که برای استقرار حاکمیت خدا و اطاعت از پیامبر(ص) و امامان(ع) تشکیل می‌شود را از دایرهٔ این روایات خارج دانسته‌اند. به باور آنان، مراد از این احادیث قیام‌هایی است که به نام مهدی(ع) و با ادعای مهدویت شکل می‌گیرند.<ref>عمید زنجانی، فقه سیاسی، تهران، ج۲، ص۱۹۱–۱۹۷.</ref>


==== جواز یا وجوب تشکیل حکومت ====
=== جواز یا وجوب تشکیل حکومت ===
عده‌ای از فقیهان شیعه، تشکیل حکومت در زمان غیبت را جایز دانسته‌اند. گروهی نیز تشکیل حکومت یا همکاری با حاکمان در حد توانایی و برای تحقق احکام اسلامی را واجب شمرده‌اند. درباره چگونگی حکومت اسلامی در زمان غیبتِ آخرین معصوم، نظریه‌های مختلفی مبنای عمل فقیهان شیعه قرار گرفته که برخی از آنها عبارت است از:  
عده‌ای از فقیهان شیعه تشکیل حکومت در زمان غیبت را جایز دانسته‌اند. گروهی نیز تشکیل حکومت یا همکاری با حاکمان در حد توانایی و برای تحقق احکام اسلامی را واجب شمرده‌اند. دربارهٔ چگونگی حکومت اسلامی در زمان غیبتِ آخرین معصوم، نظریه‌های مختلفی مبنای عمل فقیهان شیعه قرار گرفته که برخی از آنها عبارت است از:  


==== ولایت انتخابی ====
==== ولایت انتخابی ====
برخی از عالمان شیعه معتقدند امامان معصوم(ع) هیچ‌یک از فقیهان را به ولایت نگماشته‌اند، نه به گونه عام و نه به گونه خاص؛ بلکه آنچه در روایات و منابع دینی آمده، تنها بیان ویژگی‌ها و شرایط لازم برای حاکم اسلامی است و در نهایت، معیار، انتخاب مردم خواهد بود؛ بنابراین اگر مردم، مستقیم یا غیرمستقیم به فقیهی رأی دهند، حکومت وی مشروعیت می‌یابد.
برخی از عالمان شیعه معتقدند امامان معصوم(ع) هیچکدام از فقیهان را به ولایت نگماشته‌اند، نه به گونهٔ عام و نه به گونهٔ خاص؛ بلکه آنچه در روایات و منابع دینی آمده، تنها بیان ویژگی‌ها و شرایط لازم برای حاکم اسلامی است، در نهایت، معیارْ انتخاب مردم خواهد بود. پس، اگر مردم مستقیم یا غیرمستقیم به فقیهی رأی دهند، حکومت وی مشروعیت می‌یابد.<ref>کدیور، محسن، نظریه‌های دولت در فقه شیعه، تهران، نشر نی، ۱۳۸۷ش، ص۸۰-۹۶.</ref>
 
الف) دلایل عقلی
 
دلیل عقلی ولایت انتخابی در چند گزاره خلاصه می‌شود:
 
# وجود هر نوع هرج و مرجی در جامعه قبیح و ناپسند است؛ لذا عقل بر ضرورت وجود حکومتی مقتدر، صالح و عادل برای حفظ مصالح جامعه و تأمین نیازهای مردم حکم می‌کند.
# استقرار چنین حکومتی جز با خضوع مردم و اطاعت آنها از دستورات آن میسر نمی‌شود.
# حکومت یا به نصب الهی یا به وسیله زور و سرنیزه و کودتا یا با انتخاب مردم تعیین می‌شود.
چون دلیلی بر نصب وجود ندارد و حکومت تغلب و زور نیز عقلاً قبیح است، تنها راهی که باقی می‌ماند همان راه انتخاب از سوی مردم است.
 
اصل این استدلال بعلت دارا بودن اشکالات فراوان رد گردید که تفصیل آن در کتابی از همین نویسنده به آن پرداخته شده است.<ref>جباری، بررسی تطبیقی مبانی مشروعیت حکومت از دیدگاه فریقین، ص۱۵۷.</ref>
 
از دلایل عقلی دیگری که برای اثبات انتخابی بودن والی و حاکم اسلامی گفته شده، سیره عقلا در واگذاری امور به افراد توانمند و امین است که نادرستی این دلیل هم در جای خود ثابت شده است.
 
ب) دلایل نقلی
 
برای اثبات نقلی این موضوع به آیات و روایاتی استناد می‌شود؛ از جمله:
 
ـ فحوای قاعده تسلیط
 
ـ قرارداد و معاهده بین مردم و حاکم
 
ـ آیات و روایات مربوط به شور در امر ولایت
 
ـ تعیین والی با مشورت مهاجرین و انصار
 
ـ آیات و روایات بیعت و…
 
روایات مورد استناد در ادله نقلی نظریه انتخاب، تمامی یا اکثریت غالب آن‌ها، از نظر سند ضعیف بوده و نمی‌توان به آنها استناد جست، و بر فرض قبول آنها نیز احادیث دیگری وجود دارد که مشروعیت حکومت را به صراحت منوط به انتصاب الهی می‌دانند.
 
مهم‌تر آنکه خواست و رأی مردم و پشتیبانی آنها از حکومت بر جواز اِعمال ولایت دلالت دارد، نه اینکه منشأ مشروعیت اصل ولایت و حکومت باشد.


==== ولایت انتصابی ====
==== ولایت انتصابی ====
براساس این مبنا، فقیهان دارای شرایط به صورت عام از سوی امامان(ع) به ولایت نصب و گمارده شده‌اند؛ ولی نصب یک فقیه از میان فقهای واجد شرایط و از قوّه به فعل درآوردن حکومت وی، بستگی به رأی مردم دارد.
بر اساس این مبنا، فقیهان دارای شرایطْ، به صورت عام، از سوی امامان معصوم(ع) به ولایت نصب شده‌اند؛ ولی نصب یک فقیه از میان فقهای واجد شرایط و فعلیت‌یافتن ولایت او بستگی به رأی مردم دارد. گرچه در این دیدگاه اصل نصب الهی است، نصب بدون خواست مردم به فعلیت نخواهد رسید؛ زیرا انتخاب و گزینش مردم به منزلهٔ پذیرش حاکمیت فقیه است و پس از انتخاب فقیه، ولایت تحقق عینی و خارجی پیدا می‌کند و از قوه به فعل می‌رسد. معتقدان به این نوع از ولایت فقیه دلایل نقلی و عقلی<ref name=":1" /> ارائه کرده‌اند.
 
گرچه در این دیدگاه، اصل، نصب الهی است، ولی نصب بدون خواست مردم به فعلیت نخواهد رسید؛ زیرا
 
انتخاب و گزینش مردم به منزله پذیرش حاکمیت فقیه است و پس از انتخاب فقیه، ولایت تحقق عینی و خارجی پیدا می‌کند و از قوه به فعل می‌رسد.
 
دلایل باورمندان به ولایت انتصابی فقیه یا فقیهان نیز به دو دسته نقلی و عقلی تقسیم می‌شود:
 
الف) دلایل عقلی


صاحب مفتاح الکرامه در خصوص نصب فقیه در عصر غیبت می‌نویسد: «عقل و اجماع و اخبار دلالت بر نصب فقیه از سوی امام معصوم(ع) دارد؛ اما دلالت عقل آن است که اگر امام فقیه را منصوب نکند و اجازه ندهد که به امور سر و سامان دهد، سبب حرج شدید و اختلال نظام می‌شود».<ref>حسینی عاملی، مفتاح الکرامه، ص۲۱.</ref>
* .<ref name=":1">حسینی عاملی، مفتاح الکرامه، ص۲۱.</ref>


ب) دلایل نقلی
ب) دلایل نقلی
۶٬۸۱۴

ویرایش