بازشناسی خرافات دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
هر کاری را باید بر اصول مسلّم قرآن عرضه نمود، اگر با آن مطابقت کرد آن عمل دستور دین است و باید به آن ملتزم بود و بدان عمل کرد و اگر مخالف بود، معلوم است که بدعت یا خرافات است و ناآگاهان آن را به دین وصل کرده‌اند. پس یکی از بهترین راه‌های شناخت چهره واقعی دین عرضه کردن اعمال متدینین به قرآن کریم است.
هر کاری را باید بر اصول مسلّم قرآن عرضه نمود، اگر با آن مطابقت کرد آن عمل دستور دین است و باید به آن ملتزم بود و بدان عمل کرد و اگر مخالف بود، معلوم است که بدعت یا خرافات است و ناآگاهان آن را به دین وصل کرده‌اند. پس یکی از بهترین راه‌های شناخت چهره واقعی دین عرضه کردن اعمال متدینین به قرآن کریم است.


برخی از کارشناسان بزرگ معارف قرآنی در این باره می‌گویند: آراء و عقایدی که انسان پیدا می‌کند از دو قسم بیرون نیست، یا نظری است، مثل مسایل فراطبیعی یا عملی است که با عمل بدون واسطه ارتباط دارد، مثل مسایلی که سزاوار است انجام داده شود یا سزاوار است انجام داده نشود. در قسم اول باید از علم و یقین پیروی کرد، و در قسم دوم باید از چیزی که انسان را به خیر و صلاح و سعادت می‌رساند، پیروی نمود، و از چیزی که انسان را گرفتار شقاوت می‌کند، دوری کند. پس اگر کسی اعتقاد به چیزی پیدا کند که علم ندارد و نمی‌داند، واقعاً حق است یا اعتقاد به چیزی پیدا کند که نمی‌داند خیر است و باید عمل کرد یا شرّ است و باید اجتناب نمود، این گونه عقاید خرافی خواهد بود؛ و قرآن کریم پیامش آن است که باید از آنچه خداوند نازل نموده پیروی کرد و از اعتقادی که تکیه گاه و مستند علمی ندارد دوری کرد، و در بخش عمل دستور داده که باید سعی نمود تا رضا و خواست خدا را تأمین کرد، اگر در کاری که مورد علاقه انسان است و انسان دوست دارد آن را انجام دهد، رضای خدا را دید و فهمید که این کار مطابق خواست الهی است، آن را انجام دهد که سعادت دنیا و آخرت در آن است و اگر دید که در انجام آن عمل رضای خدا وجود ندارد، باید ترک کند، گرچه علاقه به انجام آن داشته باشد و برای چنین عملی پاداش بزرگی وجود دارد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، نشر دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۴۲۸.</ref>
* برخی از کارشناسان بزرگ معارف قرآنی در این باره می‌گویند: آراء و عقایدی که انسان پیدا می‌کند از دو قسم بیرون نیست، یا نظری است، مثل مسایل فراطبیعی یا عملی است که با عمل بدون واسطه ارتباط دارد، مثل مسایلی که سزاوار است انجام داده شود یا سزاوار است انجام داده نشود. در قسم اول باید از علم و یقین پیروی کرد، و در قسم دوم باید از چیزی که انسان را به خیر و صلاح و سعادت می‌رساند، پیروی نمود، و از چیزی که انسان را گرفتار شقاوت می‌کند، دوری کند. پس اگر کسی اعتقاد به چیزی پیدا کند که علم ندارد و نمی‌داند، واقعاً حق است یا اعتقاد به چیزی پیدا کند که نمی‌داند خیر است و باید عمل کرد یا شرّ است و باید اجتناب نمود، این گونه عقاید خرافی خواهد بود؛ و قرآن کریم پیامش آن است که باید از آنچه خداوند نازل نموده پیروی کرد و از اعتقادی که تکیه گاه و مستند علمی ندارد دوری کرد، و در بخش عمل دستور داده که باید سعی نمود تا رضا و خواست خدا را تأمین کرد، اگر در کاری که مورد علاقه انسان است و انسان دوست دارد آن را انجام دهد، رضای خدا را دید و فهمید که این کار مطابق خواست الهی است، آن را انجام دهد که سعادت دنیا و آخرت در آن است و اگر دید که در انجام آن عمل رضای خدا وجود ندارد، باید ترک کند، گرچه علاقه به انجام آن داشته باشد و برای چنین عملی پاداش بزرگی وجود دارد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، نشر دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۴۲۸.</ref>


* بنابراین اگر اعمال و رفتار مردم در راستای تأمین رضا و خواست خداوند است و پشتوانه علمی هم دارد، یعنی با دلایل عقلی و نقلی همراه است، آن عمل جزء دین است و باید به حساب دین گذاشت. گرچه فلسفه و اسرار آن گونه اعمال برای ما قابل درک نباشد. امّا اگر کارها جنبه رسومات اجتماعی دارد و هیچ دلیلی از قرآن و سنّت و عقل آن را تأیید نمی‌کند آن کار خرافی خواهد بود.
* بنابراین اگر اعمال و رفتار مردم در راستای تأمین رضا و خواست خداوند است و پشتوانه علمی هم دارد، یعنی با دلایل عقلی و نقلی همراه است، آن عمل جزء دین است و باید به حساب دین گذاشت. گرچه فلسفه و اسرار آن گونه اعمال برای ما قابل درک نباشد. امّا اگر کارها جنبه رسومات اجتماعی دارد و هیچ دلیلی از قرآن و سنّت و عقل آن را تأیید نمی‌کند آن کار خرافی خواهد بود.
۱۵٬۱۶۱

ویرایش