۷٬۰۶۳
ویرایش
(ابرابزار) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۵: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|واژهها}} | |||
{{رذائل اخلاقی}} | |||
'''تکبر''' یا '''غرور'''، بزرگ شمردن خود نسبت به دیگران و کوچک شمردن سایرین با گفتار یا رفتار است. | |||
احساس خواری و [[ذلت]] در خود و تسلط [[شیطان]] بر [[انسان]]، از [[عوامل تکبر]] شمرده شده است. برای [[درمان تکبر]] به [[خودشناسی]]، [[یاد مرگ]] و [[تقویت عزت نفس]] سفارش شده است. | |||
در | گاهی نیز غرور در برابر خدا است که بدترین نوع تکبر دانسته شده است. گاهی تکبر درباره [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] است، بهگونهای که شخص خود را بالاتر از آنان دانسته و از آنها اطاعت نمیکند. | ||
== مفهومشناسی == | |||
«کِبْر» بزرگ شمردن خود نسبت به دیگران<ref> راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۱ و ۴۲۲؛ علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش، جلد اول، ص۴۱۷.</ref> و «تکبر» آشکار کردن آن در گفتار و رفتار است؛ بنابراین، تا زمانی که حس خودبرتربینی در درون انسان بوده و آن را آشکار نکند، به آن کبر گفته میشود، و زمانی که این گمان آشکار شده و فرد، دیگران را با رفتار یا گفتار خود کوچک بشمرد، به آن تکبر گفته میشود.<ref> نراقی، ملا احمد، جامع السعادات، معراج السعاده، مشهد، انتشارات ندای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ص۱۷۶.</ref> | |||
دو واژه «غرور» و «تبکر» در زبان فارسی، به صورت مترادف و به یک معنا بهکار میروند؛ البته کلمه غرور در زبان عربی به معنای [[فریب دادن]] بهکار میرود و با معنای تکبر متفاوت است. | |||
{{ | |||
=== تفاوت با عجب === | |||
{{همچنین ببینید|عجب}}[[عجب|عُجْب]] و خودبینی به معنای خودپسندی است.<ref> امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.</ref> شخص خودبین، خود را بزرگ میشمارد؛ ولی خودش را برتر از دیگران نمیبیند؛<ref> نراقی، ملامحمد مهدی، جامع السعادات، تعلیقه و تصحیح سید محمد کلانتر، مطبعه النجف، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۱، ص۳۴۴–۳۵۱.</ref> با اینکه شخص متبکر خود را برتر دانسته و سایرین را کوچک میشمارد.<ref name=":03">امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.</ref> | |||
=== تفاوت تکبر در انسان و خدا === | |||
{{همچنین ببینید|معنای متکبر بودن خداوند}} | |||
تفاوت صفت تکبر در [[خدا]] و [[انسان]]، به تفاوت منشأ آن برمیگردد؛ منشأ تکبر در خداوند، [[علم خدا|علم]]، [[قدرت خدا|قدرت]] و [[حکمت خدا|حکمت]] او است؛ ولی منشأ تکبر بشر، حقارت، [[جهل|نادانی]] و ضعف اراده است. بر اساس روایتی از [[امام صادق(ع)]]، عامل تکبر در انسان، پستی و خواری است که در خود احساس میکند.<ref> کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، با ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی، ج۳، باب کبر.</ref> انسان برای آنکه نقص خود را بپوشاند، تکبر ورزیده و مقامی را ادعا میکند که دارای آن نیست. | |||
== جایگاه == | |||
در [[قرآن]]، درباره تکبر و شخص متبکر سخن گفته شده است. برای نمونه، در [[آیه]] {{قرآن|کَذٰلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَیٰ کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّار | |||
| سوره = غافر | |||
| آیه = ۳۵ | |||
| ترجمه = این گونه، خدا بر دل هر متکبر و زورگویی مُهر [بدبختی] مینهد. | |||
}} به شخص متبکر اشاره شده است. در آیه ۳۴ [[سوره بقره]] نیز، به تکبر [[ابلیس]] هنگامی که خدا امر کرد به [[حضرت آدم(ع)]] سجده کند، اشاره شده است.<ref>بقره:۳۴.</ref> | |||
تکبر را نخستین [[گناه|گناهی]] دانستهاند که در جهان به وقوع پیوسته است. به گفته [[امام علی(ع)]] در [[خطبه قاصعه]]، تکبر ابلیس باعث شد، [[عبادت|عبادتهای]] شش هزار ساله او از میان برود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار احیاء الکتب العربیه، چاپ دوم، ج۱۳، ص۱۲۷.</ref> در [[روایت|روایتی]] دیگر، تکبر بزرگترین گناه شمرده شده است.<ref>شفیعی، سید محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۲۸۰.</ref> | |||
== اقسام == | |||
تکبر دارای اقسامی است: | |||
* '''تکبر نسبت به خدا''': گاهی تکبر در برابر [[خدا]] است.<ref> دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، چاپ آرمان، ج۲، ص۱۱۱–۱۳۲.</ref> به این معنا که فرد به [[بندگی|بندگیِ خدا]] اعتراف نداشته و [[عبادت]] را مخصوص خدا نداند. مانند تکبری که [[نمرود]] و [[فرعون]] داشتند. سبب این تکبر، طغیان و [[جهل]] دانسته شده و زشتترین نوع تکبر شمرده شده است.<ref> راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۱ و ۴۲۲.</ref> | |||
* '''تکبر نسبت به پیامبران و اولیاء دین''': گاهی تکبر در برابر [[پیامبران|انبیا]] و [[اولیای الهی|اولیا]] است، به گونهای که شخص خود را بالاتر از آنان دانسته و از آنها اطاعت نمیکند. در آیه {{قرآن|فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُون | |||
| سوره = مؤمنون | |||
| آیه = ۴۷ | |||
| ترجمه = و گفتند: آیا به دو بشری که مانند خودمان هستند ایمان بیاوریم؟ | |||
}} به این نوع تکبر اشاره شده است. | |||
* '''تکبر در برابر بندگان خدا''': گاهی تکبر در برابر [[مؤمن|مؤمنان]] و بندگان خدا است؛ به این معنا که فرد خود را بزرگ شمرده و دیگران را کوچک پندارد.<ref> نراقی، معراج السعاده، ص۱۷۸.</ref> این نوع تکبر، از این جهت که به مخالفت با خدا منجر میشود، از صفات هلاک کننده انسان دانسته شده است.<ref>علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش، جلد اول، ص۴۱۷.</ref> | |||
== عوامل == | |||
{{اصلی|عوامل تکبر}} | |||
عوامل تکبر، اختلال در شخصیت، ناآگاهی از ضعفهای خود و تسلط [[شیطان]] بر [[انسان]] شمرده شده است. احساس خواری و [[ذلت]] یکی از اختلالها شخصیتی است که با وجود آن انسان به تکبر دچار میشود. | |||
== درمان == | |||
{{اصلی|راههای درمان تکبر}}برای درمان تکبر راههای گوناگونی گفته شده، که برخی از آنها چنین است: | |||
{{ستون۲}} | |||
* [[خودشناسی]]؛<ref>مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref> | |||
* [[یاد مرگ]]؛<ref>شفیعی، سید محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۴۹۱.</ref> | |||
* [[عبادت]]؛<ref name=":0">محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، چاپ اول، ج۳، ص۲۶۵۷؛ شفیعی، سید محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۴۹۲.</ref> | |||
* [[تواضع]]؛<ref>شفیعی، سید محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، ج۱، ص۴۹۱.</ref> | |||
* توجه به [[پیامدهای تکبر]]؛ | |||
* [[تقویت عزت نفس]]. | |||
{{پایان}} | |||
شناخت به ضعف خود، بهویژه هنگام تولد و هنگام [[مرگ]]، تکبر را در [[انسان]] از بین میبرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref> عبادت نیز، که فروتنی نزد خدا است، باعث ضعیف شدن احساس تکبر میشود.<ref name=":0"/> | |||
یکی از [[عوامل تکبر]]، [[احساس حقارت]] در خود است، که برای درمان آن، تقویت عزت نفس تأثیرگذار دانسته شده است. | |||
== حکم تکبر برای زن == | |||
{{اصلی|حکم تکبر برای زن}}در روایتی از [[امام علی(ع)]]، تکبر زن در برابر [[نامحرم]]، نیکو شمرده شده است. دلیل آن را بر اساس روایت، حفظ کرامت و شأن زن در برابر نامحرم و پیشگری از خطرهای احتمالی دانستهاند.<ref name=":02">ری شهری، محمد؛ منتخب الحکمه، مترجم: حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۲ش، جلد ۲، ص۹۱۰.</ref> مراد از تکبر زن، کوچک شمردن نامحرم نیست؛ بلکه زن با نشان دادن خودبزرگبینی در برابر او، خود را از اینکه ابزار لذتجویی او شود، حفظ میکند. | |||
بنابراین، تکبر به معنای «کوچک شمردن دیگران»، برای مرد و زن جایز نیست و [[گناه]] محسوب میشود. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = اخلاق | | شاخه اصلی = اخلاق | ||
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی | | شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی | ||
|شاخه فرعی۲ = تکبر | | شاخه فرعی۲ = تکبر | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| تیترها = | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | |||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = ب | ||
| کیفیت = | | کیفیت = ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |