انتقادات بر شیخیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:


با مرگ سید کاظم رشتی، چون او برای خود جانشینی انتخاب نکرده بود، از میان شاگردانش ۳۸ نفر مدعی نیابت از او شدند.<ref>فرمانیان و بهشتی، مذاهب در ایران، ص۲۴۲.</ref> مهم‌ترین مدعیان جانشینی در سه منطقهٔ عتبات، آذربایجان و کرمان تبلیغ می‌کردند. به همین دلیل، شاخه‌های مختلف شیخیه در این سه شهر تمرکز یافت. در ادامه شاخه‌های کرمان و آذربایجان نیز دچار انشعاب شدند.<ref>فرمانیان و بهشتی، مذاهب در ایران، ص۲۴۷.</ref>
با مرگ سید کاظم رشتی، چون او برای خود جانشینی انتخاب نکرده بود، از میان شاگردانش ۳۸ نفر مدعی نیابت از او شدند.<ref>فرمانیان و بهشتی، مذاهب در ایران، ص۲۴۲.</ref> مهم‌ترین مدعیان جانشینی در سه منطقهٔ عتبات، آذربایجان و کرمان تبلیغ می‌کردند. به همین دلیل، شاخه‌های مختلف شیخیه در این سه شهر تمرکز یافت. در ادامه شاخه‌های کرمان و آذربایجان نیز دچار انشعاب شدند.<ref>فرمانیان و بهشتی، مذاهب در ایران، ص۲۴۷.</ref>
== تاریخچه ==
پیدایش فرقه شیخیه به دوره حکومت فتحعلی شاه قاجار بازمی‌گردد. در این دوره بود که شیخ احمد احسایی در ایران شهرت به سزایی پیدا کرده و مورد توجه عام و خاص قرار گرفت. وی سالیان متمادی در ایران بود و در شهرهای مختلف از جمله یزد، تهران، کرمانشاه و … اقامت گزیده بود و به نشر آراء و افکار خود می‌پرداخت، تا این که در یکی از مسافرت‌هایش در شهر قزوین با ملا محمد تقی برغانی معروف به شهید ثالث<ref>روز بهانی، علی رضا، در جستجوی حقیقت… ص۲۵، قم، مرکز مدیریت حوزه، اول، ۱۳۸۸ش.</ref> بر سر مسئله معاد جسمانی مناظره‌ای پیش آمد و شیخ احمد اصرار می‌کرد که «آدمی را دو جسم است یکی مرکب از عناصر زمانی که به منزله اعراض جسم حقیقی است و آن مانند جامه‌ای است که انسان آن را می‌پوشد و از تن بیرون می‌آورد و آنچه پس از مرگ می‌پوسد و از میان می‌رود، همین جسم است. دیگری سرشتی که آدمی از آن آفریده شده و زمانی نیست و از عالم «هور قلیا» است و در گور او باقی خواهد ماند. و آنچه آدمی در روز رستاخیز به هیئت آن زنده خواهد شد، همین جسم مثالی است و ثواب و عقاب اخروی مربوط به همین جسم می‌باشد.<ref>فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۷۰.</ref>» اما عالم قزوینی، این تحلیل از معاد جسمانی را نوعی انکار معاد می‌دانست و اعلام کرد که هر کس معاد جسمانی را که از ضروریات دین است، انکار کند، کافر است و بدین ترتیب حکم تکفیر شیخ احمد را اعلام کرد.
شیخ احمد علاوه بر مطلب فوق در مسئله معراج هم تبیین جدیدی داشت<ref>ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ه‍. ش، ص۳۲۰.</ref> که برای حل مسئله خرق و التیام افلاک که مبتنی بر هیئت بطلمیوسی بود، مطرح کرده بود و با روشن شدن بطلان هیئت بطلمیوسی، بطلان تبیین شیخ و ادلّه مخالفین وی نیز روشن شد.
واقعیت این است که خود شیخ احمد احسایی، قصد تأسیس فرقه و مذهبی کلامی نداشت<ref>المذاهب الاسلامی، ص۳۵۶.</ref> و بعد از نزاع مذکور طولی نکشید که در راه مدینه وفات کرد، ولی شاگرد وی سید کاظم رشتی متوفای ۱۲۵۹ هجری قمری دنباله نزاع را گرفت و با تألیف کتاب‌های متعدد و تربیت شاگردان فراوان، پایه‌های فرقه شیخیه را بنا نهاد و بعد از وی شیخیه به دو فرقه تقسیم شدند:
فرقه اول طرفداران کریم خان قاجار بودند. کریم خان که از اقربای فتحعلی شاه بود، در متمرکز کردن فرقه شیخیه کرمان و ایجاد فاصله با شیعه امامیه بسیار تلاش نمود و توانست فرقه‌ای جدید به نام شیخیه کرمان یا «رکنیه» یا «کریم خانیه» و … بنا نهد.
فرقه دوم: پیروان میرزا حسن معروف به «گوهر» بودند که خود را «کشفیه»<ref>همان، ص۳۵۶.</ref> می‌نامند اینان شیخیه آذربایجان هستند و اختلاف چندانی با امامیه ندارند.
هر چند بررسی تاریخ شیخیه خود نشان‌گر سیاسی بودن تأسیس و انشعاب شیخیه از شیعه امامیه است و قدرت طلبی و منفعت طلبی افرادی چون سید کاظم رشتی و کریم خان قاجار مهمترین عامل این انشعاب می‌باشد، با این همه می‌توان چندین انتقاد کلی را در دو بخش انتقادهای رفتاری و اعتقادی عنوان نمود:


== انتقادهای اعتقادی ==
== انتقادهای اعتقادی ==
۶٬۸۱۴

ویرایش