تفاوت دجال و سفیانی

نسخهٔ تاریخ ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۷ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} آیا دجال و سفیانی اشخاص مشخصي هستند و یا فقط یک شخصیت؟ {{پای...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

آیا دجال و سفیانی اشخاص مشخصي هستند و یا فقط یک شخصیت؟

دجال از ریشه «دجل» به معنای دروغگو است و این که آیا دجّال شخصی واحد با آن ویژگی های خاص می باشد یا یک شخصیت و یک تفکّر و جریان الحادی است، در این مورد احتمالات مختلف و متعدد وجود دارد:[۱]

الف) دجّال نام شخص معیّنی نیست بلکه هر کسی که با ادعای پوچ و بی اساس و مکر و حیله گری سعی در فریب و گمراه کردن مردم داشته باشد دجّال است، و از احادیث نیز این نکته قابل استفاده است. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «لا تقوم الساعه حتی یخرج المهدی من ولدی و لا یخرج المهدی حتی یخرج ستوّن کذّاباً ....»[۲] قیامت برپا نمی شود تا وقتی که مهدی از فرزندانم ظهور کند و مهدی قیام نمی کند تا وقتی که شصت دروغگو خروج کند.

ب) دجال کنایه از کفر جهانی و فرهنگ پر زرق و برق مادی است که بر همه جهان سیطره دارد. کشورهای مستکبری که از لحاظ مادی، صنعتی و تکنولوژی قوی هستند و مسلمانان را خصوصاً در آخر الزمان و در آستانه ظهور امام زمان ـ(ع) ـ به نوعی می فریبند و مرعوب خویش می سازند و «در حیله گری و عوام فریبی، سر آمد حقّه بازان است و در دروغگویی و شعارهای دروغین بر تمام دجّال ها برتری دارد، و با وعده ها و شعارهای پوچ، آزادی و دمکراسی و آسایش و مساوات و عدالت اجتماعی، گروهی را فریفته و اغفال نموده و گمراه می سازد»[۳] تا آن جا که مسلمانان خود را در برابر آن ها خود باخته تلقی می کنند، کشورهای مستکبر به ویژه استکبار جهانی با سیطره صنعتی و پیشرفت خود همه جای عالم سر می کشد و سعی در فریب مردم و سلطه بر آنان دارند.

ج) بر اساس آن چه از ظاهر اخبار و روایات استفاده می شود دجال فردی است که در آخر الزمان و پیش از قیام امام مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ خروج می کند و انسان غیر عادی است و با انجام کارهای شگفت انگیز جمع زیادی از مردم را می فریبد و سرانجام در منطقه شام به هلاکت می رسد در روایتی از رسول اکرم(ص) نقل شده که فرمود: «پیش از خروج دجال بیش از هفتاد دجّال خروج خواهد کرد».[۴]

با توجه به روایات می توان گفت که دجال ها متعدد و متنوع است و دجال واقعی همان است که در روایت از آن شخص معیّن قصد شده است و دجّال های دیگر که افراد شیاد و حیله گروقدرت های استعماری هستند که در پدیده های اجتماعی با ظاهر شدن، سعی در فریب مردم دارند.

اما سفیانی، بر اساس روايات وارده نام اين فرد پليد که رهبري جبهه باطل و مهدي ستيز را به عهده دارد، عثمان بن عنبسه بن ابي سفيان است و ظاهر روايات نشان مي دهد که به مدت هشت يا نُه ماه بر نواحي پنجگانه: دمشق، حمص، اردن، حلب و قنسرين حکومت خواهد کرد و خون هاي زيادي را خواهد ريخت تا اين که سرانجام در منطقه فلسطين شرقي به دست سپاهيان مولانا الحجه ـ سلام الله عليه ـ اسير و در کنار درياچه (طبريّه) به قتل مي رسد. بر اساس تصريح روايات، خروج سفياني از وعده هاي حتمي خداوند است. از امام زين العابدين(ع) نقل شده که فرمود: امر قائم از سوي خداوند حتمي است و امر سفياني نيز از جانب خداوند قطعي مي باشد و قائم ظهور نمي کند مگر پس از مرگ سفياني.[۵]

در برخي از کتب، از جمله کتاب «غيبت کبري»، علامه سيد محمد صدر، اين احتمال مطرح گرديده است «که ممکن است سفياني و دجّال يک نفر باشد، خصوصاً با توجه به ضعف و اضطراب رواياتي که شامل اوصاف و ويژگي هايي براي آن دو مي باشند و لذا با ناديده گرفتن خيلي از اوصافي که در روايات مربوط به اين دو مي باشد، مي توان گفت که قدر متيقن اين است که دجال و سفياني عنواني است براي يک فرد منحرف و مفسد که در آخرالزمان ظهور مي کند.

از شواهدي که مؤيد اين احتمال مي باشد اين است که در روايات عامه و اهل سنت معمولاً تعبير دجال شده است و از سفياني اثري در کتب و مصادر اهل سنت به چشم نمي خورد. اما در کتب و مصادر اماميه و شيعي تعبير به سفياني شده است. بنابراين امکان دارد که دو تعبير در منابع دو گروه حکايت از فرد و شخص واحدي باشد که اصحاب و پيروان هر مذهب از زاويه خاص مذهبي شان به آن نظر داشته باشند.[۶]

اما اين احتمال يک احتمال صحيح و قابل قبول نيست نه از جهت اعتماد و استدلال به ظاهر کلمات و عباراتي که در روايات وجود دارد و نه از راه اعتماد به اشارات و مفاهيم کنايي که در روايات درباره اين دو وارد شده است، چه آن که: اولاً از حيث قواعد ادبي و اصولي حاکم بر آن، دو اسم دلالت بر دو مسمي دارد اگر چه بعضي اوصاف آن بر ما مجهول باشند و اگر دجال و سفياني يک نفر بودند از آن دو بايد به تعبير واحد ياد مي شد.

و ثانياً در روايات اوصاف و ويژگي هايي براي هر کدام بيان شده که ناديده گرفتن اين ويژگي ها به خاطر دقت در اسناد و دلالت روايات و احتمال تضعيف و خدشه بعضي از آنها، کار دشوار و چه بسا نوعي تحکّم و زورگويي به حساب مي آيد. مثلاً از باب نمونه: در روايات، دجال داراي عمر طولاني است بر خلاف سفياني، دجال بن صايد ناميده شده و سفياني، عثمان بن عنبسه، سفياني از اولاد ابي سفيان است بر خلاف دجال، دجال ادعاي ربوبيت و خدايي مي کند بر خلاف سفياني که به عنوان يک فتنه گر مسلمان که به نفاق مذهبي دامن مي زند، دجال همه جا را تصرّف مي کند به جز مکّه و مدينه و ظاهراً حرکتش و دامنه تصرفاتش فراتر از سفياني مي باشد، دجال اعور است ولي سفياني داراي دو چشم سالم مي باشد.[۷]

بنابراين مي توان گفت که سفياني غير از دجال است و بر اساس روايات از تبار ابوسفيان است و از کينه توزترين افراد نسبت به اهلبيت مي باشد، با پرچم سرخ که نشانه خون آشامي اوست، قبل از ظهور امام زمان(ع) خروج مي کند و جنبش او بسيار خشن و در سه مرحله انجام مي گيرد. مرحله تثبيت که شش ماه طول مي کشد، مرحله دوم جنبش سفياني که هجوم به عراق و نيز حجازاست. و مرحله سوم جنبش او برخورد و دفاع در برابر تحرک سپاه حضرت مهدي(ع) به جهت حفظ متصرفات خود از سرزمين شام و اسرائيل و قدس است. و خروج او از آغاز تا پايان در حدود ۱۵ ماه مي انجامد.[۸]


مطالعه بيشتر

۱ـ عصر ظهور، علي کوراني.

۲ـ تاريخ غيبت کبري، سيد محمد صدر.

۳ـ سفياني از ظهور تا افول، نصرت الله آيتي.


منابع

  1. امینی، آیت الله ابراهیم، دادگستر جهان، ص۲۱۶.
  2. بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۰۹.
  3. امینی، آیت الله ابراهیم، دادگستر جهان، ص۲۱۸.
  4. کنز العمال، ج۱۴، ص۲۰۰.
  5. بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۲.
  6. صدر، سيد محمد، تاريخ الغيبه الکبري، ص۵۲۳ـ۵۲۴.
  7. همان، ص۵۲۴ـ۵۲۵.
  8. کوراني، علي، عصر ظهور، ص۱۲۰ـ۱۲۱.