تاریخ فراماسونری

نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۷ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

فراماسونها کی بودند و در چه زمنه ای فعالیت داشتند؟


تاریخ رو قدرتمندان مینویسن. میدونم اونجا ذکر شده مگر اینکه یک مطلبی به صورت کتاب ذکر بشه میشه بهش استناد کرد؟ داستان گودزیلا که کتابش هم هست دلیلی بر واقعی بودن موجودی به نام گودزیلا؟ اعتبار سنجی منبع رو جدای بدون سند سخن گفتن است رو میشه همون سفسطه گفت

با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامی! از اینکه با مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم مکاتبه نموده‌اید، صمیمانه تشکر می‌کنیم؛ امید آن که تحقیق و پاسخ ارایه شده، رهگشای اندیشه پویشگرتان باشد.

الف) فراماسونری

یکی از مسایلی که در تاریخ معاصر ایران وجود دارد و بنوبه خود دارای اهمیت فراوانی نیز می‌باشد، بحث فراماسونری است؛ از آنجایی که در سیاستگذاریها، و تصمیم گیریهای مسئولان رده بالای ایران نقش‌های مهمی را ایفا می‌کرده است، جایگاه ویژه أی را به خود اختصاص داده است؛ آشنایی با آن، شناخت بیشتری را نمایان می‌کند و نفوذ بیگانگان در امور ایران را بر ملامی سازد.

بدین خاطر به دو موضوع اشاره می‌کنیم: ۱ پیرامون فراماسونری در جهان، ۲. فراماسونری در ایران.

۱. فراماسونری در جهان

سال‌های مدیدی است که مردم با تشکیلات اسرار آمیزی در کشورهای جهان روبروهستند و گوششان با آن آشنا ست؛ اما هنوز با همه اطلاعتی که وجود دارد، پی بردن به اسرار آنها مبهم و دشوار است و گفته‌های آنان نیز حاکی از تلاششان برای حفظ اسرار و مخفی نگاه داشتن اندیشه‌های آنها ست؛ «این قدرت مخفی قدرت ماست؛ فراماسونری خارجی فقط به منظور مخفی نگاهداشتن نقشه‌های ماست و شعاع عمل و طرز اجراء این قدرت مخفی و محل اجرای آن برای همیشه بر ملت‌ها پوشیده است»؛[۱]اما علیرغم همه این تلاشها به مطالبی پیرامون چگونگی شکل‌گیری و مفهوم آن می‌توان اشاره کرد که به صورت خلاصه بیان می‌شود:

پس از سقوط امپراطوری روم، بسیاری از شهرهای آن از بین رفته و به صورت دهکده‌های کوچکی درآمدند، اما پس از مدتی -نیمه دوم قرن یازدهم -شهرهای جدیدی که اغلب در اطراف کلیساها و صومعه‌ها قرارداشتند، به وجود آمدند و روستائیان و مردم مناطق اطراف را به سوی خود جذب کردند؛ ساکنان اصلی و بنیان‌گذاران اولیه این شهرها نیز کسانی بودند که از راه بازرگانی و صنعت، به سرمایه‌هایی دست یافته، به مرور برای خود اتحادیه‌هایی را تشکیل دادند که از جمله آنها «معماران» یا «ماسون‌ها» بودند که هسته اصلی شهرها نیز به دست آنان ساخته شده بود.

معماران یا ماسون‌ها برای اعتبار کار خود آموزش این حرفه را برای دیگران ممنوع ساخته و رمز و راز آن را برای خود حفظ کردند؛ با افزایش ساخت و سازها کار این افراد نیز اهمیت بسزایی پیدا کرد که موجب دقت بیشتر و ظرافت‌هایی درکار آنها شد؛[۲]این شهرها توسط فئودالها و زمین داران بزرگ اداره می‌گردید که از هرگونه آزادی نیز بی بهره بودند؛ گروه‌های مختلف از جمله معماران از طرف آنان -فئودالها - به بیگاری گماشته می‌شوند که با گسترش این ظلم وتعدی، زمینه‌های شکل‌گیری وحدت بین اتحادیه‌ها فراهم شد که با شکل‌گیری «کمونها» مبارزه خونینی را علیه فئودالها آغاز کردند و سرانجام نیز منجر به پیروزی آنان شد.[۳]

از آن پس هر صنفی به دنبال نام خود کلمه آزاد را اضافه کرد که معماران نیز از این قبیل بودند؛ در نتیجه از سال ۱۰۹۳ میلادی اتحادیه فراماسون شکل گرفت؛[۴]در زبان انگلیسی بهfree masony -Mason تعبیرمی شود؛ در فرانسه franc Maconnerie گفته می‌شود؛ در زبان عربی «البنایه الحره» ماسونیه اطلاق می‌شود و در فارسی نیز با کلماتی همچون فراموشخانه، فراماسون، فرای ماسیان، فریمسان، فریمسن و بنایان آزاد بکار می‌رود. براساس راه و روش بنایان آزاد یا فرماسون‌ها می‌توان تاریخ آنها را به دو دوره تقسیم کرد:[۵]

یک) دوره اول، باسقوط کارولنژین‌ها و روی کار آمدن کاپسین‌ها آغاز گردید که دراین مرحله ماسون‌ها فعالیت‌های حرفه ای خود را انجام می‌دادند و بدان می‌اندیشیدند که تا زمان فلیپ چهارم ۱۲۸۵ تا ۱۳۱۴ میلای نتیجه أی نگرفتند، ولی فئودالیته کاهش یافت، که تا پیروزی کمونها ادامه یافته و سپس برای اهداف صنفی خود، مجامع و کلاس‌هایی را تشکیل می‌دهند که سه هدف عمده داشتند:[۶]

  1. تعلیم وتعلم فن معماری و تدریس هندسه؛
  2. حفظ مزایای صنفی؛
  3. حفظ اسرار و رموز فن خود.

در اوایل قرن ۱۶ مکانهای خاص به نام «لژ» برای تعلیم و تعلم تشکل گردید که تا به امروز ادامه دارد؛ نخستین لژها در آلمان تشکیل گردید که آن را هاپت هوتن یا لژ بزرگ نامیدند و لژهای فرانسه و فراماسونری انگلستان برپایه آنها مستقر شد.[۷]

دو) دوره دوم، ازسال ۱۷۱۷ میلادی شروع می‌شود و انگلستان رشته امور را به دست می‌گیرد که از مسیر اصلی منحرف و ماهیت دیگری به خود می‌گیرد؛ به علتّ تغییر تشکل و ورود اشراف به درون فراماسون، کم‌کم به صورت یک ابزار سیاسی در می‌آید؛ نکته دیگر اینکه، بنایان انگیزه گذشته خود را از دست دادند.[۸]

۲. فراماسونری در ایران

آشنایی و ابتلای ایرانیان به فراموشی- فراماسونری- در اواخر قرن ۱۷ میلادی آغاز شد؛ منشأ آن نیز عده أی از تجار و افرادی بودند که به هندوستان سفر می‌کردند؛ تعداد آنان بسیار زیاد بوده است که از بین آنها می‌توان به میرزا عبداللطیف شوشتری جزایری اشاره کرد؛[۹] وی در کتاب خود به نام تحفته العالم از این سازمان مخوفِ انگلستانی، به بهترین و جه نام برده و پیشرفت و تحول در ایران را به آن طریق محدود می‌کند.[۱۰]

این آرزوی وی با ورود سر جان ملکم در سال ۱۸۰۰ میلادی به ایران برآورده می‌گردد؛ از این زمان به بعد هیچگاه ایران از دوستان دولت انگلیس خالی نگردید؛ پس از وی، سرهارفورد جونز روانه ایران شد؛ او از جمله اولین مبلغین فراماسون لندن بود که در ایران این محفل را دایرکرد؛ افراد دیگری همچون فریزر جاسوس کهنه‌کار انگلستان، سرگور اوزلی مرت، سر آرتورهاردینگ بودند که فعالیت‌های ماسونی را گسترش دادند؛ در بین ایرانیان نیز می‌توان به این افراد اشاره کرد:

عسگرخان ارومی افشار، ابوالحسن خان ایلچی، میرزا صالح شیرازی، میرزا سید جعفرخان فراهانی، میرزا فتحعلی آخوند زاده، میرزآقاخان کرمانی، میرزا یوسف خان مستشارالدوله، میرزا حسین خان سپهسالار، محمدعلی فروغی، شریف امامی.

طبق اساسنامه فراماسونری، آنان، کاری به دین و مذهب ندارند و از نظر آنها پیروی از آن مردود است؛ اختلافات شخصی، سیاسی و ملی را نباید اعضاء به انجمن سرایت دهند و همه اعضاء ملزم به پیروی و پنهان کردن اصول آن سازمان هستند و ….

ب) اعتبار تاریخ

تاریخ نگاری، به عنوان یکی از ابعاد و مظاهر فرهنگ و تمدن حائز اهمیت بسیار است؛ زیرا شناخت و دریافت وجوه مختلف هر فرهنگ و تمدنی بدون دسترسی به تاریخ انواع هنرها و دانش‌هایی که در تمدن ظهور کرده یا تکامل یافته ممکن نخواهد بود؛ اسلام هم که دینی کامل و غنی و دارای فرهنگ و تمدن عالی است و توجّه به تاریخ و تاریخ نگاری هم از مواد اصلی فرهنگ اسلام است.

با یک نگاه کلی به آیات قرآن و کلام بزرگان دین می‌توان به اهمیت تاریخ واقف شد؛ طوری که یک سوم آیات قرآن در مورد سرگذشت امت‌های گذشته است که خداوند حکیم، به منظور عبرت‌گیری انسان‌ها این قصص را بیان فرموده؛ منشأ اصلی و حقیقی تاریخ‌نگاری اسلامی و نیرومندترین عامل الهام بخش مورخان برای پژوهش و تدوین تاریخ، دین اسلام بود که از شعور نیرومند تاریخی برخوردار است.[۱۱]

اشارات قرآن به وقایع و حوادث تاریخی،[۱۲]حاکی از نگرش تاریخی به حوادث گذشته و مبیّن غایت تاریخ از دیدگاه قرآن، حاوی درس‌های مهم تاریخ و تجارب تاریخی است؛ تاریخ از دیدگاه بزرگان دین و مورخان اسلامی بهترین راهنمای انسان برای آگاهی از احوال نیکان، محرّک کسب فضایل و طرد رذایل و مشوق زهد از طریق تجربه پذیری از دگرگونی‌های روزگار و حصول نیرویی برای تمییز درست از نادرست و تحلیل و نقد و پیش‌بینی حوادث از طریق مقایسه آنها است.

امیرمؤمنان علی(ع) در این رابطه به فرزندش امام حسن(ع) می‌فرمایند: پسرم! درست است که من به اندازهٔ پیشینیان عمر نکرده‌ام، امّا در کردار آنها نظر افکندم و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا آنجا که گویی با آنها بوده، بلکه با مطالعه تاریخ آنان گویا از اول تا پایان عمرشان با آنها بوده‌ام. پس قسمت‌های روشن و شیرین زندگی آنها را از دوران تیرگی شناختم و زندگی سودمند آنان را با دوران زیانبارش شناسایی کردم، پس از هر چیزی مهم و ارزشمند را و از هر حادثه‌ای زیبا و شیرین آن را برای تو برگزیدم و ناشناخته‌های آنان را دور کردم. پس آنگونه که پدری مهربان نیکی‌ها را برای فرزندش می‌پسندد، من نیز برآن شدم تا تو را با خوبی‌ها تربیت کنم ….[۱۳]

تاریخ سبب ترغیب (به کارهای خیر) و ترهیب (از اعمال شرّ)، شادمان ساختن و انگیزش به تقلید، بیم دادن و تسلی و تأسی و مشورت و موفقیت می‌شود.[۱۴]

با توجّه به اهمیت تاریخ و فراگیری تاریخ نگاری و پژوهش در منابع تاریخی می‌توان از تاریخ صدر اسلام و بالاخص با عنایت به سیرهٔ پیامبر(ص) و پیروی از آن در شؤون زندگی و بسط تعالیم اسلام با استفاده از گفتار و کردار پیامبر (صلی الله علیه و آله)، همت گماشت.[۱۵]

اگر در تحلیل تاریخ و نقل آن به هدف و فایده‌ای که تاریخ می‌تواند برای بشر داشته باشد، توجّه کنیم و همان‌طور که اشاره شده، این هدف و فایده همان پند گرفتن است[۱۶]که مورخان به تبع آیات قرآن برای تاریخ برشمرده‌اند؛ زیرا که از مضمون تعدادی از آیات قرآن برمی‌آید که مراد از اشاره به بعثت انبیاء و سرگذشت آدمیان و اعمال امت‌ها و علل سقوط آنها و تشویق انسان به تحصیل تجربه و پندگیری برای تهذیب اخلاق و یافتن راه هدایت است.[۱۷]

علم تاریخ در اسلام بسیار شریف است و از حدیث و بر پایهٔ اصول پذیرفته شده در آن علم مایه می‌گیرد؛ افق بازی که در تحلیل و تفسیر تاریخ در نگرش و نگارش مورخان اسلامی به چشم می‌خورد، حکایت از تعمق آنان در آیات قرآن کریم می‌کند؛[۱۸]از تأثیراتی که آشنایی و شناخت تاریخ نگاری و استفادهٔ از آن در تاریخ صدر اسلام می‌گذارد، می‌توان به مواردی اشاره کرد، هر چند که محدود به موارد ذکر شده نمی‌باشد:

۱. آشنایی با احوال اشرف مخلوقات (پیامبر(ص)) و رنجی که به هنگام ترویج رسالت و یاری دین خدا برد. تجربه‌های متنوعی که در نتیجهٔ رویارویی با دشمنان خدا به دست آورد، تا توانست ریشهٔ فساد را از زمین برکند و چراغ هدایت را در آن برافروزد.[۱۹]

  1. به دست آوردن درک و فهم درست‌تری از آیات قرآن از راه شناخت این امر که چگونه اطّلاعات تاریخی پیشین که در این کتاب (قرآن) آمده با آنچه که در سایر کتاب‌های آسمانی به بنیان‌گذاران ادیان وحی شده مطابقت دارد.
  2. کسب معرفت تمام بر احوال امت‌های مختلف خواه گروه‌های دینی یا سیاسی.
  3. آگاهی از احوال شایستگان و نیکوکاران این جهان و چگونگی پراکنده شدن آنها و شیوهٔ زندگی کردنشان.
  4. تاریخ، بیانگر هویت یک ملت و امت و تمدن است و هیچ ملتی برای حفظ جایگاه خویش نمی‌تواند بدون عقبه و هویت باشد و این مرهون تاریخ است.

پرسشگر گرامی! برای تشخیص گزارشهای درست از غیر درست، اصول و راه‌هایی هست که اهل فن آنهارا می‌دانند و می‌توانند تشخیص بدهند؛ بنابراین، توجه به آثار گذشته یک ضرورت و به عنوان ریشه و اساس هر ملت و هویت اوست؛ لذا نمی‌توان گذشته را انکار کرد؛ مگر فرزند می‌تواند پدر خودرا انکار کند؛ فقها و دیگر دانشمندان روشهایی دارند که براساس آن، گزارشهای درست را از گزارشات نادرست تشخیص می‌دهند.

با مقایسه گزارشها و کتابهای مختلف باهم و نیز مشخص نمودن وابستگی یا عدم وابستگی نویسنده به صاحبان قدرت، به آسانی اعتبار کتاب، نویسنده و گزارش به دست می‌آید.

ج) فیلم گودزیلا در برابر کونگ

این فیلم، یک فیلم آمریکائی تخیلی است و به نظر می‌رسد که واقعیت تاریخی و خارجی نداشته است.

معرفی منابع برای مطالعه بیشتر:

  1. سایت اندیشه قم.
  2. سایت ویکی پاسخ.
  3. تاریخ نگاری در اسلام، ترجمه و تدوین یعقوب آژند.
  4. تاریخ نگاری در اسلام، روزنتال.

حدیث اخلاقی:

امام خمینی: «ما باید از تاریخ عبرت بگیریم».[۲۰]


منابع

  1. ژرژ لامبلن، اسرار سازمان مخفی یهود، ترجمه مصطفی فرهنگ، ص۴۲.
  2. محمد خاتمی، فراماسونری، تهران، کتاب صبح، ۱۳۷۵، ص۱۴.
  3. کاسمینسکی، قرون وسطی، ص۹۳.
  4. ویل دورانت، تاریخ تمدن، جلد ۱۳، ص۱۰۱.
  5. محمد خاتمی، پشین، ص۱۴.
  6. همان، ص۱۵.
  7. اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۷، ج۱، ص۵۰.
  8. محمد خاتمی، پیشین، ص۱۶.
  9. همان، ص۶۱.
  10. عبداللطیف شوشتری، تحفته العالم، ص۳۹۱.
  11. قرشی، تاریخ نگاری در تاریخ فلسفه در اسلام، ترجمهٔ نصرالله پور جوادی، تهران، بی‌جا، ۱۳۶۷، ص۲۹۷.
  12. سوره طه، آیه ۹۱.
  13. نهج البلاغه، نامه ۳۱، ترجمهٔ محمد دشتی، ص۵۲۳.
  14. فرانتس، روزنتال، تاریخ تاریخ‌نگاری در اسلام، بخش دوم، ترجمهٔ اسد الله آزاد، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۶۸، ص۱۴۱.
  15. سید صادق سجادی، تاریخ نگاری در اسلام، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۵، ص۱۵.
  16. ابو علی مسکویه، تجارب الامم و تعاقب الهمم، ج۱، به کوشش ابوالقاسم آدمی، تهران، بی‌جا، ۱۳۶۶، ص۳۰.
  17. ر. ک. قرآن کریم، آیات ۱۰۰ و ۱۲۰ سورهٔ هود، و ۱۴۰ سورهٔ آل عمران.
  18. صادق آئینه وند، تاریخ سیاسی اسلام، تهران، نشر فرهنگی رجاء، چاپ دوم، ۱۳۶۲، ص۱۳.
  19. روزنتال، پیشین، ص۲۱.
  20. صحیفه امام، ج۷، ص۶۷.