حدود: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۸۸۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
بدون شک، نظام کیفری قدیمی‌ترین مقرراتی را دارد که هماهنگ با تحول زندگی اجتماعی بشر به حیات و توسعه خود ادامه داده است. حقوق کیفری اسلام ضمن تبیین مصالح و ارزش‌های بنیادین جامعه ضمانت اجرائی مناسبی مقرر می‌دارد؛ که در فقه اسلامی با عنوان حدود مطرح است.
{{درگاه|واژه‌ها}}
'''حدود''' مجازات‌هایی را گویند که نوع و کیفیت آن در شرع (کتاب یا سنت بودن اختلاف است) آمده است. تعزیر بر خلاف حد است که به تناسب زمان و مکان قابل تغییر است. برخی فقها، قائل به تعطیلی حدود در زمان غیبت هستند. به حد زنا، حد ملحقات زنا (لواط و مساحقه)، حد قذف، حد مسکر، حد سرقت، حد محارب، حدود گفته می‌شود.


حدّ در لغت به معنای منع است و حدید نیز از همین ریشه می‌باشد، چون سخت و ممتنع است، به دربان حداد گفته می‌شود، چون مانع ورود مردم می‌شود؛ مجازات‌های مقدر شرعی را از آن لحاظ حد نامیده‌اند که مانع مردم از ارتکاب گناهان می‌شود.<ref>نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بی‌تا، ج۴۱، ص۲۵۴.</ref> در فقه القرآن آمده: الحد فی اللغه المنع وحد العاصی سمی به لأنه یمنعه عن المعاوده «حد در لغت به معنای منع است، و در حد گناهکار به این اسم نامیده شده، بدان جهت که او را از بازگشت به گناه منع می‌کنند.<ref>سعید قطب الدین، فقه القرآن؛ قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۶۶.</ref>» نیز در شرح فتح القدیر می‌نویسد:, «انّها موانع قبل الفعل، زواجر بعده ای العلم شرعیتها یمنع الاقدام علی الفعل و ایقاعها بعده یمنع العود الیه؛<ref>محمدبن عبدالواحد، اکمال الدین، شرح فتح القدیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۵۲، ص۳۶۶.</ref> «حدود قبل از وقوع فعل مجرمانه مانع ارتکاب آن می‌شوند و پس از وقوع برای جلوگیری از ارتکاب دیگران اجرا می‌شود، یعنی اطلاع از قانونی شدن مجازاتها، انسان را از اقدام به فعل مجرمانه بازمی‌دارد، و اجرای مجازات مجرم، وی و دیگران را از تکرار جرم بازمی‌دارد.
== تعریف حد ==
حد در لغت به معنای منع است و به دربان، حداد گفته می‌شود؛ زیرا مانع ورود مردم می‌شود. مجازات‌های مشخص شده شرعی را از آن لحاظ حد نامیده‌اند که مانع مردم از ارتکاب گناهان می‌شود.<ref>نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بی‌تا، ج۴۱، ص۲۵۴.</ref> در فقه القرآن آمده: «حد در لغت به معنای منع است، و در حد گناهکار به این اسم نامیده شده، بدان جهت که او را از بازگشت به گناه منع می‌کنند.»<ref>سعید قطب الدین، فقه القرآن؛ قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۶۶.</ref>


در اصطلاح، حد به مجازاتی گفته می‌شود که نوع، میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است.<ref>قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰، ماده ۱۳.</ref> فقها گفته‌اند:, کل ماله عقوبه مقدره یسمی حدا،<ref>جواهر الکلام، همان، ص۲۵۴.</ref> «هر آنچه که دارای مجازات مقدر و معین شرعی است، حد نامیده می‌شود». بدین ترتیب، حدود کیفرهای تعبدی هستند که نص صریح کتاب و سنت بر آنها دلالت دارند و میزان و کیفیت آنها در شرع مشخص شده است، قانونگذار عادی حق تصرف در آن را ندارند.
در اصطلاح، حد به مجازاتی گفته می‌شود که نوع، میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است.<ref>قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰، ماده ۱۳.</ref> فقها گفته‌اند: «هر آنچه که دارای مجازات مقدر و معین شرعی است، حد نامیده می‌شود.»<ref>جواهر الکلام، همان، ص۲۵۴.</ref> بدین ترتیب، حدود کیفرهای تعبدی هستند که نص صریح کتاب و سنت بر آنها دلالت دارند و میزان و کیفیت آنها در شرع مشخص شده است، قانونگذار عادی حق تصرف در آن را ندارند.


مصالحی بنیادین در زندگی وجود دارند که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند و فقط حفظ آنها لازم است و آنها «پنج چیز است که در شریعت همه پیامبران حفظ آنها لازم و قطعی به شمار می‌آید: دین، نفس، مال، نسب و عقل. حفظ دین به اقامه عبادات و کشتن کافران و مرتدان، و اجرای حد بر کسانی که دین را سبک شمارد؛ حفظ نفس به قصاص کردن و دیه گرفتن است؛ حفظ نسب به نکاح و منع از زنا و لواط و امثال آن و جریان حد بر مرتکب آنهاست؛ حفظ عقل که موجب امتیاز انسان از حیوانات است به منع از آشامیدن شراب و دیگر چیزهای مست کننده و اجرای حد بر مرتکب آنهاست».<ref>مجلسی، محمد باقر، رساله حدود، قصاص و دیات، ص۱۰.</ref>
== مصادیق حد ==
{{نوشتار اصلی|تفاوت نظر اهل‌سنت و امامیه درباره تعداد حدود}}
[[علامه حلی]] حدود را شش مورد می‌داند: ۱. [[حد زنا]]؛ ۲. حدود ملحق به [[زنا]] ([[لواط]]، [[مساحقه]] و قوادی)؛ ۳. حد [[قذف]]؛ ۴. حد مسکر؛ ۵. حد سرقت؛ ۶. حد محارب.<ref>نجم الدین، ابوالقاسم، حلی، شرایع الاسلام، قم، اسماعیلیان، چاپ سوم، ج۴، ص۱۰۶.</ref> که اکثر فقیهان امامیه از این نظر تبعیت کرده‌اند.<ref>جواهر الکلام، پیشین، ج۴۱، ص۲۵۵، موسوی خمینی، سیدروح الله، تحریر الوسیله، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ج۲، ص۴۱۰.</ref> البته بعضی قائل هستند که حدود در واقع هشت مورد است، زیرا هر یک از لواط، مساحقه و قوادی، به تنهایی سبب مستقلی برای ثبوت حد به‌شمار می‌آیند،<ref>مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهه، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۴۱۸ ق، ص۱۷.</ref> در قانون مجازات اسلامی نیز حدود هشت تا احصا شده است.<ref>قانون مجازات اسلامی، ماده ۶۳، ۱۰۸، ۱۲۷، ۱۳۵، ۱۳۹، ۱۶۵، ۱۹۷، ۱۸۳.</ref> در هر حال، فقیهانی که حدود را شش تا شمرده‌اند، در ادامه بحثشان مواردی دیگری را نیز از جرائم حدی شمرده‌اند.<ref>تحریر الوسیله، همان، زین الدین جبلی عاملی، شرح لمعه، بیروت، دار العالم الاسلامی، بی‌تا، ج۹، ص۳۰۶.</ref>


مصالح نامبرده که به ضروریات پنجگانه معروفند، ارکان تشکیل دهنده یک جامعه به شمار می‌روند و هر تجاوزی به آنها در واقع تجاوز به اصل جامعه است. به همین دلیل، اسلام از آنها دفاع می‌کند و تلاش دارد تا حریم این ارزش‌های بنیادین از تجاوز مصون بماند، زیرا دوام و بقای جامعه در گرو وجود این مصالح است و هر گونه سهل انگاری در حفظ و حمایت از آنها به سقوط تدریجی جامعه می‌انجامد، لذا حدود جهت پاسداری از مصالح بنیادین جامعه و پیشگیری از حریم و تجاوز به حریم اجتماع وضع شده‌اند و اقامه حد بر مرتکبان جرایم حدی تا آنجا اهمیت دارد که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «اقامه حدّ بهتر از (باریدن) باران در چهل صبح است».<ref>محمد بن الحسن الحر العاملی؛ وسایل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۱۸، ص۳۰۸، ابواب مقدمات حدود، ب ۱، ح ۴.</ref>
فقیهان [[اهل سنت]]، نیز در تعداد حدود اختلاف نظر دارند، اقوال متعددی در این زمینه نقل شده است: شافعیه حدود را هفت تا می‌داند «حد جراحات، حد لواط، حد ارتداد، حد زنا، حد سرقت، حد مشروبات الکلی، حد قذف»؛ مالکیه بر این تعداد «حد محاربه» را افزوده است.<ref>الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۵، ص۷–۱۲.</ref> در این میان، حنفیه می‌گوید: حدود همان است که در قرآن به آنها اشاره شده است:<ref>الجزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۵، ص۷–۱۲.</ref> حد زنا،<ref>سوره نور، آیه ۲.</ref> حد سرقت،<ref>سوره مائده، آیه ۳۸ و ۳۹.</ref> [[حد شرب خمر]] (در قرآن نیامده است)،<ref>سوره مائده، آیه ۹۰.</ref> حد محارب،<ref>سوره مائده، آیه ۳۳.</ref> [[حد قذف]].<ref>سوره نور، آیه ۴ و ۵.</ref>


امام موسی بن جعفر(ع) فرمودند: در تفسیر آیه شریفه {{قرآن|یحیی الأرض بعد موتها}}<ref>روم/۱۹.</ref> فرمودند: خداوند زمین را به وسیله باران زنده نمی‌کند، بلکه مردانی را بر می‌انگیزاند که عدالت را زنده کنند، سپس زمین به خاطر احیای عدالت زنده می‌شود. بعد فرمودند: یقیناً اجرای حد در راستای اقامه عدالت سودمندتر است از چهل شبانه روز باران»<ref>وسائل الشیعه، همان، ح۳.</ref> این سودمندتر بودن برای آن است که سلامت و امنیت اجتماعی اساس همه چیزهاست. باران پربرکت، فراوانی نعمت و… همه در سایه امنیت مفیدند و کارساز. در اهمیت امنیت همین بس که حضرت ابراهیم(ع) وقتی خانه کعبه را بنا نهاد، نخستین تقاضای او از خداوند درباره امنیت مکه بود، {{قرآن|رب اجعل هذا بلداً آمناً}}<ref>بقره/۱۲۶.</ref> چون که تنها در سایه امنیت است که جامعه شکوفا می‌گردد و اجرای حدود تأمین کننده امنیت اجتماعی و احقاق حقوق است.
== تفاوت حد و تعزیر ==
{{پایان پاسخ}}
{{نوشتار اصلی|تعزیر و تفاوت‌های آن با حدود}}
[[تعزیر]] مجازات‌هایی است که نوع و میزان آن را قاضی به تناسب جرم معین می‌کند؛ برخلاف حدود که همه چیز آن مشخص است. ملاک اصلی تعزیر کمتر بودن آن از حد است. در تعزیر زمان و مکان مهم است و کیفیت تعزیر را تغییر می‌دهد؛ برخلاف حدود.
 
== حدود در قرآن ==
مجازات چهار جرم در قرآن به صراحت آمده است: حد محاربه، حد زنا، حد قذف، حد سرقت. مجازات لواط، مساحقه، ارتداد که به عنوان حدود شناخته می‌شوند از سنت و روایات استخراج شده‌اند.
 
در قرآن آمده است که زنی که مرتکب فحشا می‌شود را در خانه حبس کنید<ref>سوره نساء، آیه ۱۵.</ref> پس از آن در سوره نور آمده است که مرد و زن زنا کار را هر کدام صد تازیانه بزنید.<ref>سوره نور، آیه ۲.</ref>
 
حد قذف (اتهام زنا به زنان) در قرآن هشتاد تازیانه است.<ref>سوره نور، آیه ۴.</ref> و حد سرقت، قطع دست است.<ref>سوره مائده، آیه ۳۸.</ref> و حد محارب هم قتل، قطع دست و پا، و تبعید است.<ref>سوره مائده، آیه ۳۳.</ref>
[[پرونده:کتاب حدود، تعزیرات و قصاص نوشته ابوالقاسم گرجی.jpg|بندانگشتی|کتاب «حدود، تعزیرات و قصاص» نوشته ابوالقاسم گرجی|281x281پیکسل]]
== ماهیت حد ==
مصالحی بنیادین در زندگی وجود دارند که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند و فقط حفظ آنها لازم است و آنها «پنج چیز است که در شریعت همه پیامبران حفظ آنها لازم و قطعی به‌شمار می‌آید: دین، نفس، مال، نسب و عقل. حفظ دین به اقامه عبادات و کشتن کافران و مرتدان، و اجرای حد بر کسانی که دین را سبک شمارد؛ حفظ نفس به قصاص کردن و دیه گرفتن است؛ حفظ نسب به نکاح و منع از زنا و لواط و امثال آن و جریان حد بر مرتکب آنهاست؛ حفظ عقل که موجب امتیاز انسان از حیوانات است به منع از آشامیدن شراب و دیگر چیزهای مست کننده و اجرای حد بر مرتکب آنهاست».<ref>مجلسی، محمد باقر، رساله حدود، قصاص و دیات، ص۱۰.</ref>
 
مصالح نامبرده که به ضروریات پنجگانه معروفند، ارکان تشکیل دهنده یک جامعه به‌شمار می‌روند و هر تجاوزی به آنها در واقع تجاوز به اصل جامعه است. به همین دلیل، اسلام از آنها دفاع می‌کند و تلاش دارد تا حریم این ارزش‌های بنیادین از تجاوز مصون بماند، زیرا دوام و بقای جامعه در گرو وجود این مصالح است و هر گونه سهل‌انگاری در حفظ و حمایت از آنها به سقوط تدریجی جامعه می‌انجامد، لذا حدود جهت پاسداری از مصالح بنیادین جامعه و پیشگیری از حریم و تجاوز به حریم اجتماع وضع شده‌اند و اقامه حد بر مرتکبان جرایم حدی تا آنجا اهمیت دارد که پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «اقامه حدّ بهتر از (باریدن) باران در چهل صبح است».<ref>محمد بن الحسن الحر العاملی؛ وسایل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۱۸، ص۳۰۸، ابواب مقدمات حدود، ب ۱، ح ۴.</ref>
 
امام موسی بن جعفر(ع) در تفسیر آیه شریفه {{قرآن|وَیحْیی الْأَرْ‌ضَ بَعْدَ مَوْتِهَا|ترجمه=و زمین را بعد از مرگش زنده می‌سازد.|سوره=روم|آیه=۱۹}} فرمودند: «خداوند زمین را به وسیله باران زنده نمی‌کند، بلکه مردانی را بر می‌انگیزاند که عدالت را زنده کنند، سپس زمین به خاطر احیای عدالت زنده می‌شود. بعد فرمودند: یقیناً اجرای حد در راستای اقامه عدالت سودمندتر است از چهل شبانه روز باران»<ref>وسائل الشیعه، همان، ح۳.</ref> این سودمندتر بودن برای آن است که سلامت و امنیت اجتماعی اساس همه چیزهاست. باران پربرکت، فراوانی نعمت و… همه در سایه امنیت مفیدند و کارساز.
 
در آیه ۳۸ سوره مائده حد قذف را {{قرآن|نَکَالًا مِنَ اللَّهِ|ترجمه=این عقوبتی است از جانب خدا|سوره=مائده|آیه=۳۸}} بیان کرده است. نکال به معنای امری بازدارنده و کیفری که مایه عبرت دیگران است آمده است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ یازدهم، ذیل آیه ۳۸ سوره مائده.</ref>
 
طبق روایات و نظر فقیهان، حدود ماهیت‌های متعددی دارد. عده‌ای آن را برای اصلاح و پاک شدن جامعه می‌دانند. که جنبه بازدارندگی دارد. و عده‌ای دیگر آن را برای تطهیر فرد گناهکار دانسته‌اند.<ref>پاکتچی، احمد و محمدصادق لبانی مطلق، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۴۵۳.</ref>
 
 
== مطالعه بیشتر ==
* حدود، تعزیرات و قصاص، ابوالقاسم گرجی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۹۴.
* حدود با رویکرد قانون مجازات اسلامی، محمد رضا واعظی نژاد، جاودانه، ۱۳۹۶.
* تفسیر آیات حدود کیفری در قرآن، حافظ عسکری، شاهچراغ، ۱۳۹۷.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۲: خط ۵۰:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = حقوق
  | شاخه اصلی = حقوق
|شاخه فرعی۱ =حقوق جزای داخلی
|شاخه فرعی۱ =حقوق جزا
|شاخه فرعی۲ =حدود
|شاخه فرعی۲ =حدود
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۳۷: خط ۶۵:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱۵٬۱۴۷

ویرایش