تعلق نگرفتن اراده خدا به جانشینی امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
بنابراین درست است که همه چیز تحت اراده تکوینی الهی است و خداوند خواهان آن است؛ اما حکومت ظالمان به اراده تشریعی الهی نبوده و مورد رضایت الهی نیست و بدان امر نکرده است؛ بلکه این امر علل خود را دارد. به طور مثال می‌توان به منفعل بودن افراد جامعه نسبت به سرنوشت خویش اشاره کرد. اگر جامعه ای مردمانش اینگونه باشند شرائط را برای حکومت ظالمان مساعد می‌کنند. یا گاهی برخی از عقائد نادرست باعث این امر می‌شود مانند این که هر آنچه که بر سر جامعه می‌آید قضا و قدر الهی است و باید تن به آن داده و دم نزد. این همان شگرد معاویه و امثال او بود که باعث شد افرادی مانند یزید حاکم جامعه اسلامی شوند و مردم به این کار رضایت دهند و این را قضا و قدر الهی بدانند.
بنابراین درست است که همه چیز تحت اراده تکوینی الهی است و خداوند خواهان آن است؛ اما حکومت ظالمان به اراده تشریعی الهی نبوده و مورد رضایت الهی نیست و بدان امر نکرده است؛ بلکه این امر علل خود را دارد. به طور مثال می‌توان به منفعل بودن افراد جامعه نسبت به سرنوشت خویش اشاره کرد. اگر جامعه ای مردمانش اینگونه باشند شرائط را برای حکومت ظالمان مساعد می‌کنند. یا گاهی برخی از عقائد نادرست باعث این امر می‌شود مانند این که هر آنچه که بر سر جامعه می‌آید قضا و قدر الهی است و باید تن به آن داده و دم نزد. این همان شگرد معاویه و امثال او بود که باعث شد افرادی مانند یزید حاکم جامعه اسلامی شوند و مردم به این کار رضایت دهند و این را قضا و قدر الهی بدانند.


معاویه براى پیشبرد اهداف خویش عقیده جبر را میان مسلمانان ترویج مى کرد. نقل شده است که معاویه مى گفت: «عمل و کوشش هیچ نفعى ندارد، چون همه کارها به دست خداوند است». <ref>حیاة الصحابة، ج 3، ص 529 (به نقل از تاریخ سیاسى اسلام، ج 2، ص 410).</ref>
این سخن معاویه نه از روى اعتقاد، بلکه براى تحمیل خلافت خود بر مردم بود; چنان که از او نقل شده است که مى گفت:
«هذِهِ الْخِلافَةُ أَمْرٌ مِنَ اللّهِ وَ قَضاءٌ مِنْ قَضاءِ اللّهِ»؛ (خلافت من یکى از فرمان هاى خداست و از قضا و قدر پروردگار مى باشد!).<ref>مختصر تاریخ دمشق، ج 9، ص 89. وى همچنین در برابر مخالفت عایشه با زمامدارى یزید در سال 56 هجرى در مدینه، به وى گفت: «إِنَّ أَمْرَ یَزِیدَ قَضاءٌ مِنَ الْقَضاءِ، وَ لَیْسَ لِلْعِبادِ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ»; (ماجراى زمامدارى یزید قضاى حتمى است که بندگان در این ارتباط از خود اختیارى (در مخالفت) ندارند). (تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 60).</ref>
در واقع ترویج این عقیده براى جلوگیرى از اعتراض و قیام مردم بود. بدین معنا که آنچه امروز اتّفاق مى افتد، خواست خداست و مقاومت در برابر قضا و قَدَر الهى بى فایده است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


۳۱۰

ویرایش