اقسام دروغ

نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۳:۳۸ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = اخلاق |شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس |شاخه فرعی۲ = رذائ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

دروغ چیست و دارای چه اقسامی است؟

يکي از بيماري هاي مهم زبان که جامعه بزرگ بشر هميشه از آن آسيب ديده و رنج برده است بيماري تباه کننده دروغ است. بنابراين سزاوار است که زبان پيوسته تحت حکم عقل و شرع قرار گيرد. از آن جهت که طبع انسان تمايل دارد زبان را آزاد گذاشته، عنان آن را رها نمايد، شرع مقدس به حفظ و کنترل آن بسيار تاکيد نموده است تا از برخورد اين دو تعادل حاصل شود.}}[۱]

دروغ و واژه هاي معادل آن از قبيل «کذب» و «افتراء» و «افک» به معناي خبر مخالف با واقع مي باشند.

اقسام دروغ: از نظر دانشمندان اخلاق دروغ بر شش قسم است: ۱. دروغ در گفتار ۲. دروغ در نيت ۳. دروغ در عزم ۴. دروغ در وفا به عزم ۵. دروغ در اعمال ۶. دروغ در مقامات دين.

دروغ در گفتار: هر زمان انسان خبري مخالف با واقع را ابراز کند به دروغ در گفتار دچار شده است. شخصي که به خوي دروغگويي مبتلا مي شود، قلم، زبان و رفتارش محور دروغ مي چرخد. حضرت علي(ع) فرمود: هيچ عادت و خلقي زشت تر از دروغ نيست.[۲]

دروغ در نيت: گاه انسان تصميم مي گيرد کار نيکوئي يا هرامر خير ديگري انجام دهد، اما نيت او بر انجام آن کار فقط خداوند تبارک و تعالي نيست بلکه در تصميم او خواسته هاي نفساني و غير خدايي در آن ريشه دارد که به اين حالت دروغ در نيت گفته مي شود.

دروغ در عزم: گاه انسان تصميم مي گيرد کار خيري را براي نزديک شدن به خدا انجام دهد اما در همين تصميم به دليل وجود خللي سستي مي کند و در تصميم خود صادق نيست که سرچشمه اين سستي و تزلزل چيزي جز خواهش هاي نفساني نيست که به اين حالت دروغ در عزم مي گويند.

دروغ در عمل: کذب در عمل به آن معنا است که انسان درظاهر حالتي به خود بگيرد که گوياي وجود صفتي در باطن اوست حال آنکه از چنان صفتي برخوردار نيست که به اين عدم هماهنگي ظاهر و باطن کذب در عمل مي گويند.[۳]

منابع

  1. اخلاق، ترجمه کتاب اخلاق، تأليف مرحوم سيد عبدالله، شبر، موسسه انتشارات هجرت، ص۲۲۳.
  2. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمّد، غررالحکم ودررالکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، بی‌تا
  3. اخلاق الاهي، آفات زبان، جلد چهارم، استاد آيت الله مجتبي تهراني، ص۸۲ـ ۸۳ـ ۸۴ـ ۸۵ـ ۸۶ـ ۸۷ـ