توقیفی بودن اسماء الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تغییر جزئی متن
(بارگزاری اولیه)
 
جز (تغییر جزئی متن)
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}<br />
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = آفریدگار
|شاخه فرعی۲ = اسماء و صفات الهی
|شاخه فرعی۳ =
}}
 
{{سوال}}
{{سوال}}
چرا عاشق و يا معشوق و يا بسياري از اسم‌هاي زيباي ديگر، جزء اسماء الهي نيستند؟
آیا اسماء الهی توقیفی هستند و به جز اسم‌هایی که در قرآن و ادعیه آمده است نمی‌توان اسماء دیگری را برای خداوند به کار برد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در علم كلام مبحثي وجود دارد با عنوان توقيفي بودن اسماء. كساني كه قائل به توقيفي بودن اسماء هستند معتقدند غير از اسمائي كه در متون ديني و ادعيه و قرآن ذكر شده است نمي توان از نام ديگري براي خداوند استفاده كرد. «مستند اين گروه رواياتي است كه در آن ها مضاميني با همين عبارات آمده است از جمله ان الخالق لا يوصف الا بما وصف به نفسه يعني خداوند وصف نمي شود جز به آن چه خودش به آن ها خود را وصف كرده است و يا لا تتجاوز في التوحيد ما ذكره الله تعالي فتهلک يعني از آن چه خداوند در وحدانيت خود ذكر نموده تجاوز نكنيدكه هلاك مي شويد <ref>شيخ صدوق، محمد بن حسن، التوحيد، دفتر نشر اسلامي، باب دوم، ح۱۷و ۳۱.</ref> در برابر اين عده كساني ديگر اسماء را توقيفي ندانسته و قائلندكه غير از اسمائي كه در قرآن و سنّت براي خداوند ذكر شده اسماء مناسب با شأن و مقام او را مي توان بر او نهاد اين گروه به آيه ۱۸۰ سوره اعراف تمسك جسته اند. كه  مي فرمايد: {{قرآن|لله الاسماء الحسني فادعوها بها}} براي خدا نام هاي نيكوست پس به آن ها بخوانيد او را<ref>شيرواني، علی، شرح و ترجمه كشف المراد، قم، دارالعلم، ج۱، ص۶۱.</ref>.
توقیفی‌بودن [[اسماء الهی]] به این معنا است که غیر از اسامی و صفاتی که در قرآن و دعاها آمده، نمی‌توان اسامی دیگری برای خداوند استفاده کرد. اکثر فقها و بزرگان توقیفی‌بودن اسماء الهی را قبول ندارند و معتقدند می‌توان خداوند را با اسامی دیگر، در صورتی که خلاف شأن خداوند نباشد، نام‌گذاری کرد. البته برخی معتقدند [[احتیاط]] و مراعات بعضی ملاحظات دینی حکم می‌کند که خداوند، با اسمائی غیر از اسامی ذکر شده در [[قرآن]] و [[ادعیه]] نام‌گذاری نشود.
 
== موافقان توقیفی بودن اسماء الهی ==
کسانی که توقیفی‌بودن اسامی خداوند را قبول دارند، معتقدند غیر از اسامی که در متون دینی، ادعیه و قرآن ذکر شده است، نمی‌توان از نام دیگری برای خداوند استفاده کرد. مستند این گروه روایاتی است که در آن‌ها آمده: {{عربی|إِنَّ اَلْخَالِقَ لاَ يُوصَفُ إِلاَّ بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ |ترجمه=خداوند وصف نمی‌شود جز به آنچه خودش را به آن‌ها وصف کرده است.}} یا {{عربی|لا تتجاوز فی التوحید ما ذکره الله تعالی فتهلک|ترجمه=از آنچه خداوند در وحدانیت خود ذکر نموده تجاوز نکنید که هلاک می‌شوید}}<ref>شیخ صدوق، محمد بن حسن، التوحید، دفتر نشر اسلامی، باب دوم، ح۱۷و ۳۱.</ref>
 
== مخالفان توقیفی بودن اسماء الهی ==
برخی معتقدند اسامی خداوند توقیفی نیستند و غیر از نام‌ها و صفاتی که در قرآن و [[سنت]] برای خداوند ذکر شده، اسامی مناسب با شأن و مقام او را می‌توان بر او نهاد. این گروه به آیه ۱۸۰ سوره اعراف تمسک جسته‌اند؛ که می‌فرماید: {{قرآن|لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌ فَادْعُوهُ بِها|
|ترجمه = برای خدا نام‌های نیکوست پس با آن‌ها او را بخوانید.}}<ref>شیروانی، علی، شرح و ترجمه کشف المراد، قم، دارالعلم، ج۱، ص۶۱.</ref>  


علامه طباطبايي ذيل اين آيه توقيفي بودن اسماء را در علم كلام جايز نمي داند و قائل است به اين كه از اسماء ديگر كه منافي شأن و عظمت و بزرگي و مخالف با تجرد او نباشد مي توان در حق او استفاده كرد چنانكه عنوان مي كند در علم فقه به لحاظ بعضي ملاحظات ديني ممكن است بزرگاني مخالف با اين امر باشند<ref>ر.ك:علامه طباطبايي، سيد محمد حسين؛الميزان، ترجمه: موسوي همداني، سيد محمد، باقر ذيل آيه ۱۸۰ سوره اعراف.</ref>.
[[علامه طباطبایی]] ذیل این آیه توقیفی بودن اسماء را در علم کلام جایز نمی‌داند و قائل است به این که از اسماء دیگر که منافی شأن و عظمت و بزرگی و مخالف با تجرد او نباشد می‌توان در حق او استفاده کرد چنان‌که عنوان می‌کند در علم فقه به لحاظ بعضی ملاحظات دینی ممکن است بزرگانی مخالف با این امر باشند.<ref>نگاه کنید به علامه طباطبایی، سید محمد حسین؛ المیزان، ترجمه: موسوی همدانی، سید محمد، باقر ذیل آیه ۱۸۰ سوره اعراف.</ref>


مرحوم آيت الله شعراني در شرح كشف المراد مي فرمايند: «بسياري از علما نام هاي خداي تعالي را توقيفي مي دانند و غير آن چه وارد شده است را بر او جايز نمي دانند. انسان در ابتداي امر مي پندارد مقصود منع شرعي است اما التزام بدان دشوار است. ولي هر نام نيكو كه دلالت بركمال و صفات كماليه او كند بر او مي توان اطلاق كرد و اسمائي كه دلالت بر نقص كند جايز نيستند دليل آن كه بعضي اسماء مانند كريم و جواد را بر خداوند جايز و بعضي ديگر مانند سخي را با آن كه هم رديف هم هستند را جايز نمي دانند، بيشتر امتناع طبع بُلغاي (عالمان علم بلاغت) اهل لغت است نه آن كه در روايتي يا آيه اي از قرآن وارد شده باشد كه خدا را مثلا فقيه يا سخي نگوئيد».<ref>شعراني، محمد حسن، ترجمه و شرح كشف المراد، دارالكتب اسلاميه، ۱۳۷۹ش، ص۴۱۲.</ref>
[[آیت‌الله شعرانی]] در شرح [[کشف المراد]] می‌گوید: «بسیاری از علما نام‌های خداوند را توقیفی می‌دانند و غیر آنچه وارد شده است را بر او جایز نمی‌دانند. انسان در ابتدای امر می‌پندارد مقصود منع شرعی است اما التزام به آن دشوار است؛ ولی هر نام نیکو که دلالت بر کمال و صفات کمالیه او کند بر او می‌توان اطلاق کرد و اسم‌هایی که دلالت بر نقص کند جایز نیستند».<ref>شعرانی، محمد حسن، ترجمه و شرح کشف المراد، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۹ش، ص۴۱۲.</ref>


با احتساب اين موارد دو نكته به دست مي آيد:
== احتیاط در عدم استفاده از اسماء غیر مأثور ==
برخی عالمان به دو نکته توجه داده‌اند:


نكته اول: علماي كلام بيشتر معتقدند كه خدا را با هر نام كه مخالف شأن و مقام و عظمت او نباشد مي توان ناميد و علت مخالفت بعضي از علما با اين كار مراعات بعضي ملاحظات ديني و مخالفت با فصاحت و بلاغت كلام است.
* بیشتر [[کلامیون|علمای کلامی]] معتقدند که خدا را با هر نام که مخالف شأن، مقام و عظمت او نباشد می‌توان نام گذارد و علت مخالفت بعضی از علما با این کار مراعات بعضی ملاحظات دینی و مخالفت با فصاحت و بلاغت کلام است.


نكته دوم: آناني كه اسماء الهي را توقيفي نمي دانند احتياط كرده و بنا به همان ملاحظات ياد شده در ناميدن خدا به اسمائي غير از آن چه در ادعيه وارد شده احتياط مي نمايند. شرط عقل و روايات وارد شده نيز همين مطلب را تأييد مي كند ضمن آن كه لزومي ندارد با اين همه اسمائي كه از ائمه معصومين ما در ادعيه مختلف روايت شده خدا را با نام هاي ديگر بخوانيم پس بهتر است در مناجات و راز و نياز با خدا به دعا هاي معتبر در مفاتيح و صحيفه سجاديه رجوع كرده و از پيش خود خدا را با نامي كه شايد شائبه نقص و كمبود در او را به وجود آورد نخوانيم.
* آنانی که اسامی الهی را توقیفی نمی‌دانند احتیاط کرده و بنا بر ملاحظاتی در نام گذاشتن خدا به اسامی غیر از آنچه در ادعیه وارد شده، احتیاط می‌نمایند.


اما درباره كلمه عشق و معشوق برخي از اهل لغت گفته اند كه فرق عشق با محبت در اين است كه در مفهوم عشق نوعي گرايش شهواني نيز وجود دارد<ref>عسگري، ابي هلال؛ معجم الفروق اللغويه؛ ص ۳۵۸. دفتر نشر اسلامي؛ قم؛ ۱۴۱۲ ق.</ref>. به نظر مي رسد همين تفاوت لغوي براي عدم استعمال آن درباره خداوند كافي باشد.
برخی معتقدند با وجود اسامی متعددی که از [[ائمه]] ع در ادعیه مختلف روایت شده، لزومی ندارد خداوند با نام‌های دیگری خوانده شود. بنابر این برای استفاده از اسامی خداوند در مناجات، بهتر است به دعاهای مأثور وارد شده توجه شود.
{{پایان پاسخ}}


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==
۱ـ ترجمه الميزان، ذيل آيه ۱۸۰ سوره اعراف.


۲ـ شرح كشف المراد، شعراني، ص ۴۱۱به بعد.  
== مطالعه بیشتر ==
{{پایان مطالعه بیشتر}}
* ترجمه المیزان، ذیل آیه ۱۸۰ سوره اعراف.
* شرح کشف المراد، شعرانی، ص۴۱۱به بعد.


==منابع==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
| شاخه فرعی۱ = آفریدگار
| شاخه فرعی۲ = اسماء و صفات الهی
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =  
| ارجاعات =
  | تکمیل =  
| بازبینی نویسنده = 
  | اولویت =  
  | بازبینی = شد
  | کیفیت =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:اسماء الهی]]
[[رده:شناخت خدا]]
automoderated
۱٬۲۷۴

ویرایش