automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۱۹۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
برای حکم در آیه مورد نظر دو معنای متفاوت ذکر شده است: نخست آنکه حکم به معنای دستورالعمل قطعی و قضاوت مخصوص امور مورد اختلاف باشد، و به لحاظ آنکه قرآن مجید مشتمل بر احکام الزامی است و بین مردم به ویژه در امور مورد اختلاف قضاوت میکند، حکم نامیده شده است. دوم آنکه حکم به معنای حکمت باشد و بر قرآن به خاطر اشتمال بر معارف الهی و روشن کننده «حکم» اطلاق شده است. | برای حکم در آیه مورد نظر دو معنای متفاوت ذکر شده است: نخست آنکه حکم به معنای دستورالعمل قطعی و قضاوت مخصوص امور مورد اختلاف باشد، و به لحاظ آنکه قرآن مجید مشتمل بر احکام الزامی است و بین مردم به ویژه در امور مورد اختلاف قضاوت میکند، حکم نامیده شده است. دوم آنکه حکم به معنای حکمت باشد و بر قرآن به خاطر اشتمال بر معارف الهی و روشن کننده «حکم» اطلاق شده است. | ||
'''فرقان، تفصیل، مفصّل'''<ref> | '''فرقان، تفصیل، مفصّل'''<ref>سوره فرقان، آیه ۱؛ سوره انعام، آیه ۱۱۴؛ سوره یونس، آیه ۳۷.</ref> | ||
ماده (فرق و فصل) به معنای جدا کردن و تمیز دادن است، و «فرقان» مصدر یا اسم مصدر است و در دلالت بر این معنی رساتر است. | ماده (فرق و فصل) به معنای جدا کردن و تمیز دادن است، و «فرقان» مصدر یا اسم مصدر است و در دلالت بر این معنی رساتر است. | ||
'''نور'''<ref> | '''نور'''<ref>سوره نساء، آیه ۱۷۴.</ref> | ||
ظاهراً اطلاق «نور» بر قرآن به این لحاظ است که راه سعادت انسان را روشن میکند، و او را از حقایق هستی آگاه میسازد. و ممکن است به لحاظ حقیقت متعالیهٔ آن باشد که از سرچشمهٔ بینهایت نور یعنی خدای متعال صادر شده است. | ظاهراً اطلاق «نور» بر قرآن به این لحاظ است که راه سعادت انسان را روشن میکند، و او را از حقایق هستی آگاه میسازد. و ممکن است به لحاظ حقیقت متعالیهٔ آن باشد که از سرچشمهٔ بینهایت نور یعنی خدای متعال صادر شده است. | ||
'''بصائر'''<ref> | '''بصائر'''<ref>سوره انعام، آیه ۱۰۴.</ref> | ||
«بصائر» جمع بصیرت به معنای بینش است؛ و بر چیزهایی که موجب بینش عقل و دل میشود، مانند دلیل و پند اطلاق میگردد. آیات قرآن به انسان امکان میدهد که راه راست را ببیند، و چشم دل را بینا میسازد. | «بصائر» جمع بصیرت به معنای بینش است؛ و بر چیزهایی که موجب بینش عقل و دل میشود، مانند دلیل و پند اطلاق میگردد. آیات قرآن به انسان امکان میدهد که راه راست را ببیند، و چشم دل را بینا میسازد. | ||
'''هدی'''<ref> | '''هدی'''<ref>سوره جاثیه، آیه ۱۱.</ref> | ||
این وصف خصوصیّت راهنما بودن قرآن در سیر انسان به هدف نهاییاش یعنی قرب به خدا را میرساند. | این وصف خصوصیّت راهنما بودن قرآن در سیر انسان به هدف نهاییاش یعنی قرب به خدا را میرساند. | ||
'''ذکر، ذکری، تذکره'''<ref> | '''ذکر، ذکری، تذکره'''<ref>سوره حجر، آیه ۹؛ سوره انعام، آیه ۹۰؛ سوره طه، آیه ۳.</ref> | ||
ذکر به معنای یاد کردن و به یاد داشتن است؛ و همچنین بر چیزی که موجب یادآوری و عبرت و پند گرفتن شود، نیز اطلاق میگردد. (ذکری و تذکره) نیز از همین ماده و به معنای یادبود و یادآوری است. اطلاق ذکر بر قرآن یا به این مناسبت است که مردم را به یاد خدا، یا همهٔ آنچه را که باید به یاد داشت، میاندازد. یا به لحاظ یادآوری و نقل داستان پیشینیان و مواعظ و اندرزهای آنان است. | ذکر به معنای یاد کردن و به یاد داشتن است؛ و همچنین بر چیزی که موجب یادآوری و عبرت و پند گرفتن شود، نیز اطلاق میگردد. (ذکری و تذکره) نیز از همین ماده و به معنای یادبود و یادآوری است. اطلاق ذکر بر قرآن یا به این مناسبت است که مردم را به یاد خدا، یا همهٔ آنچه را که باید به یاد داشت، میاندازد. یا به لحاظ یادآوری و نقل داستان پیشینیان و مواعظ و اندرزهای آنان است. | ||
'''موعظه'''<ref>آل | '''موعظه'''<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۳۸.</ref> | ||
موعظه در حقیقت عبارت است از چیزی که موجب رقّت و نرمی دل میشود، آن را به سوی خدا و پذیرفتن حق مایل ساخته، از سرکشی و عصیان بازمیدارد. | موعظه در حقیقت عبارت است از چیزی که موجب رقّت و نرمی دل میشود، آن را به سوی خدا و پذیرفتن حق مایل ساخته، از سرکشی و عصیان بازمیدارد. | ||
'''بشیر، بشری، نذیر، عذر و نذر'''<ref> | '''بشیر، بشری، نذیر، عذر و نذر'''<ref>سوره فصلت، آیه ۴؛ سوره احقاف، آیه ۱۲؛ سوره مرسلات، آیه ۶.</ref> | ||
«بشری» به معنای مژده و خبر شادیبخش است، و آورندهٔ آن را «بشیر» گویند. و «انذار» خبر دادن از چیز ترسآوری است که بتوان از آن تحفّظ و خودنگه داری کرد. «نذیر» به معنای «انذار» و نیز به معنای «منذر» (بیم دهنده) استعمال میشود. و «نُذر» نیز مصدر و به معنای «انذار» است. اطلاق «بشیر» و «نذیر» بر قرآن به این لحاظ است که مشتمل بر خبرهای شادکننده، و خبرهای ترسآور است. «عذر» مصدر است و به معنی «عذر آوردن» و «معذور داشتن» آمده است. مقصود از اطلاق «عذر» بر قرآن آن است که خداوند با فرو فرستادن قرآن اتمام حجّت میکند. یا برای بندگان با ایمان خویش عذری قرار داده که با عمل به آن در پیشگاه خداوند معذور خواهند بود. | «بشری» به معنای مژده و خبر شادیبخش است، و آورندهٔ آن را «بشیر» گویند. و «انذار» خبر دادن از چیز ترسآوری است که بتوان از آن تحفّظ و خودنگه داری کرد. «نذیر» به معنای «انذار» و نیز به معنای «منذر» (بیم دهنده) استعمال میشود. و «نُذر» نیز مصدر و به معنای «انذار» است. اطلاق «بشیر» و «نذیر» بر قرآن به این لحاظ است که مشتمل بر خبرهای شادکننده، و خبرهای ترسآور است. «عذر» مصدر است و به معنی «عذر آوردن» و «معذور داشتن» آمده است. مقصود از اطلاق «عذر» بر قرآن آن است که خداوند با فرو فرستادن قرآن اتمام حجّت میکند. یا برای بندگان با ایمان خویش عذری قرار داده که با عمل به آن در پیشگاه خداوند معذور خواهند بود. | ||
'''شفاء'''<ref> | '''شفاء'''<ref>سوره یونس، آیه ۵۷.</ref> | ||
اطلاق «شفاء» بر قرآن مجید به لحاظ درمان کردن بیماریهای معنوی انسان میباشد.<ref>بیشتر این مطالب از کتاب قرآنشناسی تألیف استاد محمد تقی مصباح یزدی استفاده شده است.</ref> | اطلاق «شفاء» بر قرآن مجید به لحاظ درمان کردن بیماریهای معنوی انسان میباشد.<ref>بیشتر این مطالب از کتاب قرآنشناسی تألیف استاد محمد تقی مصباح یزدی استفاده شده است.</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
* محمّد تقی مصباح یزدی، قرآنشناسی. | |||
== منابع == | == منابع == |