تلقین میت

نسخهٔ تاریخ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۷ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (Rezapour صفحهٔ تلقین را به تلقین میت منتقل کرد)
سؤال

تلقین چیست و چه زمانی خوانده می‌شود؟

معنای ماده اصلی تلقین، چیزی را فهمیدن یا به کسی فهمانیدن است.[۱] اصطلاح «تلقین» بیشتر، در احکام اموات مطرح است که با حفظ معنای لغوی آن به کار رفته است. خواندن شهادتین، کلمات فرج، اسامی ائمه(ع) و… بر بالین شخص محتضر، در گوش میتی که در قبر گذاشته شده و نزد قبر میتی که مدفون شده است.

در برخی دعاها نیز چنین خواسته شده است: اللَّهُمَ‏ لَقِّنِّي‏ حُجَّتِي يَوْمَ‏ أَلْقَاكَ‏؛ خداوندا، در روز قیامت حجتم را تلقینم کن.[۲]

تلقین، به هدف یاد دادن و یادآوری عقاید و مسائل دینی برای میت، در منابع اهل سنت، فراوان وارد شده است.[۳]

روح با این‌که پس از مرگ وسایل مادی ادراک را از دست می‌دهد، روح می‌گیرد. درک و فهم آنها، همیشه نیازمند وسایل مادی نیست. روح انسان در حال مرگ و پس از آن، فراغتش از حالت خواب بیشتر می‌شود و محدودیت‌های عالم مادی را ندارد.

پس از جنگ بدر، پیامبر اسلام با جنازه مشرکانی سخن گفت. مسلمانان از پیامبر پرسیدند: مگر آن‌ها می‌شنوند؟ پیامبر به آن‌ها گفت: «شما از آن‌ها شنواتر نیستید».[۴]

امام علی(ع) در پایان جنگ جمل با کشته‌ی کعب بن سوره و... سخن گفت. مردی پرسید: «ای علی، مگر اینها می‌شنوند؟» فرمود: «همان گونه که کشتگان بدر صدای پیامبر را شنیدند، اینها نیز می‌شنوند».[۵]

با توجه به ارتباط روح با بدن مادی و قبر خاکی، تلقین سفارش شده است هر چند روح وارد برزخ شده است; ولی هنوز به بدن خاکی توجه دارد. از این رو، در دستور تلقین، آمده است که دست به شانه ی او بگذارید و او را تکان دهید.[۶]

تلقین خواندن پیامبر و اهل‌بیت

شیخ صدوق (۳۱۱ ـ ۳۸۱ ق) نقل می‌کند، این تذکر لازم است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فاطمه بنت اسد (مادر حضرت علی(ع)) را با پیراهن خود، کفن کرد; جنازه ی او را به دوش گرفت، در قبرش لحظه ای خوابید و پس از خاک سپاری، سر مبارک را پیش برده، رازی طولانی با او گفت و به او می‌فرمود: «پسرت، پسرت» و فرمود: «پروردگارا، به تو سپردمش». یاران عرض کردند: «ای پیامبر گرامی، امروز از شما رفتاری دیدیم که پیش از این ندیده بودیم». فرمود: «امروز یادگار سترگ ابوطالب را گم کرده‌ام! فاطمه چنان بود که چون چیزی نزد او می‌بود، مرا بر خود و فرزندان خود ترجیح می‌داد. چون از برهنه محشور شدن در قیامت می‌گفتم، می‌گفت که وای از بدی حال! ضامن شدم خداوند او را در لباس برانگیزاند، و چون فشار قبر را یادآور شدم، گفت که وای از گرفتاری فشار، من ضامنش شدم که رهایی یابد. پس او را در لباس خودم کفن کردم. ]پس از دفن[ از او سؤال شد: «پروردگارت کیست؟» گفت: «الله»; «پیامبرت کیست؟» گفت: «محمد(صلی الله علیه وآله)». از ولی و امامش سؤال شد، از پاسخ واماند. من به او گفتم: «پسرت». پاسخ داد: «پسرم، امام من است». از او دست برداشتند و گفتند «بخواب مانند عروس در حجله».[۷]

مرحوم مجلسی می‌فرماید که خود رسول الله(صلی الله علیه وآله) کلمات فرج (لا اله الّا الله الحکیم الکریم...) را به شخصی تلقین فرمود. وقتی آن شخص این کلمات را خواند پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: «الحمدلله که او را از آتش جهنم نجات داد».[۸]

در حدیثی دیگر نقل شده است که وقتی کلمات فرَج را به کسی تلقین می‌کردند، حضرت علی(ع) می‌فرمود: «دیگر بر او باکی نیست».[۹] امام باقر(ع) فرمود: «شما اموات خود را به کلمه ی لا اله الّا اللّه تلقین می‌کنید».[۱۰]

انواع تلقین

تلقین را بر سه قسم دانسته‌اند که هر یک در جای مخصوص خود خوانده می‌شود؛ تلقین اول هنگام جان دادن، تلقین دوم هنگامی که صورت جنازه را در قبر به خاک گذاشتند و سوم هنگامی که قبر را پوشانیدند.[۱۱]

منابع

  1. ر. ک. ابن فارس، المقاییس اللّغه، ج۵، ص۲۶۰; و ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۳۹۰; احمد بن محمد فیومی، مصباح المنیر، ج۲، ص۲۵۲; و لغت نامهٔ دهخدا، ج۱۵، ص۹۱۰.
  2. مجمع البحرین، ج۴، ص۱۳۴.
  3. سیوطی، شرح الصدور، ص۱۵۲ و ۱۵۴.
  4. ابن‌هشام، السیرة النبویة، بیروت، ج۱، ص۶۳۹.
  5. بحار الانوار، ج۶، ص۲۵۵.
  6. محمد شجاعی، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج۱، ص۲۵۶.
  7. محسن صدر رضوانی، گفتار صدوق، ص۴۸ و ۴۹; بحار الانوار، ج۶، ص۲۴۱، ح ۶۰; و محمد باقر مجلسی، حق الیقین، ص۴۸۶.
  8. محمد باقر مجلسی، زاد المعاد، ص۵۴۰; و الفروع من الکافی، ج۳، ص۱۲۴، ح ۹.
  9. محمد باقر مجلسی، زاد المعاد، ص۵۴۰؛ الفروع من الکافی، ج۳، ص۱۲۴، ح ۹.
  10. عبدالله شبّر، مصابیح الانوار، ج۲، ص۷۵.
  11. ر.ک: میر احمد نی ریزی، گفتگو پیرامون قبر، ص۱۳۷.