|
|
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
| |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
| اگر دختری به صورت مداوم و دفعات متعدد ازدواج موقت داشته باشد به گونهای که جامعه او را هوس باز بداند، آیا مرتکب گناه شده است؟ آیا در اسلام انجام چنین عملی برای دختر جایز است؟ | | اگر دختر یا پسری به صورت مداوم و دفعات متعدد ازدواج موقت داشته باشد به گونهای که جامعه او را هوس باز بداند، آیا مرتکب گناه شده است؟ آیا در اسلام انجام چنین عملی برای دختر جایز است؟ |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| در جهت پاسخ گویی به پرسش مطرح شده ذکر چند نکته ضروری است: | | {{درگاه|زن و خانواده}} |
| | [[ازدواج موقت]] در زمانهای اضطراری است که ازدواج دایم ممکن نیست. هدف از تشریع ازدواج موقت، ترویج هوسبازی و هواپرستی نیست و در اسلام هم تبعیت از هوا و هوس به شدت مبغوض شده است. قرآن گمراهترین مردم را افرادی میداند که از هوا و هوس خود پیروی میکنند. |
|
| |
|
| == مطلب اول == | | == هوا پرستی == |
| بی شک در وجود انسان، غرائز و امیال گوناگونی است که همه آنها برای ادامه حیات او ضرورت دارد: خشم و غضب، علاقه به خویشتن، علاقه به مال و زندگی مادی و گرایشات جنسی و…، بدون تردید دستگاه آفرینش همه اینها را برای هدف تکاملی آفریده است. اما مهم این است که گاه اینها از حد تجاوز میکنند و از قلمرو حاکمیت عقل بیرون میروند و بنای طغیان و یاغیگری میگذارند، عقل را زندانی کرده و بر کل وجود انسان حاکم میشوند و زمام اختیار او را در دست میگیرند. این همان چیزی است که از آن به «هوا پرستی» تعبیر میکنند. هوا پرستی از تمام انواع بتپرستی خطرناکتر است، بلکه بتپرستی نیز از آن ریشه میگیرد از این رو قرآن کریم هواپرستی را نوعی بتپرستی بلکه خطرناکترین شکل بتپرستی معرفی میکند و تصریح میکند، گمراهترین مردم کسانی هستند که از هوی و هوس خود تبعیت میکنند.}}<ref>قصص ۵۰: {{قرآن|وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدیً مِنَ اللَّه}}؛ آیا گمراهتر از آن کس که پیروی هوای نفس خویش کرده و هیچ هدایت الهی را نپذیرفته، کسی پیدا میشود؟</ref> پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله بت «هوی» را برترین و بدترین<ref>{{قرآن|ما تحت ظل السماء من اله یعبد من دون اللَّه اعظم عند اللَّه من هوی متبع}}؛ در زیر آسمان هیچ بتی بزرگتر در نزد خدا از هوی و هوسی که از آن پیروی کنند وجود ندارد!» نقل از: تفسیر نمونه، جلد ۱۵ ص۱۰۳</ref> و مبغوض ترین<ref>ابغض اله عبد علی وجه الارض الهوی:" مبغوضترین و منفورترین بتی که در زمین پرستش شده است بت هوی است" به نقل از: تفسیر نمونه، جلد ۱۵ ص۱۰۳</ref> بتها معرفی کردهاند.<ref>تفسیر نمونه، جلد ۱۵ ص۱۰۳</ref>
| | هوا پرستی از تمام انواع بتپرستی خطرناکتر است، بلکه بتپرستی نیز از آن ریشه میگیرد. از این رو قرآن کریم هواپرستی را نوعی بتپرستی بلکه خطرناکترین شکل بتپرستی معرفی میکند و تصریح میکند: {{قرآن|ترجمه=آیا گمراهتر از آن کس که پیروی هوای نفس خویش کرده و هیچ هدایت الهی را نپذیرفته، کسی پیدا میشود؟|سوره=قصص|آیه=۵۰}}<ref>{{قرآن|وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدیً مِنَ اللَّه}}</ref> [[پیامبر اسلام (ص)]] بت «هوی» را بزرگترین<ref>ما تحت ظل السماء من اله یعبد من دون اللَّه اعظم عند اللَّه من هوی متبع؛ در زیر آسمان هیچ بتی بزرگتر در نزد خدا از هوی و هوسی که از آن پیروی کنند وجود ندارد!» نقل از: تفسیر نمونه، جلد ۱۵ ص۱۰۳</ref> و مبغوضترین<ref>ابغض اله عبد علی وجه الارض الهوی:" مبغوضترین و منفورترین بتی که در زمین پرستش شده است بت هوی است" به نقل از: تفسیر نمونه، جلد ۱۵ ص۱۰۳</ref> بتها معرفی کردهاند.<ref>تفسیر نمونه، جلد ۱۵ ص۱۰۳</ref> |
|
| |
|
| == مطلب دوم ==
| | در آموزههای اسلامی «ذواق» و «ذواقه» یعنی زن یا مردی که هدفش این باشد که اشخاص گوناگون را مورد کامجویی قرار دهد، ملعون و مبغوض خداوند معرفی شده است.<ref>کافی. ج۶. ص ۵۵: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ أَوْ یَلْعَنُ کُلَّ ذَوَّاقٍ مِنَ الرِّجَالِ وَ کُلَّ ذَوَّاقَه مِنَ النِّسَاء</ref> چرا که چنین فردی به امیال غریزی و تبعیت از هوای نفس دامن زده و از مراتب انسانیت فاصله میگیرد. با توجه به روایات، حکمت مبغوضیت این رفتار مشخص میشود. |
| در اسلام آدم «ذواق» و «ذواقه» یعنی زن یا مردی که هدفش این است که اشخاص گوناگون را مورد کامجویی قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند معرفی شده است.<ref>کافی. ج۶. ص ۵۵: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ أَوْ یَلْعَنُ کُلَّ ذَوَّاقٍ مِنَ الرِّجَالِ وَ کُلَّ ذَوَّاقَه مِنَ النِّسَاء</ref> چرا که در این صورت نوعی دامن زدن به امیال غریزی و تبعیت از هوای نفس مطرح میشود که با توجه به روایات قبلی، حکمت مبغوضیت آن مشخص میشود. | |
|
| |
|
| از نظر اسلام تمام غرایز باید در حد اقتضا و احتیاج طبیعت اشباع گردد. اسلام اجازه نمیدهد که انسان آتش غرایز را دامن بزند و آنها را به شکل یک عطش پایان ناپذیر روحی درآورد. از این رو اگر چیزی رنگ شهوت پرستی بگیرد حتی اگر در طیبات باشد، کافی است که بدانیم نه مطابق منظور اسلام است<ref>لا دین مع هوی غرر الحکم جمله ۱۰۵۳۱.</ref> نه مطابق عقل.<ref>لا عقل مع هوی غرر الحکم جمله ۱۰۵۴۱.</ref> همانطور که هدف خداوند متعال از آیه {{قرآن|کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ<ref>بقره :۵۷</ref>؛ از روزیهای پاکیزه بخورید» آن نیست که انسانها به شکم پرستی و عیاشی بپردازند بلکه هدف الهی جواز استفاده از منافع خوراکیها بوده است هرچند در این میان عده ای شکم پرستی کرده و راه افراط برمیگزینند. | | از منظر اسلام تمام غرایز باید در حد اقتضا و احتیاج طبیعت اشباع گردد. اسلام اجازه نمیدهد که انسان آتش غرایز را دامن بزند و آنها را به شکل یک عطش پایانناپذیر روحی درآورد. از این رو اگر چیزی رنگ شهوتپرستی بگیرد حتی اگر در طیبات باشد، نه مطابق منظور اسلام است<ref>لا دین مع هوی غرر الحکم جمله ۱۰۵۳۱.</ref> نه مطابق عقل.<ref>لا عقل مع هوی غرر الحکم جمله ۱۰۵۴۱.</ref> همانگونه که مقصود آیه {{قرآن|کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ|ترجمه=از روزیهای پاکیزه بخورید.|سوره=بقره|آیه=۵۷}} آن نیست که انسانها به شکم پرستی و عیاشی بپردازند؛ بلکه مقصود این آیه جواز استفاده از منافع خوراکیها بودهاست و به هیچ روی شکمپرستی عدهای از افراد مورد تایید این آیه نیست. |
|
| |
|
| جای تردید نیست که هدف مقنن ازدواج موقت این نبوده است که وسیله عیاشی و شهوت رانی برای برخی انسانهای شهوت پرست ایجاد کند بلکه هدف او تأمین مصلحتها و دفع مضراتی بوده است که موجب شده ازدواج موقت را در شرایط خاص، قانونگذاری نماید.
| | == هدف ازدواج موقت == |
| | هدف از شارع و قانونگذار از مقرر ساختن ازدواج موقت این نبوده که با این شیوه ازدواج وسیلهای برای عیاشی و شهوترانی انسانهای شهوتپرست ایجاد کند؛ بلکه هدف تأمین مصلحتها و دفع مضراتی بوده است که در شرایط خاصی موجب شده ازدواج موقت تشریع شود. |
|
| |
|
| روایات زیادی داریم که نشان میدهد اصولاً فلسفه ازدواج موقت برای نجات از زنا است، و نبایستی این قانون الهی مورد سوء استفاده قرار گیرد و جانشین ازدواج دائم شود یا بهانه ای برای شهوت رانی انسانها گردد. در ادامه به برخی از روایات در این زمینه اشاره میکنیم: | | روایات زیادی داریم که نشان میدهد اصولاً فلسفه ازدواج موقت پیشگیری از وقوع زنا است؛ بنابراین، نباید این نوع ازدواج جانشین ازدواج دائم شود و نباید این قانون الهی مورد سوء استفاده قرار گیرد و بهانهای برای شهوترانی گردد. |
|
| |
|
| - روایتی که شیعه و سنی از علیعلیه السلام نقل کردهاند: «لو لا ما فعل عمربنالخطاب فی المتعه ما زنی الا شقی».<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، مجلدات۲۰، ج۲۰، ص۲۵، دارالإحیاءالکتبالعربیه</ref> اگر عمر از ازدواج موقت نهی نکرده بود جز انسانهای شقاوتمند کسی زنا نمیکرد.
| | فتح بن یزید میگوید از ابا الحسن(ع) یعنی امام رضا یا امام هادی (ع) در مورد ازدواج موقت پرسیدم، حضرت فرمود: برای کسی که خداوند او را با ازدواج بینیاز نکرده است، ازدواج موقت بهطور مطلق مباح است، تا به وسیله ازدواج موقت پاکدامنی پیشه نماید، اگر هم به سبب ازدواج دائم از ازدواج موقت بینیاز باشد، هنگامی که همسرش از پیش او رفته باشد، ازدواج موقت برای او مباح است.<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات۳۰، ج۲۱، باب۵، ح۲.</ref> |
| -
| |
| مفهومش این است که متعه برای نجات از زنا است و این نهی عمر باعث میشود که غیر شقی هم زنا کند.
| |
|
| |
|
| - عن الفتح بن یزید قال: سألت أبا الحسنعلیه السلام عن المتعه؟ فقال: «هی حلال مباح مطلق لمن لا یغنه الله بالتزویج فلیستعفف بالمتعه فان استغنیعنها بالتزویج فهی مباح له اذا غاب عنها»؛<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات۳۰، ج۲۱، باب۵، ح۲.</ref> فتح بن یزید میگوید از ابا الحسنعلیه السلام در مورد ازدواج موقت پرسیدم، حضرت فرمود: برای کسی که خداوند با ازدواج او را بینیاز نکرده است، ازدواج موقت بهطور مطلق مباح است، تا به وسیله ازدواج موقت پاکدامنی پیشه نماید، اگر هم به سبب ازدواج دائم از ازدواج موقت بینیاز باشد، ازدواج موقت هنگامی که همسرش از پیش او رفته باشد، برای او مباح است.
| | [[امام کاظم(ع)]] به علی بن یقطین که از آن حضرت درباره ازدواج موقت پرسیده بود میفرماید: تو را به ازدواج موقت چهکار؟! و حال آنکه خداوند تو را از آن بینیاز کرده است<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات۳۰، ج۲۱، باب۵، ح۱.</ref> همچنین نقل شده است امام هادی (ع) که به برخی از پیروان خویش نوشته بود که: «از اصرار بر ازدواج موقت امتناع کنید و سنت (ازدواج دائم) را به پا دارید».<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات۳۰، ج۲۱، باب۵، ح۴.</ref> |
| -
| |
| - عن علی بن یقطین قال: سألت أبا الحسنعلیه السلام عن المتعه؟ فقال: ما انت و ذاک قد أغناک الله عنها…».<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات۳۰، ج۲۱، باب۵، ح۱.</ref> امام کاظم علیه السلام به علی بن یقطین که از آن حضرت درباره ازدواج موقت پرسیده بود میفرماید: تو را به ازدواج موقت چهکار؟! و حال آنکه خداوند تو را از آن بینیاز کرده است.
| |
| -
| |
| - باز هم از أبا الحسنعلیه السلام نقل شده است که آن حضرت به برخی از پیروان خویش نوشته بود که: «از اصرار بر ازدواج موقت امتناع کنید و سنت (ازدواج دائم) را به پا دارید».<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات۳۰، ج۲۱، باب۵، ح۴.</ref>
| |
| -
| |
| با ملاحظه این روایات که منحصر در اینها هم نیست،<ref>برای آگاهی بیشتر ر.ک. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات۳۰، ج۲۱، باب۵.</ref> دانسته میشود که ازدواج موقت برای مواقع ضروری و برای کسانی است که عوامل گوناگون آنها را از دسترسی و امکان به ازدواج دایم بازمیدارند و نبایستی بهانه ای برای زیاده طلبی و هواپرستی شود. سیاست حقوقی در قانون ازدواج موقت این نبوده است که هوسبازان به صورت گسترده و بیحساب در شهوات و هوی و هوسها غرق شوند، و چنان با این حکم الهی بازی نمایند که دوست و دشمن از آن تنفر پیدا کنند و آن را مساوی با زنا و فحشا بدانند. بلکه هدف از جعل و تشریع ازدواج موقت، حفظ کردن افراد نیازمند از آلودگی به گناه و فحشا است. ازدواج موقت برای جلوگیری از انحرافات و روابط نامشروع تشریع شده است، تا بدینوسیله عفاف و پاکدامنی حفظ شود نه اینکه خود آن زمینهساز زیاده خواهی جنسی شود.
| |
|
| |
|
| با این وجود نباید ازدواج چنین شخصی را باطل انگاشت و عمل او را زنا پنداشت. | | ازدواج موقت برای مواقع ضروری و برای کسانی است که عوامل گوناگون آنها را از دسترسی و امکان به ازدواج دایم بازمیدارند و نبایستی بهانهای برای زیادهطلبی و هواپرستی شود. سیاست حقوقی اسلام در قانون ازدواج موقت این نبوده است که افرادی از این قانون سوء استفاده نموده و به صورت گسترده از این شیوه استفاده نموده و خود را در شهوت و هوی و هوس غرق کنند و هوسبازانی چنان این حکم الهی را به بازی بگیرند که دوست و دشمن از این قانون الهی تنفر پیدا کنند و ازدواج موقت را مساوی با زنا و فحشا بدانند. بلکه هدف از جعل و تشریع ازدواج موقت، حفظ کردن افراد نیازمند از آلودگی به گناه و فحشا است. ازدواج موقت برای جلوگیری از انحرافات و روابط نامشروع تشریع شدهاست، تا بدینوسیله عفاف و پاکدامنی حفظ شود؛ نه اینکه افرادی آن را وسیلهای برای زیاده خواهی جنسی خود قرار دهند. با این وجود نمیتوان ازدواج موقت چنین اشخاصی را باطل و [[زنا]] پنداشت. |
| {{پایان پاسخ}}
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
خط ۴۳: |
خط ۳۴: |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه =شد |
| | تیترها = | | | تیترها =شد |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی =شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
خط ۵۳: |
خط ۴۴: |
| | بازبینی = | | | بازبینی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت =ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت =ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |
| | |
| | [[رده:ازدواج]] |