تفسیر ابوالجارود: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


تفسیر ابوالجارود کتابی منتسب به امام محمد باقر(ع) و به املای او که به صورت مدون باقی نمانده است. روایات تفسیری ابوالجارود از امام محمد باقر(ع) از طریق تفسیر قمی نقل شده است. ابن ندیم در فهرست خود برای اولین بار از وجود چنین کتابی خبر می‌دهد. ابن ندیم این کتاب را در فهرستی که از تفاسیر قرآن ارائه می‌دهد در رتبهٔ اول قرار داده است. برخی بر این اساس این کتاب را اولین تفسیر املاء‌شده توسط یکی از ائمه(ع) به‌‌شمار برده‌اند.  
تفسیر ابوالجارود کتابی منتسب به [[امام محمد باقر(ع)]] و به املای او که به‌صورت مدون باقی نمانده است. روایات تفسیری ابوالجارود از امام محمد باقر(ع) از طریق تفسیر قمی باقی مانده است. ابن ندیم در فهرست خود، برای اولین بار، از وجود چنین کتابی خبر داده است. ابن ندیم این کتاب را در فهرستی که از تفاسیر قرآن ارائه می‌دهد در رتبهٔ اول قرار داده است. برخی بر این اساس این کتاب را اولین تفسیر املاء‌شده توسط یکی از ائمه(ع) به‌‌شمار برده‌اند.  


محققان هم در وثاقت ابوالجارود و هم در طریق روایت روایات او در آثار متأخر خدشه وارد کرده‌اند. آنان تغییر مذهب ابوالجارود و برخی روایات منقول از ائمه(ع) در رد و لعن او را یکی از دلایل تضعیف ابوالجارود به شمار برده اند. روایات باقی مانده از این تفسیر در موضوعاتی چون 
محققان هم در وثاقت [[ابوالجارود]] و هم در طریق روایت روایات او در آثار متأخر خدشه وارد کرده‌اند. آنان تغییر مذهب ابوالجارود و برخی روایات منقول از ائمه(ع) در رد و لعن او را از جمله دلایل تضعیف ابوالجارود به‌شمار برده‌اند. موضوعات این کتاب بیشتر دربارهٔ تأویل آیات قرآن به [[اهل‌بیت(ع)]] است.  


== جایگاه مؤلف ==
== جایگاه مؤلف ==
ابوالجارود زياد بن منذر  همدانی خارفی ثقفی (درگذشته میان ۱۵۰ تا ۱۶۰ق) از اصحاب امام محمد باقر(ع) و راویان امام جعفر صادق(ع) بود.<ref>النجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال النجاشی، تحقیق موسی الشبیری الزنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۳۶۵ش، ص۱۷۰.</ref> در اینکه ابوالجارود امام سجاد(ع) را درک کرده باشد تردید وجود دارد. روایات او از امام سجاد(ع) با واسطۀ فرزند امام، عبدالله، نقل شده است.<ref>بهرامیان، علی، «ابوالجارود»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۹ش، ج۵، ص۲۸۹.</ref> او اهل کوفه و نابینای مادرزاد بود. رویهٔ او در تشیع با گرایشش به زیدیه تغییر کرد.<ref>النجاشی، رجال النجاشی، ص۱۷۰.</ref> این موضوع موجب شد تا از سوی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) مورد نکوهش قرار گیرد.<ref>بهرامیان، «ابوالجارود»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۲۸۹.</ref> او را مؤسس فرقهٔ جارودیه<ref>برای اطلاع دربارهٔ این فرقه و عقایدشان ن.ک: النوبختی، الحسن بن موسی، فرق الشيعة، تحقیق السید محمدکاظم الموسوی، کربلاء، مجمع الامام الحسین(ع) العلمی لتحقیق تراث اهل البیت(ع)، ۱۴۳۹ق، ص۴۱-۴۲.</ref>، از فرق زیدیه، برشمرده‌اند.<ref>الکشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن الحسن الطوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر میرداماد الاسترابادی، تحقیق السید مهدی الرجائی، قم، مؤسسة آل البيت(ع) لإحياء التراث‏، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۴۹۵.
ابوالجارود زياد بن منذر  همدانی خارفی ثقفی (درگذشته میان ۱۵۰ تا ۱۶۰ق) از اصحاب امام محمد باقر(ع) و راویان [[امام جعفر صادق(ع)]] بود.<ref>النجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال النجاشی، تحقیق موسی الشبیری الزنجانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۳۶۵ش، ص۱۷۰.</ref> در اینکه ابوالجارود [[امام سجاد(ع)]] را درک کرده باشد تردید وجود دارد. روایات او از امام سجاد(ع) با واسطۀ فرزند امام، عبدالله، نقل شده است.<ref>بهرامیان، علی، «ابوالجارود»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۹ش، ج۵، ص۲۸۹.</ref> او اهل کوفه و نابینای مادرزاد بود. رویهٔ او در تشیع با گرایشش به [[زیدیه]] تغییر کرد.<ref>النجاشی، رجال النجاشی، ص۱۷۰.</ref> این موضوع موجب شد تا از سوی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) مورد نکوهش قرار گیرد.<ref>بهرامیان، «ابوالجارود»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۲۸۹.</ref> او را مؤسس فرقهٔ [[جارودیه]]<ref>برای اطلاع دربارهٔ این فرقه و عقایدشان ن.ک: النوبختی، الحسن بن موسی، فرق الشيعة، تحقیق السید محمدکاظم الموسوی، کربلاء، مجمع الامام الحسین(ع) العلمی لتحقیق تراث اهل البیت(ع)، ۱۴۳۹ق، ص۴۱-۴۲.</ref>، از فرق زیدیه، برشمرده‌اند.<ref>الکشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن الحسن الطوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر میرداماد الاسترابادی، تحقیق السید مهدی الرجائی، قم، مؤسسة آل البيت(ع) لإحياء التراث‏، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۴۹۵.


</ref>  
</ref>  


=== از نظر رجالیان ===
=== از نظر رجالیان ===
جایگاه و وثاقت او در میان عالمان علم رجال مورد اختلاف است. آراء عالمان علم رجال شیعه و اهل سنت دربارهٔ او را می‌توان چنین صورت‌بندی کرد: برخی دربارهٔ او توقف و احتیاط کرده‌اند؛ برخی او را تضعیف و برخی او را تعدیل کرده‌اند.<ref>الخفاجی، حکمت عبید، الامام الباقر علیه السلام و اثره فی التفسیر، بیروت: مؤسسة البلاغ، ۱۴۲۶ق، ص۱۵۶.</ref> شیخ طوسی و برخی از رجالیان اهل‌سنت دربارهٔ ابوالجارود قائل به توقف شده‌اند.<ref>الخفاجی، الامام الباقر علیه السلام و اثره فی التفسیر، ص۱۵۶.</ref>   
جایگاه و وثاقت او در میان عالمان علم رجال مورد اختلاف است. آراء عالمان علم رجال شیعه و اهل‌سنت دربارهٔ او را می‌توان چنین صورت‌بندی کرد: برخی دربارهٔ او توقف و احتیاط کرده‌اند؛ برخی او را تضعیف و برخی او را تعدیل کرده‌اند.<ref>الخفاجی، حکمت عبید، الامام الباقر علیه السلام و اثره فی التفسیر، بیروت: مؤسسة البلاغ، ۱۴۲۶ق، ص۱۵۶.</ref> [[شیخ طوسی]] و برخی از رجالیان اهل‌سنت دربارهٔ ابوالجارود قائل به توقف شده‌اند.<ref>الخفاجی، الامام الباقر علیه السلام و اثره فی التفسیر، ص۱۵۶.</ref>   


'''تضعیف‌کنندگان ابوالجارود'''  
'''تضعیف‌کنندگان ابوالجارود'''  


* کشی در رجال خود ابوالجارود را نابینای کور دل خوانده و او را سُرحُوب{{یادداشت| سرحوب به معنای شغال و اسب دراز بدن است. در افسانه‌ها او دیو و شیطانی کور دانسته شده که در دریا زندگی می‌کند. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامهٔ دهخدا، زیرنظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، تهران، مؤسسهٔ لغت نامهٔ دهخدا، ج۹، ص۱۳۵۷۶}} و مؤسس فرقهٔ سرحوبیه دانسته است. کشی معتقد است که امام باقر(ع) این لقب را به ابوالجارود داده است.<ref>الکشی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۹۵.</ref>
* [[کشی]] در رجال خود ابوالجارود را نابینای کور دل خوانده و او را سُرحُوب{{یادداشت| سرحوب به معنای شغال و اسب دراز بدن است. در افسانه‌ها او دیو و شیطانی کور دانسته شده که در دریا زندگی می‌کند. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامهٔ دهخدا، زیرنظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، تهران، مؤسسهٔ لغت نامهٔ دهخدا، ج۹، ص۱۳۵۷۶}} و مؤسس فرقهٔ سرحوبیه دانسته است. کشی معتقد است که امام باقر(ع) این لقب را به ابوالجارود داده است.<ref>الکشی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۹۵.</ref>
* نجاشی گرایش او به زیدیه را موجب انحرافش از تشیع به‌حساب آورده است.<ref>النجاشی، رجال النجاشی، ص۱۷۰.</ref>
* نجاشی گرایش او به زیدیه را موجب انحرافش از تشیع به‌حساب آورده است.<ref>النجاشی، رجال النجاشی، ص۱۷۰.</ref>
* علامهٔ حلی نیز او را تضعیف کرده و مطالب نقل‌شده در مذمت او را آورده است.<ref>العلامة الحلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، تصحیح السید محمدصادق بحرالعلوم، قم، الشريف الرضی، ۱۴۰۲ق، ص۲۲۳.</ref>  
* [[علامهٔ حلی]] نیز او را تضعیف کرده و مطالب نقل‌شده در مذمت او را آورده است.<ref>العلامة الحلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، تصحیح السید محمدصادق بحرالعلوم، قم، الشريف الرضی، ۱۴۰۲ق، ص۲۲۳.</ref>  
*در میان رجالیان اهل‌سنت، برخی او را کذاب، برخی غیر ثقه و برخی دیگر جعل‌کنندهٔ حدیث علیه اصحاب رسول خدا(ص) و در فضائل اهل‌بیت(ع) به‌شمار برده‌اند.<ref>الذهبی، شمس‌الدين محمد بن احمد، ميزان الاعتدال في نقد الرجال، تحقيق علي محمد البجاوی،بیروت، دار المعرفة للطباعة و النشر، ۱۳۸۲ق، ج۲، ص۹۳-۹۴.</ref>
*در میان رجالیان [[اهل‌سنت]]، برخی او را کذاب، برخی غیر ثقه و برخی دیگر جعل‌کنندهٔ حدیث علیه اصحاب [[رسول خدا(ص)]] و در فضائل اهل‌بیت(ع) به‌شمار برده‌اند.<ref>الذهبی، شمس‌الدين محمد بن احمد، ميزان الاعتدال في نقد الرجال، تحقيق علي محمد البجاوی،بیروت، دار المعرفة للطباعة و النشر، ۱۳۸۲ق، ج۲، ص۹۳-۹۴.</ref>


'''توثیق‌کنندگان ابوالجارود'''  
'''توثیق‌کنندگان ابوالجارود'''  


* شیخ مفید او را توثیق کرده و او را از مراجع اخذ احکام حلال و حرام دین بر شمرده است.<ref>الخفاجی، الامام الباقر علیه السلام و اثره فی التفسیر، ص۱۵۶.</ref>
* [[شیخ مفید]] او را توثیق کرده و او را از مراجع اخذ احکام حلال و حرام دین بر شمرده است.<ref>الخفاجی، الامام الباقر علیه السلام و اثره فی التفسیر، ص۱۵۶.</ref>
* میرزا حسین نوری هم با ذکر دلایلی او را توثیق کرده و به نقد نظرات تضعیف‌کنندهٔ او پرداخته است.<ref>النوری الطبرسی، حسین بن محمدتقی، خاتمة مستدرك الوسائل، قم، مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، بی‌تا، ج۵، ص۴۱۲-۴۱۷.</ref>
* [[میرزا حسین نوری]] هم با ذکر دلایلی او را توثیق کرده و به نقد نظرات تضعیف‌کنندهٔ او پرداخته است.<ref>النوری الطبرسی، حسین بن محمدتقی، خاتمة مستدرك الوسائل، قم، مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، بی‌تا، ج۵، ص۴۱۲-۴۱۷.</ref>
* آیت‌الله خویی او را توثیق کرده و دلیل توثیق خود، قطع نظر از صاحب اصل بودن و مقبول‌بودن روایاتش نزد بزرگان شیعه، توثیق او توسط شیخ مفید و  قرار گرفتن او در سلسلهٔ اسانید کتاب کامل الزیارات ابن قولویه بر شمرده است؛<ref>الخوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۳۵.</ref> کتابی که تمامی راویان آن توسط ابن قولویه توثیق شده و از توثیقات عام نزد علمای علم رجال به‌شمار می‌رود.<ref>مدنی بجستانی، سید محمود، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، تهران، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل وابسته به انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۲۷-۳۲۸.</ref> همچنین خویی امکان منتسب‌شدن ابوالجارود توسط امام باقر(ع) به لقب سرحوب را نفی می‌کند.<ref>الخوئی، معجم رجال الحديث، ج۸، ص۳۳۴.</ref>
* [[آیت‌الله خویی]] او را توثیق کرده و دلیل توثیق خود، قطع نظر از صاحب اصل بودن و مقبول‌بودن روایاتش نزد بزرگان شیعه، توثیق او توسط شیخ مفید و  قرار گرفتن او در سلسلهٔ اسانید کتاب [[کامل الزیارات]] ابن قولویه بر شمرده است؛<ref>الخوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۳۳۵.</ref> کتابی که تمامی راویان آن توسط ابن قولویه توثیق شده و از توثیقات عام نزد علمای علم رجال به‌شمار می‌رود.<ref>مدنی بجستانی، سید محمود، فرهنگ کتب حدیثی شیعه، تهران، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل وابسته به انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۲۷-۳۲۸.</ref> همچنین خویی امکان منتسب‌شدن ابوالجارود توسط امام باقر(ع) به لقب سرحوب را نفی می‌کند.<ref>الخوئی، معجم رجال الحديث، ج۸، ص۳۳۴.</ref>


=== در الفهرست ابن ندیم ===
=== در الفهرست ابن ندیم ===
۶٬۸۱۴

ویرایش