حروف مقطعه در قرآن

سؤال

تفسیر حروف مقطعه چیست و به چه معنایی است؟

در کتاب‌های تفسیر و علوم قرآن، اختلاف‌ها و نظرات متفاوتی در مورد حروف مقطعه بیان شده است، تا جائی که این احتمالات به ۲۰ قول می‌رسد. نظریه‌های مطرح در مورد حروف مقطعه در ذیل اشاره می‌شود.

  • این حروف سرّ و رمزی است بین خداوند و پیامبر(ص)[۱] و چون از معنای آنها اطلاعی در دسترس نیست، جایگاه و موقعیت آن‌ها را عالم السرّ می‌دانند.
  • حروف مقطعه برای تنبیه و تنبّه دادن و ساکت کردن کافران بوده است؛ چون کافران در زمان قرائت قرآن توسط پیامبر اکرم(ص) با ایجاد جنجال و سر و صدا مانع می‌شدند که دیگران به آن گوش فرا دهند، بنابر این در آغاز برخی سوره‌ها این حروف نازل شده است تا مشرکان با شنیدن این حروف که نه نظم بود و نه نثر، اعجاب شان برانگیخته شده و ساکت شده و گوش دهند، لذا این حروف، حروفی نظیر حروف تنبیه است که در اوّل کلام می‌آیند.[۲]
  • حروف مقطعه هر سوره نام همان سوره است مانند سوره‌های طه و یس و… و سوره‌های دیگر هم نام‌های متعددی دارند که یکی از آنها همان حروف مقطعه است اگر چه بسیاری از این نام‌های (حروف مقطعه) نامِ غیر مشهور سوره‌هاست.[۳] و چون این حروف اسم سوره هستند لذا در اول سوره آمده‌اند.
  • حروف مقطعه برای مرزبندی بین سوره‌هاست و نشانه انقضای سوره قبلی و شروع سوره بعدی است،[۴] پس حروف مقطعه باید در ابتدای سوره باشند تا معلوم شود ابتدای سوره و کلام جدید کجاست. اشکال این نظریه این است که ابتدا و انتهای هر سوره ای با﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ شروع می‌شود نه با حروف مقطعه، که اگر اینگونه بود می‌بایست در اول همه سوره‌های قرآن حروف مقطعه بیاید.


مطالعه بیشتر

  • تفسیر نمونه، ج۱، ذیل آیه اوّل، سوره بقره.
  • تفسیر احسن الحدیث، علی اکبر قرشی، ج۱، ذیل آیه اوّل، سوره بقره.
  • المیزان فی تفسیرالقرآن، محمدحسین طباطبائی (ره)، ج۱۸، ص۸.
  • البرهان، محمد بن عبد الله زرکشی (ازعلمای اهل سنت)، ج۱، ص۱۷۳.

منابع

  1. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج۲، ص۹۸.
  2. جوادی آملی، تسنیم، ج۲، صفحه ۸۷؛ طبرسی، مجمع البیان، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیّه، چاپ پنجم، ۱۳۹۵ ق، ج۱، ص۳۲.
  3. جوادی آملی، تسنیم، ج۲، ص۷۲؛ و مجمع البیان، ج۱، ص۳۳؛ و خمینی، سید مصطفی، تفسیر القرآن الکریم، ج۲، ص۲۸۵.
  4. خمینی، سید مصطفی، کتاب تفسیر القرآن الکریم، ص۲۸۷؛ تسنیم، قم، انتشارات اسراء، چاپ اوّل، ۱۳۷۸، ج۲، ص۹۴.