حقیقت توسل: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص'
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
خط ۹: خط ۹:


==مفهوم شناسی==
==مفهوم شناسی==
توسل در لغت به معنای تقرب جستن یا چیزی که باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت است، می‌باشد<ref>ابن منظور، لسان العرب، دار احیاءالتراث العربی، ج ۱۵، ص ۳۰۱.</ref> و در اصطلاح، «موجود ارزشمندی را جهت رسیدن به اهداف و قرب الهی، بین خود و خدا، وسیله قرار دادن» را توسل می‌نامند.<ref>حسینی نسب، سیدرضا، شیعه پاسخ می‌دهد، نشر مشعر، چاپ دوم، ص ۱۴۳.</ref>
توسل در لغت به معنای تقرب جستن یا چیزی که باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت است، می‌باشد<ref>ابن منظور، لسان العرب، دار احیاءالتراث العربی، ج ۱۵، ص۳۰۱.</ref> و در اصطلاح، «موجود ارزشمندی را جهت رسیدن به اهداف و قرب الهی، بین خود و خدا، وسیله قرار دادن» را توسل می‌نامند.<ref>حسینی نسب، سیدرضا، شیعه پاسخ می‌دهد، نشر مشعر، چاپ دوم، ص۱۴۳.</ref>


==توسل در قرآن و روایات==
==توسل در قرآن و روایات==
قرآن کریم می فرماید:
قرآن کریم می فرماید:


*{{قرآن|یا ایّها الّذین آمنوا اِتّقو الله وَ ابْتغوا الیه الوسیله و جاهِدوا فی سبیلِهِ لَعلَّکُم تُفْلِحون}}<ref>مائده/ ۳۵.</ref> «ای مؤمنان، پرهیزکار باشید و به سوی خدا، وسیله فراهم سازید و در راه او مبارزه کنید، باشد که رستگار گردید». موضوع مهمی که در این [[آیه]] شریفه مورد توجه قرار گرفته، دستوری است که درباره «وسیله» به افراد با [[ایمان]] داده شده است، «وسیله» در اصل به معنای چیزی که باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت می‌شود، می‌باشد؛ بنابراین وسیله در آیه فوق معنی بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی را که باعث نزدیک شدن به [[پروردگار]] می‌شود، شامل می‌گردد که مهم‌ترین آن‌ها ایمان به [[خدا]] و [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[جهاد]]<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، ج ۴، ص ۳۶۴.</ref> و… خواهد بود.
*{{قرآن|یا ایّها الّذین آمنوا اِتّقو الله وَ ابْتغوا الیه الوسیله و جاهِدوا فی سبیلِهِ لَعلَّکُم تُفْلِحون}}<ref>مائده/ ۳۵.</ref> «ای مؤمنان، پرهیزکار باشید و به سوی خدا، وسیله فراهم سازید و در راه او مبارزه کنید، باشد که رستگار گردید». موضوع مهمی که در این [[آیه]] شریفه مورد توجه قرار گرفته، دستوری است که درباره «وسیله» به افراد با [[ایمان]] داده شده است، «وسیله» در اصل به معنای چیزی که باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت می‌شود، می‌باشد؛ بنابراین وسیله در آیه فوق معنی بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی را که باعث نزدیک شدن به [[پروردگار]] می‌شود، شامل می‌گردد که مهم‌ترین آن‌ها ایمان به [[خدا]] و [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[جهاد]]<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، ج ۴، ص۳۶۴.</ref> و… خواهد بود.


*{{قرآن|وَلوانهم اذ ظلموا انفسهم جاءُوک فاستغفرواالله واستغفرلهم الرسول لوجدواالله تواباً رحیماً}}<ref>نساء/ ۶۴.</ref> اگر آن‌ها هنگامی که به خویشتن ستم کردند (و مرتکب گناهی شدند) به نزد تو می‌آمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش می‌کردند و رسول نیز برای آن‌ها طلب عفو می‌کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.
*{{قرآن|وَلوانهم اذ ظلموا انفسهم جاءُوک فاستغفرواالله واستغفرلهم الرسول لوجدواالله تواباً رحیماً}}<ref>نساء/ ۶۴.</ref> اگر آن‌ها هنگامی که به خویشتن ستم کردند (و مرتکب گناهی شدند) به نزد تو می‌آمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش می‌کردند و رسول نیز برای آن‌ها طلب عفو می‌کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.
خط ۲۹: خط ۲۹:
*احمد بن حنبل در مُسند خود از عثمان بن حنیف، چنین روایت می‌کند:
*احمد بن حنبل در مُسند خود از عثمان بن حنیف، چنین روایت می‌کند:


«مردی نابینا نزد پیامبر گرامی آمد و گفت: از خدا بخواه تا مرا عافیت بخشد، پیامبر فرمود: اگر می‌خواهی [[دعا]] نمایم و اگر مایل هستی به تأخیر می‌اندازم و این بهتر می‌باشد. مرد نابینا عرض کرد: دعا بفرما. پیامبر گرامی او را فرمان داد تا وضو بگیرد و در وضوی خود دقت نماید و دو رکعت [[نماز]] بگذارد و این چنین دعا کند: پروردگارا! من از تو درخواست می‌کنم و به وسیله محمد، پیامبر رحمت به تو روی می‌آورم ای محمد من در مورد نیازم به وسیله تو به پروردگار خویش متوجه می‌شوم تا حاجتم را برآورده فرمایی، خدایا او را شفیع من گردان».<ref>آلوسی، شهاب الدین، سید المحمود روح المعانی، بیروت، انتشارات دار احیاء التراث العربی، ج ۶، ص ۱۲۵.</ref>
«مردی نابینا نزد پیامبر گرامی آمد و گفت: از خدا بخواه تا مرا عافیت بخشد، پیامبر فرمود: اگر می‌خواهی [[دعا]] نمایم و اگر مایل هستی به تأخیر می‌اندازم و این بهتر می‌باشد. مرد نابینا عرض کرد: دعا بفرما. پیامبر گرامی او را فرمان داد تا وضو بگیرد و در وضوی خود دقت نماید و دو رکعت [[نماز]] بگذارد و این چنین دعا کند: پروردگارا! من از تو درخواست می‌کنم و به وسیله محمد، پیامبر رحمت به تو روی می‌آورم ای محمد من در مورد نیازم به وسیله تو به پروردگار خویش متوجه می‌شوم تا حاجتم را برآورده فرمایی، خدایا او را شفیع من گردان».<ref>آلوسی، شهاب الدین، سید المحمود روح المعانی، بیروت، انتشارات دار احیاء التراث العربی، ج ۶، ص۱۲۵.</ref>


از این روایت به خوبی استفاده می‌شود که توسل به پیامبر گرامی(ص) به منظور برآورده شدن نیاز، به وسیله آن حضرت جایز است، بلکه رسول خدا آن مردِ نابینا را فرمان داد تا آن گونه دعا کند، و با وسیله قرار دادن پیامبر(ص) بین خود و خدا، از پروردگار درخواست نماید و این معنا همان توسل به اولیای الهی است.<ref>حسینی نسب، سیدرضا، شیعه پاسخ می‌دهد، نشر مشعر، چاپ دوم، ص ۱۴۷.</ref>
از این روایت به خوبی استفاده می‌شود که توسل به پیامبر گرامی(ص) به منظور برآورده شدن نیاز، به وسیله آن حضرت جایز است، بلکه رسول خدا آن مردِ نابینا را فرمان داد تا آن گونه دعا کند، و با وسیله قرار دادن پیامبر(ص) بین خود و خدا، از پروردگار درخواست نماید و این معنا همان توسل به اولیای الهی است.<ref>حسینی نسب، سیدرضا، شیعه پاسخ می‌دهد، نشر مشعر، چاپ دوم، ص۱۴۷.</ref>


همچنین توسل جستن نسبت به [[اهل بیت]] پیامبر(ص) نیز نقل شده است: آل النبی، ذریتی و هم الیه وسیلتی ارجو بهم اعطی غداً بیدالیمین صحیفتی<ref>السمهودی، نورالدین، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، مجلد دوم (ج ۳ و ۴)، ص ۱۳۷۱.</ref> «خاندان پیامبر وسیله من هستند، آن‌ها در پیشگاه او سبب تقرّب من می‌باشند. امیدوارم به سبب آن‌ها فردای قیامت نامه عمل من به دست راست من سپرده شود».
همچنین توسل جستن نسبت به [[اهل بیت]] پیامبر(ص) نیز نقل شده است: آل النبی، ذریتی و هم الیه وسیلتی ارجو بهم اعطی غداً بیدالیمین صحیفتی<ref>السمهودی، نورالدین، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، مجلد دوم (ج ۳ و ۴)، ص۱۳۷۱.</ref> «خاندان پیامبر وسیله من هستند، آن‌ها در پیشگاه او سبب تقرّب من می‌باشند. امیدوارم به سبب آن‌ها فردای قیامت نامه عمل من به دست راست من سپرده شود».


بنابراین مانعی در توسل به پیشگاه خداوند به مقام پیامبر(ص) و اوصیا و اولیا الهی دیده نمی‌شود، و توسل جستن به هر امری و هر کسی که حقیقتاً در پیشگاه خدا مقامی داشته باشد مانعی ندارد.
بنابراین مانعی در توسل به پیشگاه خداوند به مقام پیامبر(ص) و اوصیا و اولیا الهی دیده نمی‌شود، و توسل جستن به هر امری و هر کسی که حقیقتاً در پیشگاه خدا مقامی داشته باشد مانعی ندارد.
خط ۳۹: خط ۳۹:
==توسل به غیر خدا==
==توسل به غیر خدا==
{{نوشتار اصلی|توسل به غیر خداوند}}
{{نوشتار اصلی|توسل به غیر خداوند}}
[[شفاعت]] پیامبران و [[امامان]] و بندگان صالح خدا که طبق صریح قرآن باعث تقرّب به پروردگار می‌گردد، در مفهوم وسیع توسل داخل است و هم چنین پیروی از پیامبر(ص) و امام(ع) و گام نهادن در جای گام آن‌ها، زیرا همه این‌ها موجب نزدیکی به ساحت قدسی پروردگار می‌باشد، حتی سوگند دادن خدا به مقام پیامبران و امامان(ع) و بندگان صالح و مؤمن خدا که نشانه علاقه به آن‌ها و اهمیت دادن به مقام و مکتب آنان می‌باشد، جزء این مفهوم وسیع توسل می‌باشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، ج ۴، ص ۳۶۵.</ref>
[[شفاعت]] پیامبران و [[امامان]] و بندگان صالح خدا که طبق صریح قرآن باعث تقرّب به پروردگار می‌گردد، در مفهوم وسیع توسل داخل است و هم چنین پیروی از پیامبر(ص) و امام(ع) و گام نهادن در جای گام آن‌ها، زیرا همه این‌ها موجب نزدیکی به ساحت قدسی پروردگار می‌باشد، حتی سوگند دادن خدا به مقام پیامبران و امامان(ع) و بندگان صالح و مؤمن خدا که نشانه علاقه به آن‌ها و اهمیت دادن به مقام و مکتب آنان می‌باشد، جزء این مفهوم وسیع توسل می‌باشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، ج ۴، ص۳۶۵.</ref>


سیره و روش مسلمین و علمای دینی بر این بوده که به ائمه(ع) توسل کرده و می‌کنند.{{پایان پاسخ}}
سیره و روش مسلمین و علمای دینی بر این بوده که به ائمه(ع) توسل کرده و می‌کنند.{{پایان پاسخ}}
خط ۴۶: خط ۴۶:


==مطالعه بیشتر==
==مطالعه بیشتر==
* تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج ۴، ص ۳۶۳ و ج ۸، ص ۳۰۸ و ج ۷، ص ۴۵ و ج ۱۰، ص ۷۵ و ج ۲۱، ص ۴۵۳ و ج ۱۶، ص ۱۹۴.
* تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج ۴، ص۳۶۳ و ج ۸، ص۳۰۸ و ج ۷، ص۴۵ و ج ۱۰، ص۷۵ و ج ۲۱، ص۴۵۳ و ج ۱۶، ص۱۹۴.
* شیعه پاسخ می‌دهد، نشر مشعر، ص ۱۴۳.
* شیعه پاسخ می‌دهد، نشر مشعر، ص۱۴۳.
* علامه طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، (ترجمه موسوی)، دفتر انتشارات اسلامی ج ۵ص ۵۳۵
* علامه طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، (ترجمه موسوی)، دفتر انتشارات اسلامی ج ۵ص ۵۳۵
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}