افکار و عقاید محمد شحرور: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۲: خط ۶۲:
او در سال ۱۹۶۴ میلادی از دانشگاه دولتی مسکو فارغ‌التحصیل شد. محمد شحرور در شوروی با فلسفه مارکسیسم، آشنا و دچار بحران ایمان شد. با این حال در نهایت، ایمان دینی خود را بازیافت اما دیگر مانند دیانت سنتی نبود.. از نظر شحرور گرچه متن قرآن ثابت است اما تفسیر آن به هیچ عنوان نمی‌تواند ثابت باشد زیرا اگر قرآن «جاودانه» است پس پیام «جاودانه» قرآن را در هر عصری باید متناسب با بایسته‌های آن عصر فهمید؛ بنابراین اشتباه بزرگ مسلمانان این است که برای فهم قرآن به تفسیر گذشتگان تکیه می‌کنند به جای آن‌که در هر عصری بر اساس بایسته‌های آن عصر دست به تفسیر دوباره قرآن بزنند. شحرور ایده‌های قرآن‌شناختی خود را نخستین‌بار در کتاب پرآوازه و جنجالی «الکتاب والقرآن: قرائه معاصره» (خوانشی امروزی از کتاب و قرآن) بیان کرد. ایده این کتاب، نخستین‌بار در هنگام دانشجویی شحرور در مسکو و با آشنایی فردینان دو سوسور و ادوارد ساپیر به ذهن او رسید. او ایده‌های کتاب را در دوبلین بسط داد و تا سال ۱۹۸۴ کامل کرد و نوشتن کتاب را از سال ۱۹۸۶ آغاز کرد. این کتاب هشتصد صفحه‌ای در سال ۱۹۹۰ میلادی در دمشق و بیروت منتشر شد و در کشورهای عربی با استقبال بسیاری مواجه شد؛ به گونه‌ای که در شش سال بیست هزار نسخه از آن تنها در سوریه و پانزده هزار نسخه در لبنان فروش رفت. عربستان سعودی این کتاب را ممنوع کرد و بر اثر فشارهای عربستان، فروش آن در امارات، قطر، و مصر نیز ممنوع شد. با این حال، اما تا سال ۱۹۹۱ سه هزار نسخه از آن تنها در مصر به شکل پنهانی فروش رفت. برآورد می‌شود که ۱۵۰۰۰ نسخه از «الکتاب والقرآن: قرائه معاصره» در عربستان به صورت زیرزمینی فروش رفته باشد. همچنین نسخه‌های کپی‌شده و چاپ‌های زیرزمینی آن کتاب دست‌به‌دست شد. اما قابوس بن سعید در عمان نسخه‌هایی از این کتاب را به سران حکومت خود هدیه کرد و از آن‌ها خواست آن را بخوانند. محمد شحرور در «الکتاب و القرآن» استدلال می‌کند که اسلام دست به تشویق عقلانیت، آزادی بشر و معرفت‌آموزی می‌زند و از این رو اسلام برای همه زمان‌ها است. اگر اسلام برای همه زمان‌ها باشد آن‌گاه تفسیر قرآن نمی‌تواند ثابت باشد و در نتیجه مسلمانان نباید تحولات مدرن را نادیده بگیرند. از نظر او ما باید قرآن را طوری بخوانیم که انگار پیامبر اسلام همین حالا و نه چهارده سده پیش از دنیا رفته است؛ بنابراین پیام قرآن را از باید با درک امروزی و نه بر پایه فهم پیشینیان فهمید. از نظر او هیچ تفسیری از قرآن، از جمله تفسیر فقیهانه، مقدس نیست. محمد شحرور می‌گوید تفسیر قرآن، بر پایه فقه و حدیث است و باید تفسیر فقه و حدیث بر پایه قرآن باشد. او می‌گوید اگر در عصر پیامبر، زنان قاضی نبودند یا جایگاه سیاسی نداشتند، این بدان معنا نیست که در هیچ عصری نباید چنین جایگاهی داشته باشند و در زمانه کنونی می‌توان متناسب با عدالت عصر، برای زنان و مردان حقوق برابر قائل شد بی آن‌که از روح عدالت قرآنی فراتر رفت. سیاری از روحانیان سنی به شحرور حمله کردند و او را «گمراه» خواندند. در همان سال ۱۹۹۰ محمدسعید رمضان البوطی در مقاله‌ای این اثر را «توطئه‌ای صهیونیستی علیه قرآن» خواند. شدیدترین حمله، از سوی محمد ناصرالدین آلبانی بود که شحرور را به آشکارا «کمونیست ملحد» خواند. یوسف قرضاوی، مفتی مصری نزدیک به اخوان‌المسلمین نیز گفته بود شحرور دین تازه‌ای آورده است. اما شحرور بارها تأکید کرده بود دین تازه‌ای نیاورده بلکه به دنبال پروراندن فقه قرآنی نوین است. با این حال شحرور، هیچ‌گاه بخاطر افکارش در سوریه یا دیگر کشورهای عربی به دادگاه نرفت و هیچ‌گاه رسماً (چه از سوی دادگاه و چه با صدور فتوی) به «خروج از اسلام» متهم نشد. تا سال ۲۰۰۰ میلادی یعنی ده سال پس از انتشار «الکتاب و القرآن» هجده کتاب از سوی محافظه‌کاران مذهبی و چندین کتاب بدون نام نویسنده در نقد این اثر منتشر شد. شماری از روشنفکران و اسلام‌شناسان دانشگاهی نیز پژوهش‌های محمد شحرور را زیر سؤال بردند. محمد ارکون، محمد شحرور را مهندسانی خودخوانده سر از اسلام‌شناسی درآورده دانست که طرح فکری او «راست‌کیشی» (ارتدوکسی) اسلامی در لباسی تازه است. از نظر ارکون، شحرور هیچ‌گاه برداشت راست‌کیشانه از وحی اسلامی (کلام ثابت فرابشری) را به پرسش نمی‌گیرد بلکه می‌خواهد با دوران‌سازی فهم دین تلقی راست‌کیشانه از وحی را از گزند نقد محفوظ دارد. نصر ابوزید، شیوه بازتفسیر شحرور در واژگان کلیدی قرآن را نقد کرد. از نظر ابوزید، شحرور با نادیده گرفتن قواعد زبان‌شناختی و نیز زبان‌شناسی فرهنگی با خوانشی «ذوقی و سوگیرانه» معناهای تازه‌ای از واژه‌های قرآنی بیرون می‌کشد. محمد شحرور در کتاب دوم خود به نام «دراسات إسلامیه معاصره فی الدوله والمجتمع» (پژوهش‌های اسلامی امروزی درباره حکومت و اجتماع) که در سال ۱۹۹۴ میلادی منتشر شد مبانی نظری حکومت سکولار لیبرال (دولت مدنی) را پی‌ریزی و با حکومت دینی مخالفت کرد. او اشاره می‌کند که قرآن، سه گونه استبداد را محکوم کرده اما فقه اسلامی به آن کم‌وبیش بی‌اعتنا بوده است: استبداد سیاسی که نمود قرآنی آن «فرعون»، استبداد دینی که نمود قرآنی آن «هامان» از درباریان فرعون، و استبداد اقتصادی که نمود قرآنی آن «قارون» است. از شحرور تنها یک کتاب «دین و قدرت؛ خوانشی نو از حاکمیت» (الدین والسلطه؛ قراءه معاصره للحاکمیه) به زبان فارسی برگردان شده است. این برگردان، کار عبدالله ناصری طاهری و سمیه‌سادات طباطبایی، تهران: انتشاراتمروارید در سال ۱۳۹۷ خورشیدی) است. همچنین چند مقاله نیز در نقد آرای قرآن‌شناختی او در مجلات پژوهشی ایران منتشر شده‌اند.<ref>ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
او در سال ۱۹۶۴ میلادی از دانشگاه دولتی مسکو فارغ‌التحصیل شد. محمد شحرور در شوروی با فلسفه مارکسیسم، آشنا و دچار بحران ایمان شد. با این حال در نهایت، ایمان دینی خود را بازیافت اما دیگر مانند دیانت سنتی نبود.. از نظر شحرور گرچه متن قرآن ثابت است اما تفسیر آن به هیچ عنوان نمی‌تواند ثابت باشد زیرا اگر قرآن «جاودانه» است پس پیام «جاودانه» قرآن را در هر عصری باید متناسب با بایسته‌های آن عصر فهمید؛ بنابراین اشتباه بزرگ مسلمانان این است که برای فهم قرآن به تفسیر گذشتگان تکیه می‌کنند به جای آن‌که در هر عصری بر اساس بایسته‌های آن عصر دست به تفسیر دوباره قرآن بزنند. شحرور ایده‌های قرآن‌شناختی خود را نخستین‌بار در کتاب پرآوازه و جنجالی «الکتاب والقرآن: قرائه معاصره» (خوانشی امروزی از کتاب و قرآن) بیان کرد. ایده این کتاب، نخستین‌بار در هنگام دانشجویی شحرور در مسکو و با آشنایی فردینان دو سوسور و ادوارد ساپیر به ذهن او رسید. او ایده‌های کتاب را در دوبلین بسط داد و تا سال ۱۹۸۴ کامل کرد و نوشتن کتاب را از سال ۱۹۸۶ آغاز کرد. این کتاب هشتصد صفحه‌ای در سال ۱۹۹۰ میلادی در دمشق و بیروت منتشر شد و در کشورهای عربی با استقبال بسیاری مواجه شد؛ به گونه‌ای که در شش سال بیست هزار نسخه از آن تنها در سوریه و پانزده هزار نسخه در لبنان فروش رفت. عربستان سعودی این کتاب را ممنوع کرد و بر اثر فشارهای عربستان، فروش آن در امارات، قطر، و مصر نیز ممنوع شد. با این حال، اما تا سال ۱۹۹۱ سه هزار نسخه از آن تنها در مصر به شکل پنهانی فروش رفت. برآورد می‌شود که ۱۵۰۰۰ نسخه از «الکتاب والقرآن: قرائه معاصره» در عربستان به صورت زیرزمینی فروش رفته باشد. همچنین نسخه‌های کپی‌شده و چاپ‌های زیرزمینی آن کتاب دست‌به‌دست شد. اما قابوس بن سعید در عمان نسخه‌هایی از این کتاب را به سران حکومت خود هدیه کرد و از آن‌ها خواست آن را بخوانند. محمد شحرور در «الکتاب و القرآن» استدلال می‌کند که اسلام دست به تشویق عقلانیت، آزادی بشر و معرفت‌آموزی می‌زند و از این رو اسلام برای همه زمان‌ها است. اگر اسلام برای همه زمان‌ها باشد آن‌گاه تفسیر قرآن نمی‌تواند ثابت باشد و در نتیجه مسلمانان نباید تحولات مدرن را نادیده بگیرند. از نظر او ما باید قرآن را طوری بخوانیم که انگار پیامبر اسلام همین حالا و نه چهارده سده پیش از دنیا رفته است؛ بنابراین پیام قرآن را از باید با درک امروزی و نه بر پایه فهم پیشینیان فهمید. از نظر او هیچ تفسیری از قرآن، از جمله تفسیر فقیهانه، مقدس نیست. محمد شحرور می‌گوید تفسیر قرآن، بر پایه فقه و حدیث است و باید تفسیر فقه و حدیث بر پایه قرآن باشد. او می‌گوید اگر در عصر پیامبر، زنان قاضی نبودند یا جایگاه سیاسی نداشتند، این بدان معنا نیست که در هیچ عصری نباید چنین جایگاهی داشته باشند و در زمانه کنونی می‌توان متناسب با عدالت عصر، برای زنان و مردان حقوق برابر قائل شد بی آن‌که از روح عدالت قرآنی فراتر رفت. سیاری از روحانیان سنی به شحرور حمله کردند و او را «گمراه» خواندند. در همان سال ۱۹۹۰ محمدسعید رمضان البوطی در مقاله‌ای این اثر را «توطئه‌ای صهیونیستی علیه قرآن» خواند. شدیدترین حمله، از سوی محمد ناصرالدین آلبانی بود که شحرور را به آشکارا «کمونیست ملحد» خواند. یوسف قرضاوی، مفتی مصری نزدیک به اخوان‌المسلمین نیز گفته بود شحرور دین تازه‌ای آورده است. اما شحرور بارها تأکید کرده بود دین تازه‌ای نیاورده بلکه به دنبال پروراندن فقه قرآنی نوین است. با این حال شحرور، هیچ‌گاه بخاطر افکارش در سوریه یا دیگر کشورهای عربی به دادگاه نرفت و هیچ‌گاه رسماً (چه از سوی دادگاه و چه با صدور فتوی) به «خروج از اسلام» متهم نشد. تا سال ۲۰۰۰ میلادی یعنی ده سال پس از انتشار «الکتاب و القرآن» هجده کتاب از سوی محافظه‌کاران مذهبی و چندین کتاب بدون نام نویسنده در نقد این اثر منتشر شد. شماری از روشنفکران و اسلام‌شناسان دانشگاهی نیز پژوهش‌های محمد شحرور را زیر سؤال بردند. محمد ارکون، محمد شحرور را مهندسانی خودخوانده سر از اسلام‌شناسی درآورده دانست که طرح فکری او «راست‌کیشی» (ارتدوکسی) اسلامی در لباسی تازه است. از نظر ارکون، شحرور هیچ‌گاه برداشت راست‌کیشانه از وحی اسلامی (کلام ثابت فرابشری) را به پرسش نمی‌گیرد بلکه می‌خواهد با دوران‌سازی فهم دین تلقی راست‌کیشانه از وحی را از گزند نقد محفوظ دارد. نصر ابوزید، شیوه بازتفسیر شحرور در واژگان کلیدی قرآن را نقد کرد. از نظر ابوزید، شحرور با نادیده گرفتن قواعد زبان‌شناختی و نیز زبان‌شناسی فرهنگی با خوانشی «ذوقی و سوگیرانه» معناهای تازه‌ای از واژه‌های قرآنی بیرون می‌کشد. محمد شحرور در کتاب دوم خود به نام «دراسات إسلامیه معاصره فی الدوله والمجتمع» (پژوهش‌های اسلامی امروزی درباره حکومت و اجتماع) که در سال ۱۹۹۴ میلادی منتشر شد مبانی نظری حکومت سکولار لیبرال (دولت مدنی) را پی‌ریزی و با حکومت دینی مخالفت کرد. او اشاره می‌کند که قرآن، سه گونه استبداد را محکوم کرده اما فقه اسلامی به آن کم‌وبیش بی‌اعتنا بوده است: استبداد سیاسی که نمود قرآنی آن «فرعون»، استبداد دینی که نمود قرآنی آن «هامان» از درباریان فرعون، و استبداد اقتصادی که نمود قرآنی آن «قارون» است. از شحرور تنها یک کتاب «دین و قدرت؛ خوانشی نو از حاکمیت» (الدین والسلطه؛ قراءه معاصره للحاکمیه) به زبان فارسی برگردان شده است. این برگردان، کار عبدالله ناصری طاهری و سمیه‌سادات طباطبایی، تهران: انتشاراتمروارید در سال ۱۳۹۷ خورشیدی) است. همچنین چند مقاله نیز در نقد آرای قرآن‌شناختی او در مجلات پژوهشی ایران منتشر شده‌اند.<ref>ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>


== تیتر سه ==
== دین و قدرت ==
«دین و قدرت؛ خوانشی نو از حاکمیت»، نوشته دکتر محمد شحرور کتابی است که دیالکتیک دین و قدرت را در متن مفهوم حاکمیت برمی‌رسد و می‌کوشد از این مفهوم ریشه‌دار در میراث دینی مسلمانان خوانشی نو عرضه کند. نویسنده برای برآوردن این مهم مراحل تحول و تکامل مفهوم حاکمیت را از عصر خوارج تا به امروز –عصر اسلام سیاسی و جریان‌های سلفی- بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که خوانش ایدئولوژیک از حاکمیت چگونه بر دیدگاه اسلام‌گرایان تندرو، همانند أبوالأعلی مودودی و سید قطب تأثیر گذاشته است؛ کسانی که حاکمیت قراردادی را در تقابل با حاکمیت الهی می‌پندارند و از این رو نه تنها تکفیر دولت‌های غربی و قتل شهروندان آن‌ها را جایز می‌شمرند بلکه دولت‌های حاکم بر کشورهای مسلمان را هم به علت وضع قانون تکفیر کرده و مسلمانان را به سبب پیروی از قوانین موضوعه می‌کشند؛ زیرا باور دارند حق قانونگذاری تنها از آن خداست. فقیهان اجتهادات نبوی، صحابه و تابعان را که در ذیل حاکمیت بشری و الهی-بشری بوده با حاکمیت الهی خلط کرده و از این رو آن احکام زمان‌مند و مکان‌مند بشری را همیشگی و جهان‌شمول جلوه دادند. خوانش جریان‌های اسلام‌گرای تندرو از حاکمیت نیز بر مبنای همین فقه ناکارآمد و پرتناقض شکل گرفته است. پس برای رهایی از این جریان‌ها گریزی نیست جز بازنگری در فقه موروث و مفهوم سنتی حاکمیت.<ref>درباره کتاب «دین و قدرت؛ خوانشی نو از حاکمیت» نوشته شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۹. تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
«دین و قدرت؛ خوانشی نو از حاکمیت»، نوشته دکتر محمد شحرور کتابی است که دیالکتیک دین و قدرت را در متن مفهوم حاکمیت برمی‌رسد و می‌کوشد از این مفهوم ریشه‌دار در میراث دینی مسلمانان خوانشی نو عرضه کند. نویسنده برای برآوردن این مهم مراحل تحول و تکامل مفهوم حاکمیت را از عصر خوارج تا به امروز –عصر اسلام سیاسی و جریان‌های سلفی- بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که خوانش ایدئولوژیک از حاکمیت چگونه بر دیدگاه اسلام‌گرایان تندرو، همانند أبوالأعلی مودودی و سید قطب تأثیر گذاشته است؛ کسانی که حاکمیت قراردادی را در تقابل با حاکمیت الهی می‌پندارند و از این رو نه تنها تکفیر دولت‌های غربی و قتل شهروندان آن‌ها را جایز می‌شمرند بلکه دولت‌های حاکم بر کشورهای مسلمان را هم به علت وضع قانون تکفیر کرده و مسلمانان را به سبب پیروی از قوانین موضوعه می‌کشند؛ زیرا باور دارند حق قانونگذاری تنها از آن خداست. فقیهان اجتهادات نبوی، صحابه و تابعان را که در ذیل حاکمیت بشری و الهی-بشری بوده با حاکمیت الهی خلط کرده و از این رو آن احکام زمان‌مند و مکان‌مند بشری را همیشگی و جهان‌شمول جلوه دادند. خوانش جریان‌های اسلام‌گرای تندرو از حاکمیت نیز بر مبنای همین فقه ناکارآمد و پرتناقض شکل گرفته است. پس برای رهایی از این جریان‌ها گریزی نیست جز بازنگری در فقه موروث و مفهوم سنتی حاکمیت.<ref>درباره کتاب «دین و قدرت؛ خوانشی نو از حاکمیت» نوشته شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۹. تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>


۱۵٬۱۶۱

ویرایش