اعتقاد شیعیان به علم غیب امامان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۳۰: خط ۳۰:
توجه به مفهوم این دو دسته از آیات نشان میدهد، علم غیب اصالتاً و ذاتاً به خدا تعلق دارد و او مالک حقیقی علم غیب است و اوست که به هرکس که بخواهد آن را تعلیم می‌دهد.<ref>علم پیامبر و امام در قرآن، پیشین، ص۱۷.</ref> بنابر این غیر از خداوند، دیگران هم با توجه به عنایت پروردگار می‌توانند به غیب و آینده… آگاهی پیدا کنند.
توجه به مفهوم این دو دسته از آیات نشان میدهد، علم غیب اصالتاً و ذاتاً به خدا تعلق دارد و او مالک حقیقی علم غیب است و اوست که به هرکس که بخواهد آن را تعلیم می‌دهد.<ref>علم پیامبر و امام در قرآن، پیشین، ص۱۷.</ref> بنابر این غیر از خداوند، دیگران هم با توجه به عنایت پروردگار می‌توانند به غیب و آینده… آگاهی پیدا کنند.


== امّا قسمت دوّم سؤال که چرا شیعیان امامان خود را عالم به غیب می‌دانند؟ ==
===علم غیب امامان شیعه ===
اوّلاً از آیات گذشته روشن شد که امکان دارد که افراد شایسته، از طرف خداوند آگاه به غیب شوند، و این امکان را فلاسفه هم تأیید می‌کنند؛ چنان‌که بوعلی سینا می‌گوید: «اگر عارفی از غیب خبر داد و آینده درستی آن را ثابت کرد او را تصدیق کن…»<ref>ابوعلی سینا، التنبیهات والاشارات، چاپ هشتم، به نقل از علم پیامبر و امام در قرآن، پیشین، ص۷۴.</ref> و مرحوم صدرالمتألهین گفته: «نفس بر اثر اتصال با جهان عقل یا عالم مثال (جهان صور اشیاء) آگاهی‌هایی (غیبی) کسب می‌کند<ref>صدرالمتألهین، حاشیه حکمه الاشراق، به نقل از علم پیامبرو امام، پیشین، ص۷۴.</ref> و ثانیاً: آیات و روایات دلالت دارند، که ائمه اطهار(ع) علم الهی، و آگاهی غیبی خدادادی دارند که به عنوان نمونه به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود:
با توجه به مضمون آیات قرآن امکان دارد که افرادی شایسته، از طرف خداوند به علم غیب آگاه شوند، بوعلی سینا در این رابطه نوشته است: «اگر عارفی از غیب خبر داد و آینده درستی آن را ثابت کرد او را تصدیق کن…»<ref>ابوعلی سینا، التنبیهات والاشارات، چاپ هشتم، به نقل از علم پیامبر و امام در قرآن، پیشین، ص۷۴.</ref> و ملا صدرا گفته است: «نفس بر اثر اتصال با جهان عقل یا عالَم مِثال (جهان صور اشیاء) آگاهی‌هایی (غیبی) کسب می‌کند.<ref>صدرالمتألهین، حاشیه حکمه الاشراق، به نقل از علم پیامبرو امام، پیشین، ص۷۴.</ref>
برخی دیگر از آیات قرآن آیات و در کنار آن روایاتی از اهل بیت(ع) بر این موضوع دلالت دارند که ائمه(ع) علم الهی، و آگاهی غیبی خدادادی دارند:


الف: آیات قرآن: ۱. بگو هر چه می‌خواهید انجام دهید بزودی خداوند و پیامبران و مؤمنان کار شما را خواهند دید و بزودی به سوی عالم غیب و شهادت بازمی‌گردید.»<ref>توبه/ ۱۰۵.</ref> آیهٔ فوق می‌رساند که عده‌ای از مؤمنین همراه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ ناظر اعمال مردمند، و قطعاً این افراد، انسان‌های لایق و شایسته‌ای باید باشند، وبه شهادت تمام فرق اسلامی، در اعمال و رفتار شایسته‌تر از ائمه اطهار(ع) وجود ندارد، و در روایات هم بیان شده است که مراد از مؤمنان ائمه(ع) می‌باشند چنان‌که امام صادق(ع) فرمود مراد از مؤمنان در آیهٔ {{قرآن|قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ…}} ائمه هستند.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیّه، ج۲، ص۳۶۳ و صدوق، آمالی، ص۲۶۳.</ref>
====آیات قرآن====
* {{قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}''و بگو: عمل کنید یقیناً خدا و پیامبرش و مؤمنان اعمال شما را می بینند''<ref>(توبه:۱۰۵).</ref> طبق این آیهٔ عده‌ای از مؤمنین نیز، علاوه بر پیامبر ناظر اعمال مردم هستند، قطعاً این افراد، انسان‌های لایق و شایسته‌ای باید باشند، به شهادت تمام فرقه‌های اسلامی، در اعمال و رفتار، شایسته‌تر از ائمه(ع) وجود ندارد. در روایات شیعه تصریح شده است که مراد از مؤمنان، در این آیه، ائمه(ع) می‌باشند. [[امام صادق(ع)]] فرمود: مراد از مؤمنان در آیهٔ {{قرآن|قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ…}} ائمه هستند.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیّه، ج۲، ص۳۶۳؛ صدوق، امالی، ص۲۶۳.</ref>


۲. {{قرآن|... قل کفی بالل شهیدا…<ref>رعد/ ۴۳.</ref> بگو برای شهادت میان من و شما، خدا و کسی که علم الکتاب دارد کفایت می‌کند» در این آیه شهادت عالم به تمام کتاب، در ردیف شهادت خداوند ذکر شده است، آیهٔ دیگر می‌گوید، «.. او یتلوه شاهد منه..»<ref>هود/۱۷</ref> این شاهد از خاندان رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ و از اهل‌بیت اوست، حال این کسی که علم الکتاب را دارا است چه کسی می‌باشد. روایات متعددی از طریق شیعه و اهل سنّت، نقل شده که منظور از این شاهد که علم الکتاب را دارد علی(ع) می‌باشد.<ref>ر. ک. سلیمان قندوزی حنفی، ینابیع الموده لذوی القربی، تحقیق سید علی الحسینی، قم، دار الاسوه، چاپ اوّل، ۱۴۱۶ هـ ق، باب ۳۰، ج۶.</ref> اهمیّت «علم الکتاب» داشتن هنگامی روشن می‌شود که در داستان حضرت سلیمان و احضار تخت بلقیس توسط کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت دقت کنیم، «کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت گفت: من تخت بلقیس را حاضر می‌کنم پیش از آن‌که چشم به هم بزنی…»<ref>نمل/ ۴۰.</ref>
* {{قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ<ref>(رعد:۴۳).</ref>''و كسانى كه كافر شدند مى‌گويند: «تو فرستاده نيستى.» بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد''.
در این آیه شهادت و گواهی عالِم به کتاب، در ردیف شهادت خداوند ذکر شده است.
* {{قرآن|أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ...}}<ref>(هود:۱۷)</ref>''پیامبری که از جانب خدا دلیلی روشن (مانند قرآن) دارد و گواهی صادق در پی اوست...''
این شاهد از خاندان رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ و از اهل‌بیت اوست، حال این کسی که علم الکتاب را دارا است چه کسی می‌باشد. روایات متعددی از طریق شیعه و اهل سنّت، نقل شده که منظور از این شاهد که علم الکتاب را دارد علی(ع) می‌باشد.<ref>ر. ک. سلیمان قندوزی حنفی، ینابیع الموده لذوی القربی، تحقیق سید علی الحسینی، قم، دار الاسوه، چاپ اوّل، ۱۴۱۶ هـ ق، باب ۳۰، ج۶.</ref> اهمیّت «علم الکتاب» داشتن هنگامی روشن می‌شود که در داستان حضرت سلیمان و احضار تخت بلقیس توسط کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت دقت کنیم، «کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت گفت: من تخت بلقیس را حاضر می‌کنم پیش از آن‌که چشم به هم بزنی…»<ref>نمل/ ۴۰.</ref>


وقتی آگاه بودن از برخی از علم الکتاب چنین اثر شگفت‌انگیزی داشته باشد، می‌توان حدس زد که داشتن همه علم‌الکتاب چه آثار عظیم‌تری را در برخواهد داشت.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقائد، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سوّم، ۱۳۷۸، ص۳۲۲–۳۲۴.</ref> در نتیجه علی(ع) عالم به غیب و آگاه به علم الکتاب می‌باشد، ائمه دیگر با کمک روایت مشمول آیهٔ فوق قرار می‌گیرند چنان‌که امام صادق(ع) فرمود به خدا قسم آن کسی که علم همه کتاب را دارد، ما هستیم، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست؟<ref>اصول کافی، پیشین، ج۱، ص۲۵۷.</ref> آیا با این حال نمی‌توانند به إذن الهی، بر غیب آگاهی داشته باشند؟
وقتی آگاه بودن از برخی از علم الکتاب چنین اثر شگفت‌انگیزی داشته باشد، می‌توان حدس زد که داشتن همه علم‌الکتاب چه آثار عظیم‌تری را در برخواهد داشت.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقائد، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سوّم، ۱۳۷۸، ص۳۲۲–۳۲۴.</ref> در نتیجه علی(ع) عالم به غیب و آگاه به علم الکتاب می‌باشد، ائمه دیگر با کمک روایت مشمول آیهٔ فوق قرار می‌گیرند چنان‌که امام صادق(ع) فرمود به خدا قسم آن کسی که علم همه کتاب را دارد، ما هستیم، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست؟<ref>اصول کافی، پیشین، ج۱، ص۲۵۷.</ref> آیا با این حال نمی‌توانند به إذن الهی، بر غیب آگاهی داشته باشند؟
۷٬۲۳۰

ویرایش