امتحان الهی در قرآن

سؤال

منظور از امتحان الهی در قرآن چیست؟ لطفاً با استناد به آیات، به‌طور کامل توضیح دهید؟

درگاه‌ها
کرونا و بلایا.png


امتحان و آزمایش بندگان از سوی خداوند سنتی قطعی است تا با آن بندگان خوب و بد و با ایمان و بی ایمان مشخص شوند. در قرآن آمده است که خداوند مرگ و زندگانی را آفریده تا بندگان را بیازماید که کدامشان نیکوکار است. قرآن امتحان الهی را حتمی می‌داند تا با آن ایمان و خلوص بندگان مشخص گردد.

هدف از امتحان الهی

آزمايش و امتحان يك برنامه و سنت حتمى الهى است‏.[۱] امتحان خدا یعنی انسان را در سختی‌ها قرار دادن برای اینکه خودش به اختیار خودش، خودش را به کمال برساند.[۲] خداوند مرگ و حیات را خلق کرد تا اعمال خوب و بد مشخص شوند.[۳]

از آنجا که نظام حیات در جهان هستی، نظام تکامل و پرورش بوده و تمامی موجودات زنده مسیر تکامل را می‌پیمایند، تمام انسان‌ها، اعم از انبیاء و اولیا و خواص و عوام، طبق این قانون باید آزمایش و امتحان شده و استعدادهای خود را شکوفا سازند، گرچه امتحانات الهی از تنوع خاصی برخوردارند، برخی با وفور نعمت و کامیابی‌ها و برخی دیگر با حوادث سخت و ناگوار و شکست‌ها همراهند، اما هیچ‌کس از این سنت الهی مستثنی نیست. امتحان الهی به‌عنوان تربیت و سنت عمومی، انسان‌های خوب و بد را بازمی‌شناساند.[۴]

امتحان الهی امری حتمی است که همه انسان‌ها را شامل می‌شود.[۵] مطابق آیات قرآن این آزمایش برای این است که ایمان انسان محک زده شود.[۶] تمام آنچه زینت زمین نامیده می‌شود برای آزمایش انسان است.[۷]

و شما را با بدی‌ها و خوبی‌ها آزمايش می‌كنيم‏. (سوره انبیاء آیه ۳۵)

صبر و تقوا در مقابل امتحان الهی

صبر، تقوا و ذکر و یاد خدا، رمز توفيق انسان در برابر آزمايش‌های الهى است.[۸]

خداوند بندگانش را هم به وسيله آنچه دوست می‌دارند می‌‏آزمايد و هم به وسيله آنچه نفرت دارند، تا حقيقت هركدام نمايان گردد. از این‏‌رو، هركس كه در هنگام آسايش سپاسگزار باشد و در هنگام سختى شكيبا، از زمره مخلصین و مؤمنان است و پاداش و مزد خود را دارد و هر كسى كفران بورزد و گردنكشى كند، او از افرادى محسوب می‌شود كه استحقاق عذاب را دارند.[۹]

مفسران راه پيروزى در آزمايش‏‌هاى الهى را صبر و مقاومت، توجه به گذرا بودن حوادث و مشكلات، توجه به تاريخِ گذشتگان كه چگونه مشكلات را پشت سر گذارده‌‏اند و توجه به اينكه همه مشكلات ما در منظر و ديد خداست و همه چيز حساب دارد؛ دانسته‌اند.[۱۰]

در قرآن یکی از ویژگی‌های صابران این است که هنگام رسیدن بلا و سختی، آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» را می‌خوانند و به معنای آن اقرار دارند؛ که به این معناست که همه چیز از آنِ خداوند است و بندگان به سوی او می‌روند. از این جهت نیروی ایمان خود را حفظ می‌کنند و خداوند پاداش صبرشان را می‌دهد.

مصادیق آزمایش الهی

امتحان، از جمله سنت‌هاى قطعى و فراگير و مستمر الهى است.[۱۱] آيات قرآن نمونه‌هايى از امورى كه انسان با آنها امتحان مى‌شود، از قبيل ترس، گرسنگى، زيان‌هاى مالى و مرگ فرزندان، پيامبران و دستورهاى خداوند، و به‌طور كلّى از نظر قرآن، شرور و خيرها از آزمايش‌هاى الهى محسوب مى‌شوند.[۱۲]

انسان با هر خیر و شری مورد آزمایش الهی قرار می‌گیرد. همه نعمت‌ها اعم از مال و فرزند و خانواده و تمام زینت‌های دنیا و نیز همه بلایا و مصایب مانند مرگ نزدیکان، فقر، گرفتاری و... از مصادیق آزمایش الهی است.[۱۳]

مسئله آزمايش الهى در قرآن به دو صورت مطرح گرديده است: گاهى به صورت كلى و اين كه افراد در كشاكش زندگى، مورد آزمون قرار مى‌گيرند. و محك آن راستگو را از دروغگو جدا مى‌سازد و گاهى ديگر، به صورت ملموس و عينى و با تشريح سرگذشت امت‌هاى پيشين، كه مورد آزمايش قرار گرفته‌اند و گروهى رفوزه و گروهى نيز پيروز شده‌اند.[۱۴]

مطالعه بیشتر

  • علامه طباطبایی، المیزان، ترجمه موسوی، ج۴، ص۵۲ به بعد.
  • غفاری، ابوالحسن، سنت امتحان در زندگی انسان، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما.
  • هاشم زاده، محمدرضا، فلسفه امتحان‌های الهی، اصفهان، نقش نگین، ۱۳۸۹.


منابع

  1. تفسير نور، قرائتی محسن، ج۱، ص: ۲۴۰
  2. مجموعه آثار، مطهری، مرتضی، ج۲۸، ص۵۳۶
  3. سوره ملک آیه ۲، سوره کهف آیه ۷
  4. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۵۲.
  5. آیه ۱۶ سوره توبه
  6. سوره عنکبوت آیه ۲
  7. سوره کهف آیه ۷
  8. فرهنگ قرآن،‌ مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ج۴، ص۲۹۱
  9. ترجمه تفسير كاشف، مغنیه، ج‏5، ص: 448
  10. تفسير نور، قرائتی محسن، ج۱، ص: ۲۳۹
  11. دانشنامه قرآن و حديث، محمدی ری‌شهری، محمد، ج۱۵، ص۴۳۸
  12. انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى، مكارم شيرازى، ناصر، ج۱،ص۴۷
  13. سوره فجر آیه ۱۵ و ۱۶، سوره انبیاء آیه ۳۵، سوره بقره آیه ۱۵۵، سوره تغابن آیه ۳۱، سوره کهف آیه ۷،
  14. منشور جاويد، سبحانى، شیخ جعفر، ج۱۳، ص۳۰۰