سؤال

آيا در جهان آخرت، حيوانات هم مانند انسان محشور مي‏شوند؟


حشر حیوانات در روز قیامت

بيشتر مفسران اين مطلب را پذيرفته‏‌اند كه تمام انواع جانداران داراي رستاخير و جزا و كيفر هستند.[۱]

دلایل عقلی و نقلی

حکمت خداوند

عقل حكم مي‏كند كه با توجه به حكيم بودن خداوند تعالي، جهان خلقت در همه سطوح و لايه‏‌هاي آن هدفدار و در مسير تكامل خلق شده باشد.

قرآن كريم نيز بر اين نكته تأكيد نموده مي‏فرمايد: ﴿وما خلقنا السماء والارض وما بينهما باطلاً ذلك ظن الذين كفروا فويل للذين كفروا من النار؛ ما آسمان و زمين و آن چه را كه در بين آن دو است باطل نيافريديم. اين خيالي است كه كفار براي خود ساخته‏اند، پس واي بر كساني كه كفر ورزيدند از آتش جهنم.(ص:۲۷)

حیوانات امت‌هایی مانند انسان‌ها

قرآن كريم همه حيوانات را امت‏‌هايي مثل انسان‌ها مي‏داند كه در قيامت محشور خواهند شد: ﴿وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ ۚ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ؛ هیچ جنبنده‌ای در زمین، و هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود پرواز می‌کند، نیست مگر اینکه امتهایی همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم؛ سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور می‌گردند.(انعام:۳۸)

مرحوم صدرالمتألهين در اين رابطه مي‏فرمايد: تمام ممكنات به حسب نهاد غريزي، خواهان خداوند و به سوي او در حال حركت اند؛ حركتي معنوي كه مشتاق و راغبِ رسيدن به لقاء او هستند... و از اين‏جا دانسته مي‏شود كه هر طبيعت نوعي، روزي به غايت اصلي خود مي‏رسد.[۲]

درک و شعور حیوانات

قرآن كريم همه حيوانات و حتي جمادات را صاحب درك و شعور مي‏داند و همه را در حال تسبيح و ذكر خدا مي‏‌انگارد، حتي لطايف و دقايقي از بعضي حيوانات نقل مي‏‌كند كه دلالت بر هوشياري دقيق آن‏‌ها دارد؛ مثل داستان فرار كردن مورچه‌ها از برابر لشكر سليمان‏(ع)[۳] و داستان آمدن هدهد به منطقه سبا و يمن و آوردن خبرهاي هيجان‏ انگيز براي سليمان(ع) كه همه، شواهدي بر اين مدعا است؛ گرچه بعضي ميل دارند همه اين موارد را يك نوع الهام غريزي بدانند، اما هيچ دليلي بر اين موضوع در دست نيست كه اعمال آن‏ها به صورت ناآگاه (غريزه بدون عقل) انجام مي‏شود.[۴]

بنابراين مي‏توان گفت كه چون حيوانات در حد خود اراده و شعور دارند، حشر هم دارند و مطابق مقدار اراده و شعوري كه خداوند به آن‏ها داده است، مورد مواخذه قرار مي‏‌گيرند و سپس مستحق نعمت يا عذاب مي‏‌شوند[۵].

البته بعيد نيست بگوييم كه شيوه حشر انسان و حيوان مختلف است و هر كدام ويژگي‏هاي خاص خود را دارند[۶].

تصریح به حشر حیوانات

قرآن كريم در توضيح صحنه قيامت مي‏‌فرمايد: ﴿واذا الوحوش حشرت؛ هنگامي كه حيوانات محشور شوند.(تکویر:۵)[۷]

شيخ طوسي(ره) در ذيل اين آيه مي‏‌فرمايد: خداوند حيوانات را در قيامت محشور مي‏كند تا هر كدام از آن‏ها به پاداش سختي‏‌هايي كه در دنيا كشيده‏‌اند برسند و بين حيوانات نيز عدالت برقرار گردد و حق هر كدام را از ديگري بستاند.

البته در اين كه آيا نعمت‏هاي آن جهان براي حيوانات ابدي است يا موقتي، اختلافي بين مفسرين وجود دارد كه شيخ آن‏ها را به سه دسته تقسيم مي‏كند:

  • گروهي معقتدند اين نعمت‏ها براي حيوانات ابدي است.
  • گروهي ديگر معتقد هستند كه هر چند استحقاق ثواب ابدي نيست، ولي خدا از روي تفضل، آن را ادامه مي‏دهد.
  • گروه سوم مي‏گويند بعد از آن كه حيوانات به اندازه استحقاق خود عوض گرفتند، خداوند همه را خاك خواهد كرد.[۸].

تأخیر عذاب ظالمین

قرآن كريم مي‌‏فرمايد: ﴿ولو يؤاخذ اللَّه الناس بظلمهم ماترك علي ظهرها من دابه ولكن يوخرهم الي اجل مسمي؛ و اگر خدا مي‏خواست مردم را به كيفر ظلمشان برساند، هيچ جنبنده‏اي بر روي زمين نمي‏ماند ولكن كيفرشان را براي مدتي معين به تأخير انداخت.(فاطر:۴۵)

از كلمه «دابه في الارض» معلوم مي‏شود حيوانات نيز ظلم‏‌هايي دارند، ولي خدا فعلاً عذاب آن‏ها را به تأخير انداخته تا زماني كه در قيامت محشور شوند.

علامه طباطبايي در اين مورد مي‏فرمايند: چون اين دو وصف (احسان و ظلم) در بين حيوانات هم هست و اجمالاً افرادي از حيوانات را مي‏‌بينيم كه در عمل خود ظلم مي‏‌كنند و افراد ديگري را مشاهده مي‏‌كنيم كه رعايت انسان را مي‏‌نمايند، از اين رو به دليل اين آيات بايد بگوييم كه حيوانات نيز حشر دارند و مويد اين معنا ظاهر آيه ﴿لو يؤاخذ اللَّه الناس... است.[۹]

دلایل روایی

پيامبر گرامي اسلام فرمود: اسب‏هاي رزمندگان، در بهشت نيز مركب‏‌هاي سواري آن‏ها خواهند بود: «أنَّ خيول الغزاه في الدنيا، خيولهم في الجنه»[۱۰].

و نيز از آن حضرت نقل شده‏‌است كه: قرباني‏‌هاي خود را خوب انتخاب كنيد كه هنگام عبور از صراط، مركب‏‌هاي شما خواهند بود.[۱۱]

مرحوم صدوق نيز نقل مي‏كند كه روزي پيامبر شتري را ديد كه او را بسته‏‌اند، ولي جهازش را برنداشته‏‌اند و حيوان در حال سختي است، حضرت فرمود: صاحبش كجاست؟ به او بگوييد كه خودش را براي شكايت اين شتر در قيامت آماده كند.[۱۲].

البته در اين رابطه روايات بسيار زيادي نقل شده‏ است كه امكان نقل همه آن‏‌ها نيست، حتي اهل سنت نيز در اين باره روايات زيادي نقل كرده‌‏اند، از جمله ابو هريره گفته است: پيامبر فرمود: خداوند در روز قيامت همه مخلوقات را محشور مي‌‏كند: بهايم و چهارپايان و پرندگان و هر چيز ديگري را، و عدالت خدا در آن روز به مرحله‏‌اي مي‏‌رسد كه حق حيوان بي‏شاخ را، از حيوان شاخدار كه به او ظلم كرده مي‏‌گيرد. آن‏گاه مي‏‌گويد: همه خاك شويد و در اين هنگام همه آن‏‌ها مرده و خاك مي‏‌شوند و از اين جهت است كه در آن روز كافران مي‏گويند: «يا ليتني كنتُ تراباً» اي كاش من خاك بودم.[۱۳]


منابع جهت مطالعه بيشتر:

  • ترجمه الميزان، علامه طباطبايي، سيد محمد حسين، نشر فرهنگي رجاء، جلد ۷، ص۱۱۷، ذيل آيه ۳۸ انعام.
  • تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي، ج۵، ص۲۲۴، ذيل آيه ۳۸ انعام.
  • سرنوشت انسان، احمد زمرديان، كتابفروشي اسلاميه ص۴۶۱، فصل چهاردهم، حشر و حوش.
  • ترجمه بدايه المعارف، محسن خرازي، ج۲، فصل پنجم معاد، حشر حيوانات.


منابع

  1. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتاب اسلاميه، ۱۳۶۳ هـ .ق، ج۵، ص۲۳۳، ذيل آيه ۳۸ انعام.
  2. ملاصدرا، صدرالدين محمد شيرازي، رساله الحشر، تهران، ترجمه محمد خواجوي، انتشارات مولي، ص۱۸.
  3. نمل/ ۱۸.
  4. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتاب اسلاميه، ۱۳۶۳ هـ .ش، ج۵، ص۲۲۵.
  5. ر.ك. همان، ص۲۲۷.
  6. ر.ك، ملا صدرا، محمد شيرازي، الحكمه المتعاليه في الاسفار العقليه، چاپ چهارم، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، ۱۴۰۱ هـ .ق، ج۹، ص۲۴۹؛ و ملاصدرا، ترجمه محمد خواجوي، رساله الحشر، تهران، انتشارات مولي، ص۳۰، فصل سوم در حشر نفوس حيواني.
  7. تكوير/ ۵.
  8. ر.ك طوسي، ابي جعفر محمد، التبيان في تفسير القرآن، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، ج۱۰، ص۲۸۰، ذيل آيه ۵ تكوير.
  9. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، ج۷، ص۱۲۰، ذيل آيه ۳۸ انعام.
  10. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷، ص۲۷۶.
  11. زمرديان، احمد، سرنوشت انسان، چاپ سوم، تهران، كتابفروشي اسلاميه، ۱۳۵۴ هـ . ش، ص۴۶۳.
  12. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷، ص۲۷۶.
  13. ر.ك، مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج۵، ص۲۲۶ از تفسير المنار و همان، ص۲۲۵ با كمي تفاوت از مجمع البيان و نورالثقلين.