۱٬۴۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
* نزد برخی از علمای اهل سنت دارای اعتبار و جایگاه خاص روایی نیست؛ | * نزد برخی از علمای اهل سنت دارای اعتبار و جایگاه خاص روایی نیست؛ | ||
* برخی از بزرگان علمای چهارگانه اهل سنت او را کافر | * برخی از بزرگان علمای چهارگانه اهل سنت او را کافر دانستهاند؛ | ||
* | * دشمنی آشکار با ائمه معصومین(ع) و شیعه دارد؛ | ||
* سند | * سند محمد بن مسلم قرائنی در روایت دارد که دلالت بر جعلی و نادرست بودن حدیث دارد.<ref>ابن حجر عسقلانی، الدرالکافه، بیروت، ص۱۴۵؛ عمر عبدالسلام، مخالفه الوهابیه للقرآن و السنه، بیروت، دارالهدایه، چاپ اوّل، ۱۴۱۶ق، ص۱۱</ref> | ||
== نکات اساسی حدیث ثقلین == | == نکات اساسی حدیث ثقلین == | ||
در این نقل قرائنی وجود دارد که میرساند این نقل درست نیست چون در این نقل آمده است: «نساؤه من اهل بیته» و در پایان زید بن ارقم میگوید اهل بیت علاوه بر زنها شامل آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس<ref>ابوالحسین مسلم بن حجّاج القشیری، صحیح مسلم بشرح النووی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق، ج۱۵، ص۱۷۹.</ref> میشود با اینکه فخر رازی بعد از تطبیق اهل بیت بر خمسه طیبّه(ع) در آیهٔ مباهله میگوید «و بدان که صحت این روایت بین اهل تفسیر و حدیث متفق علیه است و همه صحّت آن را پذیرفتهاند»<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۸۰.</ref> خود صحیح مسلم هم این روایت را نقل نموده است که مراد از اهلبیت خمسه طیّبه میباشد<ref>صحیح مسلم بشرح النوری، همان، ج۱۵، ص۵۱۴؛ و همچنین دیگر محدثین عامه همچون حاکم در مستدرک و… نقل نمودهاند.</ref> پس ذیل روایت مذکور در سئوال دلیل بر عدم صحت آن است. | |||
ثانیاً بر فرض که تنها طریق صحیح حدیث شریف ثقلین همان باشد که ابن تیمیّه گفته است باز هم تا حدودی مدعای شیعیان را ثابت میکند، و میرساند که بههرحال دو ثقل اکبر جا مانده از پیامبر(ص) قرآن و اهلبیت (ولو به معنای وسیع آن) میباشد و اتفاقاً در مورد اهل بیت سه بار تأکید میکند که «خدا را بیاد شما میاندازم در مورد اهل بیتم» هر چند جملات لن یفترقا را ندارد، ای کاش ابن تیمیّه و وهابیها به همین مضمون عمل میکردند، و این همه مضامین قرآن را که درباره شفاعت، تحصیل نمودن وسیله به سوی خدا، متوسل شدن به پیامبر(ص) برای استغفار، نفی تجسیم، زیر پا قرار نمیدادند و ای کاش به تأکید حدیث توجّه میکردند که سه بار درباره اهلبیت تأکید نموده است و این همه بیحرمتیها به اهلبیت و قبور آنها در بقیع و کربلا و… روا نمیداشتند.<ref>ر. ک. سبحانی، جعفر، آئین وهابیت، همان، تمام کتاب.</ref> | ثانیاً بر فرض که تنها طریق صحیح حدیث شریف ثقلین همان باشد که ابن تیمیّه گفته است باز هم تا حدودی مدعای شیعیان را ثابت میکند، و میرساند که بههرحال دو ثقل اکبر جا مانده از پیامبر(ص) قرآن و اهلبیت (ولو به معنای وسیع آن) میباشد و اتفاقاً در مورد اهل بیت سه بار تأکید میکند که «خدا را بیاد شما میاندازم در مورد اهل بیتم» هر چند جملات لن یفترقا را ندارد، ای کاش ابن تیمیّه و وهابیها به همین مضمون عمل میکردند، و این همه مضامین قرآن را که درباره شفاعت، تحصیل نمودن وسیله به سوی خدا، متوسل شدن به پیامبر(ص) برای استغفار، نفی تجسیم، زیر پا قرار نمیدادند و ای کاش به تأکید حدیث توجّه میکردند که سه بار درباره اهلبیت تأکید نموده است و این همه بیحرمتیها به اهلبیت و قبور آنها در بقیع و کربلا و… روا نمیداشتند.<ref>ر. ک. سبحانی، جعفر، آئین وهابیت، همان، تمام کتاب.</ref> |
ویرایش