۶٬۸۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در این تفسیر، تنها روایات گردآوری نشده است، بلکه آیات و کلمات بدون استناد روشن به روایاتْ تفسیر شده و شأن نزول آیات بهتفصیل بیان گردیده و قصص انبیاء(ع) و وقایع زمان پیامبر و مباحث فقهی حجم گستردهای از کتاب را تشکیل داده است. گاهی معانی مختلف واژههای مشترک در قرآن ذکر شده و از آیات دیگر و روایات و اشعار شاعران برای تفسیر یک آیه دلیل اقامه شده و گاه به نظر عامه اشاره شده است. روش تفسیر قرآن به قرآن، با دیدگاهی تأویلی، در مواضع بسیاری از این تفسیر دیده میشود. واژههای فارسی یا معرّب کنادیج (جمع کندو)، انابیر (جمع انبار)، فولاذ و مادیانة میتواند نشانهٔ غیر عرب بودن مؤلف کتاب باشد.<ref>شبیری، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۲.</ref> | در این تفسیر، تنها روایات گردآوری نشده است، بلکه آیات و کلمات بدون استناد روشن به روایاتْ تفسیر شده و شأن نزول آیات بهتفصیل بیان گردیده و قصص انبیاء(ع) و وقایع زمان پیامبر و مباحث فقهی حجم گستردهای از کتاب را تشکیل داده است. گاهی معانی مختلف واژههای مشترک در قرآن ذکر شده و از آیات دیگر و روایات و اشعار شاعران برای تفسیر یک آیه دلیل اقامه شده و گاه به نظر عامه اشاره شده است. روش تفسیر قرآن به قرآن، با دیدگاهی تأویلی، در مواضع بسیاری از این تفسیر دیده میشود. واژههای فارسی یا معرّب کنادیج (جمع کندو)، انابیر (جمع انبار)، فولاذ و مادیانة میتواند نشانهٔ غیر عرب بودن مؤلف کتاب باشد.<ref>شبیری، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۲.</ref> | ||
== محتوا | == محتوا == | ||
در مقدمهٔ تفسیر قمی مباحث کلی علوم قرآنی، بهصورت تقسیمبندی آیات در حدود پنجاه عنوان، به نقل از علی بن ابراهیم طرح شده است. سپس، با ذکر آیه یا آیههایی به توضیح این عناوین پرداخته شده است. آشفتگی این مقدمه و عدم تطابق کامل فهرست عناوین با شرح آن حاکی از وجود اختلالی در تدوین کتاب است. در این مقدمه از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، خاص و عام و سبک خاصی در قرآن به نام منقطع معطوف سخن رفته است. همچنین، به هم خوردن ترتیب آیات در هنگام جمعآوری تأیید شده است.<ref>شبیری، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۲.</ref> | در مقدمهٔ تفسیر قمی مباحث کلی علوم قرآنی، بهصورت تقسیمبندی آیات در حدود پنجاه عنوان، به نقل از علی بن ابراهیم طرح شده است. سپس، با ذکر آیه یا آیههایی به توضیح این عناوین پرداخته شده است. آشفتگی این مقدمه و عدم تطابق کامل فهرست عناوین با شرح آن حاکی از وجود اختلالی در تدوین کتاب است. در این مقدمه از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، خاص و عام و سبک خاصی در قرآن به نام منقطع معطوف سخن رفته است. همچنین، به هم خوردن ترتیب آیات در هنگام جمعآوری تأیید شده است.<ref>شبیری، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۲.</ref> | ||
در تفسیر علی بن ابراهیم، به هم خوردن ترتیب آیات در هنگام جمعآوری تأیید شده و از تحریف قرآن سخن گفته شده است. در این تفسیر، از آیات قرآن برای رد ادیان مختلف، مانند بتپرستان، زندیقان و دهریان، و برخی از فرق اسلامی، مانند معتزله و قدَریه و سایر عقایدی که از دیدگاه او باطل هستند استفاده شده است. مفسر در این کتاب با تکیه بر روایاتی اجمالاً به مذهب امرٌ بین امرین اشاره کرده است.<ref>شبیری، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۲.</ref> | در تفسیر علی بن ابراهیم، به هم خوردن ترتیب آیات در هنگام جمعآوری تأیید شده و از تحریف قرآن سخن گفته شده است. در این تفسیر، از آیات قرآن برای رد ادیان مختلف، مانند بتپرستان، زندیقان و دهریان، و برخی از فرق اسلامی، مانند معتزله و قدَریه و سایر عقایدی که از دیدگاه او باطل هستند استفاده شده است. مفسر در این کتاب با تکیه بر روایاتی اجمالاً به مذهب امرٌ بین امرین اشاره کرده است.<ref>شبیری، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۲.</ref> | ||
== سبک تفسیری == | |||
محققان سبک نگارش تفسیری در این کتاب را چنین صورتبندی کردهاند: | محققان سبک نگارش تفسیری در این کتاب را چنین صورتبندی کردهاند: | ||
* | * برای تفسیر آيات، ابتدا بخشى از یک آیه آورده شده، سپس به تأویل آن پرداخته شده است؛ | ||
* در تفسیر و تأویل آیات، از ابزار تفسیرى متداول چون ادبیات عرب (صرف، نحو، معانى، بدیع، بیان و…) بهرهبردارى نشده و در موارد بسیار محدود براى بعضى لغات به طور کوتاه شرح لغوى داده شده است؛ | * در تفسیر و تأویل آیات، از ابزار تفسیرى متداول چون ادبیات عرب (صرف، نحو، معانى، بدیع، بیان و…) بهرهبردارى نشده و در موارد بسیار محدود براى بعضى لغات به طور کوتاه شرح لغوى داده شده است؛ | ||
* در تأویل آیات، تنها به نقل روایتهاى رسیده از معصوم بسنده شده و نقل قولى جز از معصوم(ع) دیده نمىشود، مگر توضیحات کوتاه از سوى | * در تأویل آیات، تنها به نقل روایتهاى رسیده از معصوم بسنده شده و نقل قولى جز از معصوم(ع) دیده نمىشود، مگر توضیحات کوتاه از سوى مفسر؛ | ||
* روایتهاى واردهشده در فضیلت سورهها و ثواب تلاوت آنها نقل شده است؛ | |||
* روایتهاى مربوط اسباب نزول آیات بهگونهای محدود آورده شده است؛ | |||
* در تفسیر آیات، به جنبههاى لفظى بسیار کم توجه شده است؛ | |||
* روایتهاى تفسیرى در همهٔ آیات یکسان نیستند، بلکه در تفسیر بعضى آیات روایتهاى زیادى نقل شده و در تفسیر بعضى دیگر، به یک روایت بسنده شده و نیز بعضى از روایتها کوتاه و بعضى دیگر بسیار طولانى هستند و در مواردى هم به آوردن آیه بدون هیچ تفسیری بسنده شده است؛ | |||
* شیوه نگارش کتاب از جهت جداسازى روایتهاى معصوم و مطالب تفسیرى على بن ابراهیم و مطالب خود نویسنده نارساست؛ | |||
* در بسیارى موارد، مقصود آیه را با جملهٔ توضیحى بسیار کوتاه از مفسر تفسیر شده و به روایات و دیگر مطالب تفسیرى گذشته توجه نشده است؛ | |||
* درمواردى، براى تفسیر آیه تنها به یادکرد مطالب تفسیرى از على بن ابراهیم بسنده شده و دیگر نه روایتى را نقل شده و نه مؤلف به تفسیر آیه مىپردازد.<ref>شریفی، حسن و سید محمدحسین مبلغ، «تفسیر قمی در ترازوی نقد»، پژوهشهای قرآنی، ش۵ و ۶، بهار و تابستان ۱۳۷۵ش، ص۳۴۷-۳۴۸.</ref> | |||
== نقدها == | == نقدها == | ||
خط ۹۴: | خط ۸۵: | ||
تفسیر علی بن ابراهیم قمی، به دلایلی از جمله قطعی نبودن مؤلفش دچار ضعف تألیف است؛ مؤلف کتاب هرچند تلاش کرده است تا متنی منسجم و نظاممند ارائه کند، در مواردی از این شیوه دست کشیده و ثمرهٔ آن ارائهٔ متنی نامنسجم است که خواننده را دچار سردرگمی مینماید.<ref>میرزایی، پوران، «چالش های چیدمان متن تفسیر قمی»، نشریهٔ کتاب و سنت، ش۳، تابستان ۱۳۹۳ش، ص۳۵.</ref> | تفسیر علی بن ابراهیم قمی، به دلایلی از جمله قطعی نبودن مؤلفش دچار ضعف تألیف است؛ مؤلف کتاب هرچند تلاش کرده است تا متنی منسجم و نظاممند ارائه کند، در مواردی از این شیوه دست کشیده و ثمرهٔ آن ارائهٔ متنی نامنسجم است که خواننده را دچار سردرگمی مینماید.<ref>میرزایی، پوران، «چالش های چیدمان متن تفسیر قمی»، نشریهٔ کتاب و سنت، ش۳، تابستان ۱۳۹۳ش، ص۳۵.</ref> | ||
برخی محققان مفاد این تفسیر را غالیانه خواندهاند؛ آنان معتقدند که بیشتر مرویات این تفسیر از طریق غالیان و وضّاعان (جعلکنندگان) حدیث و کسانی که استقامت در دین و ثبات در مذهب نداشتهاند نقل شده است. از نظر آنان، در برخی تفاسیر آیات گرایشهای صوفیانهٔ تند بهچشم میخورد.<ref>حسنی، هاشم معروف، تصوف و تشیع، ترجمهٔ سید محمدصادق عارف، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی(ع)، ص۱۹۸.</ref> از نظر این منتقدان، یکی از مصادیق افراد وضاع و غالی که نامش در طریق بسیاری از روایات تفسیر قمی دیده می شود ابوالجارود است؛ شخصیتی که محققان در وثاقتش به دلیل تغییر مذهب به زیدیه و برخی روایات منقول از ائمه(ع) در رد و لعن او تردید کردهاند.<ref>برای نمونه ن.ک: الکشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن الحسن الطوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر میرداماد الاسترابادی، تحقیق السید مهدی الرجائی، قم، مؤسسة آل البيت(ع) لإحياء التراث، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۴۹۵.</ref> این نظر با نقدهایی، از جمله عدم اثباتپذیری، مواجه شده است.<ref>این نقد را ن.ک: | برخی محققان مفاد این تفسیر را غالیانه خواندهاند؛ آنان معتقدند که بیشتر مرویات این تفسیر از طریق غالیان و وضّاعان (جعلکنندگان) حدیث و کسانی که استقامت در دین و ثبات در مذهب نداشتهاند نقل شده است. از نظر آنان، در برخی تفاسیر آیات گرایشهای صوفیانهٔ تند بهچشم میخورد.<ref>حسنی، هاشم معروف، تصوف و تشیع، ترجمهٔ سید محمدصادق عارف، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی(ع)، ص۱۹۸.</ref> از نظر این منتقدان، یکی از مصادیق افراد وضاع و غالی که نامش در طریق بسیاری از روایات تفسیر قمی دیده می شود ابوالجارود است؛ شخصیتی که محققان در وثاقتش به دلیل تغییر مذهب به زیدیه و برخی روایات منقول از ائمه(ع) در رد و لعن او تردید کردهاند.<ref>برای نمونه ن.ک: الکشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن الحسن الطوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر میرداماد الاسترابادی، تحقیق السید مهدی الرجائی، قم، مؤسسة آل البيت(ع) لإحياء التراث، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۴۹۵.</ref> این نظر با نقدهایی، از جمله عدم اثباتپذیری، مواجه شده است.<ref>این نقد را ن.ک: شریفی و مبلغ، «تفسیر قمی در ترازوی نقد»، پژوهشهای قرآنی، ص۳۳۶.</ref> | ||
ضعیفبودن برخی رجال موجود در سلسلهٔ روایات این کتاب، در کنار برخی دیگر از ضعفهای سندی در این تفسیر، موجب شده است تا در نظر محققان از اعتبار این تفسیر کاسته شود.<ref>شریفی و مبلغ، «تفسیر قمی در ترازوی نقد»، پژوهشهای قرآنی، ص۳۳۷-۳۳۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش