حدیث کسب شهرت به‌وسیله عبادت

سؤال
در روایتی از امام رضا(ع) آمده است: «إنَّ اللّهَ یَکرَهُ شُهرَةَ العِبادَة و شُهرَةَ النّاس؛ خداوند انگشت‌نما شدن در عبادت و انگشت‌نما شدن نزد مردم را دوست ندارد». آیا این حدیث معتبر است؟ آیا به این معنا است که نباید در ظاهر، خود را فردی با تقوا و اهل عبادت نشان داد؟


هر چند روایت مورد نظر از نظر سندی ضعیف است، اما مضمون آن در روایات معتبر آمده است. و از آنجایی که اخلاص در انجام کارهای خیر از اهمیت بالایی برخوردار است؛ این روایات به این مسئله اشاره دارند که انسان بهتر است کارهای پسندیده به خصوص مستحبات را در مرئا و منظر مردم انجام ندهند؛ چون ممکن است مورد تعریف و تمجید دیگران قرار گرفته و به مرور زمان دچار حس برتربینی و غرور شوند. این روایات از مشهور شدن به اهل تقوا به خاطر انجام مستحبات نهی می‌کنند؛ نه این که ناظر به واجبات باشند و از داشتن ظاهر خدایی نهی کنند.

متن و ترجمه

بررسی سندی

حدیث مشهور شدن به عبادت، در کتاب‌های حدیثی اَمالیِ شیخ صدوق،[۱] امالی شیخ طوسی،[۲] من لا یحضره الفقیه،[۳] و معانی الاخبار[۴] ذکر شده است.

روایت امالی طوسی

یکی از روایان حدیثی که در امالی شیخ طوسی ذکر شده، علی بن محمد علوی است.[۵] این فرد را در کتاب‌های رجالی مجهول و ناشناخته دانسته‌اند. عالمان علم درایه معتقدند حدیثی که در سند آن فردی ناشناخته باشد، از نظری سندی ضعیف است.

روایت من لا یحضره الفقیه و امالی صدوق

من لا یحضره الفقیه: وَ رَوَی يُونُسُ بْنُ ظَبْيَانَ «6» عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّهُ قَالَ الِاشْتِهَارُ بِالْعِبَادَةِ رِيبَةٌ «7» ( أي يحصل الشك في اخلاصه أو يخاف أن يدخله العجب و الكبر و الرياء و السمعة فكلما كان أخفی كان بالاخلاص أنسب، و الظاهر أن ما بعده استشهاد له و يكون المراد أن اظهار الواجبات كاف في العبادات الظاهرة لأنّها بعيد من الرياء لما يفعلها جميع الناس.)[۳]

هر چند سند شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه و در امالی به دلیل ضعیف بودن یونس بن ظبیان معتبر نیست؛[۶] اما سلسله سند شیخ صدوق در کتاب معانی الاخبار صحیح و معتبر می‌باشد و همه راویان آن ثقه هستند[۷] و با این نگاه می‌توان گفت هر سه سند روایت قابل استناد است.

روایت سوم

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ السِّنَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ عَنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ النَّخَعِيِّ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّهُ قَالَ: الِاشْتِهَارُ بِالْعِبَادَةِ رِيبَة[۸]

روایت چهارم

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنَ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: الِاشْتِهَارُ بِالْعِبَادَةِ رِيبَة[۴]

بررسی محتوایی

هر چند با تقوا بودن و انجام دستورات دینی از جمله سفارشات اکید قرآن کریم و روایات معتبر اسلامی است و همگان موظف به انجام دستورات دینی هستند؛ اما خودنمایی در عبادت، مذهبی و با تقوا جلوه دادن خود در بین مردم، امری ناپسند است.

هر چند روایت مورد نظر پرسشگر گرامی از نظر سندی ضعیف است، اما با توجه به معتبر بودن روایت دوم و آمدن مضمون آن در دیگر روایات، می‌توان گفت که اینگونه روایات در بیان اهمیت اخلاص در عبادات و دوری از ریا، خودنمایی و اهل تقوا جلوه دادن خود در میان مردم است؛ در حالی که در خلوت و دور از چشم مردم، مقید به انجام دستورات دینی نباشد.

به بیانی دیگر، اینگونه روایات ناظر به ریاکاری است و آن عبارت است از نشان دادن برخی از رفتارهای پسندیده یاویژگی‌های مثبت یا باورهای حقه به مردم، به هدف به دست آوردن منزلت در دل‌های آنها و مشهور شدن به خوبی، امانت‌داری و دیانت در نزد آنها.

ریا و اشتهار پیدا کردن میان مردم با چند کار می‌تواند تحقق یابد:

  1. اظهار و ابراز باورهای حقه و معارف الهیه؛
  2. دوری از باورهای باطل؛
  3. اظهار ویژگی‌های پسندیده و مثبت؛
  4. انجام واجبات و مستحبات دینی و ترک کارهای حرام و مکروه.[۹]

از توضیحات و شرح‌هایی که برخی از بزرگان، ذیل روایات اشتهار به عبادت آورده‌اند، می‌توان به این نتیجه رهنمون شد که ریا و خودنمایی در امور مستحبی نمود و جلوهٔ بیشتری دارد:

مرحوم مجلسی می‌نویسد: اگر انسان امور مستحبی را دور از نگاه مردم و در پنهانی انجام دهد، پاداش بیشتری خواهد داشت و گرنه ممکن است به مرور زمان غرور و خود برتربینی دامن انسان را بگیرد و اخلاصش از بین برود؛ لذا، خداوند دوست ندارد بنده‌اش به جای اینکه خود را نزد خدا عزیز کند، در حضور مردم عزیز باشد. ریا و خودنمایی در انجام واجبات نمود کمتری دارد؛ زیرا واجبات را بقیه نیز انجام می‌دهند، بر خلاف مستحبات که همه آن را انجام نمی‌دهند و اگر مخفیانه به جا آورده شود ریایی نخواهد شد.[۱۰]

فیض کاشانی نیز اینگونه روایات را ناظر بر انجام مخفیانه مستحبات می‌داند که مؤمنان می‌بایست اعمال مسحتبی خودشان را به رخ مردم نکشانند.[۱۱]

شیخ حر عاملی هم بر این باور است که واجبات را باید علنی انجام داد، اما انجام مستحبات بهتر است مخفیانه و به دور از چشم مردم باشد تا صدق شهرت نکند.[۱۲]

خلاصه سخن اینکه مؤمنان باید همواره اهل تقوا و صلاح و خیر باشند؛ همانگونه که باطن‌شان خدایی است، ظاهری خدایی هم باید داشته باشند. اینگونه روایات بیانگر این است که مؤمنان باید مراقب باشند که اخلاص و قصد قربت الهی‌شان در عبادات، با خودبینی و غرور از بین نرود و در مستحبات تا می‌توانند خدا را دور از چشم مردم عبادت کنند. مشهور به اهل تقوا بودن کار ناپسندی نیست و اینگونه روایات هم نمی‌گوید که ظاهرمذهبی و مومنانه نداشته باشید؛ بلکه هشداری است برای دور نگه داشتن مؤمنان از افتادن به دام شیطانی ریا و غرور.

احادیث مشابه

شیخ صدوق نیز در روایتی از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود: «الِاشْتِهَارُ بِالْعِبَادَة رِیبَة»؛[۱۳] «شهرت یافتن به وسیله عبادت، شبهه‌ناک و گمان برانگیز است».

شیخ صدوق همین روایت را با دو سند دیگر در معانی الاخبار و الامالی نقل کرده است.[۱۴]


منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ طوسی، محمد، الأمالی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۴۹۶، حدیث۱۱.
  2. طوسى، محمد بن حسن، امالی، به تحقیق و تصحیح ‏مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ش، ص۴۶۹.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۴.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق، ص۱۹۵.
  5. رک: مستدرکات علم رجال الحدیث علی نمازی شاهرودی، ج۵، ص۴۵۸. ؛ زبده المقال من معجم الرجال مرتضی بسام، ج۱، ص۸۳.
  6. رک: رجال النجاشی، ص۴۴۸. رجال علامه حلی (حسن بن یوسف)، ص۲۶۶؛ نقد الرجال تفرشی، ج۱، ص۱۰۸. جامع الرواه اردبیلی، ج۲، ص۳۵۵. معجم رجال الحدیث خوئی، ج۲۱، ص۲۰۵.
  7. رک: نرم‌افزار درایه النور. نرم‌افزار اسناد شیخ صدوق.
  8. شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ش، ص۲۱.
  9. موسوی خمینی، روح الله، چهل حدیث، نشر آثار امام خمینی، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۶ش، ص۳۵.
  10. رک: مجلسی، محمدتقی، روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ج‏۱۳، ص۱۰۰.
  11. فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، اصفهان، چاپ اول، ۱۴۰۶ق، ج‏۲۶، ص۱۶۰.
  12. حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج‏۱، ص۸۰.
  13. ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۹۴، حدیث۵۸۴۰.
  14. رک: ابن بابویه، محمد، معانی الأخبار، قم، چاپ اول، ۱۴۰۳ق، ص۱۹۵. ؛ ابن بابویه، محمد، الأمالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش، ص۲۰.