امکان درک ذات پروردگار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
نمی گوئیم ما از اصل وجود او، از علم و قدرت و [[اراده|اراده الهی]] و [[حیات]] او بی خبریم، بلکه می‌گوییم ما یک معرفت اجمالی از همه این امور داریم و هرگز به عمق و باطن آن راه نمی‌یابیم و مَرکَب عقل همه فرزانگان عالم بدون استثنا در این راه لنگ است. در حدیث از [[امام صادق(ع)]] چنین می‌خوانیم: «اذا انتهی الکلام الی الله فامسکوا»!<ref>تفسیر علی بن ابراهیم، طبق نقل نور الثقلین، جلد ۵، صفحه ۱۷۰.</ref> «هنگامی که سخن به ذات خدا می‌رسد سکوت کنید» یعنی درباره ذات او سخن نگونید که عقل‌ها در آنجا حیران است و به جایی نمی‌رسد، و اندیشه در ذات نامحدود برای عقول محدود غیرممکن است، چرا که هر چه در اندیشه گنجد محدود است و خداوند محال است محدود گردد.<ref>تفسیر نمونه، ج۲۲، ص ۵۵۸.</ref>
نمی گوئیم ما از اصل وجود او، از علم و قدرت و [[اراده|اراده الهی]] و [[حیات]] او بی خبریم، بلکه می‌گوییم ما یک معرفت اجمالی از همه این امور داریم و هرگز به عمق و باطن آن راه نمی‌یابیم و مَرکَب عقل همه فرزانگان عالم بدون استثنا در این راه لنگ است. در حدیث از [[امام صادق(ع)]] چنین می‌خوانیم: «اذا انتهی الکلام الی الله فامسکوا»!<ref>تفسیر علی بن ابراهیم، طبق نقل نور الثقلین، جلد ۵، صفحه ۱۷۰.</ref> «هنگامی که سخن به ذات خدا می‌رسد سکوت کنید» یعنی درباره ذات او سخن نگونید که عقل‌ها در آنجا حیران است و به جایی نمی‌رسد، و اندیشه در ذات نامحدود برای عقول محدود غیرممکن است، چرا که هر چه در اندیشه گنجد محدود است و خداوند محال است محدود گردد.<ref>تفسیر نمونه، ج۲۲، ص ۵۵۸.</ref>


به تعبیری روشن‌تر هنگامی که به[[جهان هستی]] و موجودات بدیع، ظریف و شگفت‌آور می‌نگریم یا نگاهی به وجود خود می‌کنیم، به‌طور اجمال می‌فهمیم که خالق و [[آفریدگار]]ی دارد. این همان علم اجمالی است که آخرین مرحله قدرت شناخت انسان درباره خداست و هر چه به اسرار هستی آگاه تر شویم به عظمت او آشناتر و در مسیر معرفت اجمالی او قوی تر می‌گردیم، اما هنگامی که از خود می‌پرسیم او چیست؟ و چگونه است؟ و دست به سوی حقیقت ذات پاک او دراز می‌کنیم، چیزی جز حیرت و سرگردانی نصیبمان نمی‌شود و این است که می‌گوییم راه به سوی او کاملاً باز و در عین حال کاملاً بسته است.
به تعبیری روشن‌تر هنگامی که به [[جهان هستی]] و موجودات بدیع، ظریف و شگفت‌آور می‌نگریم یا نگاهی به وجود خود می‌کنیم، به‌طور اجمال می‌فهمیم که خالق و [[آفریدگار]]ی دارد. این همان علم اجمالی است که آخرین مرحله قدرت شناخت انسان درباره خداست و هر چه به اسرار هستی آگاه تر شویم به عظمت او آشناتر و در مسیر معرفت اجمالی او قوی تر می‌گردیم، اما هنگامی که از خود می‌پرسیم او چیست؟ و چگونه است؟ و دست به سوی حقیقت ذات پاک او دراز می‌کنیم، چیزی جز حیرت و سرگردانی نصیبمان نمی‌شود و این است که می‌گوییم راه به سوی او کاملاً باز و در عین حال کاملاً بسته است.


می‌توان این مسئله را با یک مثال روشن ساخت و آن این که همه ما به روشنی می‌دانیم که نیرویی به نام جاذبه وجود دارد. چرا که هر چیزی رها شود سقوط می‌کند و به سوی زمین جذب می‌شود و اگر این جاذبه نبود آرامش و قراری برای موجودات روی زمین وجود نداشت. آگاهی بر وجود جاذبه چیزی نیست که مخصوص دانشمندان باشد حتی اطفال و کودکان خردسال آن را به خوبی درک می‌کنند، ولی حقیقت جاذبه چیست، آیا امواج نامرئی یا ذرات ناشناخته یا نیرویی دیگر است؟ و عجیب این که نیروی جاذبه بر خلاف آنچه در تمام جهان ماده می‌شناسیم، ظاهراً برای انتقال از نقطه ای به نقطه دیگر نیاز به زمان ندارند، به خلاف نور که سریع‌ترین حرکت را در جهان ماده دارد، ولی در عین حال به هنگام انتقال در فضا گاهی برای رسیدن از یک نقطه به نقطه دیگر میلیون‌ها سال وقت لازم است. اما نیروی جاذبه گویی در یک لحظه از هر نقطه ای از جهان به نقطه دیگر منتقل می‌گردد یا حداقل سرعتی دارد بالاتر از آنچه تاکنون شنیده‌ایم.
می‌توان این مسئله را با یک مثال روشن ساخت و آن این که همه ما به روشنی می‌دانیم که نیرویی به نام جاذبه وجود دارد. چرا که هر چیزی رها شود سقوط می‌کند و به سوی زمین جذب می‌شود و اگر این جاذبه نبود آرامش و قراری برای موجودات روی زمین وجود نداشت. آگاهی بر وجود جاذبه چیزی نیست که مخصوص دانشمندان باشد حتی اطفال و کودکان خردسال آن را به خوبی درک می‌کنند، ولی حقیقت جاذبه چیست، آیا امواج نامرئی یا ذرات ناشناخته یا نیرویی دیگر است؟ و عجیب این که نیروی جاذبه بر خلاف آنچه در تمام جهان ماده می‌شناسیم، ظاهراً برای انتقال از نقطه ای به نقطه دیگر نیاز به زمان ندارند، به خلاف نور که سریع‌ترین حرکت را در جهان ماده دارد، ولی در عین حال به هنگام انتقال در فضا گاهی برای رسیدن از یک نقطه به نقطه دیگر میلیون‌ها سال وقت لازم است. اما نیروی جاذبه گویی در یک لحظه از هر نقطه ای از جهان به نقطه دیگر منتقل می‌گردد یا حداقل سرعتی دارد بالاتر از آنچه تاکنون شنیده‌ایم.
خط ۴۹: خط ۴۹:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:شناخت خدا]]
automoderated
۵۴۳

ویرایش