|
|
خط ۵: |
خط ۵: |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| برای اینکه بدانیم آیا عدل خداوند از فضل اوست، لازم است تعریفی از هر یک از عدل و فضل الهی داشته باشیم. واژه عدل در معانی مختلفی به کار میرود برخی از معانی مهم عدل عبارتند از: رعایت تساوی و اجتناب از تبعیض، رعایت حقوق دیگران، قرار گرفتن افراد و اشیاء در جایگاه شایسته خود این معنای اخیر از عدل در معنای جامع تری به کار میرود این تعریف را میتوان در کلامی از امام علی(ع) یافت آنجا که فرمود: | | نتیجه: با ذکر این توضیحات این نتیجه برای پاسخ به سئوال حاصل میشود که دو صفت عدل و فضل خدا مستقل بوده و خداوند با هر یک از این صفات به گونه ای مستقل از دیگری نسبت به بندگان رفتار خواهد نمود. هم چنین از بیانات سابق معلوم شد هیچکدام از این صفات از دیگری ناشی نمیشود نه عدل خدا از فضل اوست و نه فضل او از عدل زیرا همانطور که گفته شد خداوند با هر یک از این صفات نسبت به بندگان به گونه ای متفاوت برخورد خواهد نمود. |
|
| |
|
| «العدل یضع الامور مواضعها».}}<ref>نهج البلاغه، حکمت، ۴۳۷.</ref> عدالت هر چیزی را در جایگاه مناسب آن قرار میدهد معنای این سخن آن است که در جهان تکوین و تشریع، هر چیزی موقعیت و جایگاه مناسب و در خور خود را دارد و عدل آن است که این تناسب رعایت گردد و هر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد. این معنا جامعترین معانی عدل است و معانی پیشین را هم در بر میگیرد. بنا بر آنچه گذشت، معنای اجمالی عدالت الهی آن است که خداوند با هر موجودی آن چنانکه شایسته آن است، رفتار کند و آن را در موضعی که در خور آن باشد، بنشاند و چیزی را که مستحق آن است به او عطا کند.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، کتابفروشی طه، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۳۱۵.</ref>
| | ==معنای عدالت== |
| | واژه عدل و عدالت دارای معانی مختلفی است که معروفترین و جامعترین آن قرار گرفتن افراد و اشیاء در جایگاه شایسته خود است. این تعریف را میتوان در کلام امام علی(ع) نیز یافت: {{متن عربی|الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُور مَوَاضِعَهَا|ترجمه=عدل این است که امور را در جاى خود قرار میدهد}}.<ref>نهج البلاغه، حکمت، ۴۳۷.</ref> |
|
| |
|
| بر اساس این معنا از عدل، بزرگان میگویند: خداوند هم دارای عدل تکوینی است، هم عدل تشریعی و هم عدل جزایی. عدل تکوینی به این معناست که خداوند در جهان خلقت به هر موجودی به اندازه شایستگی و قابلیت او نعمت داده است و به تعبیر خدا اندازه ظرفیت و شایستگی هر شی به او وجود و کمال اضافه کرده است. عدل تشریعی به این معناست که تکالیفی که خدا به وسیله پیامبران بر مردم نازل کرده است، بر پایه عدل و دادگری است و نیز عدل جزایی به این معناست که خدا در روز قیامت میان افراد به عدل داوری میکند و حق کسی را تباه نمیکند یعنی میان افراد نیکوکار و بدکار به یکسان داوری نمیکند و پاداش هر کس را متناسب با اعمال او میدهد.<ref>سبحانی جعفر و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی۱، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۵ و ۱۱۶.</ref>
| | براساس این معنای عدالت، در جهان تکوین و تشریع، اصل عدالت این اقتضاء را دارد که هر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد. عدالت الهی نیز چنین معنا میشود که خداوند با هر موجودی آن چنانکه شایسته آن است، رفتار کند و آن را در موضعی که در خور آن باشد، بنشاند و چیزی را که مستحق آن است به او عطا کند.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، کتابفروشی طه، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۳۱۵.</ref> |
|
| |
|
| اما فضل به معنی برتری و مزیّت و زیادی است؛ و فضل خدا، اعطای خداوند است بر اساس کرم او نه آنچه شایستگی بندگان است.<ref>سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۴۲۰.</ref> بر این اساس خواجه طوسی میفرماید: ثواب از فضل خداست و عقاب از عدل او.<ref>طوسی، خواجه نصیر الدین، آغاز و انجام، انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۴ش، ص۷۲.</ref> زیرا بهشت استحقاق کسی نیست بلکه خداوند آن را بر حسب فضل خود عطا میکند، آیات قرآن هم این معنا را ثابت میکند نکته ای که ذکر آن حائز اهمیت است آن است که فضل خدا بر دو مرتبه است.
| | ==معنای فضل== |
| | فضل به معنی برتری، مزیت و زیادی است. فضل خدا، اعطای خداوند، براساس کَرَم است و نه آنچه شایستگی بندگان است.<ref>سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۴۲۰.</ref> خواجه طوسی گفته است: ثواب از فضل خداوند و عقاب از عدل او است.<ref>طوسی، خواجه نصیر الدین، آغاز و انجام، انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۴ش، ص۷۲.</ref> بهشت استحقاق کسی نیست بلکه خداوند آن را بر حسب فضل خود عطا میکند. |
|
| |
|
| یک بخش فضل و رحمت او، همگانی و عام است و همه بندگان و همه عالم را شامل میشود و بخش دیگر فضلی است که تنها به مؤمنان اختصاص دارد به این دو معنا در قرآن چنین اشاره شده است.
| | فضل خدا بر دو مرتبه است: |
|
| |
|
| در مورد مرتبه اول میفرماید: {{قرآن|إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ.<ref>بقره / ۲۴۳.</ref> همانا خداوند نسبت به مردم تفضّل دارد در مورد کلی تر باز میفرماید: {{قرآن|وَلَکنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعَالَمِینَ}}.<ref>بقره / ۲۵۱.</ref> خداوند نسبت به همه عالم صاحب فضل است. | | *در مرتبه اول فضل خداوند همگانی و عام است. این فضل شامل همه انسانها و حتی موجودات میشود: مورد مرتبه اول میفرماید: {{قرآن||ترجمه=همانا خداوند نسبت به مردم تفضل دارد.|سوره=بقره|آیه=۲۴۳}} در مورد کلیتر باز میفرماید: {{قرآن|وَلَکنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعَالَمِینَ|ترجمه=خداوند نسبت به همه عالم صاحب فضل است|سوره=بقره|آیه=۲۵۱}}. |
|
| |
|
| و در مورد مرتبه دوم میفرماید: {{قرآن|وَاللّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ}}.<ref>آل عمران / ۱۵۲.</ref> خداوند نسبت به مؤمنین صاحب فضل است؛ بنابراین خداوند هم دارای فضل است و هم صاحب عدل است فرقی که میان این دو صفت در مورد خداوند میتوان بیان کرد آن است که فضل میشود مربوط به گروه خاصی از انسانها باشد (همچنان که در مورد مؤمنین ذکر شد) زیرا خداوند در قرآن میفرماید: {{قرآن|ذَلِک فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء}}.<ref>مائده / ۵۴.</ref> آن فضل خداست که به هر کسی بخواهد عطا میکند اما صفت عدل، صفتی است که برای همه افراد یکسان اجرا خواهد شد.
| | *در مرتبه دوم، فضل خداوند تنها به مؤمنان اختصاص دارد: {{قرآن|وَاللّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ|ترجمه=خداوند نسبت به مؤمنین صاحب فضل است|سوره=آلعمران|آیه=۱۵۲}}. |
|
| |
|
| زیرا خداوند ذرّه ای به بندگان ظلم نمیکند و هیچکس خصوصاً در حسابرسی اعمال، از زیر سلطه عدل خداوند در روز قیامت بیرون نخواهد بود. | | == تفاوتها == |
| | خداوند هم دارای فضل است و هم صاحب عدل. فضل گاه مربوط به گروه خاصی از انسانها میشود. خداوند در قرآن میفرماید: {{قرآن|ذَلِک فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء|ترجمه=آن فضل خداست که به هر کسی بخواهد عطا میکند|سوره=مائده|آیه=۵۴}}.<ref>مائده / ۵۴.</ref> اما صفت عدل، صفتی است که برای همه افراد یکسان اجرا خواهد شد؛ زیرا خداوند ذرهای به بندگان ظلم نمیکند و هیچکس خصوصاً در حسابرسی اعمال، از زیر سلطه عدل خداوند در روز قیامت بیرون نخواهد بود. |
| | |
| | دو صفت عدل و فضل خدا مستقل بوده و خداوند با هر یک از این صفات به گونهای مستقل از دیگری نسبت به بندگان رفتار خواهد نمود. همچنین هیچکدام از این صفات از دیگری ناشی نمیشود نه عدل خدا از فضل اوست و نه فضل او از عدل. |
|
| |
|
| نتیجه: با ذکر این توضیحات این نتیجه برای پاسخ به سئوال حاصل میشود که دو صفت عدل و فضل خدا مستقل بوده و خداوند با هر یک از این صفات به گونه ای مستقل از دیگری نسبت به بندگان رفتار خواهد نمود. هم چنین از بیانات سابق معلوم شد هیچکدام از این صفات از دیگری ناشی نمیشود نه عدل خدا از فضل اوست و نه فضل او از عدل زیرا همانطور که گفته شد خداوند با هر یک از این صفات نسبت به بندگان به گونه ای متفاوت برخورد خواهد نمود.
| |
| {{پایان پاسخ}}
| |
| {{مطالعه بیشتر}} | | {{مطالعه بیشتر}} |
| | | == مطالعه بیشتر== |
| == معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر == | |
| ۱ـ معارف اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص۱۱۷، دفتر نشرمعارف ۱۳۸۰. | | ۱ـ معارف اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص۱۱۷، دفتر نشرمعارف ۱۳۸۰. |
|
| |
|
| ۲ـ عقاید استدلالی، علی ربانی گلپایگانی، ج۱، ص۱۸۹، مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران، ۱۳۸۱ش، مبحث عدل الهی. | | ۲ـ عقاید استدلالی، علی ربانی گلپایگانی، ج۱، ص۱۸۹، مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران، ۱۳۸۱ش، مبحث عدل الهی. |
| {{پایان مطالعه بیشتر}}
| |
|
| |
|
| == منابع == | | <span></span> |
| | |
| | ==منابع== |
| {{پانویس|۲}} | | {{پانویس|۲}} |
| {{شاخه | | {{شاخه |
| | شاخه اصلی = کلام
| | | شاخه اصلی = کلام |
| |شاخه فرعی۱ = عدل الهی | | | شاخه فرعی۱ = عدل الهی |
| |شاخه فرعی۲ = عدل | | | شاخه فرعی۲ = عدل |
| |شاخه فرعی۳ = | | | شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه =
| | | شناسه = |
| | تیترها =
| | | تیترها = |
| | ویرایش =
| | | ویرایش = |
| | لینکدهی =
| | | لینکدهی = |
| | ناوبری =
| | | ناوبری = |
| | نمایه =
| | | نمایه = |
| | تغییر مسیر =
| | | تغییر مسیر = |
| | ارجاعات =
| | | ارجاعات = |
| | بازبینی =
| | | بازبینی = |
| | تکمیل =
| | | تکمیل = |
| | اولویت =
| | | اولویت = |
| | کیفیت =
| | | کیفیت = |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |