۶۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''جریان سقیفه بنیساعده''' پس از رحلت پیامبر اسلام و برای جانشینی او شکل گرفت. گروهی از مهاجرین و انصار در غیاب امام علی(ع) و صحابه سرشناس، در سقیفه بنیساعده جمع شدند و پس از بحث و جدل های فراوان، ابوبکر را به خلافت برگزیدند. آنها بلافاصله با روشهای گوناگون از دیگران بیعت گرفته و خلافت ابوبکر را تثبیت کردند. | '''جریان سقیفه بنیساعده''' پس از رحلت پیامبر اسلام و برای جانشینی او شکل گرفت. گروهی از [[مهاجرین]] و [[انصار]] در غیاب [[امام علی(ع)]] و [[صحابه]] سرشناس، در سقیفه بنیساعده جمع شدند و پس از بحث و جدل های فراوان، [[ابوبکر]] را به [[خلافت]] برگزیدند. آنها بلافاصله با روشهای گوناگون از دیگران [[بیعت]] گرفته و خلافت ابوبکر را تثبیت کردند. | ||
==موقعیت مکانی و کارایی سقیفه== | ==موقعیت مکانی و کارایی سقیفه== | ||
سقیفه بنیساعده در شمال غربی [[مسجد النبی|مسجدالنبی]] قرار داشت. این سایبان جمعیتی کمتر از صد نفر را در خود جای میداد. آنجا محل اجتماع انصار (مردم مدینه از جمله اوس و خزرج) بود.<ref>حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام از جاهلیت تا عصر اموی، نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۱۹.</ref> سقیفه در لغت به معنای ایوانچه سقفدار (سایبان دار) دانسته شده است.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۱.</ref> | سقیفه بنیساعده در شمال غربی [[مسجد النبی|مسجدالنبی]] قرار داشت. این سایبان جمعیتی کمتر از صد نفر را در خود جای میداد. آنجا محل اجتماع [[انصار]] (مردم مدینه از جمله اوس و خزرج) بود.<ref>حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام از جاهلیت تا عصر اموی، نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۱۹.</ref> سقیفه در لغت به معنای ایوانچه سقفدار (سایبان دار) دانسته شده است.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۱.</ref> | ||
==گردهمایی برای جانشینی پیامبر(ص) در سقیفه== | ==گردهمایی برای جانشینی پیامبر(ص) در سقیفه== | ||
پس از وفات پیامبر اسلام(ص) در حالی که امام علی(ع) و بنیهاشم مشغول غسل و تدفین پیامبر(ص) بودند، گروهی از انصار و تعدادی از | پس از وفات [[پیامبر اسلام(ص)]] در حالی که [[امام علی(ع)]] و [[بنیهاشم]] مشغول غسل و تدفین پیامبر(ص) بودند، گروهی از [[انصار]] و تعدادی از [[مهاجرین]]، برای تعیین جانشین در سقیفه بنیساعده جمع شدند. | ||
حاضرین در سقیفه گروه خود را لایقتر از دیگری میپنداشتند. انصار، ایمان آوردن و یاری کردن پیامبر(ص) را دلیل بر اولویت خود در جانشینی پیامبر دانستند. مهاجران نیز با استناد به سبقت داشتن در اسلام و خویشاندی پیامبر(ص) خود را مقدم در جانشینی پیامبر(ص) ذکر کردند. | حاضرین در سقیفه گروه خود را لایقتر از دیگری میپنداشتند. انصار، [[ایمان کامل به خدا و ترس از مردم|ایمان]] آوردن و یاری کردن پیامبر(ص) را دلیل بر اولویت خود در جانشینی پیامبر دانستند. مهاجران نیز با استناد به سبقت داشتن در اسلام و خویشاندی پیامبر(ص) خود را مقدم در جانشینی پیامبر(ص) ذکر کردند. | ||
انصار پس از شنیدن سخنان مهاجرین، نظریه یک امیر از ما و یک امیر از مهاجرین را مطرح کردند؛ اما ابوبکر با استناد به حدیثی از پیامبر مبنی بر جانشینی قریش این رأی را نپذیرفت.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۲.</ref> | انصار پس از شنیدن سخنان مهاجرین، نظریه یک امیر از ما و یک امیر از مهاجرین را مطرح کردند؛ اما [[ابوبکر]] با استناد به حدیثی از پیامبر مبنی بر جانشینی قریش این رأی را نپذیرفت.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۲.</ref> | ||
انصار که به دنبال ریاست سعد ابن عباده بودند، شکست خوردند و درنهایت با پیشنهاد عمر مبنی بر خلافت ابوبکر موافقت کرده و بلافاصله با او بیعت کردند و بیشتر حاضران نیز از آنان پیروی نمودند. برخی معتقدند که دشمنی دیرینه اوس و خزرج نیز در پیشبرد نظر مهاجران مؤثر واقع شد.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۲.</ref> | انصار که به دنبال ریاست [[سعد ابن عباده]] بودند، شکست خوردند و درنهایت با پیشنهاد عمر مبنی بر خلافت ابوبکر موافقت کرده و بلافاصله با او [[بیعت]] کردند و بیشتر حاضران نیز از آنان پیروی نمودند. برخی معتقدند که دشمنی دیرینه [[اوس و خزرج]] نیز در پیشبرد نظر مهاجران مؤثر واقع شد.<ref>شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۲.</ref> | ||
==بیعت گرفتن از مردم== | ==بیعت گرفتن از مردم== | ||
آنها پس از خروج از سقیفه با شیوههای مختلف، از دیگران بیعت گرفتند و تلاشهای امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) و برخی از اصحاب پیامبر(ص) در برابر آنها راه به جایی نبرد و حکومت ابوبکر تثبیت شد. | آنها پس از خروج از سقیفه با شیوههای مختلف، از دیگران بیعت گرفتند و تلاشهای [[امام علی(ع)]] و [[حضرت زهرا(س)]] و برخی از اصحاب پیامبر(ص) در برابر آنها راه به جایی نبرد و حکومت ابوبکر تثبیت شد. | ||
عدهای به بهانه اینکه با جماعت مسلمین نباید مخالفت کرد، مجبور به بیعت شدند و غاصبان با مغالطه، موعظه، تطمیع، تهدید، قتل، ترور و جعل حدیث، بیعت اکثریت را در مدت کوتاهی به دست آوردند که بیعتکنندگان برخی از روی رغبت و برخی با بیمیلی و اجبار با ابوبکر بیعت کردند.<ref>رشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی(ع)، تهران، فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۰، ج۸، صصص ۴۰۵ و ۴۵۵.</ref> | عدهای به بهانه اینکه با جماعت مسلمین نباید مخالفت کرد، مجبور به بیعت شدند و غاصبان با مغالطه، موعظه، تطمیع، تهدید، قتل، ترور و جعل حدیث، بیعت اکثریت را در مدت کوتاهی به دست آوردند که بیعتکنندگان برخی از روی رغبت و برخی با بیمیلی و اجبار با ابوبکر بیعت کردند.<ref>رشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی(ع)، تهران، فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۰، ج۸، صصص ۴۰۵ و ۴۵۵.</ref> | ||
در این انتخاب امام علی(ع) و خاندان بنیهاشم و برخی از سران مهاجران و انصار و نخبگان با سابقه از جمله عباس بن | در این انتخاب امام علی(ع) و خاندان [[بنیهاشم]] و برخی از سران مهاجران و انصار و نخبگان با سابقه از جمله [[عباس بن عبدالمطلب]]، عموی پیامبر، [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[عمار]]، [[ابوذر]] و… حضور نداشتند. | ||
حضرت فاطمه(س) با خشم و غضب از انحراف خلافت، در پاسخ زنان قریش فرمودند: | حضرت فاطمه(س) با خشم و غضب از انحراف خلافت، در پاسخ زنان قریش فرمودند: | ||
«از دنیای شما بیزارم و از فراق شما خوشحال، چون حق مرا حفظ نکردید و پیمان و عهد پیامبر | «از دنیای شما بیزارم و از فراق شما خوشحال، چون حق مرا حفظ نکردید و پیمان و عهد پیامبر(ص) مراعات نشد و وصیت او پذیرفته نگشت و…» | ||
برخی معتقدند با غصب خلافت توسط ابوبکر و عمر، مردم از اهل بیت پیامبر(ص) دورتر شدند و آثار نامطلوب آن پدیدار گشت؛ اما موضعگیری و اندیشههای علی(ع) و ائمه اطهار(ع) مانع از انحراف کلی اسلام شد.<ref>حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی سیاسی اسلام، نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۲۱.</ref> | برخی معتقدند با [[غصب خلافت]] توسط ابوبکر و عمر، مردم از اهل بیت پیامبر(ص) دورتر شدند و آثار نامطلوب آن پدیدار گشت؛ اما موضعگیری و اندیشههای علی(ع) و ائمه اطهار(ع) مانع از انحراف کلی [[اسلام]] شد.<ref>حسنی، علی اکبر، تاریخ تحلیلی سیاسی اسلام، نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۲۱.</ref> | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} |
ویرایش