automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۱۴۷
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←جایگاه) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←جایگاه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
در متون مذهبی حدود ۲۰ نام مختلف برای بیتالمقدس بهكار رفته است. این شهر در قرآن كریم به صورتهای «القریة»، «الارض المباركة»، «الزیتون» و «الساهرة» آمده است. در تورات در كنار نامهای دیگر، بیش از ۶۵۰ بار نام اورشلیم آمده است. پیش از آنكه داوود نبی (ع) به این مكان وارد شود، نه تنها نزد یبوسیان، ساكنان نخستین آن، بلكه نزد ابراهیم نبی (ع) مكانی مقدس بهشمار میرفت و آن را محلی دانستهاند كه ابراهیم خلیل(ع) فرزند خود را در آنجا به قربانگاه برد؛ نیز آنجا را محل نزول وحی بر یعقوب نبی (ع) آوردهاند. صورت یونانی نام این شهر، هیروسولوما نیز از مقدس بودن آن خبر میدهد. از اینرو، این شهر به عنوان «جایگاه انبیا و مهبط وحی»، پیوسته نزد ادیان و مذاهب مختلف، بهویژه مسلمانان، مسیحیان و یهودیان، شهری مقدس بوده است. اورشلیم از نامهای مشهور این شهر است. این شهر در دورۀ اسلامی بهطور اخص قدس و گاهی قدس شریف خوانده میشد. این شهر را عربها قدس (القدس)، و توسط ایرانیان بیشتر بیتالمقدس میخوانند. <ref>جمعی از نویسندگان، «بیت المقدس»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ذیل مدخل.</ref> | در متون مذهبی حدود ۲۰ نام مختلف برای بیتالمقدس بهكار رفته است. این شهر در قرآن كریم به صورتهای «القریة»، «الارض المباركة»، «الزیتون» و «الساهرة» آمده است. در تورات در كنار نامهای دیگر، بیش از ۶۵۰ بار نام اورشلیم آمده است. پیش از آنكه داوود نبی (ع) به این مكان وارد شود، نه تنها نزد یبوسیان، ساكنان نخستین آن، بلكه نزد ابراهیم نبی (ع) مكانی مقدس بهشمار میرفت و آن را محلی دانستهاند كه ابراهیم خلیل(ع) فرزند خود را در آنجا به قربانگاه برد؛ نیز آنجا را محل نزول وحی بر یعقوب نبی (ع) آوردهاند. صورت یونانی نام این شهر، هیروسولوما نیز از مقدس بودن آن خبر میدهد. از اینرو، این شهر به عنوان «جایگاه انبیا و مهبط وحی»، پیوسته نزد ادیان و مذاهب مختلف، بهویژه مسلمانان، مسیحیان و یهودیان، شهری مقدس بوده است. اورشلیم از نامهای مشهور این شهر است. این شهر در دورۀ اسلامی بهطور اخص قدس و گاهی قدس شریف خوانده میشد. این شهر را عربها قدس (القدس)، و توسط ایرانیان بیشتر بیتالمقدس میخوانند. <ref>جمعی از نویسندگان، «بیت المقدس»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ذیل مدخل.</ref> | ||
== تیتر == | |||
بیتالمقدس شهری بینظیر است. از میان بناهای جالب توجه در درون دیوارهای شهر كهن، دو دسته به نحو شاخصی بر جای ماندهاند: نخست، مجموعۀ حرم شریف شامل دو مكان از معتبرترین مكانها نزد مسلمانان، یعنی مسجد الاقصى و قبةالصخره (مسجد عمر) كه بنایی زیبا و باشكوه است (عثمان، ۱۲۷-۱۲۸؛ «راهنما»، ۳۲۸)؛ حرم شریف از مهمترین مكانهای بیتالمقدس است كه پیروان ادیان گوناگون در آن به عبادت میپردازند (دباغ، ۹(۲) / ۱۱۸- ۱۱۹) و با ردیف مدارس مذهبی و مقابر خود كه در داخل حصار و دروازهها قرار دارد، از جلوه و ارزش ویژهای برخوردار است. قبةالصخره با گنبد طلایی و كاشیهای آبی، سبز و فیروزهای (اشلایفر، ۱-۲، تصویر مسجد)، در ۵۰۰ متری جنوبی مسجدالاقصى قرار دارد. بنای آن را خلیفۀ اموی، عبدالملك شروع و پسرش، ولید به اتمام رسانده كه حاوی آثار بسیاری از دورۀ اسلامی است (دباغ، ۹(۲) /۱۱۹، ۱۲۲؛ نیز نک : اشلایفر، همانجا). عبدالملك و پسرش ولید در بیتالمقدس مساجد، بناها و قصرهای بسیاری برپا كردند و بدین ترتیب، این شهر به عنوان یكی از مراكز بزرگ امویان بهشمار میآمد. دومین مجموعه بنای مهم بیتالمقدس، مجموعۀ كلیسای قیامت است كه بخشهایی از آن مربوط به سرآغاز سدۀ ۵ق /۱۱م است («راهنما»، همانجا) و از یك كلیسای مدور، همراه با دیرها و كلیساهای كوچك كه آن را احاطه كردهاند، تشكیل شده است.<ref>جمعی از نویسندگان، «بیت المقدس»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ذیل مدخل.</ref> | |||
== جایگاه == | == جایگاه == | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
... | |||
=== از آغاز تا فتح اسلامی === | |||
بیتالمقدس به روزگار فرمانروایی حضرت سلیمان (ع) توسعۀ بسیار، و نیز موقعیت و اهمیتی خاص یافت و از آن پس، مركز تحولات بزرگ و كوچك دینی و اجتماعی گردید؛ چنان كه چندبار میان خاندان داوود و شاهان یهود و فرمانروایان آشوری دست به دست شد و سرانجام، بابلیان بر آنجا چیره شدند. | |||
در ۵۳۹ قم كورش، شاهنشاه ایران بابل را گشود و یهودیان را از اسارت رهانید و اجازه داد كه بیتالمقدس و معابد آن را بازسازی كنند. از این پس، در تمام دورۀ هخامنشی بیتالمقدس ایالتی در قلمرو ایران به شمار میرفت. | |||
مقارن سقوطِ هخامنشیان، شهر در زمرۀ متصرفات اسكندر قرار گرفت. پس از مرگ او مصریان، و آن گاه سلوكیان بر آنجا استیلا یافتند، ولی كوششهای سلوكیان برای ترویجِ فرهنگ یونانی در آنجا توفیق چندانی نداشت. | |||
در ۶۳قم رومیان، و در ۴۰قم پارتیان ایرانی بر بیتالمقدس مسلط شدند و اندكی بعد هرود به یاری رومیان بر بیت المقدس استیلا یافت. حضرت عیسى مسیح(ع) در دورۀ حكومت هرود زاده شد. از این زمان تا ایام حكومت هرود آگریپا، شهر، به خصوص از نظر دفاعی استحكام یافت و روی به توسعه نهاد، ولی ایجاد ابنیۀ جدید موجب شد كه آثار پیشین، مانند معبد سلیمان، ازمیان برود. | |||
در سالهای ۶۶ و ۱۳۲ م شورشهایی بزرگ در بیتالمقدس روی داد كه به شدت از سوی رومیان سركوب شد. سرزمین فلسطین و بیتالمقدس در ۳۱۲م به متصرفات قسطنطین، امپراتور مسیحی روم افزوده شد. در این دوره كلیساها و ابنیۀ دینی مسیحی روی به توسعه نهاد و گروههای مسیحی به این شهر كوچیدند و در آنجا اقامت گزیدند. | |||
پس از تجزیۀ امپراتوری روم، فلسطین در قلمرو دولت بیزانس قرار گرفت. مدتی بعد، در پی شكستِ رومیان از ساسانیان، بیتالمقدس به متصرفات ایران افزوده شد؛ ولی در تحولات نظامی و سیاسیِ بعدی، شهر دوباره، تا فتحِ آن به دست مسلمانان، به دست بیزانسیان افتاد.<ref>جمعی از نویسندگان، «بیت المقدس»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ذیل مدخل.</ref> | |||
=== دورۀ اسلامی تا عصر عثمانی === | |||
فتح شام در اواخر ایام خلافت ابوبكر (۱۳ق /۶۳۴م) آغاز شد و حدود ۳ سال بعد مسلمانان به دروازههای بیتالمقدس (ایلیا) رسیدند (بلاذری، ۱ /۱۲۸). آوردهاند كه ابوعبیدۀ بن جراح پس از تسخیر دمشق، در حمله به قیساریه (قیصریه) یا بیتالمقدس مردد بود. پس نامه به عمر نوشت و خلیفه به توصیۀ امام علی(ع) دستور داد روانۀ بیتالمقدس شود. ابوعبیدة نیز پی در پی سپاهیانی به آنجا فرستاد و شهر را به محاصره گرفت (واقدی، ۱ / ۲۲۹-۲۳۰؛ قس: طبری، ۲ /۴۴۶، كه از فتح قیساریه پیش از بیتالمقدس یاد كرده است). چندی بعد، ابوعبیده مردم شهر را به تسلیم دعوت كرد و كار سرانجام به صلح انجامید و عمر بن خطاب خود به درخواست مردم شهر بیامد و صلحنامه نوشتند و دروازههای شهر را گشودند. مطابق این عهدنامه، مردم بر جان و مال و دین خود ایمن شدند؛ بدین سان كه اگر میماندند، بایستی جزیه میدادند و زیر حمایت مسلمانان قرار میگرفتند، و اگر میخواستند، میتوانستند اموال منقول خود را برداشته، به جای دیگر روند. | |||
چنان كه از آن صلحنامه و گزارشهای مربوط به سنوات بعد پیداست، مسلمانان رفتاری تساهل آمیز با اصحاب ادیان، خاصه یهودیان كه از سوی رومیان در زحمت و آزار بودند، پیش گرفتند (اشلایفر، ۲) و بدینسبب، بیتالمقدس به زودی به مركز ادیان بزرگ الاهی، و شهر صلح و آرامش تبدیل شد. بیت المقدس طی ۳قرن نخستِ خلافت عباسی نقش تاریخی چندانی نداشت. ظهور فاطمیان و تسلط آنها بر این شهر در ۳۵۸ق / ۹۶۹م آن را وارد مرحلهای جدید از تاریخ حیات خود كرد. | |||
جنگجویان صلیبی به قصد تسخیر این شهر و تسلط بر بزرگ ترین مركز مسیحیت، به فلسطین سرازیر شدند. روز جمعه ۱۳شعبان ۴۹۲ق /۵ژوئیۀ ۱۰۹۹م فرنگان قدس را از مصریان گرفتند و چنان به كشتار و غارت دست یازیدند (ابوشامه، ۳ /۲۲۲؛ ابن كثیر، ۱۲ /۱۵۶؛ ابن جوزی، ۹ /۱۰۸) كه مورخان مسیحی نیز از گزارش آن شقاوتها گزیری نیافتند (رانسیمان، I /۲۸۱-۲۸۸). به این ترتیب بیتالمقدس مركز دولت لاتینی صلیبیان در شرق شد و خط مشی نظامی سراسر قلمرو صلیبی در فلسطین را تعیین میكرد (همو، I /۳۱۵-۳۲۷). فرمانروایان مسیحی، یهودیان را نیز از بیتالمقدس راندند و گروههای مسیحی را كه از غرب میآمدند، در شهر و اطراف آن جای دادند. | |||
بیتالمقدس تا ۵۸۳ق /۱۱۸۷م در دست صلیبیان بود. در این سال صلاحالدین ایوبی شهر را بیآنكه كشتاری به راه اندازد، باز پس گرفت. به دستور او مسجد الاقصى را كه روی به ویرانی نهاده بود، عمارت كردند و پس از ۹۲سال كه شهر در دست فرنگان بود، در آنجا نماز بر پای داشتند. از این پس، بیت المقدس میان مسلمانان و فرنگان دست به دست میشد.<ref>جمعی از نویسندگان، «بیت المقدس»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ذیل مدخل.</ref> | |||
=== عصر عثمانی === | |||
== قبلی == | == قبلی == |