۴۶۵
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
Am.gashool (بحث | مشارکتها) |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|حکومت دینی}} | {{درگاه|حکومت دینی}} | ||
[[اجتهاد پویا]] | [[اجتهاد پویا]] یکی از مهمترین ویژگیهای فقه [[شیعه]] است؛ امکان انطباق فقه با مقتضیات زمان و مکان در عین ثبات و جاودانگی، ویژگی منحصر به فردی فقه شیعه است؛ این ویژگی فقه شیعه را از قانونگذاریهای عرفی و دیگر مکاتب فقهی متمایز میسازد. در این نگره، دو قاعده اصیل با همیگر نقشآفرینی مینمایند؛ از یکسو {{متن عربی|حَلاَلُ مُحَمَّدٍ حَلاَلٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ|ترجمه=حلال و حرام محمد(ص) تا روز قیامت جاری است}} و از سوی دیگر {{متن عربی|عَلَيْنَا إِلْقَاءُ اَلْأُصُولِ وَ عَلَيْكُمُ اَلتَّفْرِيعُ|ترجمه=بر ما ائمه است که اصول و قواعد کلی را به شما بگوییم و بر شماست که فروع را از آن استنباط کنید}} به عنوان دو قاعده مهم در فقه شیعه جریان دارند. | ||
برای انطباق اسلام با مقتضیات زمان و مکان در درجه اول تقاضای زمان و مکان به | برای انطباق اسلام با مقتضیات زمان و مکان در درجه اول تقاضای زمان و مکان به مورد ارزیابی واقع میشود؛ معیار این ارزیابی آموزهها و اهتمامات معارف اسلامی است. اگر این تقاضا از نظر اسلام مشروع بوده و بر اساس مصالح و مفاسد انسان و اهداف خلقت مطرح گردد، با استفاده از روشها و ابزارهای فقهی، حکمی همسو با آن صادر میشود؛ ولی اگر تقاضای زمان و مکان نامشروع باشد، نه تنها هیچ حکم همسویی با آن صادر نخواهد شد بلکه حتی ممکن است احکام اسلامی در جهت نفی و مبارزه با آن مطرح شود. | ||
پویایی اجتهاد و فقه | پویایی اجتهاد و فقه شیعه مبتنی بر چند ویژگی منحصر به فرد است که در آموزههای اسلامی تعبیه شدهاست؛ این ویژگیها این امکان را فراهم میکند که پاسخ به نیازهای ثابت و متغیر انسان و مواجهه با پدیدههای جامعه بشری به نحو شایستهای انجام پذیرد. به همین جهت در فقه شیعه احکام انعطافپذیری دارند و امکان انطباق آن با هر زمان و مکان وجود دارد. علاوه بر اینکه وجود قواعد کلی به فقیه اجازه میدهد تا درباره موضوعات جدید استنباطی تازه داشتهباشد. همچنین موضوع و ملاک برخی احکام، عرف است و عرف در این احکام تعیین کننده حسن و قبح رفتار است. مثلا در زمانی که شطرنج آلات قمار محسوب میشد بازی شطرنج حرام بود؛ اما در زمان کنونی به این خاطر که صرفا یک ورزش فکری است، با رعایت شرایطی حلال و جایز شمرده میشود. | ||
== مقضیات زمان و مکان == | == مقضیات زمان و مکان == | ||
مقتضیات زمان و مکان در حقیقت شرایطی است که در عرصه زمان یا مکان ایجاد و به دست انسان ساخته و پرداخته میگردد. اسلام هم در مورد ارزشگذاری و نوع نگرش بر تغییرات و اقتضائاتی که در گستره زمان و مکان حاصل میشود و هم در مورد احکام مرتبط با این | مقتضیات زمان و مکان در حقیقت شرایطی است که در عرصه زمان یا مکان ایجاد و به دست انسان ساخته و پرداخته میگردد. اسلام هم در مورد ارزشگذاری و نوع نگرش بر تغییرات و اقتضائاتی که در گستره زمان و مکان حاصل میشود و هم در مورد احکام مرتبط با این تغییرات، نظر دارد. | ||
[[شهید مطهری]] در این مورد میفرماید: «اسلام یک سیستم قانونگذاری خیلی پیشرفته و عجیب دارد که به همان دلیل میتواند با پیشرفتهای زمان هماهنگ و بلکه هادی و راهنما باشد؛ در عین اینکه با انحرافات زمان مبارزه میکند. اسلام دینی است که جدا از قانون خلقت نیست، یعنی واضع این قانون، خالق این خلقت است و آن را مطابق و هماهنگ با خلقت وضع کرده است؛ یعنی همانگونه که در خلقت پیوسته تحول و تطور صورت میگیرد، در این سیستم قانونگذاری هم قابلیت تحولنگری و پویایی وجود دارد.» | [[شهید مطهری]] در این مورد میفرماید: «اسلام یک سیستم قانونگذاری خیلی پیشرفته و عجیب دارد که به همان دلیل میتواند با پیشرفتهای زمان هماهنگ و بلکه هادی و راهنما باشد؛ در عین اینکه با انحرافات زمان مبارزه میکند. اسلام دینی است که جدا از قانون خلقت نیست، یعنی واضع این قانون، خالق این خلقت است و آن را مطابق و هماهنگ با خلقت وضع کرده است؛ یعنی همانگونه که در خلقت پیوسته تحول و تطور صورت میگیرد، در این سیستم قانونگذاری هم قابلیت تحولنگری و پویایی وجود دارد.» | ||
باید به این نکته توجه داشت که همه تحولات و اقتضائات زمان و مکان از نظر اسلام پسندیده و مورد تأیید نیست؛ تا اسلام بخواهد با آن منطبق باشد. نظر فقهی و اسلامی در صورتی با مقتضیات زمان و مکان منطبق میشود و حکم همسو با آن را ارائه میدهد که این مقتضیات با اصول و ارزشهای پذیرفته شده اسلامی (که | باید به این نکته توجه داشت که همه تحولات و اقتضائات زمان و مکان از نظر اسلام پسندیده و مورد تأیید نیست؛ تا اسلام بخواهد با آن منطبق باشد. نظر فقهی و اسلامی در صورتی با مقتضیات زمان و مکان منطبق میشود و حکم همسو با آن را ارائه میدهد که این مقتضیات با اصول و ارزشهای پذیرفته شده اسلامی (که مبتنی بر وحی و علم الهی و فطرت بشری است) منافات و تعارضی نداشته باشد. | ||
بسیاری از اقتضائات زمان و مکان بر اساس طبیعت ظالمانه و استثمارگر انسانها به وجود میآید؛ بیشک احکام اسلامی نه تنها بر این اقتضائات منطبق نمیگردد بلکه به مبارزه با آن برمیخیزد. | بسیاری از اقتضائات زمان و مکان بر اساس طبیعت ظالمانه و استثمارگر برخی انسانها به وجود میآید؛ بیشک احکام اسلامی نه تنها بر این اقتضائات منطبق نمیگردد بلکه به مبارزه با آن برمیخیزد. | ||
در مقابل، برخی اقتضائات زمان و مکان به واسطه پیشرفت و تعالی انسانها در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، صنعتی و علوم مختلف | در مقابل، برخی اقتضائات زمان و مکان به واسطه پیشرفت و تعالی انسانها در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، صنعتی و علوم مختلف شکل میگیرد. اسلام بهطور شایسته، دستآوردهای مثبت این عرصهها را شناسایی کرده و حکم مقتضی در مورد آن صادر مینماید. | ||
=== اقتضای زمان و مکان در رابطه با حقوق زن === | === اقتضای زمان و مکان در رابطه با حقوق زن === | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''زن در ابتدای ظهور اسلام و پیش از آن''' | '''زن در ابتدای ظهور اسلام و پیش از آن''' | ||
زنان در یونان باستان از همه حقوق محروم و فاقد هرگونه جایگاه و شأن و منزلتی بودند؛ بلکه مانند شیء مملوک معامله میشدند، و از حقوق اقتصادی بهرهای نداشتند؛ چون اصلاً از اطلاق عنوان انسان بر آنان دریغ میشد.<ref>منیسی، سامیه؛ المرأه فی الإسلام؛ صص ۲۶–۲۵.</ref> در ایران عصر هخامنشیان و اشکانیان نیز وضع مانند یونان بود. وضعیت زنان در عربستان و دوره جاهلیت قبل از اسلام از همه بدتر بود و در آن، مردان دارای اختیارات نامحدود بوده ولی زنان ملک پدران و شوهران تلقی شده، قابل معامله | زنان در یونان باستان از همه حقوق محروم و فاقد هرگونه جایگاه و شأن و منزلتی بودند؛ بلکه مانند شیء مملوک معامله میشدند، و از حقوق اقتصادی بهرهای نداشتند؛ چون اصلاً از اطلاق عنوان انسان بر آنان دریغ میشد.<ref>منیسی، سامیه؛ المرأه فی الإسلام؛ صص ۲۶–۲۵.</ref> در ایران عصر هخامنشیان و اشکانیان نیز وضع مانند یونان بود. وضعیت زنان در عربستان و دوره جاهلیت قبل از اسلام از همه بدتر بود و در آن، مردان دارای اختیارات نامحدود بوده ولی زنان ملک پدران و شوهران تلقی شده، قابل معامله بودند. یکی از بدترین سنتهایی که در عصر جاهلیت شکل گرفت، زنده به گور کردن دختران بود.<ref>همان؛ صص ۲۲–۲۱.</ref> | ||
حال آیا اسلام بایستی با این تقاضای زمان و مکان که به شدت به وسیله ادیان تحریف شده و حکومتهای خودکامه | حال آیا اسلام بایستی با این تقاضای زمان و مکان که به شدت به وسیله ادیان تحریف شده و حکومتهای خودکامه ایجاد میشود یا در ارتکاز مردم عصر و حتی خود زنان پذیرفته شده بود، منطبق میگردید و احکام خویش را بر اساس این اقتضاء ظالمانه زمان و مکان پایهریزی میکرد؟! | ||
اسلام نه تنها با این اقتضاء زمان و مکان منطبق | اسلام نه تنها با این اقتضاء زمان و مکان منطبق نشد؛ بلکه همواره در برابر این طرز تفکر راجع به زن ایستادگی کرد. از همان ابتدای ظهور اسلام، در نگرش اسلامی، زن به عنوان موهبتی الهی و خلقشده از همان گوهر خلقت مرد<ref>نسا: ۱</ref>معرفی گردید که در طرح نظام احسن آفرینش<ref>تین / ۴</ref>قرار گرفتهاست و خدای تبارک و تعالی به خاطر آفریدن او به خود تبریک گفته است.<ref>مومنون :۴</ref> استقلال فردی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی زن به وسیله احکام نورانی اسلام به رسمیت شناخته شد<ref>نساء:۳۲</ref> و بر نقش محوری او در خانواده و تولید و تربیت و پرورش انسان تأکید گردید.<ref>بقره :۲۲۳</ref> | ||
'''زن امروز در غرب''' | '''زن امروز در غرب''' | ||
اقتضا زمان و مکان در عصر جدید در ارتباط با زن و تضییع حقوق زن به | اقتضا زمان و مکان در عصر جدید در ارتباط با زن گونۀ دیگری است و تضییع حقوق زن بار دیگر به شکلی دیگر رقم خورده است. همزمان با پیشرفت علم و صنعت و تکنولوژی در عصر روشنگری، نظام سرمایهداری در غرب شکل گرفت. پیشبرد اهداف سرمایهداری در قالب رشد و گسترش کارخانهها، شرکتها و کارگاههای صنعتی، کشاورزی، … مورد اهتمام بود. این امر مقتضی نیروی کار گسترده، ارزان قیمت، پرکار، پربازده و در عین حال کم ادعا و کم توقع بود تا در جهت اهداف سرمایهداری یعنی تفوق قدرت، ثروت و شهوت گام بردارد. بهترین راه برای این هدف جلب زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه بشری به نظام کار و اقتصاد و صنعت بود. روشی که در ضمن آن صاحبان سرمایه و سردمداران سرمایهداری با انبوه تقاضا و نیروی کار روبرو میشدند و این امر خودبهخود زمینهساز خدمات ارزانتر کارگران میشد؛ ضمن آنکه زنان توقعات کمتری نسبت به مردان داشته و کمتر برای صاحبان سرمایه مشکلساز بودند. علاوه بر این جذب نیروی زن میتوانست ابزاری مهیج، تاثیر گذار و غیرقابل جایگزین برای تبلیغ و گسترش بازار فروش و مصرفگرایی محسوب شود که با توسل به فرهنگ ابتذال و برهنگی وسیلهای برای تحقق اهداف سرمایهداران باشد. | ||
بهترین راه برای این هدف جلب زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه بشری به نظام کار و اقتصاد و صنعت بود. روشی که در ضمن آن صاحبان سرمایه و سردمداران سرمایهداری با انبوه تقاضا و نیروی کار روبرو میشدند و این امر | |||
این راهکار با نقش محوری زن در خانواده به عنوان مادر و همسر در تعارض بود لذا بایستی در درجه اول ارزشهایی که با عنوان نهاد خانواده در اذهان مردم شکل گرفته بود نابود گردد. پرورش ایدههای فمنیستی و ادعاهای تساوی مطلق حقوق زن و مرد و استقلال مطلق زنان از مردان در تمام امور شعار پرطمطراقی بود که رفته رفته زمینههای چاره اندیشی شیطانی ایده سرمایهداری غرب را آماده نمود و به این وسیله زن از جایگاه مقدس مادری و همسری در نهاد زیر بنایی خانواه جدا گردید و به ابزار سرمایهداری برای تکامل قدرت، شهرت و شهوت تبدیل شد. | این راهکار با نقش محوری زن در خانواده به عنوان مادر و همسر در تعارض بود لذا بایستی در درجه اول ارزشهایی که با عنوان نهاد خانواده در اذهان مردم شکل گرفته بود نابود گردد. پرورش ایدههای فمنیستی و ادعاهای تساوی مطلق حقوق زن و مرد و استقلال مطلق زنان از مردان در تمام امور شعار پرطمطراقی بود که رفته رفته زمینههای چاره اندیشی شیطانی ایده سرمایهداری غرب را آماده نمود و به این وسیله زن از جایگاه مقدس مادری و همسری در نهاد زیر بنایی خانواه جدا گردید و به ابزار سرمایهداری برای تکامل قدرت، شهرت و شهوت تبدیل شد. |
ویرایش