تقیه از سوی اهل‌بیت(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
۲. أبی شیبه در مسند خویش نقل می‌کند که مسیلمه کذّاب دو نفر از یاران رسول خدا (ص) را در منطقه نفوذ خود دستگیر کرد. از هر دو سؤال کرد، آیا شهادت می‌دهید که من فرستاده خدا هستم؟ یکی شهادت داد و نجات یافت و دوّمی شهادت نداد و گردنش را زدند. هنگامی که خبر به پیغمبر اکرم (ص) رسید، فرمود: آن که کشته شد بر طریق صدق و راستی قدم برداشت و دوّمی رخصت الهی را پذیرا شد و گناهی بر او نیست.<ref>مسند ابی شیبه، ج۱۲، ص ۳۵۸. بر گرفته از مکارم شیرازی، ناصر، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم‏، چاپ هفتم، ۱۳۸۶ ه‍. ش‏، ص۳۸.</ref>
۲. أبی شیبه در مسند خویش نقل می‌کند که مسیلمه کذّاب دو نفر از یاران رسول خدا (ص) را در منطقه نفوذ خود دستگیر کرد. از هر دو سؤال کرد، آیا شهادت می‌دهید که من فرستاده خدا هستم؟ یکی شهادت داد و نجات یافت و دوّمی شهادت نداد و گردنش را زدند. هنگامی که خبر به پیغمبر اکرم (ص) رسید، فرمود: آن که کشته شد بر طریق صدق و راستی قدم برداشت و دوّمی رخصت الهی را پذیرا شد و گناهی بر او نیست.<ref>مسند ابی شیبه، ج۱۲، ص ۳۵۸. بر گرفته از مکارم شیرازی، ناصر، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم‏، چاپ هفتم، ۱۳۸۶ ه‍. ش‏، ص۳۸.</ref>


۳. از امام صادق(ع) رسیده که فرمود: «لا دین لمن لا تقیه له»؛<ref>شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، ۳۰جلد، مؤسسه آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، ۱۴۰۹ ق، ج۱۶، ص۲۱۰، باب ۲۴، حدیث ۲۳. و نیز: حدیث۲۴،۲۶ و ص۱۶۵، ح۱۵.</ref>یعنی دین ندارد کسی که تقیه ندارد.
۳. امام صادق(ع) می‌فرماید: «لا دین لمن لا تقیه له؛ <ref>شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۱۶، ص۲۱۰، باب ۲۴، حدیث ۲۳. و نیز: حدیث ۲۴،۲۶ و ص۱۶۵، ح۱۵.</ref>کسی که تقیه نمی‌کند دین ندارد.»


از این گونه روایات که تعدادشان هم بسیار زیاد است بخوبی بدست می‌آید که تقیه جزء مسایل مهم مذهبی است و تا زمان ظهور حضرت بقیةالله(عج)، باید مورد توجه مؤمنین باشد و در مواقعی که ضرورت ایجاب کند از آن پوشش دینی و شرعی برای حفظ مصالح مذهبی و دینی و جان و مال و ناموس خود بهره بگیرد. و طبیعتاً این امر متناسب با شرائط زمانی و مکانی و عوامل دیگر متفاوت است و هر کسی بایستی متناسب با شرائط پیش رو به تقیه عمل نماید. اهل بیت(ع) نیز خود با توجه به شرائط زمانی و مکانی متفاوتی که داشتند به این امر عمل می‌کردند مخصوصاً در شرائطی که شیعه در خفقان شدید دولت‌های اموی و عباسی قرار داشت؛ بنابراین اگر بقای شیعه و معارف آن را در عمل اهل بیت و شیعیان به تقیه بدانیم سخن گزافی نگفته‌ایم.
از این گونه روایات که تعدادشان هم بسیار زیاد است بخوبی بدست می‌آید که تقیه جزء مسایل مهم مذهبی است و تا زمان ظهور حضرت بقیةالله(عج)، باید مورد توجه مؤمنین باشد و در مواقعی که ضرورت ایجاب کند از آن پوشش دینی و شرعی برای حفظ مصالح مذهبی و دینی و جان و مال و ناموس خود بهره بگیرد. طبیعتاً این امر متناسب با شرائط زمانی و مکانی و عوامل دیگر متفاوت است و هر کسی بایستی متناسب با شرائط پیش رو به تقیه عمل نماید. اهل بیت(ع) نیز خود با توجه به شرائط زمانی و مکانی متفاوتی که داشتند به این امر عمل می‌کردند مخصوصاً در شرائطی که شیعه در خفقان شدید دولت‌های اموی و عباسی قرار داشت؛ بنابراین اگر بقای شیعه و معارف آن را در عمل اهل بیت و شیعیان به تقیه بدانیم سخن گزافی نگفته‌ایم.


در زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به سه سال دعوت سری وی برخورد می‌کنیم که می‌توان این سه سال را دوران تقیه دانست. در زندگی امیرالمؤمنین علی(ع) نیز بعد از غصب خلافت و دوران ۲۵ ساله سکوت وی و همچنین در جریان غصب فدک و آزار و اذیت خلفا نسبت به همسر وی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، شاهد تقیه و سکوت حضرت هستیم. و تقیه در زندگی سایر ائمه نیز به وضوح به چشم می‌خورد مخصوصاً با توجه به خفقان دولت‌های اموی و عباسی. امام باقر و امام صادق علیهما السلام با شیوه تقیه بود که توانستند مدتها بر کرسی تدریس تکیه زنند. حتی برخی این نکته را مطرح کرده‌اند که ائمه در برخورد با گروهی از علما نیز گاهی به صورت تقیه عمل می‌کردند. علمایی که فقه را می‌بردند و دستکاری می‌کردند و به عنوان عناصر مکتب فقهی خویش جا می‌زدند.<ref>ر. ک. کاوشی در مواضع فرهنگی امام صادق(ع)، احمد مبلغی، پایگاه حوزه نت.</ref>
در زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به سه سال دعوت سری وی برخورد می‌کنیم که می‌توان این سه سال را دوران تقیه دانست. در زندگی امیرالمؤمنین علی(ع) نیز بعد از غصب خلافت و دوران ۲۵ ساله سکوت وی و همچنین در جریان غصب فدک و آزار و اذیت خلفا نسبت به همسر وی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، شاهد تقیه و سکوت حضرت هستیم. و تقیه در زندگی سایر ائمه نیز به وضوح به چشم می‌خورد مخصوصاً با توجه به خفقان دولت‌های اموی و عباسی. امام باقر و امام صادق علیهما السلام با شیوه تقیه بود که توانستند مدتها بر کرسی تدریس تکیه زنند. حتی برخی این نکته را مطرح کرده‌اند که ائمه در برخورد با گروهی از علما نیز گاهی به صورت تقیه عمل می‌کردند. علمایی که فقه را می‌بردند و دستکاری می‌کردند و به عنوان عناصر مکتب فقهی خویش جا می‌زدند.<ref>ر. ک. کاوشی در مواضع فرهنگی امام صادق(ع)، احمد مبلغی، پایگاه حوزه نت.</ref>
۳۱۰

ویرایش