اخلاقی بودن حکومت دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
درباره اخلاقی بودن یا غیراخلاقی بودن حکومت دینی توضیح بفرمایید.{{پایان سوال}}
درباره اخلاقی بودن یا غیراخلاقی بودن حکومت دینی توضیح بفرمایید.{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حکومت دینی}}استبداد، غلبه و زور بر مردم، فریب و نیرنگ و... از ویژگی‌های یک حکومت غیر اخلاقی است که حکومت دینی از این رذایل اخلاقی به طور کلی دور است. حکومت دینی رسالت و هویت خود را در پاسداشت و اعمال اخلاق حسنه می‌داند و اعمال و کارکرد خود را با اخلاق دینی می‌سنجد و اگر از دایره اخلاق خارج شود مشروعیت خود را از دست می‌دهد. صداقت، عدالت، آزادی، حق مشارکت مردم، مدارا با مردم، قانون گرایی، پاسخگو بودن حاکمیت و... از اصول اخلاقی‌ای است که حاکمیت دینی می‌کوشد بدان متصف باشد تا هم کارکردی خلاف فلسفه وجودی خود نداشته باشد و در راستای احکام دینی حرکت کند و هم مردم از ثمره حکومت دینی که برخوردار باشند.
{{درگاه|حکومت دینی}}استبداد، غلبه و زور بر مردم، فریب و نیرنگ و... از ویژگی‌های یک حکومت غیر اخلاقی است که حکومت دینی از این رذایل اخلاقی به طور کلی دور است. حکومت دینی رسالت و هویت خود را در پاسداشت و اعمال اخلاق حسنه می‌داند و اعمال و کارکرد خود را با اخلاق دینی می‌سنجد و اگر از دایره اخلاق خارج شود مشروعیت خود را از دست می‌دهد. صداقت، عدالت، آزادی، حق مشارکت مردم، مدارا با مردم، قانون گرایی، پاسخگو بودن حاکمیت و... از اصول اخلاقی‌ای است که حاکمیت دینی می‌کوشد بدان متصف باشد تا هم کارکردی خلاف فلسفه وجودی خود نداشته باشد و در راستای احکام دینی حرکت کند و هم مردم از ثمره حکومت دینی برخوردار باشند.


== تعریف اخلاق ==
== تعریف اخلاق ==
خط ۳۷: خط ۳۷:
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، نظارت همگانی و امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک اصل درج گردیده است.<ref>اصل هشتم قانون اساسی.</ref>
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، نظارت همگانی و امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک اصل درج گردیده است.<ref>اصل هشتم قانون اساسی.</ref>


'''قانون‌گرایی در حکومت فقیه:''' یکی از ویژگی‌های حکومت‌های دیکتاتوری این بود که فرمانروایان خود را مقید به قانون احساس نمی‌کنند و امور کشور را بدون دخالت مردم و بصورت خودسرانه اداره می‌کنند. ولی حکومت فقیه یک حکومت قانونگرای است. رئیس و مرئوس، زن و مرد همه در برابر قانون مساوی هستند. [[امام خمینی]] به عنوان یک فقیه جامع‌الشرایط، در این زمینه می‌فرماید: «در اسلام همه کس حتی پیامبر عظیم الشأن(ص) در مقابل قانون، بی امتیاز در یک صف هستند و احکام قرآن و اسلام بر همه جاری است، و شرف و ارزش انسان‌ها در تبعیت از قانون است… در اسلام یک چیز حکم می‌کند و آن قانون است. زمان پیغمبر هم قانون حکم می‌کرد. پیغمبر مجری بود. زمان امیر المؤمنین هم قانون حکم می‌کرد. امیر المؤمنین مجری بود… در اسلام قانون حکومت می‌کند. پیغمبر اکرم هم تابع قانون بود، تابعِ قانون الهی، نمی‌توانست تخلف بکند. خدای تبارک و تعالی می‌فرماید که اگر چنانچه یک چیزی بر خلاف آن چیزی که من می‌گویم تو بگویی، من تو را اخذ می‌کنم و (رگ) وَتینَت را قطع می‌کنم».<ref>برای اطلاع بیشتر ر.ک. صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۲۱ و ج۱۱، ص۵۲۲ و ج۱۰، ص۳۱۱ و ج۱۰، ص۳۵۳ و ج۱۱، ص۲۳.</ref>
'''قانون‌گرایی در حکومت فقیه:''' یکی از ویژگی‌های حکومت‌های دیکتاتوری این بود که فرمانروایان خود را مقید به قانون احساس نمی‌کنند و امور کشور را بدون دخالت مردم و بصورت خودسرانه اداره می‌کنند. ولی حکومت فقیه یک حکومت قانونگرای است. رئیس و مرئوس، زن و مرد همه در برابر قانون مساوی هستند. [[امام خمینی]] به عنوان یک فقیه جامع‌الشرایط، در این زمینه می‌فرماید: «در اسلام همه کس حتی پیامبر عظیم الشأن(ص) در مقابل قانون، بی امتیاز در یک صف هستند و احکام قرآن و اسلام بر همه جاری است، و شرف و ارزش انسان‌ها در تبعیت از قانون است… در اسلام یک چیز حکم می‌کند و آن قانون است. زمان پیغمبر هم قانون حکم می‌کرد. پیغمبر مجری بود. زمان امیر المؤمنین هم قانون حکم می‌کرد. امیر المؤمنین مجری بود… در اسلام قانون حکومت می‌کند. پیغمبر اکرم هم تابع قانون بود، تابعِ قانون الهی، نمی‌توانست تخلف بکند. خدای تبارک و تعالی می‌فرماید که اگر چنانچه یک چیزی بر خلاف آن چیزی که من می‌گویم تو بگویی، من تو را اخذ می‌کنم و رگ تو را قطع می‌کنم».<ref>برای اطلاع بیشتر ر.ک. صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۲۱ و ج۱۱، ص۵۲۲ و ج۱۰، ص۳۱۱ و ج۱۰، ص۳۵۳ و ج۱۱، ص۲۳.</ref>


'''پاسخگو بودن مسئولین در برابر مردم:''' از ویژگی‌های نظام استبدادی پاسخگو نبودن مسئولین در برابر مردم است ولی در حکومت فقیه، چنین نیست؛<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۴۰۹.</ref> در نظام جمهوری اسلامی ایران بارها نمایندگان منتخب مردم، مسئولین قوای اجرائیه را مورد استیضاح قرار داده و در صورت عدم اقناع، آن‌ها از مقام خود برکنار شده‌اند.
'''پاسخگو بودن مسئولین در برابر مردم:''' از ویژگی‌های نظام استبدادی پاسخگو نبودن مسئولین در برابر مردم است ولی در حکومت فقیه، چنین نیست؛<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۴۰۹.</ref> در نظام جمهوری اسلامی ایران بارها نمایندگان منتخب مردم، مسئولین قوای اجرائیه را مورد استیضاح قرار داده و در صورت عدم اقناع، آن‌ها از مقام خود برکنار شده‌اند.
خط ۴۳: خط ۴۳:
'''جایگاه مردم در حکومت فقیه:''' جای هیچ تردید و اختلافی نیست که مردم در حکومت فقیه، نقش اساسی دارند، همانگونه که مردم در استقرار حاکمیت و حکومت معصومین(ع) نقش اساسی داشته‌اند. امامان و همچنین فقیه برای رسیدن به حقّ مشروع و قانونی خود به زور و جبر متوسّل نمی‌شوند بلکه اگر خود مردم آمدند و پذیرفتند، آنان تصّدی امر حکومت را عهده‌دار می‌شوند؛ یعنی پیامبر اکرم(ص) حکومتش را با استفاده از نیروی قاهره بر مردم تحمیل نکرد بلکه عامل اصلی خود مردم بودند که ایمان آوردند و با رضا و رغبت، حکومت آن حضرت را که از طرف خداوند تشریع و حق حاکمیتی را که خداوند به آن حضرت داده بود پذیرفتند. درباره أئمه(ع) نیز، امر چنین است. در زمان غیبت، مشروعیت حکومت فقیه از طرف خداست ولی تحقّق عینی و استقرار آن با پذیرش مردمی و اقبال جامعه به آن است.<ref>نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، برگرفته از مباحث استاد محمدتقی مصباح یزدی، به قلم محمد مهدی نادری قمی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۲ش، ص۵۷–۶۲.</ref> نظام جمهوری اسلامی ایران که بر مبانی ولایت فقیه استوار است، با رفراندوم که به دستور امام خمینی (ره) صادر شد، توسط مردم تحقق عینی پیدا کرد. همچنین در انتخاب ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و شوراهای شهر و روستا، جایگاه مردم و نقش آنان صد درصد است.
'''جایگاه مردم در حکومت فقیه:''' جای هیچ تردید و اختلافی نیست که مردم در حکومت فقیه، نقش اساسی دارند، همانگونه که مردم در استقرار حاکمیت و حکومت معصومین(ع) نقش اساسی داشته‌اند. امامان و همچنین فقیه برای رسیدن به حقّ مشروع و قانونی خود به زور و جبر متوسّل نمی‌شوند بلکه اگر خود مردم آمدند و پذیرفتند، آنان تصّدی امر حکومت را عهده‌دار می‌شوند؛ یعنی پیامبر اکرم(ص) حکومتش را با استفاده از نیروی قاهره بر مردم تحمیل نکرد بلکه عامل اصلی خود مردم بودند که ایمان آوردند و با رضا و رغبت، حکومت آن حضرت را که از طرف خداوند تشریع و حق حاکمیتی را که خداوند به آن حضرت داده بود پذیرفتند. درباره أئمه(ع) نیز، امر چنین است. در زمان غیبت، مشروعیت حکومت فقیه از طرف خداست ولی تحقّق عینی و استقرار آن با پذیرش مردمی و اقبال جامعه به آن است.<ref>نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، برگرفته از مباحث استاد محمدتقی مصباح یزدی، به قلم محمد مهدی نادری قمی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۲ش، ص۵۷–۶۲.</ref> نظام جمهوری اسلامی ایران که بر مبانی ولایت فقیه استوار است، با رفراندوم که به دستور امام خمینی (ره) صادر شد، توسط مردم تحقق عینی پیدا کرد. همچنین در انتخاب ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و شوراهای شهر و روستا، جایگاه مردم و نقش آنان صد درصد است.


'''انتقادپذیری در حکومت فقیه:''' در حکومت فقیه، انتقادپذیری مسئولین نظام به عنوان یک اصل مسلم پذیرفته شده است. امام خمینی (ره) می‌فرماید: انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه می‌شود. انتقاد اگر به حق باشد، موجب هدایت می‌شود. هیچ‌کس نباید خود را مطلق و مبرّای از انتقاد ببیند.<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۷۹.</ref> اگر انتقادپذیری مسئولین نظام نباشد در واقع همان نظام استبدادی است که نفس ولایت فقیه از آن مبری است. انتقاد سالم و راهنمایی دولت در همه کارهایی که می‌خواهد انجام بدهد، اینها از اموری است که لازم است.<ref>همان، ج۱۹، ص۳۹۸.</ref> در احادیث نیز بر امر انتقاد و انتقادپذیری تأکید فراوان شده است. امام علی(ع) می‌فرماید: «شما از گفتن حق و دادن مشورت عادلانه دریغ نکنید و از این راه به من کمک کنید؛ زیرا من خود را از اشتباه مصون نمی‌دانم.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref> [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: «محبوب‌ترین برادرانم کسی است که عیوب و اشکالاتم را به من هدیه دهد.»<ref>بحارالانوار، ج۷۸، ص۲۴۹، باب ۲۳.</ref>
'''انتقادپذیری در حکومت فقیه:''' در حکومت فقیه، انتقادپذیری مسئولین نظام به عنوان یک اصل مسلم پذیرفته شده است. امام خمینی می‌فرماید: انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه می‌شود. انتقاد اگر به حق باشد، موجب هدایت می‌شود. هیچ‌کس نباید خود را مطلق و مبرّای از انتقاد ببیند.<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۷۹.</ref> اگر انتقادپذیری مسئولین نظام نباشد در واقع همان نظام استبدادی است که نفس ولایت فقیه از آن مبری است. انتقاد سالم و راهنمایی دولت در همه کارهایی که می‌خواهد انجام بدهد، اینها از اموری است که لازم است.<ref>همان، ج۱۹، ص۳۹۸.</ref> در احادیث نیز بر امر انتقاد و انتقادپذیری تأکید فراوان شده است. امام علی(ع) می‌فرماید: «شما از گفتن حق و دادن مشورت عادلانه دریغ نکنید و از این راه به من کمک کنید؛ زیرا من خود را از اشتباه مصون نمی‌دانم.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref> [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: «محبوب‌ترین برادرانم کسی است که عیوب و اشکالاتم را به من هدیه دهد.»<ref>بحارالانوار، ج۷۸، ص۲۴۹، باب ۲۳.</ref>


== خطاپذیری حکومت فقیه ==
== خطاپذیری حکومت فقیه ==
خط ۵۹: خط ۵۹:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی = سیاست
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =اندیشه سیاسی اسلام
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
۱۵٬۱۴۷

ویرایش