۱۱٬۸۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
فرایند جهانی شدن را شرح دهید و آیا امری مثبت است یا منفی؟ | فرایند جهانی شدن را شرح دهید و آیا امری مثبت است یا منفی؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}جهانی شدن یعنی یکسان شدن یا مشابه کردن دنیا، این فرایند به روشهای مختلف همچون توسعه ماهوارهها، گسترش رایانهها، افزایش رسانهها و به ویژه ازدیاد شبکههای تلویزیونی صورت میگیرد. جهانی شدن، پدیدهای چند بعدی است از این رو، اقتصاد، سیاست و فرهنگ را در بر میگیرد و با تحقق آن، مرزهای ملی از بین میروند یا کمرنگ میشوند. | ||
برخی متفکران بر این اعتقادند که دو روند وجود دارد، یکی جهانی شدن (globalization) که یک واقعیت است و دیگری جهانیسازی (globalism) که یک نظریه است. | |||
جهانی شدن و جهانیسازی با وجود پیامدهای مثبتی که دارند، پیامدهای منفی را نیز شامل میشوند: روژهگارودی میگوید: جهانیسازی نظامی است که قدرتمندان را با ادعای روابط آزاد و آزادی بازار قادر میسازد تا دیکتاتوریهای ضدانسانی را به مستضعفان تحمیل نمایند. دخالت در امور داخلی دولتهای جهان سوم. از نگاه برخی متفکران جهانیشدن و جهانیسازی چیزی جز غربیشدن و غربگرایی نیست. | |||
== مفهوم جهانی شدن == | == مفهوم جهانی شدن == | ||
خط ۲۳: | خط ۲۷: | ||
از اینرو جهانیسازی و جهانیشدن در فرایند سختافزاری (تکنولوژیک) و نرمافزاری (تجدد و نوگرایی) در ابعاد اقتصادی (جهانیسازی و مبادله) و سیاسی (سلطه جهانی) پیش میرود و شکل میگیرد. | از اینرو جهانیسازی و جهانیشدن در فرایند سختافزاری (تکنولوژیک) و نرمافزاری (تجدد و نوگرایی) در ابعاد اقتصادی (جهانیسازی و مبادله) و سیاسی (سلطه جهانی) پیش میرود و شکل میگیرد. | ||
== جهانی | == پیامدهای منفی جهانی سازی == | ||
جهانی شدن و جهانیسازی | جهانی شدن و جهانیسازی با وجود پیامدهای مثبتی که دارند، پیامدهای منفی را نیز شامل میشوند: | ||
۱. روژهگارودی میگوید: جهانیسازی نظامی است که قدرتمندان را با ادعای روابط آزاد و آزادی بازار قادر میسازد تا دیکتاتوریهای ضدانسانی را به مستضعفان تحمیل نمایند.<ref>. معرفت، ش ۷۹، ۱۳۸۳، ص۱۱۲.</ref> | |||
۲. لرژ لاتوش درباره جهانیشدن مینویسد: دخالت در امور داخلی دولتهای جهان سوم. کنار گذاشتن ممانعت هرگونه قانونی که مانع تجارت آزاد از سوی شرکتهای چند ملیتی است. بدون آنکه ثبات اجتماعی و حاکمیت این دولتها را در نظر بگیرد.<ref>لرژ لاتوش، غربیسازی جهان، ترجمه امیر رضایی، قصیده، تهران، ۱۳۷۹، ص۱۱۰.</ref> | |||
۳. جان تاملینسون میگوید: نظریه امپریالیسم فرهنگی یکی از نخستین نظریهها درباره جهانیشدن فرهنگی است. امپریالیسم یعنی سروری فرهنگهای خاص، اشاعه ارزشهای آمریکایی و کالاها و شیوه زندگی مصرفی.<ref>جان تاملیسون، جهانی شدن و فرهنگ، ترجه محسن حکیمی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ص۱۱۴.</ref> | |||
از دیدگاه شیلر، جهانی شدن و جهانی سازی چیزی جز غربیشدن و غربگرایی نیست. شیلر در این باره مینویسد: من غرب را نوعی ماشین عظیم میدانم که اکنون بیهویت و بیسرزمین شده است و ریشهاش از خاک تاریخی و جغرافیاییاش برکنده شده است. من آن را یک ماشین میدانم، بیعاطفه، بیروح و امروز بیصاحب که بشر را به خدمت درآورده است.<ref>جان تاملیسون، جهانی شدن و فرهنگ، ترجه محسن حکیمی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ص۱۲۹–۱۲۶.</ref>{{مطالعه بیشتر}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | |||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == |