بنای بر قبور

نسخهٔ تاریخ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۴ توسط Shamloo (بحث | مشارکت‌ها)


سؤال
فردی چنین ادعا می‌کرد: «روحانیان شیعه می‌گويند اين وهابی‌ها هستند كه با گنبد و بارگاه مبارزه مي‌كنند؛ در حالی که امامان شیعه(ع) حتی يک روايت معتبر و صحيح نفرمودند که بر قبری گنبد و بارگاه بسازيد. اين نشان می‌دهد که امامان(ع) با تعريف خود آقايان وهابي بوده‌اند! از طرف ديگر، روايات بسياری در کتاب‌های خود شيعه وجود دارد كه از تزيين، تعمير، نقاشی و نمازخواندن در كنار قبور نهی شده است. آیا این ادعاها صحیح است؟


بر اساس روایات اهل‌بیت(ع) و سخنان فقهای و علمای شیعه ساختن بارگاه و سقف بر قبور برای اینکه هیچ نفعی به حال اموات ندارد، کراهت دارد. ساختن بارگاه بر قبور انبیا و اولیا هرچند هیچ نفعی به حال صاحب قبر ندارد؛ اما با توجه به اینکه آثار مثبت برای مسلمانان دارد و همچنین مصداق احترام و تجلیل از بزرگان دین به شمار می‌آید، مسلمانان بر قبور آنان بارگاه می‌سازند. اما وهابیت و پیروان این تفکر ساختن بارگاه بر قبور را شرک دانسته و مسلمانان را برای این عمل تکفیر نموده و کشتن آنان را واجب می‌دانند.

روایات بنای بر قبور

از امامان شیعه(ع) فقط بر کراهت ساختن قبه و بارگاه بر قبور عامهٔ مردم احادیثی نقل‌ شده است. فقهای شیعه بر طبق همین روایات بر کراهت این عمل تأکید کرده‌اند.[۱] علت این کراهت در این روایات بیان‌ شده است: ساختن قبه و بارگاه برای مردگان هیچ سودی ندارد. پس، از منظر فقها ساختن قبه برای مردگان کاری لغو است. در این روایات، بر حرمت این عمل حکم نشده است.[۲]

از امام کاظم(ع) روایت‌شده که ساختن بنا بر قبور، نشستن در آنها، گچ‌کاری مقابر و استفاده از گل در داخل قبر به صلاح نیست.[۳]

در روایتی از امام صادق(ع) نقل‌شده که بنایی بر قبور نسازید و سقف‌های خانه را مصور نکنید؛ زیرا رسول خدا(ص) از این کارها کراهت داشت.[۴]

علامهٔ حلی (۶۴۷-۷۲۶ق) می‌گوید که به دلیل وجود روایاتی ساختن بنا بر قبور کراهت دارد؛ زیرا پیامبر اسلام(ص) از گچ‌کاری قبور، ساختن بنا بر آنها و اینکه چیزی بر آنها نوشته‌ شود نهی کرده به دلیل اینکه این‌ اعمال از زینت‌های دنیا است و میت هیچ نیازی به آنها ندارد.[۵]

بنای بر قبور انبیاء و اولیاء الهی(ع)

در فقه شیعه بنای بر قبور اولیاء و انبیاء الهی(ع) مکروه دانسته نشده است.[۶] فقهای شیعه حکم به استحباب این کار داده‌اند و آن را مطابق سیرهٔ مسلمانان دانسته‌اند.[۷]

این احکام بر اساس برخی روایات است که در جوامع شیعی مندرج است. از جمله روایتی که شیخ طوسى (۳۸۵-۴۶۰ق) به سند خود از ابوعامر، واعظ اهل حجاز، چنین نقل مى‌كند: «من به خانۀ جعفر بن محمد(ع) رفتم و به او گفتم كسى كه به زیارت امیرمؤمنان(ع) برود و قبر او را آباد كند چه پاداشى دارد. امام صادق(ع) فرمود که از پدرم از پدرش و او از حسین بن على(ع) و او از على بن ابی‌طالب(ع) نقل كرد كه پیامبر(ص) فرمود که اى على! تو را در سرزمین عراق مى‌كشند و در آنجا به خاک سپرده مى‌شوى. على(ع) مى‌گوید که به پیامبر(ص)  گفتم که كسانى كه قبرهاى ما را زیارت كنند و در آبادى آن بكوشند و پیوسته به آنجا رفت‌وآمد كنند چه پاداشى دارند. پیامبر(ص) فرمود که اى اباالحسن! خدا مرقد تو را و مرقد فرزندان تو را بخشى از سرزمین بهشت و قسمتى از خاک آن قرار داده است و خدا دل‌هاى انسان‌هاى بزرگوار و برگزیده از بندگان خود را به شما علاقه‌مند ساخته است. آنان براى تقرب به خدا و اظهار دوستى با پیامبر(ص) سختی در راه شما را پذیرا مى‌شوند و قبور شما را آباد مى‌كنند. آنگاه افزود که على جان! آنان كسانى هستند كه مورد شفاعت من قرار مى‌گیرند و در حوض (كوثر) بر من وارد مى‌شوند؛ على جان! هر كس قبور شما را آباد سازد و به آنجا رفت‌وآمد كند، بسان آن است كه سلیمان بن داود(ع) را در ساختن بیت‌المقدس یارى كرده باشد و هر كس قبور شما را زیارت كند پاداش هفتاد حج به‌‌جز حجة‌الاسلام دارد. هر كس از زیارت شما بازگردد از گناهان پاک مى‌گردد و بمانند كسى است كه تازه به دنیا آمده باشد. على جان! دوستداران خود را به نعمت‌هایى كه نمونۀ آنها را نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده است و نه به خاطر كسى آمده است مژده‌ ده. انسان‌هاى بى‌ارزش زائران قبور شما را نكوهش مى‌كنند. آنان شروران امت من‌ هستند و شفاعت من به آنان نمى‌رسد و در حوض بر من وارد نمى‌شوند.»[۸]

بنای بر قبور اولیاء و انبیاء الهی سیره و سنت مسلمانان از صدر اسلام بوده است. وجود آرامگاه های قدیمی دلیلی بر این ادعا به شمار رفته است. همچنین، در متون مختلف اسلامی نشانی هایی از بنای بر قبور انبیاء و اولیاء اسلامی وجود دارد.[۹]

وهابیت و بنای بر قبور اولیاء و انبیاء الهی‌(ع)

اما دیدگاه وهابی‌ها درباره قبور و ساختن بارگاه هیچ شباهتی ا دیدگاه اهل‌بیت و امامان معصوم ندارد که در این شبهه به آن اذعان شده است. وهابی‌ها ساختن بنا و قبه بر قبور را بالاتر از حرام موجب شرک و سازندگان و زیارت کنندگان قبرهای انبیا و اولیای الهی را مشرک دانسته و کشتن آنان را واجب می‌دانند.

وهابیت قبور بزرگان دین را با بهانه رفع شرک و عبودیت غیر خدا تخریب می‌کند. آنان می‌پندارند که مسلمانان با زیارت نمودن قبر بزرگان دین و حتی قبور غیر بزرگان، آن‌ها را می‌پرستند و گمان می‌کنند که قبور بزرگان دین، معبود و خدای کسانی است که به زیارت آن‌ها می‌روند این مطالب بهانه‌ای بیش نیست زیرا همگان می‌دانند که زیارت قبور انبیا و اولیای الهی هیچ ربطی با پرستش آنان ندارد. وهابی درواقع به علت دشمنی بنی‌امیه با خاندان رسول‌الله(ص) از آنان پیروی نموده درصدد تخریب قبرهای اهل‌بیت(ص) حتی قبر پیامبر اسلام(ص) هستند.

ابن باز مفتی وهابیت گفته است اگر قبه رسول خدا تخریب شود اشکالی ندارد بلکه حق این است که باید تخریب شود. لکن بعضی جاهلان این کار را تحمل نمی‌توانند و تخریب‌کنندگان را متهم به بغض نسبت به پیامبر می‌کنند و به همین دلیل دولت سعودی این قبه را تخریب نکرده و همان‌طور باقی گذاشته است... درحالی‌که وجود قبه بر قبر رسول خدا بدعت است.[۱۰]

نتیجه:

ازآنچه بیان شد این نتیجه به دست می‌آید که امامان اهل‌بیت(ع) مانند وهابی‌ها هرگز نگفته‌اند ساختن بنا و قبه بر قبور شرک و بدعت و موجب شرک و کفر می‌شود بلکه فرموده‌اند به دلیل اینکه قبه و بارگاه برای آنان هیچ سودی ندارد، عمل ناپسند و مکروه محسوب می‌گردد. اما قبه و بارگاه بر قبور انبیا و امامان معصوم دارای مصالح و منافعی است که نمی‌توان از آن دست برداشت.

منابع

  1. برای نمونه ن.ک: مکی العاملی، شمس‌الدین محمد، الدروس الشرعية في فقه الإمامية، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۱۶.
  2. علامة الحلی، حسن بن یوسف، نهایة الإحکام فی معرفة الأحکام، تحقيق السيد مهدی الرجائی، قم، مؤسسة إسماعيليان للطباعة و النشر و التوزيع، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۸۴.
  3. الطوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام، تحقيق السید حسن الخِرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۶۱.
  4. الطوسى، تهذيب الأحكام، ج۱، ص۴۶۱.
  5. علامة الحلی، نهایة الإحکام فی معرفة الأحکام، ج۲، ص۲۸۴.
  6. مکی العاملی، الدروس الشرعية في فقه الإمامية، قم، ج۱، ص۱۱۶.
  7. الحسینی العاملی، محمدجواد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة، حققه و علق عليه محمد باقر الخالصی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۸۱.
  8. الطوسى، تهذيب الأحكام، ج۶، ص۲۲.
  9. السبحانی، جعفر، صیانة الآثار الاسلامیة، قم، مؤسسة الامام الصادق(ع)، ۱۴۳۸ق، ص۴۸-۷۸.
  10. بن باز، عبدالعزیر بن عبدالله، فتاوی نور علی الدرب، (متوفی: ۱۴۲۰ق) جمع کننده: محمد بن سعد شویعر،(قدم لها عبدالعزیز بن عبدالله بن محمد آل الشیخ) ج۲، ص۳۳۶-۳۳۹، بی‌جا، ‌بی‌تا.