اعتبار کتب اربعه شیعه

نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۰ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

علت اعتبار کتب اربعه نزد علمای شیعه چیست؟

اعتبار کتب اربعه شیعه با توجه به معیار اعتبار روایت نزد شیعه اتصال روایات آن‌ها به امام معصوم(ع) است. در میان شیعیان چهار کتاب به عنوان منابع روایی شیعه شناخته شده است.

اعتبار کتب اربعه

اعتبار روایت

در میان علما، در این که کتب اربعه حدیثی شیعه (الکافی، کتاب من لا یحضره الفقیه، تهذیب الأحکام و الاستبصار)، معتبرترین کتب حدیثی امامیه هستند، شکّی نیست.

اختلاف، تنها بر سر این نکته است که: آیا کلّیه احادیث کتب اربعه، قطعی الصدور هستند یا خیر؟ اخباریان، قائل به صحّت همه احادیث کتب اربعه هستند و بلکه برخی از آنها پا را از این فراتر نهاده‌اند و قائل به صحتّ همه احادیث کتب حدیثی امامیه شده‌اند (الفوائد المدنیة: ص ۳۲).

امّا در میان اصولیان، فی الجمله، این مطلب مورد پذیرش است که احادیث کتب اربعه، به‌طور کلّی، قطعی الصدور نیستند. این که تعبیر «فی الجمله» به کار برده شد، به این دلیل است که برخی از اصولیانِ متأخّر، قائل به صحّت کلّیه اخبار و احادیث کتاب شریف الکافی شده‌اند. مرحوم شیخ محمّد حسین غروی نایینی، از جمله این افراد است.

مرحوم آیة الله سید ابوالقاسم خویی، درباره استاد خود، محقّق نایینی می‌گوید:

وسمعت شیخنا الاُستاذ الشیخ محمّد حسین النائینی ـ قدّس سرّه ـ فی مجلس بحثه، یقول: «إنّ المناقشة فی أسناد روایات الکافی، حرفة العاجز» (معجم رجال الحدیث: ج ۱ ص ۸۱).

از استادمان شیخ محمّد حسین نایینی ـ قدّس سرّه ـ شنیدم که در مجلس بحثش می‌گفت: همانا اشکالِ سندی وارد کردن بر اسناد روایات الکافی، کار کسی است که [از فهم و درایت احادیث] وامانده است.

مرحوم کاشف الغطا، بر آن است که با وجود اتّفاق امامیه بر اعتبار کتب اربعه ـ که در صدرشان کتاب الکافی قرار دارد ـ، اعتماد کردن بر هر آنچه در این کتاب، روایت شده، صحیح نیست؛ زیرا در آنها هم احادیثِ صحیح وجود دارد، هم ضعیف؛ چه سندی و چه مینت. ایشان، حتّی همین مطلب را عامل تقسیم‌بندی چهارگانه (یا پنجگانه) احادیث از جانب علمای متأخّر امامیه می‌دانند («الأرض و التربة الحسینیة»: ص ۳۷۲ و ۳۷۳.[۱]

مطالعه بیشتر

  • آشنایی با حدیث، مهریزی.


منابع

  1. پاشایی، توحید، «دیدگاه‌ها و فعالیت‌های حدیثی شیخ محمد حسین کاشف الغطا»، حدیث اندیشه دوره جدید سال دوم بهار و تابستان 1386 شماره 3. ص۸۵.