حکمت غسل میت

سؤال

چرا در اسلام جنازه انسان‌ها را غسل می‌دهند؟

خوشبختانه در باره ى فلسفه ى غسل دادن جنازه، رواياتى وارد شده است و دانشمندان اسلامى نيز از رخ برخى حكمت هاى اين دستور الهى پرده برداشته اند كه چند نمونه ذكر مى شود.

از آنجا كه دانش پزشكى ثابت كرده است، خون و جسد بى جان، براى تعفن پذيرى، انتقال بيمارى و آلودگى، بسيار آماده است و كوچك ترين غفلت، پشيمانى به دنبال دارد; شرع مقدس نيز رعايت نظافت در اين خصوص را بسيار جدى گرفته است.

علامه ى مجلسى از كتاب عيون اخبار الرضا(عليه السلام) نقل مى كند كه امام هشتم(عليه السلام) در پاسخ به پرسشى فرمود:

... علت غسل ميت اين است كه از ادناس و اوساخ (كثيفى، چرك و آلودگى) امراض، پاك شود و نيز از هر گونه آلودگى كه به او رسيده است; زيرا شخص مرده به ديدار ملائكه مى رود و با اهل آخرت مباشرت و معاشرت مى كند، پس بهتر است وقتى بر خداوند وارد مى شود و به ملاقات اهل طهارت و پاكى مى رود و با آن ها برخورد و تماس حاصل مى كند، پاكيزه باشد و با چنين حالتى به سوى خداوند متوجه شود تا از او شفاعت بخواهد.

در ادامه ى همين حديث شريف پرده از اسرارى بر مى دارد كه مى توانيد آن ها را در منابع ذيل مطالعه فرماييد.[۱] شرح و بسط بيشتر اين حديث و احاديث مشابه، در كتب معتبر روايى آمده است.[۲]

مسئله غسل دادن ميت مانند تشييع و كفن و دفن ميت، احترامى است كه شرع مقدس اسلام براى جسد مسلمان قائل شده است. اين احترام تا آنجا است كه، امر غسل و كفن و دفن را، تنها بر وارثان و بستگان ميت واجب نكرده است، بلكه بر فرد فرد مسلمانان اين وظيفه واجب شده است; منتها از نوع واجب كفايى كه اگر برخى آن را انجام دادند، از ديگران ساقط مى شود.

در مواردى ديده شده است كه حيوانى مانند: كبوتر يا پرنده اى خوشخوان در منزلى مى ميرد و با وجود علاقه ى فراوان به آن، با كمال بى احترامى جسد او را در سطل زباله مى اندازند; اما دين اسلام كه تمام دستوراتش بر اساس فطرت و عقل است، دستور مى دهد، همان گونه كه دوست ندارند به جسد بى جان خودشان بى مهرى شود، به جسد اموات خود نيز احترام بگذارند و نگذارند بوى تعفن و پليدى ها از جسد نمايان شود. بايد با كمال احترام آن را پاكيزه كنند و با افزودن گياه خوشبوى سدر و كافور به شكوه آن بيفزايند. اين موارد، آن گونه كه فرعون مصر انجام مى داد; به شاه، سرمايه دار و بزرگ قبيله اختصاص ندارد، بلكه براى همه مردم است.[۳]

همان گونه كه گفته شد، وظايف اسلامى، افزون بر چهره ى ظاهرى، چهره ى باطنى نيز دارند. در برخى از منابع از جهره هاى باطنى احكام از جمله غسل دادن، به طور مشروح بحث شده است.[۴]

منابع

  1. بحار الانوار، ج۶، ص۹۵، باب علل الشرايع و الاحكام; و سيد نعمت الله جزايرى، الانوار النعمانيه، ص۲۱۶.
  2. الفروع من الكافى، ج۳، ص۱۶۳، كتاب الجنائز، باب العله فى الغسل، ح ۱.
  3. ر.ك: استاد فلسفى، گفتار فلسفى معاد، ۲۳۴ ـ ۲۳۶.
  4. ر.ك: معادى سبزوارى، نبراس الهدى، ص۱۲۱ و ۱۲۲.