حدود: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۳
(ابرابزار)
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
حد در لغت به معنای منع است و به دربان، حداد گفته می‌شود؛ زیرا مانع ورود مردم می‌شود. مجازات‌های مشخص شده شرعی را از آن لحاظ حد نامیده‌اند که مانع مردم از ارتکاب گناهان می‌شود.<ref>نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بی‌تا، ج۴۱، ص۲۵۴.</ref> در فقه القرآن آمده: «حد در لغت به معنای منع است، و در حد گناهکار به این اسم نامیده شده، بدان جهت که او را از بازگشت به گناه منع می‌کنند.»<ref>سعید قطب الدین، فقه القرآن؛ قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۶۶.</ref>
حد در لغت به معنای منع است و به دربان، حداد گفته می‌شود؛ زیرا مانع ورود مردم می‌شود. مجازات‌های مشخص شده شرعی را از آن لحاظ حد نامیده‌اند که مانع مردم از ارتکاب گناهان می‌شود.<ref>نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بی‌تا، ج۴۱، ص۲۵۴.</ref> در فقه القرآن آمده: «حد در لغت به معنای منع است، و در حد گناهکار به این اسم نامیده شده، بدان جهت که او را از بازگشت به گناه منع می‌کنند.»<ref>سعید قطب الدین، فقه القرآن؛ قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۶۶.</ref>


در اصطلاح، حد به مجازاتی گفته می‌شود که نوع، میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است.<ref>قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰، ماده ۱۳.</ref> فقها گفته‌اند: «هر آنچه که دارای مجازات مقدر و معین شرعی است، حد نامیده می‌شود.»<ref>جواهر الکلام، همان، ص۲۵۴.</ref>بدین ترتیب، حدود کیفرهای تعبدی هستند که نص صریح کتاب و سنت بر آنها دلالت دارند و میزان و کیفیت آنها در شرع مشخص شده است، قانونگذار عادی حق تصرف در آن را ندارند.
در اصطلاح، حد به مجازاتی گفته می‌شود که نوع، میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است.<ref>قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰، ماده ۱۳.</ref> فقها گفته‌اند: «هر آنچه که دارای مجازات مقدر و معین شرعی است، حد نامیده می‌شود.»<ref>جواهر الکلام، همان، ص۲۵۴.</ref> بدین ترتیب، حدود کیفرهای تعبدی هستند که نص صریح کتاب و سنت بر آنها دلالت دارند و میزان و کیفیت آنها در شرع مشخص شده است، قانونگذار عادی حق تصرف در آن را ندارند.


== مصادیق حد ==
== مصادیق حد ==
خط ۱۶: خط ۱۶:
[[علامه حلی]] حدود را شش مورد می‌داند: ۱. [[حد زنا]]؛ ۲. حدود ملحق به [[زنا]] ([[لواط]]، [[مساحقه]] و قوادی)؛ ۳. حد [[قذف]]؛ ۴. حد مسکر؛ ۵. حد سرقت؛ ۶. حد محارب.<ref>نجم الدین، ابوالقاسم، حلی، شرایع الاسلام، قم، اسماعیلیان، چاپ سوم، ج۴، ص۱۰۶.</ref> که اکثر فقیهان امامیه از این نظر تبعیت کرده‌اند.<ref>جواهر الکلام، پیشین، ج۴۱، ص۲۵۵، موسوی خمینی، سیدروح الله، تحریر الوسیله، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ج۲، ص۴۱۰.</ref> البته بعضی قائل هستند که حدود در واقع هشت مورد است، زیرا هر یک از لواط، مساحقه و قوادی، به تنهایی سبب مستقلی برای ثبوت حد به‌شمار می‌آیند،<ref>مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهه، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۴۱۸ ق، ص۱۷.</ref> در قانون مجازات اسلامی نیز حدود هشت تا احصا شده است.<ref>قانون مجازات اسلامی، ماده ۶۳، ۱۰۸، ۱۲۷، ۱۳۵، ۱۳۹، ۱۶۵، ۱۹۷، ۱۸۳.</ref> در هر حال، فقیهانی که حدود را شش تا شمرده‌اند، در ادامه بحثشان مواردی دیگری را نیز از جرائم حدی شمرده‌اند.<ref>تحریر الوسیله، همان، زین الدین جبلی عاملی، شرح لمعه، بیروت، دار العالم الاسلامی، بی‌تا، ج۹، ص۳۰۶.</ref>
[[علامه حلی]] حدود را شش مورد می‌داند: ۱. [[حد زنا]]؛ ۲. حدود ملحق به [[زنا]] ([[لواط]]، [[مساحقه]] و قوادی)؛ ۳. حد [[قذف]]؛ ۴. حد مسکر؛ ۵. حد سرقت؛ ۶. حد محارب.<ref>نجم الدین، ابوالقاسم، حلی، شرایع الاسلام، قم، اسماعیلیان، چاپ سوم، ج۴، ص۱۰۶.</ref> که اکثر فقیهان امامیه از این نظر تبعیت کرده‌اند.<ref>جواهر الکلام، پیشین، ج۴۱، ص۲۵۵، موسوی خمینی، سیدروح الله، تحریر الوسیله، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ج۲، ص۴۱۰.</ref> البته بعضی قائل هستند که حدود در واقع هشت مورد است، زیرا هر یک از لواط، مساحقه و قوادی، به تنهایی سبب مستقلی برای ثبوت حد به‌شمار می‌آیند،<ref>مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهه، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۴۱۸ ق، ص۱۷.</ref> در قانون مجازات اسلامی نیز حدود هشت تا احصا شده است.<ref>قانون مجازات اسلامی، ماده ۶۳، ۱۰۸، ۱۲۷، ۱۳۵، ۱۳۹، ۱۶۵، ۱۹۷، ۱۸۳.</ref> در هر حال، فقیهانی که حدود را شش تا شمرده‌اند، در ادامه بحثشان مواردی دیگری را نیز از جرائم حدی شمرده‌اند.<ref>تحریر الوسیله، همان، زین الدین جبلی عاملی، شرح لمعه، بیروت، دار العالم الاسلامی، بی‌تا، ج۹، ص۳۰۶.</ref>


فقیهان [[اهل سنت]]، نیز در تعداد حدود اختلاف نظر دارند، اقوال متعددی در این زمینه نقل شده است: شافعیه حدود را هفت تا می‌داند «حد جراحات، حد لواط، حد ارتداد، حد زنا، حد سرقت، حد مشروبات الکلی، حد قذف»؛ مالکیه بر این تعداد «حد محاربه» را افزوده است.<ref>الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۵، ص۷–۱۲.</ref> در این میان، حنفیه می‌گوید: حدود همان است که در قرآن به آنها اشاره شده است:<ref>الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۵، ص۷–۱۲.</ref> حد زنا،<ref>نور/۲.</ref> حد سرقت،<ref>مائده/۳۸ و ۳۹.</ref> [[حد شرب خمر]] (در قرآن نیامده است)،<ref>مائده/۹۰.</ref> حد محارب،<ref>مائده/۳۳.</ref> [[حد قذف]].<ref>نور/۴ و ۵.</ref>
فقیهان [[اهل سنت]]، نیز در تعداد حدود اختلاف نظر دارند، اقوال متعددی در این زمینه نقل شده است: شافعیه حدود را هفت تا می‌داند «حد جراحات، حد لواط، حد ارتداد، حد زنا، حد سرقت، حد مشروبات الکلی، حد قذف»؛ مالکیه بر این تعداد «حد محاربه» را افزوده است.<ref>الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۵، ص۷–۱۲.</ref> در این میان، حنفیه می‌گوید: حدود همان است که در قرآن به آنها اشاره شده است:<ref>الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۵، ص۷–۱۲.</ref> حد زنا،<ref>سوره نور، آیه ۲.</ref> حد سرقت،<ref>سوره مائده، آیه ۳۸ و ۳۹.</ref> [[حد شرب خمر]] (در قرآن نیامده است)،<ref>سوره مائده، آیه ۹۰.</ref> حد محارب،<ref>سوره مائده، آیه ۳۳.</ref> [[حد قذف]].<ref>سوره نور، آیه ۴ و ۵.</ref>


== تفاوت حد و تعزیر ==
== تفاوت حد و تعزیر ==
خط ۲۵: خط ۲۵:
مجازات چهار جرم در قرآن به صراحت آمده است: حد محاربه، حد زنا، حد قذف، حد سرقت. مجازات لواط، مساحقه، ارتداد که به عنوان حدود شناخته می‌شوند از سنت و روایات استخراج شده‌اند.
مجازات چهار جرم در قرآن به صراحت آمده است: حد محاربه، حد زنا، حد قذف، حد سرقت. مجازات لواط، مساحقه، ارتداد که به عنوان حدود شناخته می‌شوند از سنت و روایات استخراج شده‌اند.


در قرآن آمده است که زنی که مرتکب فحشا می‌شود را در خانه حبس کنید<ref>آیه ۱۵ سوره نساء</ref> پس از آن در سوره نور آمده است که مرد و زن زنا کار را هر کدام صد تازیانه بزنید.<ref>آیه ۲ سوره نور</ref>
در قرآن آمده است که زنی که مرتکب فحشا می‌شود را در خانه حبس کنید<ref>سوره نساء، آیه ۱۵.</ref> پس از آن در سوره نور آمده است که مرد و زن زنا کار را هر کدام صد تازیانه بزنید.<ref>سوره نور، آیه ۲.</ref>


حد قذف (اتهام زنا به زنان) در قرآن هشتاد تازیانه است.<ref>آیه ۴ سوره نور</ref> و حد سرقت، قطع دست است.<ref>آیه ۳۸ سوره مائده</ref> و حد محارب هم قتل، قطع دست و پا، و تبعید است.<ref>آیه ۳۳ سوره مائده</ref>
حد قذف (اتهام زنا به زنان) در قرآن هشتاد تازیانه است.<ref>سوره نور، آیه ۴.</ref> و حد سرقت، قطع دست است.<ref>سوره مائده، آیه ۳۸.</ref> و حد محارب هم قتل، قطع دست و پا، و تبعید است.<ref>سوره مائده، آیه ۳۳.</ref>
[[پرونده:کتاب حدود، تعزیرات و قصاص نوشته ابوالقاسم گرجی.jpg|بندانگشتی|کتاب «حدود، تعزیرات و قصاص» نوشته ابوالقاسم گرجی|281x281پیکسل]]
[[پرونده:کتاب حدود، تعزیرات و قصاص نوشته ابوالقاسم گرجی.jpg|بندانگشتی|کتاب «حدود، تعزیرات و قصاص» نوشته ابوالقاسم گرجی|281x281پیکسل]]
== ماهیت حد ==
== ماهیت حد ==
خط ۳۶: خط ۳۶:
امام موسی بن جعفر(ع) در تفسیر آیه شریفه {{قرآن|وَیحْیی الْأَرْ‌ضَ بَعْدَ مَوْتِهَا|ترجمه=و زمین را بعد از مرگش زنده می‌سازد.|سوره=روم|آیه=۱۹}} فرمودند: «خداوند زمین را به وسیله باران زنده نمی‌کند، بلکه مردانی را بر می‌انگیزاند که عدالت را زنده کنند، سپس زمین به خاطر احیای عدالت زنده می‌شود. بعد فرمودند: یقیناً اجرای حد در راستای اقامه عدالت سودمندتر است از چهل شبانه روز باران»<ref>وسائل الشیعه، همان، ح۳.</ref> این سودمندتر بودن برای آن است که سلامت و امنیت اجتماعی اساس همه چیزهاست. باران پربرکت، فراوانی نعمت و… همه در سایه امنیت مفیدند و کارساز.
امام موسی بن جعفر(ع) در تفسیر آیه شریفه {{قرآن|وَیحْیی الْأَرْ‌ضَ بَعْدَ مَوْتِهَا|ترجمه=و زمین را بعد از مرگش زنده می‌سازد.|سوره=روم|آیه=۱۹}} فرمودند: «خداوند زمین را به وسیله باران زنده نمی‌کند، بلکه مردانی را بر می‌انگیزاند که عدالت را زنده کنند، سپس زمین به خاطر احیای عدالت زنده می‌شود. بعد فرمودند: یقیناً اجرای حد در راستای اقامه عدالت سودمندتر است از چهل شبانه روز باران»<ref>وسائل الشیعه، همان، ح۳.</ref> این سودمندتر بودن برای آن است که سلامت و امنیت اجتماعی اساس همه چیزهاست. باران پربرکت، فراوانی نعمت و… همه در سایه امنیت مفیدند و کارساز.


در آیه ۳۸ سوره مائده حد قذف را {{قرآن|نَکَالًا مِنَ اللَّهِ|ترجمه=این عقوبتی است از جانب خدا|سوره=مائده|آیه=۳۸}} بیان کرده است. نکال به معنای امری بازدارنده و کیفری که مایه عبرت دیگران است آمده است.<ref>تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383 ش، چاپ یازدهم، ذیل آیه ۳۸ سوره مائده</ref>
در آیه ۳۸ سوره مائده حد قذف را {{قرآن|نَکَالًا مِنَ اللَّهِ|ترجمه=این عقوبتی است از جانب خدا|سوره=مائده|آیه=۳۸}} بیان کرده است. نکال به معنای امری بازدارنده و کیفری که مایه عبرت دیگران است آمده است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ یازدهم، ذیل آیه ۳۸ سوره مائده.</ref>


طبق روایات و نظر فقیهان، حدود ماهیت‌های متعددی دارد. عده‌ای آن را برای اصلاح و پاک شدن جامعه می‌دانند. که جنبه بازدارندگی دارد. و عده‌ای دیگر آن را برای تطهیر فرد گناهکار دانسته‌اند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، نویسنده(ها): احمد پاکتچی - محمدصادق لبانی مطلق، ج۹، ص۴۵۳</ref>
طبق روایات و نظر فقیهان، حدود ماهیت‌های متعددی دارد. عده‌ای آن را برای اصلاح و پاک شدن جامعه می‌دانند. که جنبه بازدارندگی دارد. و عده‌ای دیگر آن را برای تطهیر فرد گناهکار دانسته‌اند.<ref>پاکتچی، احمد و محمدصادق لبانی مطلق، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۴۵۳.</ref>




۱۵٬۱۴۷

ویرایش