حدیث پوشاندن امام حسن(ع) با پارچه زرد پس از تولد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}بر اساس روایتی، امام حسن(ع) پس از تولد پیچیده شده در پارچه‌ای زرد به پیامبر(ص) داده شد و او از پیچیدن نوزاد با پارچه زرد نهی کرد. آیا این روایت صحیح است؟ آیا با عصمت حضرت فاطمه(س) سازگار است؟{{پایان سوال}}
در روایتی آمده است: «حضرت فاطمه موقع تولد امام حسن، برخلاف امر رسول الله او را در پارچه‌ای زردرنگ پیچید، رسول الله فرمود: مگر تو را از پیچیدنش در پارچه زردرنگ نهی نکردم؟ سپس آن را دور انداخت و او را در پارچه سفیدی پیچانید»؛ مگر حضرت زهرا از هر گناه و خطایی مبری نبودند، پس چرا خلاف فرموده پیامبر کاری را انجام دادند؟
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
این روایات سند معتبری ندارند و در برخی از روایات فقط آمده که رسول خدا –صلی الله علیه و آله و سلم- پارچه زرد را با پارچه سفید عوض کرد و اشاره‌ای به اعتراض حضرت ندارد و پوشاندن نوزاد با پارچه زرد هم حرام نیست تا بر فرض قبول روایات، با عصمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) منافات داشته باشد.
'''پوشاندن امام حسن(ع) با پارچه زرد پس از تولد'''، مضمون دسته‌ای از روایات است که بر اساس آنها [[امام حسن(ع)]] پس از تولد، پیچیده به پارچه‌ای زرد تحویل [[پیامبر(ص)]] داده شد و او از این کار نهی کرد. این روایات از نظر سند [[حدیث ضعیف|ضعیف]] است و برخی از آنها از نظر محتوا نیز دارای اشکال است.


شیخ صدوق در کتاب‌های آمالی، علل الشرائع، معانی الاخبار و عیون اخبار الرضا با چند سند، روایتی نقل می‌کند که دلالت برنهی و ناپسند بودن پوشاندن نوزاد با پارچه زرد را می‌رساند و اینکه حضرت زهرا -سلام الله علیها- امام حسن مجتبی -سلام الله علیه- را با پارچه زردی پوشاند و رسول خدا -صلی الله علیه و آله و سلم- به آنها فرمود: با این که من شما را از این کار منع کرده بودم، چرا این کار را کردید و حضرت پارچه زرد را کنار انداخته و فرزندش را با پارچه سفید پوشاند و در کتاب‌های دیگر نیز از جمله کفایه الاثر و آمالی شیخ طوسی و… روایاتی نقل شده است که بیانگر نهی یا حد اقل ناپسند دانستن رسول الله بر پوشاندن نوزاد با پارچه زرد را می‌رساند.
گذشته از ضعیف بودن سند روایات،‌ در هیچ کدام از آنها تصریح نشده که [[حضرت فاطمه(س)]] پارچه را به دور امام حسن(ع) پیچید؛ بنابراین با [[عصمت حضرت فاطمه(س)|عصمت وی]] ناسازگاری ندارد.


این روایات به چند دسته تقسیم می‌شود:
== حدیث در امالی صدوق ==
{{عربی|لَمَّا وَلَدَتْ فَاطِمَةُ الْحَسَنَ قَالَتْ لِعَلِيٍّ(ع) سَمِّهِ فَقَالَ مَا كُنْتُ لِأَسْبِقَ بِاسْمِهِ رَسُولَ اللَّهِ(ص). فَجَاءَ رَسُولُ اللَّهِ فَأُخْرِجَ إِلَيْهِ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ. فَقَالَ: أَ لَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُفُّوهُ فِي صَفْرَاءَ ثُمَّ رَمَى بِهَا وَ أَخَذَ خِرْقَةً بَيْضَاءَ فَلَفَّهُ فِيهَا...}}<ref name=":0">ابن بابویه، محمد، الامالی، مجلس ۲۸، ص۱۳۴، حدیث۳.</ref>
{{نقل قول|امام سجاد(ع): وقتی فاطمه(س) حسن(ع) را به دنیا آورد، به علی(ع) گفت: «نام او را بگذار.» گفت: «من در نامگذاری او از رسول خدا(ص) پیشی نمی‌گیرم.» رسول خدا(ص) آمد و حسن(ع)‌ را در پارچه زرد خدمت او آوردند. فرمود: «آیا شما را نهی نکردم که او را در پارچه زرد نپیچید؟!» پارچه زرد را دور انداخت و پارچه سفیدی گرفت و او را در آن پیچید...»}}


== پوشاندن امام حسن(ع) با پارچه زرد توسط حضرت فاطمه(س) ==
=== ضعف سند ===
این روایت را [[شیخ صدوق]] در کتاب [[الامالی (صدوق)|الامالی]] از [[امام سجاد(ع)]] نقل کرده است. <ref name=":0" /> مذهب أحمد بن حسن قَطّان راوی نخست این حدیث، مشخص نبوده و نامش در کتاب‌های اولیه رجال شیعه نیامده است.<ref>خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، ج۲، ص۸۶.</ref> حسن بن علی سُکَّری،<ref> مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، قم، موسسة آل البيت، چاپ اول، 1431 ه.ق، ج6، ص10.</ref> عباس بن بکار<ref> مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بی‌جا، بى‌نا، چاپ اول، بی‌تا، ج2، القسم الاول، ص125</ref> و حرب بن میمون<ref> مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، قم، موسسة آل البيت، چاپ اول، 1431 ه.ق، ج18، ص186.</ref> نیز [[حدیث مجهول|مجهول]] و ناشناخته هستند. حدیث از نظر سند [[حدیث ضعیف|ضعیف]] است.


=== متن حدیث ===
این حدیث در کتاب [[علل الشرائع]] نیز با سه سند ذکر شده که سند یکی از آنها با سند کتاب الامالی صدوق یکی است.<ref>ابن بابویه، محمد، علل الشرائع، ج۱، ص۱۳۷، باب ۱۱۶ باب العله آلتی من أجلها سمی الأکرمون علی الله تعالی محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین صلوات الله علیهم، حدیث۵.</ref> سند دو روایت دیگر نیز به دلیل وجود راویانی ناشناخته یا مهملی ([[حدیث موثق|توثیق]] یا تضعیف نشده)، مانند علی بن حکیم جحدری، ربیع بن عبدالله، اسحاق بن جعفر بن محمد و شعیب بن واقد ضعیف است.<ref> اعرجى كاظمى، محسن بن حسن، عدة الرجال، قم، اسماعيليان، چاپ اول، 1415ق،ج2، ص140. خويى، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، بی‌جا، بى‌نا، چاپ پنجم، 1413ق، ج10، ص38</ref>
{


{{عربی|لَمَّا وَلَدَتْ فَاطِمَةُ الْحَسَنَ قَالَتْ لِعَلِيٍّ ع سَمِّهِ فَقَالَ مَا كُنْتُ لِأَسْبِقَ بِاسْمِهِ رَسُولَ اللَّهِ ص فَجَاءَ رَسُولُ اللَّهِ فَأُخْرِجَ إِلَيْهِ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ فَقَالَ أَ لَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُفُّوهُ فِي صَفْرَاءَ ثُمَّ رَمَى بِهَا وَ أَخَذَ خِرْقَةً بَيْضَاءَ فَلَفَّهُ فِيهَا ثُمَّ قَالَ لِعَلِيٍّ ع هَلْ سَمَّيْتَهُ فَقَالَ مَا كُنْتُ‏
حدیث پیچیده شدن [[امام حسن(ع)]] با پارچه زرد در کتاب [[معانی الاخبار (کتاب)|معانی الاخبار]] با دو سند ذکر شده است.<ref>ابن بابویه، محمد، معانی الاخبار، باب معانی أسماء محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه، ص۵۷، حدیث۶.</ref> وجود راویانی ناشناخته مانند عباس بن بکار در این دو سند، باعث ضعیف بودن آن شده است.<ref> مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بی‌جا، بى‌نا، چاپ اول، بی‌تا، ج2، القسم الاول، ص125</ref>
                        الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 135
لِأَسْبِقَكَ بِاسْمِهِ فَقَالَ ص وَ مَا كُنْتُ لِأَسْبِقَ بِاسْمِهِ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَى جَبْرَئِيلَ أَنَّهُ قَدْ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ ابْنٌ فَاهْبِطْ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ وَ هَنِّهِ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ عَلِيّاً مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى فَسَمِّهِ بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ ع فَهَنَّأَهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَأْمُرُكَ أَنْ تُسَمِّيَهُ بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ قَالَ وَ مَا كَانَ اسْمُهُ قَالَ شَبَّرُ قَالَ لِسَانِي عَرَبِيٌّ قَالَ سَمِّهِ الْحَسَنَ فَسَمَّاهُ الْحَسَنَ فَلَمَّا وُلِدَ الْحُسَيْنُ ع أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى جَبْرَئِيلَ أَنَّهُ قَدْ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ ابْنٌ فَاهْبِطْ إِلَيْهِ فَهَنِّهِ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ عَلِيّاً مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى فَسَمِّهِ بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ قَالَ فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ فَهَنَّأَهُ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ثُمَّ قَالَ إِنَّ عَلِيّاً مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى فَسَمِّهِ بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ قَالَ وَ مَا اسْمُهُ قَالَ شَبِيرٌ قَالَ لِسَانِي عَرَبِيٌّ قَالَ سَمِّهِ الْحُسَيْنَ فَسَمَّاهُ الْحُسَيْنَ.}}<ref name=":0" />


این روایات با چند سند از شیخ صدوق نقل شده و بقیه کتاب‌ها از جمله وسائل الشیعه و … آن را از شیخ صدوق نقل کرده‌اند.
این حدیث همچنین در کتاب [[عیون اخبار الرضا(ع) (کتاب)|عیون اخبار الرضا(ع)]] با سه سند آمده است.<ref>ابن بابویه، محمد، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۵، باب ۳۱ باب فیما جاء عن الرضا ع من الأخبار المجموعه، حدیث۵.</ref> این روایات نیز، به دلیل وجود محمد بن علی بن شاه فقیه مروزی (مجهول)،<ref> نمازى شاهرودى، على، مستدركات علم رجال الحديث، تهران، فرزند مولف، چاپ اول، 1414ق، ج7، ص231</ref> ابومنصور احمد بن ابراهیم بن بکر خوری (مهمل)<ref> مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، قم، موسسة آل البيت، چاپ اول، 1431 ه.ق، ج4، ص344. نمازى شاهرودى، على، مستدركات علم رجال الحديث، تهران، فرزند مولف، چاپ اول، 1414ق، ج1ٍ، ص240</ref> و داود بن سلیمان فرا (مهمل)<ref> مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، قم، موسسة آل البيت، چاپ اول، 1431 ه.ق، ج26، ص2026. نمازى شاهرودى، على، مستدركات علم رجال الحديث، تهران، فرزند مولف، چاپ اول، 1414ق، ج3، ص357</ref> قابل استناد نیستند.


یک: در آمالی با یک سند<ref name=":0">ابن بابویه، محمد، الامالی، مجلس ۲۸، ص۱۳۴، حدیث۳.</ref>
== حدیث در امالی طوسی ==


أحمد بن حسن قطان (مذهبش مشخص نیست و نامش در کتاب‌های اولیه رجال نیز نیامده است و فقط شیخ صدوق از او روایت نقل کرده و از وی با رحمه الله علیه یاد می‌کند که برخی این سخن را دلیل بر وثاقت او می‌دانند، اما مرحوم خوئی می‌نویسد: این سخن نه تنها دلیل بر وثاقت نیست و بلکه دلیل بر مدح هم نیست زیرا ائمه اطهار (سلام الله علیهم) برای برخی ترحم کرده‌اند در حالی که ثقه نبودند)<ref>خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، ج۲، ص۸۶.</ref> از حسن بن علی سکری (مجهول است و نامش در کتب رجالی نیامده است) از محمد بن زکریا (بن دینار غلابی که امامی و ثقه است) از عباس بن بکار (مجهول است) از حرب بن میمون (مجهول است) از ابی حمزه ثمالی از زید از پدرش امام سجاد (سلام الله علیه…).
=== متن حدیث ===
 
{{متن عربی|ِ...ِعَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع)، قَالَ: حَدَّثَتْنِي أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ الْخَثْعَمِيَّةُّ... قَالَتْ: فَلَمَّا وَلَدَتِ الْحَسَنَ(ع) جَاءَ النَّبِيُّ(ص) فَقَالَ: يَا أَسْمَاءُ هَاتِي ابْنِي... فَدَفَعْتُهُ إِلَيْهِ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ، فَرَمَى بِهَا وَ قَالَ: أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُنَّ أَلَّا تَلُفُّوا الْمَوْلُودَ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ، وَ دَعَا بِخِرْقَةٍ بَيْضَاءَ فَلَفَّهُ فِيهَا...‏}}<ref name=":1" />
با توجه به ثقه نبودن راویان این حدیث به جز محمد بن زکریا و ابی حمزه ثمالی، این روایت قابل استناد نیست.
{{نقل قول| امام سجاد(ع): اسماء بنت عُمَیْس به من گفت: هنگامی که حسن(ع) به دنیا آمد، پیامبر(ص) آمد و گفت: «ای اسماء! فرزندم را بیاور.»... من حسن(ع) را در پارچه‌ای زردرنگ آوردم و به او دادم. پیامبر(ص) پارچه زرد را دور انداخت و گفت: «مگر با شما عهد نکرده بودم نوزاد را در پارچه زرد نپیچید؟!» او پارچه‌ای سفید خواست و او را در آن پیچید....}}
 
دو: در علل الشرائع با سه سند<ref>ابن بابویه، محمد، علل الشرائع، ج۱، ص۱۳۷، باب ۱۱۶ باب العله آلتی من أجلها سمی الأکرمون علی الله تعالی محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین صلوات الله علیهم، حدیث۵.</ref>
 
۱- أحمد بن حسن قطان (در سند آمالی گذشت که وثاقتش ثابت نیست) از أبو سعید حسن بن علی بن حسین سکری (در سند آمالی گذشت که مجهول است) از أبو عبد الله محمد بن زکریا بن دینار غلابی (در سند آمالی گذشت که ثقه بود) از علی بن حکیم جحدری (مجهول است) از ربیع بن عبد الله (مجهول است) از عبد الله بن حسن مثنی (نوه امام مجتبی (سلام الله علیه) که مجهول است) از امام باقر (سلام الله علیه) از پدرش از جابر بن عبد الله انصاری…
 
سند این روایت نیز قابل استناد نمی‌باشد.
 
۲- أحمد بن الحسن قطان (در سند آمالی گذشت) از أبو سعید حسن بن علی بن حسین سکری (در سند آمالی گذشت) از شعیب بن واقد (مهمل است یعنی فقط نامش در کتاب‌های رجال آمده ولی مدح یا ذم نشده است) از اسحاق بن جعفر بن محمد (مجهول) از حسین بن عیسی (مجهول است) از زید بن علی از پدرش امام سجاد از جابر بن عبد الله انصاری …
 
سند این روایت نیز قابل استناد نمی‌باشد.
 
۳- همان سند کتاب آمالی شیخ صدوق است که معتبر نیست.
 
سه: در معانی الاخبار با دو سند<ref>ابن بابویه، محمد، معانی الاخبار، باب معانی أسماء محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه، ص۵۷، حدیث۶.</ref>
 
۱- أحمد بن حسن قطان (در سند آمالی گذشت) از حسن بن علی سکری (در سند آمالی گذشت) از محمد بن زکریا جوهری (بن دینار غلابی که در سند آمالی گذشت) از عباس بن بکار (مجهول) از عباد بن کثیر (از اهل سنت است که علمای اهل سنت وی را طرد کرده‌اند و شیعه نیز روایات وی را قبول ندارد)<ref>نرم‌افزار نور الدرایه.</ref> از أبی زبیر (محمد بن مسلم که مجهول است) از جابربن عبد الله انصاری…
 
سند این روایت نیز قابل استناد نمی‌باشد. ۲- أحمد بن حسن قطان از حسن بن علی السکری از محمد بن زکریا جوهری از عباس بن بکار (همانند سند اول) از أبو بکر هذلی (مجهول است) از أبی زبیر (همانند سند اول) از جابر بن عبد الله انصاری….
 
سند این روایت نیز قابل استناد نمی‌باشد.
 
چهار: در عیون اخبار الرضا با سه سند<ref>ابن بابویه، محمد، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۵، باب ۳۱ باب فیما جاء عن الرضا ع من الأخبار المجموعه، حدیث۵.</ref>
 
۱- أبو حسن محمد بن علی بن شاه فقیه مروزی (مجهول است) از أبو بکر بن عبد الله نیسابوری (مجهول است) از أبو القاسم عبد الله بن أحمد بن عامر بن سلیمان طائی (مهمل) از پدرش (مهمل) از امام رضا سلام الله علیه….
 
سند این روایت نیز قابل استناد نمی‌باشد.
 
۲- أبو منصور أحمد بن إبراهیم بن بکر خوری از أبو إسحاق إبراهیم بن هارون بن محمد خوری از جعفر بن محمد بن زیاد فقیه خوری در نیسابور از أحمد بن عبد الله هروی شیبانی از امام رضا سلام الله علیه…. (همه راویان مهمل هستند و توثیق نشده‌اند).
 
سند این روایت نیز قابل استناد نمی‌باشد.
 
۳- أبو عبد الله الحسین بن محمد اشنانی رازی عدل به بلخ (مجهول است) از علی بن محمد بن مهرویه قزوینی (مهمل است) از داود بن سلیمان فرا (مهمل است) از امام رضا سلام الله علیه…


سند این روایت نیز قابل استناد نمی‌باشد.
=== ضعف سند و اشکال در محتوا ===
[[شیخ طوسی]] این حدیث را در کتاب [[الامالی (شیخ طوسی)|الامالی]] ذکر کرده است.<ref name=":1">طوسی، محمد، الأمالی، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۳۶۷.</ref> این روایت به خاطر قابل اعتماد نبودن اسماعیل بن علی بن علی<ref> حلى، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، قم، الشريف الرضي، چاپ دوم، 1402 ه.ق، ص199. نجاشى، احمد بن على، رجال النجاشي، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ ششم، 1365ش، ص32.</ref> و پدرش<ref> مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، 3بی‌جا،[بى‌نا، چاپ اول، بی‌تا، ج‏2القسم‏الاول، ص300.</ref> از نظر سند ضعیف است. از نظر محتوا نیز دارای اشکال است؛ زیرا [[اسماء بنت عمیس]] در زمان ولادت امام حسن(ع) و [[امام حسین(ع)]] با شوهرش [[جعفر بن طیار]] در [[حبشه]] بود.<ref>رک: ابن‌عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۱۵ق، ج45، ص430. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱۱، ص۴۹۴.</ref>


نتیجه
== حدیث در کفایة الاثر ==
 
#  با توجه به اشتراک احمد بن حسن قطان و حسن بن علی سکری و محمد بن زکریا در روایت آمالی و سند اول و دوم و سوم کتاب علل الشرائع و سند اول و دوم کتاب معانی الاخبار؛ این روایات یک روایت بیشتر نیست و از نظر سندی هم هیچ‌کدام‌شان اعتبار ندارند و ضعیف هستند.
#
#  هر سه روایت در عیون اخبار الرضا (سلام الله علیه) اعتبار ندارند و ضعیف هستند.
#
== پوشاندن امام حسن با پارچه زرد توسط اسماء بنت عمیس ==


=== متن حدیث ===
=== متن حدیث ===
شیخ طوسی در روایتی نقل کرده است که اسماء بنت عمیس می‌گوید: من قابله امام حسن و امام حسین بودم و وقتی امام حسن مجتبی متولد شد آن حضرت را با پارچه زرد پوشانده و خدمت رسول الله بردم و آن حضرت فرمود: مگر من شما را از این کار نهی نکرده بودم پس چرا این کار را کردید و سپس رسول خدا، امام را با پارچه‌ای سفید پوشاند.<ref>طوسی، محمد، الأمالی، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۳۶۷.</ref> این روایت نیز علاوه بر ضعف سندی، نمی‌تواند درست باشد زیرا اسماء بنت عمیس در زمان ولادت امام حسن و امام حسین با شوهرش جعفر بن طیار در حبشه بود و در سال ششم یا هفتم هجری به مدینه آمد و با این نگاه نمی‌تواند قابله آن دو امام باشد.
{{متن عربی|...عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) عَنْ عَمَّتِهِ زَيْنَبَ بِنْتِ عَلِيٍّ(ع‏) عَنْ فَاطِمَةَ(س) قَالَتْ: كَانَ دَخَلَ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عِنْدَ وِلَادَتِي الْحُسَيْنَ(ع)، فَنَاوَلْتُهُ إِيَّاهُ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ فَرَمَى بِهَا وَ أَخَذَ خِرْقَةً بَيْضَاءَ وَ لَفَّهُ فِيهَا...}}<ref name=":2" />
 
{{نقل قول|امام سجاد(ع) از عمه‌اش حضرت زینب(س) از حضرت فاطمه(س) نقل کرده است: «هنگام ولادت حسین(ع) نزد رسول خدا(ص) رفتم. حسین(ع) را که در پارچه‌ای زردرنگ پیچیده شده بود به پیامبر(ص) دادم. او پارچه زرد را دور انداخت و پارچه‌ای سفید گرفت و او را در آن پیچید...»}}
دسته سوم: امام حسین به جای امام حسن مجتبی
 
در روایات دیگری به جای امام حسن مجتبی، امام حسین آمده است از جمله اینکه حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود: حسین را با پارچه زرد خدمت رسول الله بردم و حضرت آن را کنار انداخت و فرزندم را با پارچه سفیدی پوشاند.<ref>خزاز رازی، علی، کفایه الأثر فی النصّ علی الأئمه الإثنی عشر، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق، باب ما جاء عن فاطمه صعن النبی صفی النصوص علی الأئمه الاثنی عشر، ص۱۹۳.</ref> در این روایت اشاره به نهی رسول خدا نشده است، هر چند سند این روایت نیز به خاطر مجهول بودن برخی از روات معتبر نیست. روایت دوم این کتاب هم به همین مضمون است،<ref>خزاز رازی، علی، کفایه الأثر فی النصّ علی الأئمه الإثنی عشر، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق، باب ما جاء عن فاطمه صعن النبی صفی النصوص علی الأئمه الاثنی عشر، ص۱۹۳.</ref> اما از نظر سندی ضعیف و غیرقابل اعتماد می‌باشد.


نتیجه
=== ضعف سند و تفاوت در محتوا ===
این روایت را علی بن محمد بن علی خزاز قمی از فقیهان و راویان شیعه (درگذشت حدود ۴۰۰ق)، در کتاب [[کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر (کتاب)|کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر]] با دو سند آورده است.<ref name=":2" /> هر دو سند به دلیل وجود راویان مجهول در سلسله‌ سند مثل محمد بن مسعود نیلی<ref>نمازى شاهرودى، على، مستدركات علم رجال الحديث، تهران، فرزند مولف، چاپ اول، 1414 ه.ق، ج7، ص323.</ref> و حسین بن عقیل انصاری<ref> مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(ط الحديثة)، قم، موسسة آل البيت لإحياء التراث، چاپ اول، 1431ق، ج22، ص253.</ref> در سند اول و علی بن قابوس قمی<ref> نمازى شاهرودى، على، مستدركات علم رجال الحديث، تهران، فرزند مولف، چاپ اول، 1414ق، ج5، ص426.</ref> در سند دوم، ضعیف بوده و قابل اعتماد نیست.


این روایات هیچ‌کدام سند معتبری ندارند و کسی از فقها فتوا به حرام بودن پوشاندن نوزاد با پارچه زرد نداده است و از همین روست که خود شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه که کتاب فتوایی‌اش می‌باشد، این روایات را نیاورده است و این یعنی خود وی نیز چنین روایاتی را قبول نداشتند و فقط به مناسبت موضوع ولادت امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) آنها را نقل کرده‌اند.
در این روایت بر خلاف دیگر روایات مشابه به جای امام حسن(ع)، امام حسین(ع) ذکر شده است. همچنین به نهی [[پیامبر(ص)]] از پیچیدن پارچه زرد اشاره نشده است.<ref name=":2">خزاز رازی، علی، کفایه الأثر فی النصّ علی الأئمه الإثنی عشر، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق، باب ما جاء عن فاطمه صعن النبی صفی النصوص علی الأئمه الاثنی عشر، ص۱۹۳ و ص۱۹۷.</ref>


<span></span>
== جستارهای وابسته ==
{{مطالعه بیشتر}}
* [[عصمت حضرت فاطمه(س)]]
 
== مطالعه بیشتر ==
<span></span>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۹۲: خط ۴۷:


{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ = منبع‌شناسی
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
خط ۹۹: خط ۵۴:


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =  
  | بازبینی نویسنده =  
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:امام حسن(ع)]]
[[رده:فقه الحدیث]]