|
|
خط ۶: |
خط ۶: |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
|
| |
|
| == محور اول: مفهوم جهانی شدن == | | == مفهوم جهانی شدن == |
| جهانی شدن به مثابه یک واژه، عبارت، اصطلاح یا حتی فکر و اندیشه، از جمله مفاهیم و اصولی است که امروزه در کمتر حوزهای از حوزههای علمی سیاسی، اقتصادی، فکری و فلسفی است که مورد بحث و گفتگو یا چالش و مناقشه نباشد؛ و با آنکه عمر آن چندان زیاد نیست و هنوز سالهای آغازین عمر واقعی خود را سپری میکند از چنان وسعت و گسترشی برخوردار شده که بسیاری از تئوریهای قدیمی و با سابقه حوزههای علمی و فکری بشری را از رونق انداخته و بیش از همه آنها در عالم فکر و فرهنگ، مورد توجه و نظر واقع شده است. | | در تعریف جهانی شدن، ابهامات زیادی وجود دارد و افراد مختلف تعریفهای متعددی ارائه کردهاند: |
|
| |
|
| هنوز در تعریف جهانی شدن، ابهامات زیادی وجود دارد و تاکنون تعریف واحدی ارائه نشده است. اینک به پارهای از تعاریف جهانی شدن و جهانیسازی ارائه میشود.
| | * جهانی شدن یعنی یکسان شدن یا مشابه کردن دنیا، این فرایند به روشهای مختلف همچون توسعه ماهوارهها، گسترش رایانهها، افزایش رسانهها و به ویژه ازدیاد شبکههای تلویزیونی صورت میگیرد.<ref>باری آکسفورد، نظام جهانی، سیاست و فرهنگ، ترجمه حمیرا مشیرزاده، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ۱۳۷۸، ص۳۴.</ref> |
| | | * جهانی شدن، پدیدهای چند بعدی است از این رو، اقتصاد، سیاست و فرهنگ را در بر میگیرد و با تحقق آن، مرزهای ملی از بین میروند یا کمرنگ میشوند. کشورها نقش گذشته خود را از دست میدهند و به جای قوانین داخلی، قوانین بینالمللی بر کشورها حاکم میگردند.<ref>جان تاملیسون، جهانی شدن و فرهنگ، ترجه محسن حکیمی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۱، ص۲۸.</ref> |
| ۱. جهانی شدن یعنی یکسان شدن یا مشابه کردن دنیا، این فرایند به طرق گوناگونی همچون توسعه ماهوارهها، گسترش رایانهها، افزایش رسانهها و به ویژه ازدیاد شبکههای تلویزیونی صورت میگیرد.<ref>باری آکسفورد، نظام جهانی، سیاست و فرهنگ، ترجمه حمیرا مشیرزاده، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ۱۳۷۸، ص۳۴.</ref>
| | * جهانی شدن در ذات فرهنگ مدرن نهفته است. جهانی شدن، شبکهای به سرعت گسترش یابنده و همیشه متراکم شونده از پیوندها و وابستگیهای متقابل است و وجه مشخصه زندگی اجتماعی مدرن به شمار میرود.<ref>جان تاملیسون، جهانی شدن و فرهنگ، ترجه محسن حکیمی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ص۱۴–۱۳.</ref> |
| | | * برخی از متفکران و تحلیلگران جهان سوم بر این اعتقادند که دو روند وجود دارد، یکی جهانی شدن (globalization) که یک واقعیت است و دیگری جهانیسازی (globalism) که یک نظریه است.<ref>جهانی شدن و دین، به اهتمام محمدجواد صاحبی، تابستان، ناشر احیاگران، ۱۳۸۲، ص۴۳۵.</ref> واژه جهانی شدن برای نخستین بار در اوایل دهه شصت میلادی وارد ادبیات روابط بینالملل شد و از همان آغاز، همگان به دشواری فهم این پدیده پیچیده اعتراف کردند.<ref>رضا ثانی، زیر موج جهانی شدن، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ دوم، ۱۳۸۲، ص۱۶.</ref> |
| ۲. جهانی شدن، پدیدهای چند بعدی است از این رو، اقتصاد، سیاست و فرهنگ را در بر میگیرد و با تحقق آن، مرزهای ملی از بین میروند یا کمرنگ میشوند. کشورها نقش گذشته خود را از دست میدهند و به جای قوانین داخلی، قوانین بینالمللی بر کشورها حاکم میگردند.<ref>جان تاملیسون، جهانی شدن و فرهنگ، ترجه محسن حکیمی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۱، ص۲۸.</ref>
| |
| | |
| ۳. جهانی شدن یعنی تلاش برای گسترش جهانی الگوهای آمریکا.<ref>مانوئل کاستلز، عصر اطلاعات، ترجمه علی قلیان و افشین خاکباز، تهران، چاپ اول، طرح نو، ۱۳۸۰، ص۱۳۰.</ref>
| |
| | |
| ۴. جهانی شدن در ذات فرهنگ مدرن نهفته است و راه و رسمهای فرهنگی در ذات جهانی شدن؛ و منظور از این مفهوم آن است که جهانی شدن، شبکهای به سرعت گسترش یابنده و همیشه متراکم شونده از پیوندها و وابستگیهای متقابل است و وجه مشخصه زندگی اجتماعی مدرن به شمار میرود.<ref>جان تاملیسون، جهانی شدن و فرهنگ، ترجه محسن حکیمی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ص۱۴–۱۳.</ref>
| |
| | |
| ۵. برخی از متفکران و تحلیلگران جهان سوم بر این اعتقادند که دو روند وجود دارد، یکی جهانی شدن (globalization) که یک واقعیت است و دیگری جهانیسازی (globalism) که یک نظریه است.<ref>جهانی شدن و دین، به اهتمام محمدجواد صاحبی، تابستان، ناشر احیاگران، ۱۳۸۲، ص۴۳۵.</ref> واژه جهانی شدن برای نخستین بار در اوایل دهه شصت میلادی وارد ادبیات روابط بینالملل شد و از همان آغاز، همگان به دشواری فهم این پدیده پیچیده اعتراف کردند.<ref>رضا ثانی، زیر موج جهانی شدن، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ دوم، ۱۳۸۲، ص۱۶.</ref>
| |
|
| |
|
| == محور دوم: فرایند جهانیشدن == | | == محور دوم: فرایند جهانیشدن == |