اقدامات ابوبکر در زمان خلافت

نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۵۴ توسط Nazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' (س)' به '(س)')
سؤال

آیا در زمان خلافت ابوبکر، کارهای مخالف اسلام انجام شد؟


طبق شواهد تاریخی محققان معتقدند که ابوبکر در زمان خلافتش دست به اقداماتی زد که مخالف اسلام و گفتار پیامبر(ص) بود.

غصب خلافت امیرمؤمنان(ع)، عدم پرداخت سهم ذی القربی و سهم مؤلفة قلوبهم، عدم پرداخت ارث، غصب فدک و آزار و کتک زدن حضرت زهرا(س)، منع از نوشتن احادیث پیامبر(ص) و انتخاب عمر به عنوان جانشین خلیفه از جمله اقدامات خلاف اسلام ابوبکر در زمان خلافتش دانسته شده است.

اقدامات

در زمان خلیفه اول کارهای زیادی مخالف اسلام صورت گرفت، که اکثر آن‌ها از سوی خود خلیفه انجام شد. برخی از آنها عبارت‌اند از:

غصب خلافت امیرمؤمنان(ع)

یکی از اعمال خلاف اسلام ابوبکر پس از رحلت پیامبر(ص)، حضور در سقیفه بنی‌ساعده برای تعیین جانشینی و غصب خلافت دانسته شده است. برخی از انصار و مهاجرین با جمع شدن در سقیفه بنی‌ساعده ابوبکر را به خلافت برگزیدند.[۱] امام علی(ع) در این زمان مشغول غسل و کفن پیامبر(ص) بود.[۲]

غصب خلافت امام علی(ع) اولین اقدام خلاف اسلام و گفتار پیامبر(ص) ابوبکر قلمداد شده است. پیامبر(ص) در موارد بسیاری علی(ع) را به عنوان جانشین بعد از خود معرفی نمود.[۳] امیرمؤمنان(ع) و فاطمه زهرا(س) تلاش‌های زیادی برای بازگرداندن امر خلافت از ابوبکر و بیعت با امام علی(ع) کردند؛ اما تلاش آنان ثمری نبخشید.

جنگ و کشتار کسانی که از پرداخت زکات به ابوبکر کوتاهی کردند

این عده کسانی بودند که در خلافت ابوبکر تردید داشتند. آنها از پرداخت زکات به ابوبکر خودداری کردند. ابوبکر تصمیم گرفت با آنان بجنگد. عمر که متوجه عواقب سوء این تصمیم بود، مخالفت کرد؛ اما ابوبکر بر خلاف نص صریح پیامبر با آنان که مسلمان بودند، جنگ نمود.[۴]

کشتن «مالک بن نویره»

مالک بن نویره رئیس قبیله بنی‌تمیم، شخصی بی‌پاک و شجاع بود؛ وی از پرداخت زکات به حکومت ابوبکر خودداری کرد؛ تا به بررسی اوضاع و شرایط بپردازد. خالد بن ولید با دستور ابوبکر به وی حمله کرد و او را کشت و همان شب با همسرش هم‌بستر شد.[۵] زمانی‌که برخی از جمله عمر به ابوبکر گفتند که باید خالد را به خاطر زنا و کشتن مرد مسلمان، بکشند، ابوبکر به مخالفت پردخت و گفت: خالد حکم خدا را با اجتهاد خودش تأویل کرد؛ هرچند اشتباه نمود، او را نکوهش نکنید؛ بنابراین، این رأی ابوبکر در مورد خالد یکی از مخالفت‌های او در مقابل قرآن و سنت پیامبر(ص) دانسته شده است.[۶]

عدم پرداخت سهم ذی القربی

همه مسلمانان اتفاق دارند که سهمی از خمس به پیامبر خدا(ص) و سهم دیگری به خویشان آن حضرت تعلق می‌گرفته است و تا پیامبر در قید حیات بود به آن عمل می‌کرد؛ ولی بعد از آن که ابوبکر به خلافت رسید، آیه خمس را تأویل کرد و پیامبر و خویشان او را پس از رحلت آن حضرت طرد نمود و از ادای حق بنی هاشم امتناع ورزید.[۷]

عدم پرداخت ارث فاطمه زهرا(س)

از دیگر اقدامات ابوبکر که خلاف اسلام دانسته شده است، ندادن ارث حضرت زهرا(س) بود که این عمل خلاف نص صریح قرآن قلمداد شده است: «للرجال نصیب مما ترک…؛ برای مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان گذاشته‌اند بهره‌ای هست، برای زنان نیز از آنچه پدران و مادران و خویشان باقی گذاشته، کم یا زیاد، بهره‌ای مقرر شده است.»[۸]

مفسران معتقدند که این آیه به معنی عام شامل پیامبر(ص) و سایر افراد بشر می‌شود؛ اما وقتی فاطمه(س) از ابوبکر ارث پدرش را طلب نمود، ابوبکر گفت: پیامبر فرموده: ما ارث نمی‌گذاریم و آنچه از ما می‌ماند، صدقه است و به سایر افراد مسلمین می‌رسد. این حدیث را فاطمه(س) و امامان(ع) مردود دانسته‌اند.[۹]

غصب فدک

زمانی‌که آیه «و آت ذی القربی حقه؛ حق خویشان خود را به آنها بده،» نازل شد پیامبر(ص) فدک را به فاطمه(س) بخشید و هم‌چنان در دست آن حضرت بود تا اینکه ابوبکر آن را از وی گرفت. این همان حقی بود که زهرا(س) بعد از پدرش آن را مطالبه کرد و خلیفه و طرفدارانش را محکوم نمود.[۱۰]

آزار و کتک زدن حضرت زهرا(س)

آزردن حضرت زهرا(س) دختر پیامبر(ص) مخالف گفتار صریح رسول خدا(ص) دانسته شده است؛ چنان‌که پیامبر(ص) فرمود: خشنودی فاطمه(س) خشنودی من و خشم فاطمه، خشم من است. اما بنا بر پاره‌ای از گزارش‌های تاریخی، ابوبکر و هوادارانش به فرموده پیامبر(ص) اعتنا نکرده و فاطمه(س) را در جریان بیعت و هجوم به خانه علی(ع) بین در و دیوار قرار دادند و پهلویش را شکستند.[۱۱]

منع از نوشتن احادیث پیامبر(ص)

محققان معتقدند که کتابت و ضبط احادیث پیامبر(ص) موجب بقای سیره و سنت نبوی بود؛ چنان‌که پیامبر(ص) نیز به ضبط و حفظ احادیث تأکید کرده بود. در زمان ابوبکر، احادیث آن حضرت نابود شد. ابوبکر پس از دستور به جمع‌آوری احادیث پیامبر(ص)، همه آنها را آتش زد.[۱۲]

عدم پرداخت سهم مولفه قلوبهم

طبق آیه ۶۰ سوره توبه، خداوند برای افرادی که باید دل‌های آنها را به سوی اسلام جلب کرد، سهمی از زکات قرار داد؛ «انما الصدقات… و المؤلفة قلوبهم»[۱۳] پیامبر(ص) سهم این افراد از زکات را پرداخت می‌کرد؛ اما ابوبکر پس از خلافت با پیشنهاد عمر از پرداخت سهم آنها خودداری نمود.[۱۴]

انتخاب عمر به جانشینی

از دیگر اعمال خلاف اسلام ابوبکر در زمان خلافت، وصیت به جانشینی عمر هنگام وفاتش دانسته شده است؛ زیرا انتخاب عمر برخلاف بیانات صریح پیامبر(ص) در امر جانشینی بود.[۱۵]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ اجتهاد در مقابل نص، علامه سید عبدالحسین شرف الدین، ترجمه علی دوانی.


منابع

  1. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه ایتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۵۲۳؛ ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، قم، منشورات شریف رضی، ج۱، ص۵.
  2. طبری، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۲ش، ج۴، ص۱۳۲۸؛ ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۳۲۵.
  3. رک: علامه شرف الدین موسوی، المراجعات، ترجمه مروّج خراسانی، قم، بنیاد معارف اسلامی، چاپ هفتم، ۱۳۸۳ش، ص۱۲۵–۲۵۰.
  4. علامه شرف الدین موسوی، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه علی دوانی، تهران، انتشارات غدیر، ص۱۲۸؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، مکتبه المعارف، الطبعه السادسه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۳۱۱.
  5. علامه امینی، الغدیر، ترجمه اکبر ثبوت، تهران، بنیاد بعثت، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش، ج۱۳، ص۳۲۰؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، مکتبه المعارف، الطبعه السادسه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۳۲۱.
  6. ابن الاثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۳۵۸.
  7. علامه شرف الدین موسوی، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه علی دوانی، تهران، انتشارات غدیر، ص۸۱.
  8. سوره نساء، آیه ۷.
  9. علامه شرف الدین موسوی، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه علی دوانی، تهران، انتشارات غدیر، ص۸۸.
  10. علامه شرف الدین موسوی، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه علی دوانی، تهران، انتشارات غدیر، ص۹۸.
  11. علامه مجلسی، جلاء العیون، تحقیق سید علی امامیان، قم سرور، چاپ دهم، ۱۳۸۳ش، ص۲۵۱–۲۶۲.
  12. علامه شرف الدین، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه علی دوانی، تهران، انتشارات غدیر، ص۱۵۷.
  13. سوره توبه، آیه۶۰.
  14. علامه شرف الدین، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه علی دوانی، تهران، انتشارات غدیر، ص۷۳.
  15. مسعودی، مروج الذهب، بیروت، دارالمعرفه، ج۲، ص۳۰۷.