استخاره و تفأل به قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
دربارهٔ استخاره سه دیدگاه وجود دارد:
درباره استخاره سه دیدگاه وجود دارد: ۱. دیدگاه افراطی که این دیدگاه از آنِ کسانی است که عقل را محدود دانسته و مشورت را نیز رایزنی با عقل‌های محدود تلقی می‌کنند. از نظر این گروه در همان ابتدای کار باید به سراغ تسبیح یا قرآن رفت و از خداوند راه صحیح و خیر را طلب نمودو نیازی به مشورت با افراد با تجربه و کاردان وجود ندارد. ۲. دیدگاه تفریطی این دیدگاه به کلی منکر استخاره است. ۳. دیدگاه معتدل که صاحبان آن معتقدند با توجه به جایگاه عقل و مشورت، استخاره عین خردورزی است. بسیاری از روایات وجود دارد که در آن‌ها استخاره مورد تأیید و سفارش امامان معصوم(ع) واقع شده است. در این نوشتار ضمن تبیین مفهوم استخاره دلایل جواز استخاره با قرآن را ذکر می‌نماییم و نیز روایاتی که در آن‌ها تفأل به قرآن مورد نهی واقع شده است، را بررسی می‌نماییم.
 
== ۱. دیدگاه افراطی ==
که این دیدگاه از آنِ کسانی است که عقل را محدود دانسته و مشورت را نیز رایزنی با عقل‌های محدود تلقی می‌کنند. از نظر این گروه در همان ابتدای کار باید به سراغ تسبیح یا قرآن رفت و از خداوند راه صحیح و خیر را طلب نمودو نیازی به مشورت با افراد با تجربه و کاردان وجود ندارد.
 
== ۲. دیدگاه تفریطی ==
این دیدگاه به کلی منکر استخاره است.
 
== ۳. دیدگاه معتدل ==
که صاحبان آن معتقدند با توجه به جایگاه عقل و مشورت، استخاره عین خردورزی است. بسیاری از روایات وجود دارد که در آن‌ها استخاره مورد تأیید و سفارش امامان معصوم(ع) واقع شده است. در این نوشتار ضمن تبیین مفهوم استخاره دلایل جواز استخاره با قرآن را ذکر می‌نماییم و نیز روایاتی که در آن‌ها تفأل به قرآن مورد نهی واقع شده است، را بررسی می‌نماییم.


== معنای استخاره ==
== معنای استخاره ==
خط ۲۷: خط ۱۸:
در بارهٔ استخاره با قرآن، روایاتی از پیشوایان معصوم(ع) نقل شده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
در بارهٔ استخاره با قرآن، روایاتی از پیشوایان معصوم(ع) نقل شده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:


۱ ـ روایت شده است که یسع بن عبدالله قمی به امام صادق(ع) عرض کرد:
۱ ـ روایت شده است که یسع بن عبدالله قمی به امام صادق(ع) عرض کرد: گاهی می‌خواهم کاری انجام دهم ولی متحیر هستم که آیا انجام دهم یا نه؟ امام صادق(ع) به او فرمود: «هنگام نماز ـ که شیطان از هر وقت دیگر از انسان دورتر است ـ قرآن را بگشا، اولین آیه‌ای که در آغاز صفحه دست راست می‌بینی، عمل کن».<ref>مجلسی، محمد باقر، مفاتیح الغیب، ص۴۲.</ref>
 
گاهی می‌خواهم کاری انجام دهم ولی متحیر هستم که آیا انجام دهم یا نه؟
 
امام صادق(ع) به او فرمود: «هنگام نماز ـ که شیطان از هر وقت دیگر از انسان دورتر است ـ قرآن را بگشا، اولین آیه‌ای که در آغاز صفحه دست راست می‌بینی، عمل کن».<ref>مجلسی، محمد باقر، مفاتیح الغیب، ص۴۲.</ref>
 
۲ ـ از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: «هنگام استخاره با قرآن، ابتدا سه بار سورهٔ توحید را بخوان. سپس سه بار صلوات بر محمد و آلش بفرست، سپس بگو:
 
اللَّهُمَّ إِنِّی تَفَأَّلْتُ بِکِتَابِکَ وَ تَوَکَّلْتُ عَلَیْکَ فَأَرِنِی مِنْ کِتَابِکَ مَا هُوَ الْمَکْتُومُ مِنْ سِرِّکَ الْمَکْنُونِ فِی غَیْبِک


یعنی: خدایا به کتاب تو تفأل می‌زنم، و بر تو توکل می‌کنم و از کتابت آنچه را که در نهان غیب تو، پوشیده شده به من بنمایان.
۲ ـ از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: «هنگام استخاره با قرآن، ابتدا سه بار سورهٔ توحید را بخوان. سپس سه بار صلوات بر محمد و آلش بفرست، سپس بگو: «خدایا به کتاب تو تفأل می‌زنم، و بر تو توکل می‌کنم و از کتابت آنچه را که در نهان غیب تو، پوشیده شده به من بنمایان.» پس از این دعا، قرآن را بگشا و از سطر اول، صفحهٔ سمت راست، مقصود خود را به دست آور».<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۹۱، ص۲۴۱.</ref>
 
پس از این دعا، قرآن را بگشا و از سطر اول، صفحهٔ سمت راست، مقصود خود را به دست آور».<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۹۱، ص۲۴۱.</ref>


۳ ـ وقتی خبر تولد زید را به پدر بزرگوارش امام سجاد(ع) دادند، امام(ع) به اصحاب خود رو کرد و فرمود: «نام این کودک را چه بگذارم؟
۳ ـ وقتی خبر تولد زید را به پدر بزرگوارش امام سجاد(ع) دادند، امام(ع) به اصحاب خود رو کرد و فرمود: «نام این کودک را چه بگذارم؟
خط ۴۵: خط ۲۶:
هر کس، نامی گفت.
هر کس، نامی گفت.


حضرت قرآن طلبید قرآنی را به آن حضرت دادند، به قران تفأل زد، این آیه آمد: {{قرآن|لا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقَاعِدِینَ دَرَجَه وَکُلا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَی وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَی الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا<ref>نساء/ ۹۵.</ref>
حضرت قرآن طلبید قرآنی را به آن حضرت دادند، به قران تفأل زد.
 
بار دیگر قرآن را گشود، این بار در آغاز صفحهٔ اول قرآن، این آیه آمد:
 
{{قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّه یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاه وَالإنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ}}<ref>توبه/ ۱۱۱.</ref>


امام سجاد(ع) به این دو آیه نظر انداخت و دید هر دو در مورد جهاد در راه خدا است و از آنچه که رسول خدا(ص) و علی(ع) در مورد زید فرموده بودند که در صلب امام سجاد(ع) پدید می‌آید، دریافت که این کودک همان زید است، آن‌گاه مکرّر به حاضران فرمود:
امام سجاد(ع) به این دو آیه نظر انداخت و دید هر دو در مورد جهاد در راه خدا است و از آنچه که رسول خدا(ص) و علی(ع) در مورد زید فرموده بودند که در صلب امام سجاد(ع) پدید می‌آید، دریافت که این کودک همان زید است، آن‌گاه مکرّر به حاضران فرمود:
خط ۵۶: خط ۳۳:


== روایتی که از تفأل به قرآن نهی می‌کند ==
== روایتی که از تفأل به قرآن نهی می‌کند ==
شیخ بزرگوار کلینی از امام صادق(ع) روایت کرده است که «به قرآن تفأل مکن».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۲۹.</ref>
کلینی از [[امام صادق(ع)]] روایت کرده است که «به قرآن تفأل مزن»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۲۹.</ref>


علامه مجلسی (ره) می‌فرماید: این حدیث را تأویل کرده‌اند به این که از فال گشودن قرآن برای استنباط احوال آینده از آیات نهی شده است، چنان‌که برخی از جاهلان، این روش را وسیله‌ای برای کسب روزی خود قرار داده‌اند و به این صورت، مردم را فریب می‌دهند و ممکن است مقصود، نهی ازتفألی باشد که بیشتر مردم از دیدن یا شنیدن بعضی امور اعتقاد پیدا می‌کنند و برخی را مبارک و برخی دیگر را شوم می‌گیرند، بدین صورت که از آیات قرآن کریم نیز فال نیک و فال بد گرفته شود؛ و شاید یک حکمتش این باشد که اگر موافق نیفتاد باعث کم اعتقادی مردم به قرآن نگردد.<ref>مجلسی، محمد باقر، مفاتیح الغیب، ص۴۲.</ref>
[[علامه مجلسی]] می‌فرماید: این حدیث را تأویل کرده‌اند به این که از فال گشودن قرآن برای استنباط احوال آینده از آیات نهی شده است، چنان‌که برخی از جاهلان، این روش را وسیله‌ای برای کسب روزی خود قرار داده‌اند و به این صورت، مردم را فریب می‌دهند و ممکن است مقصود، نهی ازتفألی باشد که بیشتر مردم از دیدن یا شنیدن بعضی امور اعتقاد پیدا می‌کنند و برخی را مبارک و برخی دیگر را شوم می‌گیرند، بدین صورت که از آیات قرآن کریم نیز فال نیک و فال بد گرفته شود؛ و شاید یک حکمتش این باشد که اگر موافق نیفتاد باعث کم اعتقادی مردم به قرآن نگردد.<ref>مجلسی، محمد باقر، مفاتیح الغیب، ص۴۲.</ref>


تذکر این نکته نیز لازم است که کسانی که با قرآن، انس و الفتی ندارند و محکم و متشابه آن را نمی‌شناسند و از علم تفسیر، بهره‌ای ندارند، باید از استخاره و تفأل با قرآن، سخت بپرهیزند و آیات خدا را به بازی نگیرند، شاید این حدیث شریف در اصول کافی، خطاب به این دسته از افراد باشد. زیرا استخاره و تفأل معمولاً معنای یکسانی دارند، چنان‌که در دعای استخاره با قرآن می‌گوییم: «اللهم تفألت بکتابک، یعنی خدایا به کتاب تو فال می‌زنم» شاید بتوان این فرق را هم قائل شد که از میان انواع استخاره، استخاره‌هایی که ابزار محسوسی مثل قرآن، تسبیح، دیوان، شعر، کاغذ و …. دارند، آنها را فال هم می‌گویند و استخاره‌هایی که هیچ ابزاری جز دعا و قلب ندارند، آنها را فقط استخاره می‌گویند.<ref>کندوکاوی در بارهٔ استخاره و تفأل، پیشین، ص ۲۱.</ref>
تذکر این نکته نیز لازم است که کسانی که با قرآن، انس و الفتی ندارند و محکم و متشابه آن را نمی‌شناسند و از علم تفسیر، بهره‌ای ندارند، باید از استخاره و تفأل با قرآن، سخت بپرهیزند و آیات خدا را به بازی نگیرند، شاید این حدیث شریف در اصول کافی، خطاب به این دسته از افراد باشد. زیرا استخاره و تفأل معمولاً معنای یکسانی دارند، چنان‌که در دعای استخاره با قرآن می‌گوییم: «اللهم تفألت بکتابک، یعنی خدایا به کتاب تو فال می‌زنم» شاید بتوان این فرق را هم قائل شد که از میان انواع استخاره، استخاره‌هایی که ابزار محسوسی مثل قرآن، تسبیح، دیوان، شعر، کاغذ و …. دارند، آنها را فال هم می‌گویند و استخاره‌هایی که هیچ ابزاری جز دعا و قلب ندارند، آنها را فقط استخاره می‌گویند.<ref>کندوکاوی در بارهٔ استخاره و تفأل، پیشین، ص ۲۱.</ref>
{{پایان پاسخ}}
 
<span></span>
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


خط ۶۸: خط ۴۶:


۲ـ بهاء الدین خرمشاهی، دانشنامه قرآن، تهران، انتشارات دوستان، چ اوّل، ۱۳۷۷، ج۱، ص۱۹۸.
۲ـ بهاء الدین خرمشاهی، دانشنامه قرآن، تهران، انتشارات دوستان، چ اوّل، ۱۳۷۷، ج۱، ص۱۹۸.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
 
<span></span>


== منابع ==
== منابع ==
۱۵٬۱۴۷

ویرایش