تاریخچه مسجد جمکران: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۳: خط ۱۳:
میرزا حسین نوری در کتاب نجم الثاقب از [[تاریخ قم (کتاب)|کتاب تاریخ قم]] و آن کتاب از [[مونس الحزین فی معرفة الحق و الیقین (کتاب)|کتاب مونسُ الْحَزین فی معرفةِ الْحَق وَ الْیَقین]]، منتسب به [[شیخ صدوق]]، ماجرای ساخته شدن مسجد جمکران را چنین بیان کرده است:
میرزا حسین نوری در کتاب نجم الثاقب از [[تاریخ قم (کتاب)|کتاب تاریخ قم]] و آن کتاب از [[مونس الحزین فی معرفة الحق و الیقین (کتاب)|کتاب مونسُ الْحَزین فی معرفةِ الْحَق وَ الْیَقین]]، منتسب به [[شیخ صدوق]]، ماجرای ساخته شدن مسجد جمکران را چنین بیان کرده است:


شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانی می‌گوید: من شب سه‌شنبه، ۱۷ [[رمضان]] ۳۹۳ق در خانه خود خوابیده بودم. گروهی از مردم به در خانه آمدند و من را از خواب بیدار کردند و گفتند: «امام مهدی(ع) تو را می‌خواند او را اجابت کن.» آنها من را به محلی که اکنون مسجد (جمکران) است آوردند.  
شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانی می‌گوید: من شب سه‌شنبه، ۱۷ [[رمضان]] ۳۹۳ق در خانه خود خوابیده بودم. گروهی از مردم به در خانه آمدند و من را از خواب بیدار کردند و گفتند: «امام مهدی(ع) تو را می‌خواند او را اجابت کن.» آنها من را به محلی که اکنون مسجد (جمکران) است آوردند.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۳۹۱–۳۹۲.</ref>


در روایات به تفصیل آمده است که حضرت مهدی(ع) به حسن بن مثله امر می کند تا این مسجد را بسازد.  
در روایات به تفصیل آمده است که حضرت مهدی(ع) به حسن بن مثله امر می کند تا این مسجد را بسازد. و نیز نماز مخصوص آن و قربانی کردن یک بز و دریافت وجوه‌ حاصل‌ از اراضی رَهَقِ ناحیه اَردَهالِ کاشان‌، برای احداث مسجد در آن دیدار گفته شده است.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۳۸۳–۳۸۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۲۳۰–۲۳۳؛ ناصر الشریعه، تاریخ قم، قم، چاپ حکمت، بی‌تا، ص۱۴۸–۱۵۲.</ref>


حسن بن مثله پس از بیان اتفاقاتی می گوید به خانه رفتم... (پس از) نماز صبح نزد علی منذر رفتم و قضیه را با او در میان گذاشتم و همراه او به جایگاه دیشب رفتیم. او گفت: «به خدا سوگند که نشان و علامتی که امام فرموده بود، اینجا است و آن (حدود مسجد) با میخ‌ها و زنجیرها مشخص شده است.» آنگاه به نزد سید ابوالحسن الرضا رفتیم. وقتی به خانه او رسیدیم، غلامان او گفتند: «شما از جمکران هستید؟» گفتیم: «بله». گفتند: «از اول (صبح) سید ابوالحسن در انتظار شما است…». به نزدش رفتیم. گفت: «ای حسن بن مثله! من خوابیده بودم. شخصی در عالم رؤیا به من گفت: شخصی به نام حسن بن مثله، بامداد از جمکران پیش تو خواهد آمد، آنچه بگوید اعتماد کن و گفتارش را تصدیق کن. از خواب بیدار شدم و تا اکنون منتظرت بودم.»<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۳۹۱–۳۹۲.</ref>
=== نقد حکایت میرزا حسین نوری ===
 
محققان‌ و علما چندین‌ اِشکال‌ بر این‌ حکایت‌ وارد کرده‌اند، که‌ از آن‌ جمله‌ است‌: یک: وفات‌ شیخ‌صدوق‌ قبل‌ از وقوع‌ این‌ حادثه‌؛ دو: تألیف‌ کتاب‌ تاریخ‌ قم‌ در سال ۳۷۸، و نبودِ نسخه‌ای از اصل‌ عربی آن‌ و ذکر نشدن‌ این‌ حکایت‌ در نسخه فارسی آن‌؛ سه: اثبات‌نشدن‌ درستی انتساب‌ کتاب‌ مونس‌ الحزین‌ فی معرفة الحق‌ و الیقین‌ به‌ شیخ‌صدوق‌. برخی نیز به‌ این‌ اِشکالها پاسخ‌ داده‌اند.<ref>عرب، کاظم، «مسجد جمکران»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳، ج۱۰، ذیل مدخل.</ref>
داستان را برای او نقل کردم. سید ابوالحسن دستور داد بر اسب‌ها زین گذاشتند و به سوی روستای جمکران حرکت کردند. سید ابوالحسن به محل مورد نظر آمد و حسن بن مسلم را احضار کرد و منافع زمین را گرفت. پس از آن، با وجوهی به ساختن بنای مسجد پرداختند.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۳۸۳–۳۸۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۲۳۰–۲۳۳؛ ناصر الشریعه، تاریخ قم، قم، چاپ حکمت، بی‌تا، ص۱۴۸–۱۵۲.</ref>
 
محققان‌ و علما چندین‌ اِشکال‌ بر این‌ حکایت‌ وارد کرده‌اند، که‌ از آن‌ جمله‌ است‌: وفات‌ شیخ‌صدوق‌ قبل‌ از وقوع‌ این‌ حادثه‌؛ تألیف‌ کتاب‌ تاریخ‌ قم‌ در 378 و نبودِ نسخه‌ای از اصل‌ عربی آن‌ و ذکر نشدن‌ این‌ حکایت‌ در نسخه فارسی آن‌؛ و اثبات‌نشدن‌ درستی انتساب‌ کتاب‌ مونس‌ الحزین‌ فی معرفة الحق‌ و الیقین‌ به‌ شیخ‌صدوق‌. برخی نیز به‌ این‌ اِشکالها پاسخ‌ داده‌اند.


درباره این‌ مسجد در هیچ‌یک‌ از منابع‌ تاریخی سخنی نیست‌ و تنها منشی قمی، ضمن‌ وقایع‌ سال‌ ۹۸۶، در شرح‌حال‌ میرغیاث‌الدین‌ محمد میرمیران‌ نوشته‌ است‌ که‌ او به‌ هنگام‌ توقف‌ در قریه لَنجَرودِ قم‌، گاهی در مَقامِ با احترام‌ امام مهدی(ع) در جمکران‌ اعتکاف‌ می‌کرد، که‌ به‌ گفته فقیهی مقصود از آن‌ مقام‌، مسجد جمکران‌ است‌. اطلاع‌ دیگر، مأخود از کتیبه تاریخی مسجد، مشتمل‌ بر شعری با مادّه‌ تاریخ‌ ۱۱۶۷، است‌ که‌ به‌ تعمیر مسجد در آن‌ سال‌ اشاره‌ دارد.<ref>عرب، کاظم، «مسجد جمکران»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳، ج۱۰، ذیل مدخل.</ref>
درباره این‌ مسجد در هیچ‌یک‌ از منابع‌ تاریخی سخنی نیست‌ و تنها منشی قمی، ضمن‌ وقایع‌ سال‌ ۹۸۶، در شرح‌حال‌ میرغیاث‌الدین‌ محمد میرمیران‌ نوشته‌ است‌ که‌ او به‌ هنگام‌ توقف‌ در قریه لَنجَرودِ قم‌، گاهی در مَقامِ با احترام‌ امام مهدی(ع) در جمکران‌ اعتکاف‌ می‌کرد، که‌ به‌ گفته فقیهی مقصود از آن‌ مقام‌، مسجد جمکران‌ است‌. اطلاع‌ دیگر، مأخود از کتیبه تاریخی مسجد، مشتمل‌ بر شعری با مادّه‌ تاریخ‌ ۱۱۶۷، است‌ که‌ به‌ تعمیر مسجد در آن‌ سال‌ اشاره‌ دارد.<ref>عرب، کاظم، «مسجد جمکران»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳، ج۱۰، ذیل مدخل.</ref>
۱۵٬۱۶۱

ویرایش