ایمان از روی ترس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
آیا ایمان از روی ترس، بی‌فایده است؟ با ادله قرآنی، تبیین نمائید.
آیا ایمان از روی ترس، بی‌فایده است؟ با ادله قرآنی، تبیین نمائید.
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}ایمان بر پایه اختیار بنا شده است. در آیات متعددی، به این معنی اشاره شده که اگر خداوند می‌خواست، همه مردم را به اجبار، هدایت می‌کرد.
{{پاسخ}}[[ایمان]] بر پایه اختیار بنا شده است. در آیات متعددی، به این معنی اشاره شده که اگر خداوند می‌خواست، همه مردم را به اجبار، هدایت می‌کرد.


قرآن می‌فرماید: {{قرآن|أَفَلَمْ یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ لَوْ یَشاءُ اللَّهُ لَهَدَی النَّاسَ جَمِیعاً}}<ref>رعد/ ۳۱.</ref> {{قرآن|وَ لَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِینَ}}<ref>نحل/ ۹.</ref> {{قرآن|وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً}}.<ref>یونس/ ۹۹.</ref> به واسطه این اجبار (درونی یا بیرونی) خداوند می‌توانست حتی منکران لجوج را وادار به پذیرش ایمان کند؛ چرا که او بر همه چیز تواناست، و هیچ کاری در برابر قدرتش مشکل نیست؛ اما چنین نکرد، چرا که این گونه ایمان اجباری، بی‌ارزش و فاقد معنویت و تکاملی است که انسان به آن نیاز دارد.<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۰، ص۲۲۲.</ref> از آنجا که نعمت اختیار و آزادی اراده و انتخاب، یکی از مهمترین عوامل تکامل انسان می‌باشد، خداوند متعال، انسان را موجودی انتخابگر آفرید، و او را هدایت اجباری نکرد، چرا که هدایت اجباری، نه افتخار است، و نه تکامل. بلکه به انسان آزادی داد، تا این راه را با پای خود بپیماید و به اوج تکامل برسد.<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۱، ص۱۶۸ با اندکی تلخیص.</ref>
[[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{قرآن|أَفَلَمْ یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ لَوْ یَشاءُ اللَّهُ لَهَدَی النَّاسَ جَمِیعاً}}<ref>رعد/ ۳۱.</ref> {{قرآن|وَ لَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِینَ}}<ref>نحل/ ۹.</ref> {{قرآن|وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً}}.<ref>یونس/ ۹۹.</ref> به واسطه این اجبار (درونی یا بیرونی) خداوند می‌توانست حتی منکران لجوج را وادار به پذیرش ایمان کند؛ چرا که او بر همه چیز تواناست، و هیچ کاری در برابر قدرتش مشکل نیست؛ اما چنین نکرد، چرا که این گونه ایمان اجباری، بی‌ارزش و فاقد معنویت و تکاملی است که انسان به آن نیاز دارد.<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۰، ص۲۲۲.</ref> از آنجا که نعمت اختیار و آزادی اراده و انتخاب، یکی از مهمترین عوامل تکامل انسان می‌باشد، خداوند متعال، انسان را موجودی انتخابگر آفرید، و او را هدایت اجباری نکرد، چرا که هدایت اجباری، نه افتخار است، و نه تکامل. بلکه به انسان آزادی داد، تا این راه را با پای خود بپیماید و به اوج تکامل برسد.<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۱، ص۱۶۸ با اندکی تلخیص.</ref>


خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: کسانی که از روی ترس و اضطرار، ایمان می‌آورند، ایمان آنها ارزشی ندارد. وقتی عذاب را ببینند، البته ایمان می‌آورند، ولی ایمان اضطراری (و از روی ترس) فایده‌ای ندارد. ایمان اختیاری، مقبول درگاه الهی است و آدمی را به سوی سعادت زندگی دنیا و آخرت سوق می‌دهد، امّا ایمان اضطراری که در هنگام دیدن عذاب است، نه در درگاه خدای تعالی، قبول است، و نه دردی را از او درمان می‌کند.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم: موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، ج۱۰، ص۱۸۵.</ref>
خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: کسانی که از روی ترس و اضطرار، ایمان می‌آورند، ایمان آنها ارزشی ندارد. وقتی عذاب را ببینند، البته ایمان می‌آورند، ولی ایمان اضطراری (و از روی ترس) فایده‌ای ندارد. ایمان اختیاری، مقبول درگاه الهی است و آدمی را به سوی سعادت زندگی دنیا و آخرت سوق می‌دهد، امّا ایمان اضطراری که در هنگام دیدن عذاب است، نه در درگاه خدای تعالی، قبول است، و نه دردی را از او درمان می‌کند.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم: موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، ج۱۰، ص۱۸۵.</ref>


هم‌چنین آیه ۵۲ از سوره سبأ همین معنی را می‌رساند که ایمان آوردن از روی اضطرار و ترس و در موقع مرگ، که عذاب الهی را می‌بینند، ارزشی ندارد، و لذا در آیات دیگر قرآن می‌خوانیم «اینها دروغ می‌گویند، اگر بازگردند «به دنیا»، همان برنامه‌ها را تکرار می‌کنند» (انعام، ۲۸).<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۸، ص۱۵۵.</ref>
هم‌چنین آیه ۵۲ از [[سوره سبأ]] همین معنی را می‌رساند که ایمان آوردن از روی اضطرار و ترس و در موقع مرگ، که عذاب الهی را می‌بینند، ارزشی ندارد، و لذا در آیات دیگر قرآن می‌خوانیم «اینها دروغ می‌گویند، اگر بازگردند «به دنیا»، همان برنامه‌ها را تکرار می‌کنند» (انعام، ۲۸).<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۸، ص۱۵۵.</ref>


'''عبادت از روی ترس'''
'''عبادت از روی ترس'''


بندگان الهی، به۳ نوع، خداوند متعال را عبادت می‌کنند. گروهی به امید پاداش، گروهی به واسطه ترس از دوزخ و گروهی هم خداوند متعال را به خاطر عشق و محبت به او، بندگی می‌کنند. چنان‌که امام صادق(ع) در حدیثی می‌فرمایند: «بندگان سه دسته‌اند: گروهی خدای عزّوجل را از ترس، عبادت می‌کنند، که این عبادت بردگان است. گروهی خدای تبارک و تعالی را به طمع ثواب، عبادت می‌کنند، که این عبادت مزدوران است، و گروهی خدای عزوجل را از سر عشق و محبت به او، عبادت می‌کنند که این عبادت آزادگان است و این برترین عبادت است».<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷ هـ. ش، ج۷، ص۳۴۲.</ref> هرچند فضیلت دسته اول و دوم به اندازه دسته سوم نمی‌باشد و خداوند انتظار دارد که بندگان به حدی از کمال برسند که خدا را چون شایسته عبادت است، بپرستند، چنانچه امام سجاد(ع) می‌فرمایند: «... خوش ندارم که خداوند را به خاطر ترس از کیفر او، عبادت کنم، چون در این حالت، مثل بنده نابکاری خواهم بود، که اگر نترسد، کاری نمی‌کند…»<ref>همان، ج۷، ص۳۴۱۹.</ref> ولی در عین حال مأجورند و ثواب می‌برند.
بندگان الهی، به۳ نوع، خداوند متعال را عبادت می‌کنند. گروهی به امید پاداش، گروهی به واسطه ترس از دوزخ و گروهی هم خداوند متعال را به خاطر عشق و محبت به او، بندگی می‌کنند. چنان‌که [[امام صادق]](ع) در حدیثی می‌فرمایند: «بندگان سه دسته‌اند: گروهی خدای عزّوجل را از ترس، عبادت می‌کنند، که این عبادت بردگان است. گروهی خدای تبارک و تعالی را به طمع ثواب، عبادت می‌کنند، که این عبادت مزدوران است، و گروهی خدای عزوجل را از سر عشق و محبت به او، عبادت می‌کنند که این عبادت آزادگان است و این برترین عبادت است».<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷ هـ. ش، ج۷، ص۳۴۲.</ref> هرچند فضیلت دسته اول و دوم به اندازه دسته سوم نمی‌باشد و خداوند انتظار دارد که بندگان به حدی از کمال برسند که خدا را چون شایسته عبادت است، بپرستند، چنانچه [[امام سجاد]](ع) می‌فرمایند: «... خوش ندارم که خداوند را به خاطر ترس از کیفر او، عبادت کنم، چون در این حالت، مثل بنده نابکاری خواهم بود، که اگر نترسد، کاری نمی‌کند…»<ref>همان، ج۷، ص۳۴۱۹.</ref> ولی در عین حال مأجورند و ثواب می‌برند.


<span></span>
<span></span>
۱۵٬۱۶۱

ویرایش