اخلاقی بودن حکومت دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
اخلاق را در لغت به معنای طبیعت انسان و اوصاف خوب و بد}}<ref>«الاخلاق: الطَّبِیعه آلتی یُخلَق بها الإِنسان و فی التنزیل: وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ و الجمع أَخْلاق. الخُلُقُ، بضم اللام و سکونها: و هو الدِّین و الطبْع و السجیه، و حقیقته أَنه لِصوره الإِنسان الباطنه و هی نفْسه و أَوصافها و معانیها المختصه بِها بمنزله الخَلْق لصورته الظاهره و أَوصافها و معانیها، و لهما أَوصاف حسَنه و قبیحه». لسان العرب، ج۱۰، ص۸۶.</ref> و هم چنین به معنای خوی و طبع انسان معنا کرده‌اند.<ref>فرهنگ ابجدی، متن، ص۳۷۲.</ref> در اصطلاح، اخلاق در حوزه فردی به این معنا است که انسان بر قوای درونی خود مسلط بوده و به صورت اعتدال از آنها استفاده نماید. اخلاق در حوزه اجتماعی خصوصاً در روابط حکومت و مردم این است که حاکم در روابط و اعمال حاکمیتش با مردم فضایل دینی و ارزش‌های اسلامی را مانند عدالت، صداقت و… را رعایت کند. حکومتی غیر اخلاقی خواهد بود که عدالت نداشته باشد و ظلم به مردم را روا دارد و حقوق مردم را از قبیل: مشارکت سیاسی، حق نظارت مردم بر حکومت، حق تعیین شکل حکومت، حق آزادی، حق تأمین معاش و آسایش مردم، نادیده بگیرد. در این نوشتار منظور از اخلاق، همان اخلاق در حوزه سیاسی و اجتماعی است.
اخلاق را در لغت به معنای طبیعت انسان و اوصاف خوب و بد}}<ref>«الاخلاق: الطَّبِیعه آلتی یُخلَق بها الإِنسان و فی التنزیل: وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ و الجمع أَخْلاق. الخُلُقُ، بضم اللام و سکونها: و هو الدِّین و الطبْع و السجیه، و حقیقته أَنه لِصوره الإِنسان الباطنه و هی نفْسه و أَوصافها و معانیها المختصه بِها بمنزله الخَلْق لصورته الظاهره و أَوصافها و معانیها، و لهما أَوصاف حسَنه و قبیحه». لسان العرب، ج۱۰، ص۸۶.</ref> و هم چنین به معنای خوی و طبع انسان معنا کرده‌اند.<ref>فرهنگ ابجدی، متن، ص۳۷۲.</ref> در اصطلاح، اخلاق در حوزه فردی به این معنا است که انسان بر قوای درونی خود مسلط بوده و به صورت اعتدال از آنها استفاده نماید. اخلاق در حوزه اجتماعی خصوصاً در روابط حکومت و مردم این است که حاکم در روابط و اعمال حاکمیتش با مردم فضایل دینی و ارزش‌های اسلامی را مانند عدالت، صداقت و… را رعایت کند. حکومتی غیر اخلاقی خواهد بود که عدالت نداشته باشد و ظلم به مردم را روا دارد و حقوق مردم را از قبیل: مشارکت سیاسی، حق نظارت مردم بر حکومت، حق تعیین شکل حکومت، حق آزادی، حق تأمین معاش و آسایش مردم، نادیده بگیرد. در این نوشتار منظور از اخلاق، همان اخلاق در حوزه سیاسی و اجتماعی است.


== ۱. ویژگی‌های حکومت غیراخلاقی ==
== ویژگی‌های حکومت غیراخلاقی ==
بررسی همه ویژگی‌های حکومت‌های غیراخلاقی، از ظرفیت این نوشتار خارج است؛ لذا به بخشی از آنها اشاره می‌شود:
بررسی همه ویژگی‌های حکومت‌های غیراخلاقی، از ظرفیت این نوشتار خارج است؛ لذا به بخشی از آنها اشاره می‌شود:


خط ۲۴: خط ۲۴:
سیاست ماکیاولی، مبنای سیاست حکومت‌های استکباری جهان معاصراست که در قالب الفاظ فریبنده مانند دموکراسی، دفاع از حقوق بشر و… به دنبال منافع غیر مشروع خود می‌باشند.
سیاست ماکیاولی، مبنای سیاست حکومت‌های استکباری جهان معاصراست که در قالب الفاظ فریبنده مانند دموکراسی، دفاع از حقوق بشر و… به دنبال منافع غیر مشروع خود می‌باشند.


== ۲. اخلاق در حکومت فقیه ==
== اخلاق در حکومت فقیه ==
دستگاه حکومت فقیه کاملاً در مقابل حکومت‌های غیر اخلاقی جهان قرار دارد، زیرا مبنای حکومت فقیه، الهی و ارزشی است؛ بنابر این قوانین و دستورات آن در راستای تکامل انسان بوده و بر معیارهای اخلاق اسلامی قرار دارد که به صورت ذیل بیان می‌گردد:
دستگاه حکومت فقیه کاملاً در مقابل حکومت‌های غیر اخلاقی جهان قرار دارد، زیرا مبنای حکومت فقیه، الهی و ارزشی است؛ بنابر این قوانین و دستورات آن در راستای تکامل انسان بوده و بر معیارهای اخلاق اسلامی قرار دارد که به صورت ذیل بیان می‌گردد:


خط ۵۳: خط ۵۳:
در احادیث نیز بر امر انتقاد و انتقاد پذیری تأکید فراوان شده است. امام علی(ع) می‌فرماید: «فلا تکفّوا عن مقاله بحق او مشوره بعدل فانی لست فی نفسی بفوق ان اخطی».<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref> شما از گفتن حق و دادن مشورت عادلانه دریغ نکنید و از این راه به من کمک کنید؛ زیرا من خود را از اشتباه مصون نمی‌دانم. امام صادق(ع) می‌فرماید: «احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی».<ref>بحارالانوار، ج۷۸، ص۲۴۹، باب ۲۳.</ref> محبوب‌ترین برادرانم کسی است که عیوب و اشکالاتم را به من هدیه دهد.
در احادیث نیز بر امر انتقاد و انتقاد پذیری تأکید فراوان شده است. امام علی(ع) می‌فرماید: «فلا تکفّوا عن مقاله بحق او مشوره بعدل فانی لست فی نفسی بفوق ان اخطی».<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref> شما از گفتن حق و دادن مشورت عادلانه دریغ نکنید و از این راه به من کمک کنید؛ زیرا من خود را از اشتباه مصون نمی‌دانم. امام صادق(ع) می‌فرماید: «احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی».<ref>بحارالانوار، ج۷۸، ص۲۴۹، باب ۲۳.</ref> محبوب‌ترین برادرانم کسی است که عیوب و اشکالاتم را به من هدیه دهد.


== ۳. خطاپذیری حکومت فقیه ==
== خطاپذیری حکومت فقیه ==
با توجه به اینکه نفس ولایت فقیه، استمرار ولایت رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) است و با اعتقاد به عدم مصونیت «نفس» ولایت فقیه از اشتباه؛ این نکته قابل توجه است که در زمان غیبت، قائل به خطا پذیری فقیه هستیم، زیرا آن در انسان غیر معصوم وجود دارد. در زمان غیبت معصوم، فقیه جامع‌الشرایط رهبری و مدیریت جامعه اسلامی را به عهده دارد. اما به دلیل چند ویژگی درونی، مانند فقاهت، عدالت، سیاست و مدیریت، از استبداد بدور است. عدالت فقیه باعث می‌شود که شخص فقیه، خواسته‌های نفسانی خود را در اداره نظام اسلامی دخالت ندهد و در پی جاه طلبی و دنیا گرایی نباشد. اوکارشناس دین است و هرچه را که از مکتب وحی می‌فهمد، به جامعه اسلامی دستور می‌دهد و خود نیز به آن عمل می‌کند. با این حال، این به معنای خطا ناپذیری فقیه نیست و هر گاه حاکم اسلامی خلاف شریعت رفتار کند، از ولایت ساقط می‌شود.<ref>جواد آملی، ولایت فقیه ـ ولایت و عدالت، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۳ش، ص۴۸۱.</ref>
با توجه به اینکه نفس ولایت فقیه، استمرار ولایت رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) است و با اعتقاد به عدم مصونیت «نفس» ولایت فقیه از اشتباه؛ این نکته قابل توجه است که در زمان غیبت، قائل به خطا پذیری فقیه هستیم، زیرا آن در انسان غیر معصوم وجود دارد. در زمان غیبت معصوم، فقیه جامع‌الشرایط رهبری و مدیریت جامعه اسلامی را به عهده دارد. اما به دلیل چند ویژگی درونی، مانند فقاهت، عدالت، سیاست و مدیریت، از استبداد بدور است. عدالت فقیه باعث می‌شود که شخص فقیه، خواسته‌های نفسانی خود را در اداره نظام اسلامی دخالت ندهد و در پی جاه طلبی و دنیا گرایی نباشد. اوکارشناس دین است و هرچه را که از مکتب وحی می‌فهمد، به جامعه اسلامی دستور می‌دهد و خود نیز به آن عمل می‌کند. با این حال، این به معنای خطا ناپذیری فقیه نیست و هر گاه حاکم اسلامی خلاف شریعت رفتار کند، از ولایت ساقط می‌شود.<ref>جواد آملی، ولایت فقیه ـ ولایت و عدالت، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۳ش، ص۴۸۱.</ref>


== نتیجه ==
== نتیجه ==
نتیجه ای که از این نوشتار می‌توان گرفت به قرار ذیل است:


# در حکومت‌های دیکتاتوری و ضد اخلاقی، فریب، وحشت، زور، غلبه، قانون ستیزی، سلب آزادی و… از معیارها و شاخص‌های آن محسوب می‌شود.
# در حکومت‌های دیکتاتوری و ضد اخلاقی، فریب، وحشت، زور، غلبه، قانون ستیزی، سلب آزادی و… از معیارها و شاخص‌های آن محسوب می‌شود.
۱۵٬۱۴۷

ویرایش