تسبیح: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ اوت ۲۰۲۳
خط ۴۵: خط ۴۵:


== تسبیح در ادب فارسی ==
== تسبیح در ادب فارسی ==
کلمه تسبیح در ادبیات و ادبیات عرفانی هم به معنای سبحه که به معنای ذکر گرفتن می‌باشد و هم به معنای به پاکی یاد کردن خدا که حاکی از شعور و نیایش همه موجودات است آمده است. بسیاری از شاعران تسبیح موجودات عالم را نه تکوینی که ظاهر می‌دانند. مولوی می‌گوید: «از میان مشت هر پاره سنگ/ در شهادت گفتن آمد بی درنگسعدی در فضیلت تسبیح می گوید:«گفتم این شرط آدمیت نیست/ مرغ تسبیح گوی من خاموشاکثر شاعران عرفانی معتقد هستند تسبیح موجودات به زبان قال و قابل رویت است اما این شهود با علم حضور و چشم دل حاصل  می‌شود.<ref>آرام محمدرضا، شعور و تسبيح کيهاني در نگاه قرآني و ادبی، بهارستان سخن (ادبيات فارسي)، بهار و تابستان ۱۳۹۰، دوره ۷، شماره ۱۷، از صفحه  ۱۹۷ تا صفحه ۲۱۸.</ref>
کلمه تسبیح در ادبیات و ادبیات عرفانی هم به معنای سبحه که به معنای ذکر گرفتن می‌باشد و هم به معنای به پاکی یاد کردن خدا که حاکی از شعور و نیایش همه موجودات است آمده است. بسیاری از شاعران تسبیح موجودات عالم را نه تکوینی که ظاهر می‌دانند. مولوی می‌گوید:  
{{شعر|از میان مشت هر پاره سنگ|در شهادت گفتن آمد بی درنگ}} سعدی در فضیلت تسبیح می گوید:{{شعر|گفتم این شرط آدمیت نیست| مرغ تسبیح گوی من خاموش}} اکثر شاعران عرفانی معتقد هستند تسبیح موجودات به زبان قال و قابل رویت است اما این شهود با علم حضور و چشم دل حاصل  می‌شود.<ref>آرام محمدرضا، شعور و تسبيح کيهاني در نگاه قرآني و ادبی، بهارستان سخن (ادبيات فارسي)، بهار و تابستان ۱۳۹۰، دوره ۷، شماره ۱۷، از صفحه  ۱۹۷ تا صفحه ۲۱۸.</ref>


مولانا معتقد است برای این که بتوان تسبیح موجودات را درک کرد باید به عالم جان رفت.<ref>پور جوادی، نصرالله، زبان حال در عرفان و ادب پارسی، تهران، نشر نو، ۱۳۹۲، ص۲۸۷.</ref>
مولانا معتقد است برای این که بتوان تسبیح موجودات را درک کرد باید به عالم جان رفت.<ref>پور جوادی، نصرالله، زبان حال در عرفان و ادب پارسی، تهران، نشر نو، ۱۳۹۲، ص۲۸۷.</ref>
خط ۵۷: خط ۵۸:
<ref>سعدی، دیوان اشعار، ملحقات و مفردات</ref>}}
<ref>سعدی، دیوان اشعار، ملحقات و مفردات</ref>}}
{{شعر|کوه و دریا و درختان همه در تسبیح‌اند|نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار<ref>[https://ganjoor.net/saadi/mavaez/ghasides/sh25 قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در وصف بهار.]</ref>}}
{{شعر|کوه و دریا و درختان همه در تسبیح‌اند|نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار<ref>[https://ganjoor.net/saadi/mavaez/ghasides/sh25 قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در وصف بهار.]</ref>}}
یکی از شاعرانی که تسبیح در آثار او زیاد دیده می‌شود [[عطار]] است. بیشتر مناجات‌های آثار او با تسبیح خداوند آغاز می‌شود که همراه با ذکر صفات خداوند است. عطار درباره تسبیح موجودات عالم ابیاتی زیادی دارد و اعتقاد دارد همه عالم به زبان تسبیح‌گوی خداوند هستند: «ثنا و حمد تو گویند مرغان/ به هرگونه میان باغ و بستان<ref>طغيانی اسحاق، خيبری سكينه، جلوه تسبیح در اشعار عطار، همایش گردهمايی انجمن ترويج زبان و ادب فارسی ايران، </ref> برخی عرفا از جمله روزبهان بقلی اعتقاد دارند همه موجودات واقعا و به زبان قال تسبیح خداوند می‌گویند اما همه کس نمی‌تواند آن را بشنود. و دیگرانی مانند ابوالقاسم قشیری و غزالی و شیخ محمود شبستری اذعان دارند موجودات غیر زنده از حیث دلالت خداوند را تسبیح می‌گویند.<ref>مجتبی صفرعلیزاده، ذکر خاموشان، ادیان و عرفان سال ششم بهار ۱۳۸۹، شماره ۲۳.</ref>
یکی از شاعرانی که تسبیح در آثار او زیاد دیده می‌شود [[عطار]] است. بیشتر مناجات‌های آثار او با تسبیح خداوند آغاز می‌شود که همراه با ذکر صفات خداوند است. عطار درباره تسبیح موجودات عالم ابیاتی زیادی دارد و اعتقاد دارد همه عالم به زبان تسبیح‌گوی خداوند هستند: {{شعر|ثنا و حمد تو گویند مرغان| به هرگونه میان باغ و بستان<ref>طغيانی اسحاق، خيبری سكينه، جلوه تسبیح در اشعار عطار، همایش گردهمايی انجمن ترويج زبان و ادب فارسی ايران، </ref>}}
 
برخی عرفا از جمله روزبهان بقلی اعتقاد دارند همه موجودات واقعا و به زبان قال تسبیح خداوند می‌گویند اما همه کس نمی‌تواند آن را بشنود. و دیگرانی مانند ابوالقاسم قشیری و غزالی و شیخ محمود شبستری اذعان دارند موجودات غیر زنده از حیث دلالت خداوند را تسبیح می‌گویند.<ref>مجتبی صفرعلیزاده، ذکر خاموشان، ادیان و عرفان سال ششم بهار ۱۳۸۹، شماره ۲۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۲٬۱۵۱

ویرایش