automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۰۹۲
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== روایات بر جواز حضور کودکان در مساجد == | == روایات بر جواز حضور کودکان در مساجد == | ||
در مقابل حدیث عدم جواز حضور کودکان، در مآخذ دینی روایاتی وجود دارد که پیامبر(ص) و اصحاب، بچههای خود را به مسجد میآوردند. نه تنها بچههای سه چهارساله بلکه زنان اصحاب با بچههای شیرخوار خود در نمازهای جماعت حاضر میشدند و این روایات نشان نمیدهند که پیامبر رحمت(ص) حتی در یک مورد بر آنان یا بر والدین آنان نهیب زده یا به آوردن بچههایشان به مسجد اعتراض کرده باشند. بلکه برعکس، | در مقابل حدیث عدم جواز حضور کودکان، در مآخذ دینی روایاتی وجود دارد که پیامبر(ص) و اصحاب، بچههای خود را به مسجد میآوردند. نه تنها بچههای سه چهارساله بلکه زنان اصحاب با بچههای شیرخوار خود در نمازهای جماعت حاضر میشدند و این روایات نشان نمیدهند که پیامبر رحمت(ص) حتی در یک مورد بر آنان یا بر والدین آنان نهیب زده یا به آوردن بچههایشان به مسجد اعتراض کرده باشند. بلکه برعکس، عکسالعملهایی که حاکی از تشویق و رضایت است، از جانب پیامبر(ص) مشاهده میشد. | ||
'''الف)''' ابن عمر درباره پیامبر(ص) چنین میگوید: رسول خدا(ص) را دیدم که در منبر برای مردم سخنرانی میکردند امام حسن(ع) در خروج از مسجد پایش لیز خورد و به زمین افتاد. حضرت از منبر پایین آمد تا او را بگیرد. مردم او را گرفتند و به ایشان دادند. حضرت(ص) فرمودند: خدا شیطان را بکشد. واقعاً فرزند موجب آزمایش است. به خدا قسم، هیچ متوجه پایین آمدن از منبر نشدم تا اینکه او به من رسانده شد.<ref>کنزالعمال، ج۱۶، ص ۲۸۹</ref> | '''الف)''' ابن عمر درباره پیامبر(ص) چنین میگوید: رسول خدا(ص) را دیدم که در منبر برای مردم سخنرانی میکردند امام حسن(ع) در خروج از مسجد پایش لیز خورد و به زمین افتاد. حضرت از منبر پایین آمد تا او را بگیرد. مردم او را گرفتند و به ایشان دادند. حضرت(ص) فرمودند: خدا شیطان را بکشد. واقعاً فرزند موجب آزمایش است. به خدا قسم، هیچ متوجه پایین آمدن از منبر نشدم تا اینکه او به من رسانده شد.<ref>کنزالعمال، ج۱۶، ص ۲۸۹</ref> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
[[شهید ثانی]] میفرماید: «مراد کودکانی است که به طهارت آنان اعتمادی نیست یا اینکه خوب و بد را تشخیص نمیدهند اما بچه ممیزی که طهارت او مورد وثوق است و خودش نیز بر نمازها مواظبت مینماید، کراهتی بر آن متوجه نیست بلکه سزاوار است او را به آمدن مسجد تمرین داد همچنان که لازم است برای نماز تمرین و عادت داده شود»<ref>عاملی، الروضهالبهیه، ج۱، ص ۹۶</ref> | [[شهید ثانی]] میفرماید: «مراد کودکانی است که به طهارت آنان اعتمادی نیست یا اینکه خوب و بد را تشخیص نمیدهند اما بچه ممیزی که طهارت او مورد وثوق است و خودش نیز بر نمازها مواظبت مینماید، کراهتی بر آن متوجه نیست بلکه سزاوار است او را به آمدن مسجد تمرین داد همچنان که لازم است برای نماز تمرین و عادت داده شود»<ref>عاملی، الروضهالبهیه، ج۱، ص ۹۶</ref> | ||
[[شهید مطهری]]، در این مورد میفرماید: | [[شهید مطهری]]، در این مورد میفرماید: بچهها را از کودکی باید به نماز تمرین داد… بچه را باید در محیط مشوق نماز خواندن برد. این به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد نمازخواندن جمع را نبیند به این کار تشویق نمیشود. چون اصلاً حضور درجمع مشوق انسان است. آدم بزرگ هم وقتی خودش را در جمع اهل عبادت میبیند روح عبادت بیشتری پیدا میکند بچه که دیگر بیشتر تحت تأثیر است… باید با بچههای خودمان، برنامه مسجد رفتن داشته باشیم، تا بچهها با مساجد و معابد آشنا بشوند.<ref>مطهری، گفتارهای معنوی، ص۹۴</ref> | ||
از طرفی دیگر باید به نکته ظریف توجه داشت که منع بچه از مسجد، با منع مادر او از مسجد نیز ارتباط تنگاتنگی دارد. مادران که معمولاً مسئولیت پرستاری و تربیت فرزندان را بیشتر از پدران به عهده دارند در مراعات چنین امری، سالیانی را محکوم به خانهنشینی و محرومیت از مساجد الهی خواهند بود. | از طرفی دیگر باید به نکته ظریف توجه داشت که منع بچه از مسجد، با منع مادر او از مسجد نیز ارتباط تنگاتنگی دارد. مادران که معمولاً مسئولیت پرستاری و تربیت فرزندان را بیشتر از پدران به عهده دارند در مراعات چنین امری، سالیانی را محکوم به خانهنشینی و محرومیت از مساجد الهی خواهند بود. |